۳۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۶
کد خبر: ۶۲۱۱۲۹
نگاهی به خدمات روحانیون قبل انقلاب؛

فعالیت‌های امدادی روحانیون مبارز بعد از زلزله طبس

فعالیت‌های امدادی روحانیون مبارز بعد از زلزله طبس
وقتی زلزله طبس پیش آمد، آیت‌الله خامنه‌ای و جمعی از روحانی و غیر روحانی برای کمک به مردم شتافتند که رهبری آن را هم آیت‌الله خامنه‌ای بر عهده داشتند.

به گزارش خبرگزاری رسا، حوالی ساعت 19 و 36 دقیقه روز 25 شهریور 1357، زلزله‌ای مهیب استان خراسان را دربرگرفت و در این میان شهر طبس به کلی ویران شد. خسارت‌های عمده این زمین لرزه 7.7 ریشتری در شعاع سی کیلومتری طبس بود. آمار رسمی مرکز آمار ایران، تلفات و خسارات این زلزله را 6 هزار و 363 نفر کشته اعلام کرد درحالی که کارشناسان تعداد کشته‌شدگان را 12 هزار نفر برآورد می‌کردند.


«بوق‌های تبلیغاتی شاه» در زلزله طبس

رژیم پهلوی بلافاصله در پی زلزله مهیب طبس اعلام عزای عمومی کرد، این در حالی بود که چند روز قبل از این زلزله در میدان ژاله تهران، تظاهرات مردم را به خون کشیده بود. از همین رو بود که امام خمینی در پیام تسلیتی که در روز 27 شهریورماه از نجف صادر کردند، ضمن تسلیتِ این «مصیبت بزرگ» درباره نیرنگ‌بازی‌های رژیم پهلوی فرمودند: «...دولت و بوق‌های تبلیغاتی شاه از فرصت استفاده کرده و به اغفال مردم دست زده‌اند. آنهایی که هزاران نفر از بهترین فرزندان ما را دیروز بی‌رحمانه قتل‏‌عام کرده و ملتی را به عزا نشاند‌ه‌‏اند، امروز برای انحراف اذهان به تعزیه‌‏سرایی پرداخته و اشک تمساح برای زلزله‌‏زدگان می‏ریزند و عزای ملی اعلام می‏‌کنند...»
امام تاکید کردند: «اکنون که برادران ما در کشتار سراسر ایران و مناطق زلزله‌‏زده بی‏خانمان و بی‏‌سرپرست شده‏اند، اکنون که شهر از گِل ساخته ‏شدۀ طبس بر سر برادران ما خراب شده است، اکنون که مجروحین تظاهرات سراسری ایران از بی‏‌دارویی و بی‏‌غذایی در رنجند، بر برادران ایمانی لازم است هر چه بیشتر به سرپرستی بازماندگان و تهیۀ وسایل آسایش برای آنان بشتابند، و به جار و جنجال دولت اکتفا نکنند...»[1] از این رو انقلابیون سریعا به کمک زلزله‌زدگان شتافتند و برای تامین مایحتاج اولیه آنان دست به کار شدند.

 

فعالیت‌های امدادی روحانیون مبارز بعد از زلزله طبس

از لابلای روایت‌ها و خاطرات می‌توان به خوبی شرایط آن روزها را ترسیم کرد. حجت‌الاسلام شیخ حسین عمادی در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، در شرح این حادثه می‌گوید: «وقتی زلزله طبس پیش آمد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و جمعی از دوستان روحانی و غیر روحانی برای کمک به مردم آن سامان شتافتند. ازجمله بنده هم رفتم و در آنجا به صورت یک تشکیلات - که رهبری آن را هم آیت‌الله خامنه‌ای بر عهده داشتند- خدمت کردیم و مردم را از زیر آوار بیرون می‌آوردیم. آنان که کشته شده بودند، دفن می‌کردیم و مجروحان را جهت معالجه اعزام می‌نمودیم... در این جمع مرحوم شهید هاشمی‌نژاد و واعظ طبسی و جمعی از دوستان مبارز، شرکت و به حق خدمات شایانی کردند.»[2]

حجت‌الاسلام دری نجف آبادی نیز در خاطرات خود عنوان می‌کند: «به دنبال زمین لرزه‌ طبس که پس از فاجعه‌ هفده شهریور رخ داد، ستادهای روحانیون و مراجع قم، مشهد و سایر شهرستان‌ها به کمک زلزله‌زدگان شتافتند.» وی می‌گوید: «از طرف امام خمینی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری، آیت‌الله نجفی مرعشی و تعدادی دیگر اعلامیه‌هایی منتشر شد که ضمن تسلیت به بازماندگان فاجعه‌ زلزله، به مردم مسلمان ایران، از نقشه و توطئه‌ شاه برای بهره برداری از این واقعه دلخراش هشدار داده، همچنین از آنها خواسته شده بود که به کمک و مساعدت زلزله‌زدگان بشتابند. لذا پس از این مسأله، بسیاری از مردم برای خدمت و کمک به آنها بسیج شده و عازم مناطق زلزله زده شدند.»[3]

 

بی‌توجهی رژیم پهلوی به زلزله‌زدگان

حجت‌الاسلام عمادی در ادامه خاطرات خود به بی‌توجهی نهادهای وابسته به رژیم پهلوی به زلزله‌زدگان اشاره کرده و می‌گوید: «شیر و خورشید ایران بسیار ضعیف کار می‌کرد...» حجت‌الاسلام شریفی گرگانی هم به این نکته اشاره کرده و عنوان می‌کند: «وقتی زلزله‌ طبس اتفاق افتاد با وجود رسوایی هفده شهریور، دستگاه رژیم هیچ کمکی به مردم زلزله زده نکرد... پول‌هایی که از خارج آمد هم هیچ کدام به دست مردم نرسید چون همه را عوامل رژیم شاه به جیب زدند؛ یعنی در آن شرایط هم باز مشغول غارت بودند و باز دست از دزدی‌هایشان برنمی‌داشتند. لذا امام و بقیه‌ مراجع خودشان کمک‌های مستقیم به مردم طبس کردند.»[4]

 

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام خمینی (ره) جلد 3 اغفال مردم توسط دولت و بوقهای تبلیغاتی شاه

2. خاطرات حجة الاسلام شیخ حسین عمادی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ص 88 و 89

3. خاطرات و مبارزات حجة الاسلام و المسلمین دری‌ نجف آبادی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ص 192

4. خانه‌ی امن «خاطرات حجت الاسلام شریفی گرگانی»، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ص 249

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات