۲۳ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۴
کد خبر: ۶۰۱۱۸۷
یادداشت؛

معامله قرن و پازل صهیونیست‌ها در منطقه

معامله قرن و پازل صهیونیست‌ها در منطقه
ساده‌انگاری است که تصور کنیم صهیونیست‌ها از «پروتکل‌های علمای صهیون» دست کشیده‌اند یا آرمان «از نیل تا فرات» را به بوته فراموشی سپرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری رسا، بر اساس گزارشی که «جان سالیوان»، قائم‌مقام وزارت امور خارجه در کنفرانس خبری دوشنبه‌شب از کلیات بودجه سال ۲۰۲۰ آمریکا منتشر کرد، بخشی از هزینه‌های کاخ سفید در سال آتی برای تأسیس «صندوق پیشرفت دیپلماتیک» با هدف مقابله با ایران اختصاص می‌یابد، اما برآیند این سند ۱۵۰ صفحه‌ای گویای آن است که مبالغ این صندوق صرفاً به این منظور اختصاص نیافته و بناست که از آن برای حمایت از طرح سازش – بخوانید معامله قرن- استفاده شود.
 
این صندوق که در ظاهر قرار است مبالغی از آن به فلسطینی‌ها در ازای کوتاه آمدن در برابر آرمان قدس ارائه شود، در حالی به جوک سال تبدیل‌شده که ترامپ طی حدود سه سال گذشته هم از جهت مالی و هم ازلحاظ سیاسی، در مخالفت و تحت‌فشار قرار دادن صاحبان اصلی سرزمین‌های اشغالی گام‌های بلندی برداشته است. قطع حمایت مالی از «آنروا» (صندوق حمایت از آوارگان غزه)، متوقف کردن پرداخت بودجه به بیمارستان‌ های دولتی فلسطین، انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی و زیر پا گذاشتن قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل در خصوص بازگشت آوارگان فلسطینی، تنها بخش کوچکی از ظلم‌های بی‌شماری است که چهل و پنجمین مستأجر کاخ سفید علیه این ملت مظلوم روا داشته است.
 
تحمیل این شرایط دشوار به فلسطینی‌ها درحالی‌که اعراب خائن و وابسته نیز در به فراموشی سپردن مسئله اول جهان اسلام حتی از آمریکا و رژیم صهیونیستی پیشی گرفته‌اند از یک‌سو و ارائه وعده آرمان‌شهری که به‌واسطه معامله قرن و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی حاصل می‌شود از سوی دیگر، روند کار را علی‌الظاهر به‌صورتی پیش می‌برد که فلسطینی‌ها چاره‌ای جز پذیرش و اقبال اجباری به این توطئه شوم نداشته باشند.
 
اگر مردم فلسطین این طرح را به خاطر گریز از فشار‌های فزاینده مالی بپذیرند – که ابداً چنین نخواهد شد – مرحله بعدی به این شکل رقم خواهد خورد که برای کلید زدن فاز «پسا معامله قرن» که به‌احتمال‌زیاد برای گرفتن امتیازات بیشتر به نفع صهیونیست‌ها خواهد بود، دور جدیدی از فشار‌های اقتصادی را وارد خواهند کرد.
 
کما اینکه این اتفاق در حال رخ دادن است و در جریان مذاکرات غیرمستقیم حماس با صهیونیست‌ها، اشغالگران شرط گذاشته‌اند که در ازای توقف موشک‌باران و پرواز بالن‌های آتش‌زا، آب شرب غزه را تأمین خواهند کرد.
 
حماس، بازی با صهیونیست‌ها را خوب بلد است و می‌داند که چنانچه این شرط را بپذیرد، راه را برای مطالبات نامشروع آن‌ها بازخواهد کرد، بنابراین، هیچ‌گاه به این بازی دو سر باخت ورود نمی‌کند.
 
ازاین‌رو، نشان دادن در باغ سبز رفاه، آرامش و رونق اقتصادی، یک تله خطرناک است که پایان آن نامعلوم است، چون اسرائیل به کمتر از اخراج کامل همه فلسطینی‌ها از سرزمین‌های اشغالی قانع نیست.
 
بخش دوم این ماجرا آن است که چنانچه مردم غزه و رهبران مقاومت، حاتم‌بخشی اعراب مرتجع و اربابان غربی آن‌ها را نپذیرند و زیر بار وعده و وعید‌های آن‌ها نروند، شرایط ممکن است وخیم‌تر از اوضاع فعلی شود، اما در عوض، حریت و عزت آن‌ها لکه‌دار نمی‌شود. قیام انتفاضه مردم فلسطین اساساً قیامی با هویت استقلال‌ خواهی و فریادی بلند علیه اشغالگری بود و غیرقابل‌باور است که مردمی با این پیشینه طولانی از مقاومت و دلاوری که هزاران شهید تقدیم کرده و ده‌ها سال جنگیده‌اند، بخواهند یک‌شبه تغییر موضع دهند و عزت خود را به خاطر دلار‌های آلوده نفتی لگدمال کنند.
 
به‌بیان‌دیگر، اهدافی که از تأسیس چنین صندوقی و چنین هزینه‌هایی در راستای تحقق معامله قرن مدنظر آمریکا و اعوان و اذنابش قرار دارد، حداقلی و حداکثری هستند. به این مفهوم که کف مطالبات و انتظارات آن‌ها از چنین اقداماتی، این است که موضوع فلسطین را به‌زعم خود به خط پایان برسانند یا این تلقی را به وجود آورند که مسئله فلسطین، دیگر در اولویت جهان اسلام نیست و مسائل دیگری همچون خطر نفوذ ایران به کشور‌های منطقه مطرح است.
 
حداکثر خواسته آن‌ها هم مشخص است؛ درصددند که جغرافیای مرزی و سیاسی فلسطین را با توجه به مفادی که از معامله قرن تاکنون افشا شده، به‌گونه‌ای دچار تطور و دستخوش تحولات عمیق کنند که آرمان قدس نه‌تن‌ها فراموش شود، بلکه به‌صورت ریشه‌ای از بین برود و تکرار آن را مترادف با خشونت‌طلبی، مخالفت با صلح جهانی، تروریسم و بازی کردن در پازل ایران معرفی کنند.
 
اما هدف حداکثری آن‌ها فقط به این موضوع ختم نمی‌شود. به عبارت ساده‌تر، بحث معامله قرن، یک بخش کوچک از پازل گسترده اتفاقاتی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی خواب آن را برای غرب آسیا دیده‌اند.
 
صهیونیست‌ها حدود ۷۰ سال پیش، با شعار «اسرائیل از نیل تا فرات»، غده سرطانی خود را در منطقه گسترش دادند و تا پیش از نضج گرفتن مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین، تک‌تازی می‌کردند.
 
درسی که مقاومت در نبرد‌های چریکی به اشغالگران داد، آن‌ها را به خود آورد که این خطر بسیار جدی است و لذا به مدت پنج دهه به شکل نظامی با آن مبارزه کردند و زمانی که دیدند نتیجه موردنظرشان حاصل نمی‌شود، تدلیس و تقابل نظامی را به‌طور همزمان در دستور کار قرار دادند. از یک‌سو به غزه و لبنان حمله می‌کردند و از سوی دیگر برای آتش‌بس و گفتگو‌های پس از آن، واسطه می‌فرستادند.
 
اکنون به این جمع‌بندی رسیده‌اند که هیچ‌کدام از این موارد ثمری ندارد و اتلاف وقت است، لذا از طریق تحت‌فشار قرار دادن مردم در شرایط سخت اقتصادی و محروم کردن آن‌ها از ابتدایی‌ترین نیاز‌های خود ازجمله آب آشامیدنی، به دنبال این هستند که مردم به مقاومت فشار بیاورند که دست‌بردارید و بگذارید زندگی‌مان را بکنیم! از موشک‌باران و تحریم خسته شده‌ایم؛ اوهامی که هیچ‌کدام از آن‌ها به حقیقت نخواهد پیوست.
 
بنابراین، ساده‌انگاری است که تصور کنیم صهیونیست‌ها از «پروتکل‌های علمای صهیون» دست کشیده‌اند یا آرمان «از نیل تا فرات» را به بوته فراموشی سپرده‌اند. خیر! همه آن‌ها پابرجاست و برای پا گذاشتن به روی این پله بلند، باید یک پله میانی که عبارت است از معامله قرن را واسط قرار دهند تا به آن دست یابند؛ لذا مواردی ازاین‌دست که در کنفرانس خبری قائم‌مقام وزارت امور خارجه آمریکا مطرح شد و نظایر آن را باید با در نظر گرفتن طرح‌های کلان استکبار در منطقه مورد کند و کاو قرار داد و با استدلال و منطق قوی ثابت کرد که همه پایه‌هایی که واشنگتن و تل‌آویو برای اجرای معامله قرن بر آن‌ها تکیه دارند، سست و غیرقابل اتکا هستند و عن‌قریب است که صدای فروریختن آن‌ها تمام جهان را پر کند. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: حمایت
ارسال نظرات