گزارش بان كي مون با قلم امريكايي
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، بان كي مون هشتمين دبير كل سازمان ملل است كه كار خود را از ابتداي 2007 شروع كرد و در 2011 هم براي بار دوم به اين سمت تعيين شد و قرار است اين سمت را تا چند ماه ديگر و پايان سال جاري ميلادي به نهمين دبير كل تحويل بدهد. در حالي چند ماهي به پايان اين دوره از دبير كلي او باقي مانده كه كارنامهاش طي اين سالها انتقادهاي زيادي را برانگيخته است.
انتصابهاي هدفدار و آوردن هموطنهاي كرهجنوبي در پستهاي كليدي سازمان ملل، تضعيف دفتر نظارت داخلي سازمان ملل (OIOS) كه كارش مربوط به نظارت و بررسي منابع مالي سازمان است، درخواست بيمورد از شوراي امنيت براي محكوم كردن كرهشمالي در جريان غرق كشتي متعلق به كره جنوبي در 2010، كوتاهي در مورد نقش صلحبانان سازمان ملل در هائيتي در مورد شيوع وبا در طول سالهاي 2010 تا 2013 كه منجر به مرگ 9هزار تن شد و موارد متعدد ديگري اتهامات ديگر را ميتوان در كارنامه دو دوره دبير كلي آقاي مون ديد، جداي از شاهكار اخير او در مورد حذف عربستان و ائتلاف آن از ليست سياه سازمان ملل. تمام اين موارد باعث شده تا آقاي مون مفتخر به لقب بدترين دبير كل سازمان ملل بشود و با همين لقب هم سراغ نگارش گزارشي در مورد برجام و توافق هستهاي ايران با گروه 1+5 رفت.
دبير كل سازمان ملل موظف شد تا هر شش ماه يك بار گزارشي را در مورد روند اجراي برجام و قطعنامه 2231 را به شوراي امنيت بدهد و مون هم نخستين گزارش خود را در روز دوشنبه 18 ژوئيه و توسط جفري فلتمن، مسئول امور سياسي سازمان ملل به 15 عضو شوراي امنيت داد. اين گزارش 19 صفحهاي مون مشتمل بر يك مقدمه و هشت سرفصل به اضافه دو ضميمه است. سرفصلهاي گزارش مون عبارتند از: توصيهها و يافتههاي كليدي، اجراي مفاد مرتبط با موضوع هستهاي، اجراي مفاد مرتبط با موشكهاي بالستيك، اجراي مفاد مرتبط با تسليحات، مسدودسازي اموال، منع تردد (اشخاص و نهادهاي تعيينشده) و اقدامهاي صورتگرفته از جانب دبيرخانه سازمان ملل در حمايت از شوراي امنيت و تسهيلكننده اجراي قطعنامه 2231. نگاهي كوتاه به همين سرفصلها كافي بود تا صداي ويتالي چوركين، نماينده دائم روسيه در سازمان ملل را دربياورد و از اشتباهات دبير كل در سرفصلهاي اين گزارش بگويد چرا كه فعاليتهاي موشكي ايران ارتباطي با موضوع گزارش در مورد روند اجراي برجام ندارد، جداي از اينكه چوركين انگشت بر بخشهايي از گزارش گذاشته كه ارتباطي با دستور كار مون نداشته است. نكته جالب اينجاست كه مون در مورد همين برنامه موشكي ايران در ابتدا قبول كرده كه تفسير و تأويل قطعنامههاي شوراي امنيت در مورد آزمايشهاي موشكي به عهده اين شوراست اما در جمله بعدي خود در مقام قضاوت نشسته و حكم ميكند كه اين برنامه با روح برجام سازگاري ندارد! همين بند از گزارش او به خوبي نشان ميدهد مون از حدود دستور كار خود خارج شده و گزارش خود را به نحوي تنظيم كرده كه به نحوي جانبدارانه سياست امريكا را در مورد برنامه موشكي اجرا كرده باشد تا آنكه به عنوان دبير كل سازمان ملل و در جايگاهي بيطرفانه گزارش خود را به شوراي امنيت بدهد.
اين نحو نگارش مون بيش از هر چيز در جهت تأمين منافع امريكا و رژيم صهيونيستي است، چنان كه دني دنون نماينده رژيم صهيونيستي در سازمان ملل هم با اذعان به تعامل با مون براي تنظيم اين گزارش، تأثير مون از خط امريكايي- صهيونيستي براي تنظيم گزارشش را تأييد كرده است. مون در بخش ديگري از گزارش خود مدعي ارسال تسليحات ايراني به يمن شده در حالي كه اين ادعاي او به هيچ وجه و بنا بر هيچ منبع رسمي تأييد نشده تا چه رسد به اينكه هيچ ارتباطي با موضوع او در اين گزارش ندارد كه همان برجام و نحوه اجراي آن باشد. به نظر ميرسد مون علاوه بر منافع امريكا و رژيم صهيونيستي نيمنگاهي به عربستان هم داشته تا ادعاي آلسعود مبني بر حضور ايران در جنگ يمن را به اين نحو در گزارش بگنجاند. در هر صورت، مون در حالي ماههاي آخر مسئوليت خود در سازمان ملل را طي ميكند كه با اين گزارش سعي كرده فهرست بلند خطاهايش را كامل كند و نشان دهد به طور كامل ابزاري براي امريكا و متحدانش بوده و با قلم آنها گزارش خود را نوشته است./998/102/ب3