۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۰
کد خبر: ۲۹۹۶۶۱
در نقد فیلم آرگو مطرح شد؛

آرگو چهره‌ای از ایرانیان نشان می‌دهد که حتی خود کارگردان هم آن را قبول ندارد

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام بدرقه با بیان این که آرگو برای روشنفکر‌های غرب‌زده و ضد ایرانیان غربی ساخته شده است، گفت: آرگو چهره‌ای از ایرانیان نشان می‌دهد که حتی خود کارگردان هم آن را قبول ندارد.
بدرقه آرگو آرگو

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام محسن بدرقه منتقد و کارگردان سینما، صبح امروز در نشست اکران و نقد فیلم «آرگو» در هتل پردیسان گفت: در ایام 13 آبان و روز استکبارستیزی، اخیرا فیلم «آرگو» در محافل خصوصی، دانشگاهی و فرهنگی روی آن بحث و تبادل‌نظر می‌شود که نشانه جنگ رسانه‌ای و هجوم مستقیم هالیوود به انقلاب اسلامی ایران است.

 

وی با بیان این که فیلم آرگو ساخته «بن افلک» در سال 2013 ساخته شده و اسکار گرفته است، اظهار کرد: در سینمای جهان دو نوع اثر و فیلم داریم؛ فیلمی که معیارهای زیبایی‌شناسی‌اش غالب است و دیگری فیلمی که کارگردان، اثرش را وسیله‌ای قرار می‌دهد تا حرف خودش را بزند که هنر غربی آن عیار هنری را کاهش می‌دهد و به سمتی می‌رود که ابزاری باشد برای ارائه پیام خود.

 

حجت الاسلام بدرقه افزود: این فیلم یک بعد تاریخی دارد که به روز سیزده آبان و تسخیر لانه جاسوسی مرتبط است و ساختار فیلم که از نظر تکنیک و سینمای هالیوود حرفی برای گفتن ندارد.

 

این منتقد سینما تصریح کرد: شروع فیلم باید حالتی را در بیننده ایجاد کند که تا آخر فیلم یقه بیننده را بگیرد و دنبال خودش بکشد. در ذهن مخاطب سوالی به وجود بیاورد که مخاطب برای جواب آن نما‌به‌نما جلو برود و دنبال پاسخ باشد اما در فیلم آرگو نه تنها سوالی خلق نمی‌شود بلکه از ابتدا ما با پاسخ روبه‌رو هستیم.

 

آرگو برای روشنفکر‌های غرب‌زده و ضد ایرانیان غربی ساخته شده است

وی ادامه داد: این فیلم ابتدا سراغ مصدّق می‌رود، بعد شاه را تعریف می‌کند بعد هم به سرعت می‌رود داخل لانۀ جاسوسی و هیچ مسأله‌ای را مطرح نمی‌کند. مصدق برای ما آشنا است؛ ما می‌دانیم که ملی‌شدن صنعت نفت یعنی چه. شخصی که در پرو و اروگوئه زندگی می‌کند نمی‌داند این اسم‌ها چه هدف و منظوری دارد و آن‌ها را نمی‌شناسد. پس می‌توان نقطه ضعف دیگر این فیلم را جهان شمول نبودن آن دانست. اینجاست که می‌فهمیم مخاطب اصلی این فیلم روشنفکر‌های غرب‌زده و ضد ایرانیان غربی هستند.

 

آرگو چهره‌ای از ایرانیان نشان می‌دهد که حتی خود کارگردان هم آن را قبول ندارد

حجت الاسلام بدرقه اضافه کرد: آرگو چهره‌ای از ایرانیان نشان می‌دهد که حتی خود کارگردان هم آن را قبول ندارد؛ در جلسه‌ای که از او می‌پرسند: آیا قبول داری ایرانیان وحشی هستند؟ عصبانی می‌شود و به قول ما از کارش توبه می‌کند و می‌گوید اصلا اینگونه نیست و ایرانیان دارای فرهنگ فخیمی هستند.

 

وی با بیان این که چهره‌ای که ما از مردم ایران در این فیلم شاهد هستیم، بسیار خشن، خون ریز، جنگ طلب و دنبال عقاید خشک و بی‌دلیل است، افزود: در مقابل، چهرۀ افرادی را که در لانۀ جاسوسی بودند به شکلی نشان می‌دهد که همه آن ها افراد اهل خانواده، مهربان، فداکار برای میهن و رقیق‌القلب هستند و از مردم ایران در هراس و وحشت به‌سر می‌برند.

 

عدم توازن فیلم در شخصیت پردازی

این منتقد سینما خاطرنشان کرد: اگر در فیلمی بخواهیم قانون قضاوت نکردن را رعایت کنیم، منصف باشیم و به قول خودشان فیلم هنری و خالی از حب‌وبغض بسازیم باید همان‌طور که شخصیت خوب را معرفی می‌کنیم انگیزه‌ها و رفتار شخصیت بد را هم به تصویر بکشیم اما در آرگو شاهد شخصیت‌پردازی کوتاه و موجز در طرف شخصیت‌های بد هستیم که همان مردم ایران هستند و شخصیت‌سازی مفصلی از آدم‌های خوب سفارت می‌بینیم. این می‌رساند که کفۀ ترازو دارد به طرف یک گروه می‌رود و طرف دیگر باید همان قضاوتی در موردشان صورت گیرد که افراد ضد مردم و انقلاب مردم ایران می‌پسندند.

 

حجت الاسلام بدرقه در ادامه به ادعای ضد جنگ بودن این فیلم اشاره و تصریح کرد: در فیلم‌های معتبر جهان، ما شخصیت را دوست داریم ولی فعل او را دوست نداریم. به‌عنوان‌مثال در فیلم پدرخوانده شخصیت دوست‌داشتنی و خاص است ولی فعل او که قاچاق و خلاف‌کاری است، دوست داشتنی نیست؛ مایکل موردتوجه است اما قتل‌های او را نمی‌پسندیم. هرچقدر ما شخصیت را ملموس کنیم و آن عناصر قضاوت نکردن و درک بالایی از شخصیت را در فیلم بگنجانیم فیلم عیار هنری بالاتری پیدا می‌کند؛ ولی فیلم‌هایی که هم شخصیت زشت است و هم فعل او و به سمت خشونت فردی می‌روند از عیار فیلم می‌کاهند.

 

وی گفت: در این فیلم اتفاقی (تنها رفتن سراغ قاضی و راضی برگشتن) افتاده است. مثال ساده‌ای در مورد این اتفاق می‌زنم. فکر کنید شخصی قتل مرتکب شده است. آن‌هم قتلی درنهایت خشونت و با برنامه. حالا ما فقط خانواده قاتل را نشان می‌دهیم که فرزندشان در حال قصاص شدن است. همه بیننده‌ها برای این قاتل ناخودآگاه دل می‌سوزانند و کسی نمی‌گوید این قاتل است و انسانی را به طرز فجیعی کشته است پس حق او همین اعدام است. همه برای این قاتل دل می‌سوزانند و با خانواده او همدردی می‌کنند، تکلیف خانواده مقتول چه می‌شود؟.

 

آرگو به مخاطب نمی گوید که چرا در پایان فیلم، کارمندان سفارت اسناد و مدارک را می سوزانند؟

این تحلیل گر سینما ادامه داد: همین اتفاق در آرگو می‌افتد و کارگردان قاتلی را نشان می‌دهد که در شرف قصاص است ولی قتل و جنایت او علیه یک ملت دیده و بازگو نمی‌شود. البته در سکانس ابتدایی فیلم اسناد را می‌سوزانند و باقی آن را خرد می‌کنند تا دست دانشجویان نیفتد اما چرا نیفتد؟ این سوالی است که ما پاسخ آن را نمی‌بینیم. زیرا آن کاغذها مدارک جنایات آن‌هاست و اگر من بیننده بدانم آن ها چه جنایت‌هایی انجام داده‌اند دیگر نمی‌گویم آن‌ها فقط عده‌ای انسان بی‌گناه و مظلوم هستند.

 

حجت الاسلام بدرقه به دلایل جایزه گرفتن فیلم آرگو اشاره کرد و گفت: جایزه اسکار را هم که به آن دادند مثل این است که پدری، فرزند معلولی دارد، حالا پدر کارخانه‌ای تأسیس می‌کند، معلوم است که این فرزند معلول خودش را می‌گذارد رئیس آن کارخانه. این فیلم نیز همین حکم را دارد. به او اسکار می‌دهند تا دیده شود و جهانیان برای یک‌بار هم که شده آن را نگاه کنند. وگرنه چرا در جشنواره‌های کن، ونیز و ساندنس جایزه نگرفته است؟.

 

از نظر روایت‌شناسی، آرگو به خوبی دروغ می‌گوید

رضا وحید در ادامه این نشست در مورد ساختار روایی فیلم آرگو گفت: ما در دوران جنگ رسانه‌‌ها قرار داریم و این فیلم در همین راستا برای ما تهیه شده است. چرا می‌گویم برای ما تهیه شده است؟ زیرا از نشانه‌هایی استفاده کرده‌اند که برای ما ایرانیان باورپذیر باشد و بتوانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم.

 

وی افزود: شخصیت اصلی این فیلم موهایش مشکی است، در حالی‌که اروپاییان و به طبع آن آمریکاییان مو بور هستند. انتخاب فردی با این خصوصیت ظاهری می‌خواهد به ما احساس همدردی و هم ذات‌پنداری منتقل کند یا اینکه هیچ صحنه ضداخلاقی که در فیلم‌های آمریکایی به وفور یافت می‌شود در آرگو دیده نمی‌شود چون ممکن است همین ضد اخلاقیات باعث ریزش مخاطب ایرانی شود.

 

وحید ادامه داد: از نظر روایت‌شناسی، این فیلم به خوبی دروغ می‌گوید و حتی برای دروغ‌هایش قسم هم می‌خورد. تصاویر آرشیوی و مستند ابتدای فیلم و از آن جمله ابتدای فیلم که می نویسد « حوادث این فیلم براساس واقعیات است» همه قسم برای دروغ محسوب می‌شوند. همه اندیشمندان و مورخان می‌دانند حقیقت چیز دیگری بوده است و افرادی که در سفارت بودند تنها چند سفیر و کارگزار سفارت نبودند بلکه کارهای جاسوسی و اطلاعاتی برای سیا انجام می‌دادند.

 

حوادثی که در فیلم نمایش داده می‌شوند ساخته و پرداخته نویسنده است

وی اظهار کرد: کارگردان زمان پرداخت روایت نیز از عواملی استفاده می‌کند که احساس‌برانگیز باشد و مردم هنگام دیدن آن تحت تأثیر قرار بگیرند. برای شخصیت اصلی خانواده‌ای تعریف می‌کند و او را نسبت به فرزندش بسیار رئوف و مهربان نشان می‌دهد یا تمام کارمندان سفارت با یکدیگر ازدواج کرده‌اند.

 

این کارشناس سینما اضافه کرد: تمام این کارهای بسیار پیش‌پا افتاده و کلیشه‌ای و نخ‌نما در سینمای امروز جهان به ویژه آمریکا به وفور یافت می‌شود. کلیشۀ بسیار تکراری دیگری که در فیلم وجود دارد شخصیت اصلی گوشه‌گیر است. فردی که از جنگ و درگیری خسته شده است. فیلم‌های رمبو و اکشن‌های هالیوود مملو از این شخصیت‌ها است. بعد عده‌ای گروگان گرفته می‌شوند. به این قهرمان تلفن می‌کنند یا حضوری سراغ او می‌روند او هم با اینکه خسته است وارد کارزار می‌شود و بهترین طرح و ایده را می‌دهد.

 

وی افزود: این قهرمان در ادامه با صغری و کبرایی که فیلم‌نامه‌نویس می‌چیند وارد ایران می‌شود و تا آخر و بسیار نفس‌گیر موفق می‌شود گروگان‌ها را نجات دهد. سکانسی که حتی من ایرانی هم دوست دارم آن ها از دست این سپاهیان سبزپوش فرار کنند. این دلهره و نگرانی کاری است که روایت فیلم با من مخاطب می‌کند.

 

وحید تأکید کرد: وقتی ما با چنین فیلم‌هایی مواجه می‌شویم نباید خود را ببازیم و آن را قبول کنیم زیرا تمام حوادثی که در فیلم نمایش داده می‌شوند ساخته و پرداخته نویسنده است و حقیقتی پشت آن نیست./930/201/ب3

 

ارسال نظرات