اربعینی که به شکل گیری نهضتی انقلابی در کارگیل منتهی شد/ شیخ حسین ذاکری؛ خمینی کارگیل
خبرگزاری رسا ـ گروه بین الملل: صبح دیروز روحانی جلیل القدری از دیار کارگیل کشمیر دار فانی را وداع گفت که با وجود تلاشهای خستگی ناپذیر در نشر اندیشه و سیره امام خمینی (ره) کمتر کسی نام او را شنیده و یا در مجلس و محفلی از او سخنی به میان آمده است. شاید کمتر کسی گمان میکرد که این روحانی شیدای انقلاب اسلامی، سه دهه قبل جرقه ای را در منطقه کارگیل رقم بزند که امروز تبدیل به آتش فشانی به نام «موسسه یادبود امام خمینی» شود. حجت الاسلام شیخ حسین ذاکری سلسله جنبان حرکتی بود که امروز به یک نهضت بزرگ در کارگیل تبدیل شده است. حجت الاسلام شیخ احمد اشرفی از دوستان، یاران و همکاران شیخ حسین ذاکری در گفتوگویی صمیمی از چگونگی شکل گیری جنبش حامیان انقلاب اسلامی در کارگیل برایمان سخن گفته است. متن این گفتوگو تقدیم شما میشود:
در ابتدا از نحوه آشنایی خودتان با مرحوم شیخ ذاکری برایمان بگویید.
نحوه آشنایی ما با مرحوم شیخ حسین ذاکری «ره» به ایام تبلیغی حوزه باز میگردد. پدران و اجداد ما همگی اهل کارگیل بودند اما بنده ساکن کارگیل نبودم از این رو تا قبل از آمدن به حوزه قم و آشنایی با تعدادی از طلبههای هندی و کارگیلی رفت و آمد چندانی به شهر اجدادی خود نداشتم. ما زمانی که وارد حوزه علمیه قم شدیم، آیت الله حسینی بوشهری مدیر مدرسه حجتیه بود. ایشان ما را با طلبههای هندی آشنا کرد. در آنجا ما با دوستانی از کارگیل رفاقتی پیدا کردیم و بعدها با دوستان هم ولایتی برنامه ریزی میکردیم که در ایام تبلیغی مانند محرم یا ماه مبارک رمضان عازم کارگیل شویم. در همین سفرهای تبلیغی با مرحوم شیخ ذاکری آشنا شدیم، هرچند که در ابتدا آشنایی زیادی با روحیات، اخلاقیات و منش ایشان نداشتیم اما رفته رفته بیشتر با ایشان مانوس شدیم و ارتباط نزدیکی بینمان برقرار شد.
مرحوم ذاکری دروس حوزی را در کجا فرا گرفتند؟
آنطور که در خاطرم هست ایشان در کربلا مشغول تحصیل بودند و بخشهایی از دروس مقدمات و پایه حوزه را در همانجا خواندند اما بعدها ظاهرا به دلیل وجود برخی مشکلات مجبور شدند مجددا به هندوستان عزیمت کنند اما در حوزه علمیه هندوستان سایر دروس حوزوی مانند فقه، اصول، تفسیر، کلام و ... را فرا گرفتند و شروع به فعالیتهای تبلیغی و نشر معارف اهل بیت (ع) در منطقه کارگیل کردند.
مرحوم شیخ ذاکری چگونه با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) آشنا شد و جرقه آغاز فعالیتهای ایشان در منطقه از چه زمانی زده شد؟
ایشان در همان سالهایی که مشغول تحصیل در کربلا بودند با نظرات و اندیشه سیاسی امام و نحوه مبارزات ایشان با نظام شاهنشاهی آشنایی پیدا کردند. بعدها که به کارگیل برگشتند از طریق نهادهای دانشجویی پیرو خط امام که در دهلی بود و یا از طریق سفارت، رایزنی فرهنگی و نهادهای ایرانی مستقر در هند اخبار ایران را پیگیری میکرد. یادم هست که در میان همان هسته مرکزی انقلابی که در ابتدا از سوی شیخ ذاکری مدیریت میشد، رادیو ایران را همیشه گوش میدادیم و اخبار و مسائل داخلی ایران را پیگیری میکردیم. این اخبار را به زبان اردو ترجمه و در مکانهای مختلف به صورت اعلامیه نصب میکردیم تا مردم با آخرین تحولات داخلی ایران آشنا بشوند. بعدها که جمهوری اسلامی ایران به پیروزی رسید زمینه برای مسافرت ایشان به ایران فراهم شد و هر دو یا سه سال یکبار به ایران سفر میکرد.
ایده تاسیس موسسه «یادبود امام خمینی» در چه زمانی مطرح شد و اصلا چرا این نام را ایشان برای موسسه انتخاب کردند؟
خاطرم هست که آن سالی که امام فوت شدند ما در ایران بودیم و مرحوم شیخ ذاکری در کارگیل. ما همیشه از طریق تلفن اوضاع داخلی ایران را به اطلاع ایشان میرساندیم. وقتی 14 خرداد سال 68 امام رحلت کردند ما با دوستان کارگیلی و هندی برای شرکت در مراسم تشییع امام عازم تهران شدیم. وقتی خبر فوت امام به محبان ایشان در کارگیل رسید مردم از مناطق مختلف در غالب دستههای عزا به سمت کارگیل حرکت کردند تا در مراسم ختم امام خمینی «رض» شرکت کنند. در منطقه ما مرسوم است که وقتی مرجعی دار فانی را وداع میگوید، به مدت سه روز از سوی مردم مراسم فاتحهخوانی برگزار میشود. در روز ارتحال امام، جمعیت بسیار زیادی در مراسم ختم ایشان شرکت کردند. جوانان پیرو خط امام و مردم پیشنهاد دادند که مراسم فاتحه خوانی را تا چهل روز ادامه دهند و تا اربعین امام این مراسم فاتحه خوانی برقرار باشد. شاید این حادثه در هیچ جای دنیا در میان شیعیان سابقه نداشته باشد اما مردم کارگیل در یک حسینیه به نام قتلهگاه خیمه بزرگی را برپا کردند و تا اربعین امام این مراسم ادامه پیدا کرد. در آن مراسم روحانیها سخنرانی میکردند. در بین این روحانیها چند نفر از جمله آقای شیخ ذاکری، آقای شیخ محقق، شیخ حلمی و تعداد دیگری از روحانیت انقلابی کارگیل تصمیم گرفتند که موسسهای را تاسیس کنند و این جرقهای که ایجاد شده را تبدیل به یک نهضت بزرگ در منطقه کنند. از همانجا بود که ایده این موسسه در ذهن دوستان شکل گرفت و نام موسسه هم «یادبود امام خمینی» انتخاب شد.
ظاهرا آقای ذاکری سفیر وقت ایران در هندوستان را برای مراسم اربعین امام در کارگیل دعوت کرده بودند. از این موضوع اطلاع دارید؟
بله یادم هست که بنده پس از اتمام مراسم ارتحال امام در ایران، برای اربعین امام عازم کارگیل شدم. جوانان و روحانیتی که مدیریت مراسم فاتحه خوانی امام را بر عهده داشتند پیشنهاد دادند که برای اربعین امام خمینی در کارگیل یک شخصیتی از طرف جمهوری اسلامی ایران دعوت کنیم تا در این مراسم شرکت کند. همه بالاتفاق مرحوم شیخ ذاکری را انتخاب کردند تا به نمایندگی از مردم کارگیل به سمت دهلی رفته و با نهادهای مربوطه در این خصوص صحبت کند. خدا رحمت کند شیخ ذاکری را که الحق و الانصاف برای ترویج اندیشه امام در کارگیل بسیار زحمت کشید. ایشان به همراه چند نفر عازم دهلی شد. در منطقه میان کارگیل و کشمیر یک کوهی است به نام ذوالجلال یا ذوالجبال که بسیار صعب العبور و پوشیده از برف است. شیخ ذاکری نزدیک به 15 کیلومتر در این مسیر از روی برفها با پای پیاده حرکت کرد تا بتواند به دهلی برود. آنجا ایشان درخواست مردم کارگیل را به سفیر وقت ایران در دهلی اطلاع داد و سفیر جمهوری اسلامی ایران هم شخصا برای حضور در مراسم اعلام آمادگی کرد. باور کنید وقتی خبر حضور سفیر در مراسم اربعین امام به گوش مردم رسید یک شوق و اشتیاق عجیبی شکل گرفت که تماشایی بود. مردم همه میگفتند که نماینده حضرت امام به کارگیل میآید و یک جمعیت عظیم نزدیک به هشت کیلومتر برای استقبال از سفیر آمده بودند.
آیا از ابتدا بستر مناسب برای ترویج مبانی و نظرات امام وجود داشت یا آنکه مخالفتهایی از سوی حکومت و یا سایر گروهها میشد؟
در ابتدا این نکته را باید عرض کنم که ما وقتی برای تبلیغ عازم کارگیل شدیم با یک نوع خلاء دینی مواجه شدیم. هرچند که فعالیتهایی از سوی برخی روحانیان در تبلیغ اسلام و تشیّع صورت گرفته بود اما مردم تنها به اندازه ضروریات دین از اسلام شناخت داشتند و آگاهی چندانی نسبت به احکام و یا ارتباط مسائل سیاسی با مسائل دینی نداشتند از همین رو ما در ابتدا با یک سختی کار و برخی مخالفتها مواجه بودیم. برای اینکه از یک سو با درگیری و تنش مواجه نشویم و از سویی بتوانیم اندیشه سیاسی امام را در کارگیل نشر دهیم تنها راه را در آن دیدیم که برای آغاز کار با تشکیل کلاسهای تفسیر و یا پاسخ به سوالات شرعی و دینی رفته رفته مردم منطقه را با نظرات و دیدگاههای امام آشنا کنیم. در این میان برخی مخالفتها میشد اما شیخ ذاکری «ره» صحنه را خوب مدیریت میکرد. ایشان با آنکه بسیار متواضع بود و همواره خود را خادم همگان معرفی میکرد اما واقعا یک مدیریت بسیار قوی داشت. ایشان به روحانیان جوانی مانند ما بسیار بها میداد و با حمایت از ما و مدیریت صحنه کار را تا حدودی آسا کرده بود. از طرفی یک مقبولیتی ایشان در بین مردم داشت که همین مساله باعث میشد تا ما بتوانیم دیدگاه امام را در آنجا مطرح کنیم.
الان فعالیتهای موسسه به چه سطحی رسیده است؟
با عنایت الهی و تلاش شبانهروزی افرادی مانند مرحوم ذاکری و آقای محقق و سایر دوستان، موسسه به رشد بسیار خوبی رسیده است. الان چندین کارگروه زیر مجموعه موسسه مشغول به فعالیت است و در تمامی سطوح مختلف علمی، فرهنگی، دینی، پزشکی و ... مشغول خدمت رسانی به مردم است. با راه اندازی موسسه یادبود امام، مراسمات مختلف سیاسی، دینی و فرهنگی در ابعاد بسیار گستردهتر و با نظم بیشتری برگزار میشود. هر ساله مردم کارگیل در مراسمهای مختلف مانند مراسم رحلت امام، روز جهانی قدس، پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن مشارکت فعالی دارند و امیدواریم که روز به روز شاهد پیشرفت هرچه بیشتر و بهتر اینگونه مراسمها باشیم./981/ب402/ک
گفتوگو: محمد رایجی