۱۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۶
کد خبر: ۱۵۵۲۶۰
کارشناس حوزوی مطرح کرد؛

ترویج سبک زندگی غربی در قالب همایش تغییر و تحول

خبرگزاری رسا ـ کارشناس ارشد جنبش های نو پدید معنوی گفت: ترویج افکار اندیشمندان متأثر از سبک زندگی غربی ابتدا باید در مراکز آکادمیک مورد بررسی قرار گرفته، سپس در همایش های عمومی مورد استفاده قرار گیرد.
حجت الاسلام رسول حسن زاده پژوهشگر معنويت هاي نوظهور
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، هر از چند گاهی اخباری مبنی بر دعوت به همایش، با موضوع مدیریت به گوش می‌رسد که کارشناسان آن افرادی هستند که در زمینه اقتصادی به امتیازاتی دست یافته‌اند؛ اما مروج سبک مدیریت و زندگی غربی هستند.
دعوت کنندگان این همایش بدون در نظر گرفتن فرهنگ و آیین مردم کشورمان اقدام به برگزاری و ایجاد زمینه مناسب برای ترویج تفکرات غربی می‌کنند. لذا برای بهره بردن از نظریات کارشناسی گفت‌و‌گویی کردیم با پژوهش‌گر، کارشناس و منتقد جنبش‌های نوپدید معنوی، حجت الاسلام رسول حسن زاده که مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.
 
رسا ـ آیا مباحث موفقیت و مدیریت که امروزه در قالب کتاب‌ها و سمینارها رواج دارد ارتباطی با جنبش‌های معنوی نوپدید دارد؟
تکاپوی انسان‌ها جهت رسیدن به سعادتمندی و خلق بهترین زندگی باعث می‌شود که آدمی در پی کسب مهارت‌هایی جهت بهبود روابط اجتماعی، رسیدن به موفقیت‌های مالی، تحصیلی و شغلی، تقویت روحی و نشاط خود برآید. جامعه غربی به بهانه فراهم آوردن زمینه های سعادتمندی و تحقق آرزوهای دست نیافتنی بشر، دین را از عرصه زندگی کنار گذاشت.
ولی ناکامی‌های مکاتب مادی در به سعادت رساندن بشر علاوه بر اینکه بهشت موعود در زمین را برای انسان فراهم نساخت بلکه انسانی خمود و به دور از هویت خویش که متحیرانه در پی معنای زندگی می‌دود را پدید آورد. ولی با این حال هوس قدرت و تداوم سلطه در جهان غرب باعث شده خلأ دین را با معنویت‌های ساختگی که از جنس مادی بود جبران کنند و فرهنگ مضمحل شده و شکست خورده خود را احیاء و بازسازی نمایند و برای کل جهانیان الگوسازی کنند ترجمه و چاپ انبوه کتاب‌هایی با موضوع موفقیت، راه های ثروتمند شدن، شادکامی و... در دهه های اخیر با رویکرد به مسائل معنوی نوشته شده، نشان از این امر دارد.
توزیع گسترده این آثار در کشورهای مختلف به خصوص در کشور عزیزمان علاوه بر اینکه توازن توزیع فرهنگی کشور را به هم زده است از یک جریان گسترده و طراحی شده حکایت می‌کند. که تغییر نگرش مردم به ارزش‌های فرهنگی خود و در نتیجه تغییر باورها را در پی خواهد داشت. این ادعا زمانی ثابت می‌شود که نام نویسنده های این آثار را در صدر لیست رهبران جنبش‌های معنوی جهان می‌بینیم.
 
رسا ـ برگزاری چنین سمینارهایی برای سطح عموم چه آسیب‌هایی دارد؟
پشتیبانی عظیم رسانه‌ای و هیاهوی تبلیغاتی باعث شده که فرصت درنگ و تأمل در محتوای این سخنان را از هر فرد خردمندی بگیرد و آدمی در یک فضای هیجانی خود را در مقام مخاطبی می‌بیند که حتی طرز فکر کردن و آرزوهایش القائاتی است که در یک فضای انگیزشی ایجاد می‌شود.
با نیم نگاهی به این آموزه‌ها، با فرضیه‌هایی مواجه خواهیم شد که در بیشتر آکادمی‌های معتبر دنیا مورد چالش جدی هستند. اثبات امور متافیزیکی و مباحث روان‌شناختی از طریق فیزیک کوانتوم، ارائه نظریات الهیاتی بر اساس ادعاهای اشراق و تجربه عرفانی و همچنین معرفی خود به عنوان الگوی نجات یافته از سخت‌ترین بحران‌ها به سبب خودشیفتگی، هرگونه فرصت داوری و نقد علمی را از سوی مخاطبان و حتی گاهی نخبگان جامعه می‌گیرد.
 
رسا ـ مبانی اندیشه های دمارتینی چیست؟
دمارتینی که خود را مروج ایده های نوینی در مباحث موفقیت می‌داند منشأ اندیشه های خود را در گام اول یک تجربه معنوی درونی بیان می‌کند که در پی آن آشنایی با یک استاد معنوی باعث می‌شود اعتماد به نفس خاصی پیدا کند تا حدی که دمارتینی در کتاب قلب عشق در مورد نتیجه ملاقات با این استاد می‌گوید: در رؤیاهایم می‌دیدم که فیلسوفی هستم که آرامش را برای دیگران به ارمغان می‌آورم و به همه کشورهای جهان سر می‌زنم تا نتیجه‌ تحقیقاتم را در اختیار کسانی قرار دهم که مشتاقند زندگی پربارتری داشته باشند آشنایی با فیزیک کوانتوم و اثبات گزاره های اخلاقی و الهیاتی بر اساس این علم یکی دیگر از ریشه‌های فکری ایشان می‌باشد.
دمارتینی با بیان اینکه نخستین کتاب‌هایی که مطالعه کرده پیرامون متافیزیک بوده ادعا می‌کند که از طریق فیزیک کوانتوم با رمزگشایی هستی به بصیرت رسیده است.با درنگی در کتاب‌ها و آموزه های آقای دمارتینی که تعدادی از این آثار نیز به فارسی ترجمه شده است نه تنها با ارزش‌های دینی و اخلاقی در تقابل جدی است بنیادی‌ترین باورهای دینی نیز به بهانه موفقیت‌های مالی و اجتماعی زیر سؤال می‌رود.
 
رسا ـ‌ اندیشه های دمارتینی در آثارش چه آسیب‌هایی دارد؟
دمارتینی در کتاب قلب عشق در ظاهر محور بحث را در مورد یک پدیده اجتماعی قرار داده و در مورد بهبود روابط عاطفی بحث می‌کند، ولی این مباحث روان‌شناختی که مبتلا به اکثر افراد جامعه است بهانه ای شده تا دمارتینی همسو با جنبش‌های نوپدید معنوی در گام اول الهیات توحیدی و ارزش‌های اخلاقی را زیر سؤال ببرد و در نتیجه الهیات الحادی را به عنوان عوامل موفقیت القا کند.
تطبیق ویژگی‌های روان‌شناختی انسان با قوانین فیزیک و اثبات گزاره های اخلاقی و حتی نظریات الهیاتی از پدیده های مادی و طبیعی یکی از بارزترین خطاهای دمارتینی می‌باشد، که او را به باورهای مادی و الاهیاتی مادی گرایانه و الحادی می‌رساند؛ به همین جهت وی صراحتاً بیان می‌کند که علوم فیزیک و الهیات یکی هستند دمارتینی با برداشت نابجایی از تضاد در پدیده های فیزیکی از تضاد فیزیک کوانتوم، تضاد عاطفی را اثبات می‌کند و از تضاد عاطفی تضاد اخلاقی را نتیجه می‌گیرد و در نهایت تضاد الهیاتی را مطرح می‌کند. و با نگاهی کل نگر همه تضادها را با عنوان تناسب معرفی می‌کند.
وی در ایده تضاد عاطفی بیش از آنکه دنبال اصلاح و حل روابط عاطفی باشد سعی می‌کند ارزش‌های پدید آمده در روابط اجتماعی را زیر سؤال ببرد.
 
رسا ـ در کشور ما این گونه اندیشه‌ها چه جایگاهی دارد؟
داخل کشور ما هم مثل بسیاری از کشورهای غربی این تأثیر در حال پذیرفته شدن است؛ به خصوص کشور ما در حال تجربه بسیاری از مدل‌های زندگی غربی است! امروزه ما در حال گذر هستیم؛ شاید این بحثی حاشیه ای باشد، اما مطلبی است که خودش یک سؤال دیگری می‌طلبد.
کشور ما بعد از انقلاب اسلامی، یعنی آن افقی که امام(ره) برای ما روشن کرده بود، برای جمهوری اسلامی روشن کرده بود، همان حیات طیبه ای که قرار بود خودش عالم تاب و الگو بشود، متأسفانه خیلی‌ها آن را درک نکرده و آمدند ارزش‌هایشان را منطبق بر ارزش‌های غربی تنظیم کردند و سبک زندگی هم منطبق بر سبک زندگی غربی تنظیم شد. حتی خیلی‌ها داخل کشور جدیدترین اتفاقات غرب را رصد می‌کردند، تا سریع یک نمونه ای از آن را اجرا کنند که مبادا از قافله غرب عقب بیافتیم.
متأسفانه این اتفاقات در حال روی دادناست و هر تجربه ای که غرب دارد، عده ای با گرایش‌های غربی خودشان، اگر چه هم با بسیاری از آموزه‌ها، باورهای دینی، ارزش‌های اخلاقی و تربیت بومی ما ناسازگار است، دانسته یا ندانسته با استراتژی دعوت از افراد این چنینی در مقابل ارزش‌های دینی قد علم کرده‌اند.
 
رسا ـ اندیشه های افرادی مثل دمارتینی چه جذابیت و خواصی دارد که از دعوت این گونه افراد در کشور ما استقبال می‌شود؟
شخصیت‌هایی که در دل جنبش‌های معنوی نوپدید شکل گرفته‌اند، یک شعار دارند؛ شعارشان این است که ما آمده‌ایم به بحران‌های بشر، خاتمه بدهیم. ما می‌دانیم و اعتقاد و باور داریم که منشأ بحرانِ به وجود آمده از مدرنیته است و این‌ها آمده‌اند تا این القا را عوض کرده، یک القای دیگری به وجود آورند؛ به این مضمون که این بحران‌های پدید آمده، از ادیان هستند و به مقابله با ادیان می‌پردازند.
کاری که این افراد انجام می‌دهند دقیقاً تکرار و عبارت پردازی همین القائات است و روی آن مانور می‌دهند که ما می‌خواهیم به بحران‌های بشری جواب دهیم.
دمارتینی در یکی از کتاب‌هایش مطرح می‌کند که بشر یک سری خرافه‌هایی دارد که باید این خرافه‌ها را کنار بگذارد و صراحتاً ارزش‌های بنیادی و فطری را به عنوان خرافه مطرح می‌کند و ارزش‌های ماده گرا را جایگزین آن قرار می‌دهد.
نکته بعدی در علت استقبال از این شخصیت‌ها، ادعای کاربردی بودن مباحث و جذابیت است. بشر همواره به دنبال یک راه حل برای بحران‌های خودش است و می‌خواهد زندگی اجتماعی و خانوادگی خود را بهبود ببخشد تا یک هویت داشته و به کمال برسد. همان هویتی که غرب از انسان گرفته و انسان را در حد یک حیوان تنزل داده است.
آقای دمارتینی به صراحت می‌گوید من می‌خواهم به شما کمال بدهم، می‌خواهم شما را تعالی ببخشم و گم شده های بشر را به وی اعطا کنم؛ لذا ادعا دارند که ما به صورت کاربردی به شما راه حل می‌دهیم. به همین خاطر افرادی شیفته شده و تشنه وار به سمت این جریانات حرکت می‌کنند.
البته خیلی‌هایشان بعد به سراب بر می‌خورند؛ ولی کار از کار گذشته و بحران‌های بدتری برایشان پیش آمده است. اگر قبلاً بحران اجتماعی و روابط اجتماعی داشتند و یا بحران مالی داشتند، امروز این دست افراد بحران‌های ارزشی، اخلاقی و بحران‌های اعتقادی پیدا می‌کنند.
 
رسا ـ با ورود افرادی از جنس دمارتینی و برایان تریسی و تشکیل این برنامه‌ها، آیا کسانی که در این جلسات شرکت کرده و آموزه های این افراد را شنیده‌اند، برایشان نتیجه ای هم حاصل شده و توانسته‌اند آن چه که ادعا شده را کسب کنند؟
شاید ادعا دارند که ما می‌توانیم شما را به یک سری موفقیت‌هایی برسانیم؛ اعم از موفقیت‌های تحصیلی، شغلی و موفقیت‌های مالی! اما اگر شرایط شرکت کنندگان را بخوانید، می‌بینید که مردم عادی نمی‌توانند در این سمینارها شرکت کنند. زیرا کسانی که شرکت می‌کنند، باید در حدود 450 یا 650 هزار تومان خرج کنند تا بتوانند در این سمینارها شرکت کنند! پس کسی که این پول را خرج می‌کند تا در یک سمینار شرکت کند، یقیناً فردی هست که دنبال گمشده خودش نیست، بلکه به نظر می‌رسد اینجا یک جریان‌هایی شکل گرفته که خودشان در آن نقش یک پازل را بازی می‌کنند و شخصیت‌هایی که به اسم موفقیت مالی، با یک سری مفاهیم و ارزش‌ها آشنا می‌شوند، کسانی اند که تیپ‌ها و شخصیت‌های اجتماعی دارند.
در کشور ما کسانی حاضرند این همه پول را خرج کنند که یا مدیرند و یا یک موقعیتی دارند. این آموزه‌ها بیشتر در دل بحث‌های موفقیت شکل می‌گیرد. پس وقتی با این آموزه‌ها آشنا می‌شوند و به عنوان مبلّغی تأثیرگذار در دل جامعه هستند، در واقع نخبگانی‌اند که سعی می‌کنند سبک زندگی غربی را در دل جامعه تزریق کنند.
حالا موفق بودند یا نه، باید گفت متأسفانه این نوع مدل زندگی که شما باید میلیونر شوید، شما باید به تخیلات و آرزوهایتان فکر کنید، شما باید به این نقطه برسید؛ مفاهیمی هستند که در جامعه در حال الگوسازی است و مردم بیشتر آمال پرور شده، از واقعیت‌های زندگی دور می‌شوند.
 
رسا ـ یکی از مهم‌ترین مباحث روان‌شناختی، بحث موفقیت زندگی زناشوئی است و کتاب قلب عشق آقای دمارتینی در این زمینه است آیا این کتاب توانسته به این بحران امروز جوامع بشری پاسخ گو باشد؟
یکی از نکات قابل توجه در کتاب قلب عشق که محوری‌ترین بحث آن بر عوامل بهبود روابط عاطفی با شریک عاطفی است به روشن‌ترین مصداق آن یعنی ازدواج اشاره ای نکرده و بنیاد خانواده امر بی مفهومی در نزد وی است چنانچه در خاطرات خویش هیچ ابائی نسبت به حفظ حریم خانوادگی خود ندارد و به راحتی اجازه می‌دهد همسرش با مرد دیگری ارتباط داشته باشد.
او حتی فرزندان که موهبت‌های الهی برای یک خانواده است را نادیده می‌گیرد و به عنوان خرافه ای از پیشینیان می‌پندارد که باید از افکار ما زدوده شود به همین جهت سعی دارد فرزندان را وصله ناجوری در تعادل اجتماعی بیان کند«بچه‌ها نمود احساسات سرخورده و جنبه‌های ناشناخته شخصیتی والدین می‌داند نقش زنان به عنوان خانه دار را جایگاهی بی ارزش برای زنان مطرح می‌کند
 
رسا ـ به نظر شما پیامد یافته های جدید روان‌شناختی آقای دمارتینی بر نظام ارزشی ما تا چه حد است؟
دمارتینی فرضیه تضاد را می‌خواهد همه جا به کار ببرد او بعد از تضاد فیزیکی، تضاد اخلاقی را به عنوان یک پدیده روان‌شناختی مطرح کند که کمال هرکسی در گرو قبول عیب‌هایش می‌باشد، البته نه پذیرشی که مقدمه تغییر و حذف آن عیوب است بلکه پذیرشی که مقدمه همزیستی و کنار آمدن با آن عیب‌هاست. دمارتینی در این مورد می‌گوید: «سفیدی در خود سیاهی هم دارد در قانون تضاد نمی‌توان گفت فردی خوب یا بد است اگر قلب خود را به روی درک همه جانبه مسائل بگشایید کمال هستی در شما متجلی خواهد شد دمارتینی برای نهادینه کردن این باور تمرین‌هایی را جهت تلقین و عبارت پردازی بیان می‌کند «عیب‌هایی در خود می‌بینیم که آن‌ها هم جزئی از کمال من هستند.»
در این دیدگاه تلاش آدمی جهت کسب فضائل و زدودن رذائل امر بیهوده ایست چون کمال تعریف دیگری پیدا می‌کند کمال یعنی پذیرش بدی به همراه خوبی. دمارتینی با القائات عبارات تأکیدی سعی دارد نور فطرت کمال خواه انسان را کم سو کند و انسان رهرو مسیر الهی را به انسان خمود زمین گیر دنیا تبدیل کند
نسبی‌گرایی و انکار ارزش‌های ثابت یکی از روشن‌ترین انحرافات دمارتینی است. او ملاک ارزش را در تمایلات فردی می‌داند این سخن در تقابل جدی با نظام اخلاقی و میراث توحیدی انبیاء در جهت نهادینه کردن ارزش‌ها و هدایت مردم خواهد بود در این صورت مرز بین انسانیت با حیوانیت نیز از بین خواهد رفت. گرایش لذت گرایانه و اومانیستی دمارتینی در تقابل مستقیم با ارزش‌های انسانی می‌باشد تا حدی که برای اثبات تمایلات نفسانی به مقابله با وجدان اخلاقی و تعالیم ادیان می‌رود.
 
رسا ـ دیدگاه دمارتینی نسبت به باورهای دینی چیست؟
دمارتینی نه تنها آموزه های اخلاقی ادیان را زیر سؤال می‌برد بلکه دین را عامل بازدارندگی پیشرفت انسان مطرح می‌کند. وی با برشمردن عوامل ایجاد ترس در انسان به عنوان بازدارنده‌ای که نمی‌گذارد افراد مطابق میلشان زندگی کنند اولین ترس را ترس از بی کفایتی در یک نظام اعتقادی مطرح می‌کند.
خطرناک‌ترین اندیشه دمارتینی را در نظام باوری وی می‌توان مشاهده کرد دمارتینی ارزش‌های متضاد را مکمل هم دیگر می‌داند و از آن به عنوان نظم الهی یاد می‌کند عقیده ای که اگر خوبی ریشه در الهیات دارد بدی نیز از خدا نشأت می‌گیرد. دمارتینی راه رسیدن به روشن بینی را در احساس‌ها و ارزش‌های متضاد بیان می‌کند و از این وحدت تعبیر به«تناسب الهی» این باور شرک آلود ریشه در آئین کابالا دارد که خدا نه تنها منشأ خوبی‌هاست بلکه شرها و بدی‌های هستی نیز از او جاری است در این دیدگاه ملحدانه انسان دیگر مسئول رفتارهای خویش نیست بلکه تاریک درون خود را به خدا نسبت می‌دهد و انعکاسی از تاریکی الاهی یا عالم سیترا احرا می‌داند.
 
رسا ـ چه فرقی بین سبک زندگی دینی با آنچه این افراد بیان می‌کنند وجود دارد؟
یقیناً سبک زندگی دینی، از یک بعد متعالی صحبت می‌کند که هم برای خوب زیستن دنیایی حرف دارد، هم برای خوب زیستن اخروی. بینش‌ها خیلی متعالی است، اما بحثی که در اندیشه های دمارتینی و شخصیت‌های هم سو با ایشان مطرح است را بنگرید و به افق‌های دید هر کدام نظری کنید. خواهید دید، با آن غایتی که در سبک زندگی دینی مطرح است، فاصله بسیار زیاد است و اصلاً نمی‌شود تطابق داد.
در شعارهایی که آقای دمارتینی مطرح می‌کند، اعم از این که ثروتمند بشوید، انسان موفقی می‌شوید! باید دید که موفقیت را چگونه معنا می‌کند؟ به آرامش برسید، زندگی شادی داشته باشید! یقیناً بشر دنبال همین است و باید سراغش برود؛ ولی با چه چیز به این‌ها برسیم؟
آقای دمارتینی روش‌هایی که ارائه می‌دهد، استفاده از مباحثی با نام جملات تأکیدی است که شما هر روز این را به خودتان القا کنید! عبارت پردازی کنید تا به آن برسید! اگر به جملات تأکیدی و عبارت‌های آقای دمارتینی توجه داشته باشید، می‌بینید کسی که در این زندگی قرار می‌گیرد، یک انسان مرده و بی روح است.
وی یکی از مانتراها و عبارت پردازی هایش این است که «عیب‌هایی که در خود می‌بینم، آن‌ها هم جزئی از کمال من است»، دیگر جمله او «هیچ کاستی و نقصانی در من نیست، من به خودی خود کاملم. جوهره همه انسان‌ها کامل است، فقط در ظاهر با یکدیگر متفاوتیم! تنها چیزی که من را از دیگران متمایز می‌کند ارزش‌هایی است که برای خود قائلیم.»
در حالی که زندگی دینی، زندگی پویا است و شما دائماً در حال تلاشید که به رشد برسید تا همه بتوانند این مسیر کمال را طی کنند و زندگی پویایی داشته باشند.
در سبک زندگی دینی یک افق دید بلند و بالایی در نظر دارند و می‌خواهند عیب‌های خودشان را برطرف کنند؛ می‌خواهند به سوی نور بروند، مجاهده کنند و تزکیه نفس داشته باشند. با این نوع مدل زندگی است که زندگی با نشاط می‌شود.
یک زندگی با نشاط است که شما می‌خواهید عیب‌های خودتان را برطرف کنید، ارزش‌های زیادی به دست بیاورید؛ ولی اینجا چیست؟ اینجا همین که هست. یک زندگی مرده است و افق دید وجود ندارد؛ که شما ثروتمند شوید، شما پولدار شوید. از یک طرف نگرش کاملاً مادی می‌شود و از یک طرف دیگر هم شما با واقعیت‌ها طرف نیستید؛ چون زندگی در تخیلات و مجاز است. یعنی ما می‌توانیم بگوییم سبک زندگی غربی، سبک زندگی مجاز و در اوهام و تخیلات زندگی کردن است.
 
رسا ـ آیا راهکاری مثل مناظره با این اشخاص را بررسی کرده‌اید؟
این افراد در یک فضای یک طرفه و هیجانی بحث می‌کنند. به همین خاطر آن جا زیاد نمی‌شود مانور داد. به نظرم می‌رسد که اصل آمدن، خیلی خوب است که بیایند در یک فضای آکادمیک و علمی بحث صورت بگیرد. هم روان‌شناسان ما و هم کسانی که در بحث‌های مدیریت از دیدگاه اسلام ورود پیدا کرده‌اند، از حوزه های علمیه حضور داشته باشند.
بیایند بحث‌های دو طرفه علمی صورت بگیرد. بعد اگر مورد قبول شد در جامعه مطرح شود. اگر این مباحث مشکلی با فرهنگ و ارزش‌های ما نداشته باشد، مخالف نیستیم. ولی بحث‌هایی که این‌ها ارائه می‌دهند، نه با ارزش‌های ما، نه با باورها و فرهنگ بومی ما و نه با علم روان شناسی امروز، با هیچ کدام سازگار نیست.
 
رسا ـ به عنوان جایگزین برای این دست همایش‌ها چه گزینه ای را مد نظر دارید؟
یقیناً این نیاز جامعه است که بتواند در بهبود بخشی زندگی فردی، موقعیت‌های شغلی، اجتماعی و مالی یک سری دانش‌ها را داشته باشد و مهارت‌هایی را کسب کند. ما این اعتقاد را داریم که دین ما یک دین جامعی است که خیلی از مهارت‌های زندگی، خیلی از مهارت‌های اجتماعی را به عنوان یک دین اجتماعی به ما یاد داده است.
لذا باید یک اتفاقی در حوزه صورت بگیرد، یک اتفاق هم در نهادهای فرهنگی حوزه و آن این است که باید سراغ این منابع رفت. همان منابعی که از نگاه برخی از اندیشمندان حوزوی در مورد مدل زندگی، سبک زندگی، در مورد بحث‌های مدیریت، در مورد بحث‌های موفقیت، موفقیت مالی، موفقیت‌های تحصیلی و شغلی مغفول مانده که بیایند روی منابع دینی کار کنند و اندیشه های بنیادین را در بیاورند و این را تحویل نهادهای دیگری مثل پژوهشگاه‌ها و نهادهای دیگری مثل دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی بدهند؛ تا این‌ها باز تولید بشود و به صورت سمینار، به صورت کتاب‌ها و به صورت کاربردی‌تر در اختیار مردم قرار بگیرد. تا از این راه نیاز فطری مردم، نیاز اجتماعی و فردی مردم، تأمین شود. ما نمی‌توانیم بگوییم شما این نیاز را نداشته باشید، همه نیاز دارند؛ همه نیاز دارند که زندگی بهتر داشته باشند، زندگی شادتری داشته باشند، ولی متأسفانه تنها چیزی که الآن در بازار عرضه می‌شود محتواهای غربی است.
/925/401/ر
 
ارسال نظرات