۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۱
کد خبر: ۲۲۳۴۶۳
گزارش رسا از همایش علمی سینمای مقاومت؛

تحلیلی بر مصاف هالیوود و سینمای مقاومت در جهان معاصر

خبرگزاری رسا ـ ایران ستیزی همه‌جانبه توأم با ایران هراسی، جداسازی مظاهر ایرانیت و اسلامیت و در مواردی با تأکید بر تمجید از ایرانی‌گری و تقبیح تفکر اسلامی و تمجید از ایرانیت و اسلامیت در کنار تقبیح نظام جمهوری اسلامی از جمله‌ خط مشی‌های هالیوود در قبال مسأله ایران و جمهوری اسلامی است.
فيلم مقاومت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نخستین همایش علمی سینمای مقاومت، به عنوان بخش علمی سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با حضور جواد جباری مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت، مرتضی اشرافی، محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، نوربخش رییس دانشکده علوم اجتماعی، مسعود نقاش زاده، حبیب احمدزاده، اربابی، اسفندیاری دبیر همایش علمی سینمای مقاومت و جمعی از اساتید و دانشجویان علاقمند به سینمای مقاومت از 5 مهرماه تا 8 مهر ماه 1393 برگزارشد.
مرتضی اشرافی در این همایش علمی گفت: ایدئولوژی غربی برای بقاء خود و دیگرسازی بعد از افول کومونیسم شوروی، نیازمند یک ایدئولوژی رقیب بود، و ایدئولوژی اسلامی این خواسته‌ی ایشان را برآورده کرد. غرب برای بزرگ نمایی این تقابل و غیرسازی، از ابزار دنیای مدرن (سینما، ماهواره و رسانه‌های دیجیتال) بیشترین بهره را برده است.
 
وی افزود: سینمایی که ما از آن به‌عنوان سینمای سیاسی یاد می‌کنیم، به نوعی سینمای تفسیر و تعبیر است. یعنی ما از فیلمی که در آن نه مبارزه انتخاباتی باشد، نه نگره‌های حزبی و نه تلاش برای نفی حاکمیت موجود، نمی‌توانیم برداشت یک فیلم سیاسی داشته باشیم که اگر وجود داشته باشد، بی‌شک با یک فیلم سیاسی روبه‌رو هستیم. اما اگر هیچ‌کدام از این‌ها نباشد، فقط در یک صورت می‌توان از آن فیلم برداشت سیاسی کنیم که تأویل و تفسیر سیاسی از آن فیلم داشته باشیم. در مورد فیلم اجتماعی نیز باید گفت: نگاه فیلم اجتماعی ناخودآگاه به متولیان امر بر می‌گردد. چراکه وقتی یک فیلم اجتماعی ساخته می‌شود و یک مسأله اجتماعی را مطرح می‌کند، البته به‌طور نامحسوس اشاره‌ای هم به سیاست‌هایی دارد که منجر به ایجاد چنین مشکلی شده است.
 
اشرافی اظهار داشت: امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به عنوان یک عامل تعیین کننده در نظام بین‌الملل تحت تأثیر و تعامل تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است؛ چنانچه «دیپلماسی رسانه‌ای» به عنوان یکی از شاخه‌های اصلی فعالیت‌های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده و بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای به ویژه قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است.
 
قدرت رسانه‌ها برخلاف قدرت فیزیکی دارای آثار درازمدت و تدریجی است. آن‌ها می‌توانند با مطلوب جلوه دادن اوضاع، تصویر مردم از خود و جامعه‌شان را بهبود بخشند. به همین سان نیز قادرند مخالفت‌های موجود داخلی با اقدامات فراملی تخفیف دهند. دسترسی بیشتر به رسانه‌ها، دسترسی به قدرت بیشتر، اقناع را نیز به همراه دارد. دیپلماسی رسانه‌ای از این قدرت نامحسوس بهره می‌گیرد. امروزه دیگر تحقق آزادی بیان در بین شهروندان از حد و اندازه‌ی شعار خارج و «حق دانستن» برای همه به رسمیت شناخته شده است. که این خود قابل تعمیم به حوزه‌های عمومی و حتی خصوصی سیاستگذاری های خارجی دولت مردان نیز می‌باشد.
 
این استاد دانشگاه که در همایش علمی سینمای مقاومت سخن می‌گفت با اشاره به تأثیر رسانه بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بیان داشت: در ایالات متحده‌ی آمریکا، نفوذ و تأثیر دولت به عنوان تصمیم گیرنده بر رسانه‌ها بیشتر است. بازی سیاسی به نحو فزاینده‌ای در فضای رسانه‌ها انجام می‌گیرد. اما این بدان معنا نیست که کل سیاست را می‌توان به تأثیرات رسانه‌ای فروکاست، یا آن که نتایج سیاسی بر ارزش‌ها و منافع تأثیری ندارد. اما بازیگران سیاسی هر که باشند و جهت‌گیری آن‌ها هر چه باشد، در بازی قدرتی حضور دارند که از طریق و توسط رسانه‌ها انجام می‌شود. همچنین نیز نمی‌توان به استفاده‌ی ابزاری از رسانه‌ها توسط دولت مردان آمریکایی بی توجه بود، بیشتر مردم آمریکا علی رغم مسافرت‌های خارجی روزافزون و تحصیل و کار در خارج از کشورشان، هنوز هم دیدگاه‌هایشان درباره‌ی سیاست خارجی را از رسانه‌ها کسب می‌کنند. از این دیدگاه می‌توان یک تحلیل میانه روتر از تأثیر رسانه‌ها بر سیاست خارجی ایالات متحده‌ی آمریکا ارائه نمود؛ وآن اینکه معمولاً سیاست مداران آمریکایی از رسانه‌ها در جهت ارتقای سیاست خارجی کشورشان استفاده می‌کنند و رسانه را به مثابه ابزاری در دیپلماسی خارجی تلقی می‌کنند که با استفاده از این ابزار، می‌توانند نیات و مقاصد خود را به عنوان دیپلماسی، مورد محک و در معرض چالش‌های دیپلماتیک قرار دهند.
هالیوود در مواردی که می‌خواهد جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که متعاقب رخداد انقلاب اسلامی در ایران بر سر کار آمد را بکوبد، دست به دامان اسلام رادیکال و بنیاد گرایی افراطی اسلامی شده و بر آن می‌شود تا حکومت فعلی ایران را نماینده‌ی این نوع اسلام به اصطلاح خودشان تروریسم مدار و حامی خشونت نشان دهد.
 
مرتضی اشرافی با بیان خط مشی‌های هالیوود برای ضدیت با ایران و انقلاب اسلامی افزود: غرب با بهره گیری از رسانه‌های قدرتمند خود به خصوص صنعت سینمای هالیوود، درصدد القاء مفاهیم خودساخته‌ای در قبال ایران، تمدن ایرانی و انقلاب اسلامی است. البته نکته مهم این است که سینمای سیاسی ایالات متحده‌ی آمریکا در قبال ایران، پس از انقلاب اسلامی سه جهت مختلف را دنبال کرده است، یکی ایران ستیزی همه جانبه، توأم با ایران هراسی؛ در مرحله‌ی بعد جداسازی مظاهر ایرانیت و اسلامیت و در برخی موارد با تأکید بر تمجید از ایرانی گری و تقبیح تفکر اسلامی و در نهایت تمجید از ایرانیت و اسلامیت در کنار تقبیح نظام جمهوری اسلامی از جمله‌ی خط مشی‌های هالیوود در قبال مسأله ی ایران و جمهوری اسلامی است. البته نباید از نظر دور داشت که اغلب فیلم‌های سیاسی ضد ایرانی در خارج (ایالات متحده‌ی آمریکا) ، ساخته و پرداخته‌ عواملی با ملیّت ایرانی و با هزینه‌ی صهیونیسم و ایالات متحده هستند.
 
بنابراین آن چه که در دستور کار سیاست خارجی ایلات متحده‌ی آمریکا در قبال انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت، استفاده از ابزار قدرتمند رسانه‌ای در قالب جنگ نرم بود که از این میان، شبکه‌های ماهواره‌ای، فضای مجازی اینترنت و صنعت رؤیا سازی هالیوود از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. در وهله اول این بخش از سیاست خارجی ایالات متحده در فشار آوردن بر حکومت فعلی ایران برای تعدیل و کاهش خواست‌های ملی، منطقه‌ای و بین المللی ش متمرکز می‌شود؛ و در ادامه قرار بر این شد که اگر تغییر در ساختار حکومت جمهوری اسلامی در ایران از طریق فشار رسانه‌ها مقدور نیافتاد، طرح براندازی و حذف حکومت در دستور کار قرار گیرد./830/ت301/ی
ارسال نظرات