۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۶
کد خبر: ۴۳۹۶۲۹
آیت الله سبحانی:

تفرقه افکنی بین مسلمانان هدف اصلی وهابیت است

حضرت ‌آیت‌الله سبحانی به تشریح پایه های فعالیت وهابیت پرداخت و گفت: بدترین کار وهابیت اختلاف‌افکنی بین مسلمان‌ها است، اگر مسلمان‌ها می‌خواهند موفق شوند و قدرتشان محفوظ باشد باید به ریسمان الهی چنگ بزنند.
حضرت ‌آیت الله سبحانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید امروز در سلسله جلسات بررسی مبانی فکری ابن تیمیه و وهابیت به حدیثی از امام صادق(ع) در رابطه با آشنا بودن شخص به امور زمانش اشاره کرد و افزود: انسان باید زمان شناس باشد و نیازهای زمان را درک و طبق نیازها فعالیت کند، در گذشته مسائل مختلفی مطرح بود که علما ما به خوبی در آن مسائل فعالیت کردند.

 

وی گفت: اکنون ما به مسأله جهانگیر تکفیر گرفتار هستیم، این افراد خود را دین‌شناس معرفی می‌کنند و خودشان را موحد می‌دانند در حالی که دیگران را بهره‌مند از توحید نمی‌دانند؛ این تفکر آن‌ها در حد عقیده باقی نمانده بلکه پشت آن استعمار است تا از این راه بین مسلمان‌ها تفرقه ایجاد کنند و قدرتی در خاورمیانه و بین مسلمان‌ها ایجاد نشود تا آن‌ها با آسایش زندگی کنند.

 

ایجاد وهابیت برای غرب سود مادی و سیاسی  دارد

این مرجع تقلید با بیان‌این‌که در اتاق فکر و مجامع شرق‌شناسی خود به این نتیجه رسیدند که وهابیت بهترین عامل تفرقه خواهد بود، گفت: وهابیت خود را موحد و دیگران را کافر می‌داند.

 

وی به ریشه‌های شکل‌گیری وهابیت اشاره کرد و افزود: احمدبن تیمیه حرانی معروف به ابن تیمیه در قرن هفتم به دنیا آمد و ریشه وهابیت را ایجاد کرد، فرقه‌های اسلامی سابقه‌شان به قرن اول و دوم و سوم می‌رسد اما این فرقه مدت‌ها بعد شکل گرفت؛ ابن تیمیه در سال ۶۶۱ در حرانِ شام متولد شد، پدرش عالمی حنبلی مذهب بود و پسرش را نیز وارد این فرقه کرد، در همان زمان که مغول کشورها را به آتش می‌کشید پدر همراه خانواده‌اش به شام مهاجرت کرد.

 

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم آغاز فعالیت‌های ضد دینی ابن تیمیه را اینچنین برشمرد: ابن تیمیه تا سال ۶۹۷ حرکت و فعالیت خاصی نداشت تا این‌که در این سال رساله‌ای نوشت به نام (العقیده الواسطیه) که اولین لغزش‌هایش را نمایان کرد، در آن رساله می‌گوید که خداوند بر عرش نشسته است که این حرف با مخالفت علما آن زمان مواجه شد و او را به زندان انداختند که با دخالت مادرش او را به مصر فرستادند.

 

وی افزود: ابن تیمیه در مصر نیز با مخالفت علمای چهار مذهب اهل سنت روبرو شد و او را کافر دانستند و از آنجا نیز به شام بازگشت و مجدد زندانی شد و آنقدر در زندان ماند تا  در سال ۷۲۸ فوت کرد؛ افکار این فرد در آن زمان رشد نکرد و تنها سه نفر نظرهای او را پذیرفته بودند؛ ابن القیم الجوزی، ابن کثیر شامی و محمد الذهبی. البته ذهبی در همه عقاید با ابن تیمیه موافق نبود.

 

حضرت آیت‌الله سبحانی به مرگ این مکتب بعد از فوت شاگردان ابن تیمیه اشاره کرد و اظهار داشت: مکتب ابن تیمیه بیشتر بر تجسم کار می‌کرد و بعد از آن سعی کرد مقام انبیاء را از آن درجه بالا به پایین بیاورد، این مکتب در حدود چهار قرن ساکت بود حتی ابن القیم که موافق این مکتب است کتابی نوشته است به نام الروح که بیشتر آن رد ابن تیمیه است.

 

علما باعث ساکت ماندن عقاید ابن تیمیه

وی درباره دلیل چهار قرن ساکت بودن این فرقه بیان کرد: ابن تیمیه عقایدش را میان شهری مطرح کرد که مملو از عالم اهل سنت بود، در جایی که علما حاضر باشند جاهلان جایی ندارند؛ مصر و شام در آن زمان محیط علمی بود به همین دلیل جایی برای ابن تیمیه نمی‌ماند که این سکوت تا دوران محمدبن عبدالوهاب ادامه می‌یابد، عبدالوهاب در سال۱۱۱۵ به دنیا آمد و در سال ۱۲۰۶فوت کرد.

 

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم به زندگی‌نامه عبدالوهاب اشاره کرد و افزود: پدر محمدبن عبدالوهاب با این‌که حنبلی مذهب است انسان خوبی است، محمدبن عبدالوهاب در سفری به مدینه می‌رود و در آنجا کتاب‌های ابن‌تیمیه را می‌بیند و آن‌ها را می‌خواند و تحت تأثیر قرار می‌گیرد تا این‌که در حدود سال ۱۱۵۳پدرش فوت می‌کند و او محلی برای جولان دادن می‌یابد.

 

رفتن عبدالوهاب به آغوش سعودی‌ها

وی در ادامه گفت: عبدالوهاب در میان نجد که دارای عالمی نبودند و بدوی و صحرانشین بودند به فعالیت پرداخت و توانست عقایدش را ترویج کند، حاکم آن شهر عقاید او را منحرف دانست و از شهر بیرونش کرد و او به شهر خودش بازگشت و مطالبش را مطرح کرد؛ حاکم آن شهر نیز او را از شهر بیرون کرد و بنابراین عبدالوهاب به شهری آمد که در آن سعود حضور داشت.

 

حضرت آیت‌الله سبحانی افزود: آن‌ها با عبدالوهاب شرط می‌گذارند که حاکم سیاسی و دینی نیز باشد و در غنائم جنگی یک‌پنجم برای عبدالوهاب و باقی آن برای آن‌ها باشد، افرادی که محقق هستند می‌دانند که شغل عشایر نجد غارت بوده است.

 

حمله به کربلا

وی در ادامه ابراز داشت: بعد از مدتی فعالیت‌های خود را گسترش دادند و به کربلا حمله کردند، کربلا در آن زمان در اختیار عثمانی‌ها بود و آن‌ها نیز دل خوشی از شیعیان نداشتند به همین دلیل مانع آن‌ها نشدند و کربلا در سال ۱۲۱۶اشغال شد و جنایات فراوانی در این شهر مقدس انجام دادند و سریع از شهر خارج شدند و اموال را تقسیم کردند.

 

این مرجع تقلید با بیان این‌که این گروه تنها به شیعیان حمله نمی‌کرد، گفت: به طائف آمدند و آنجا را نیز به خاک و خون کشیدند و به قرآن و کتب علمی جسارت کردند، اوایل۱۳۰۰ که خلافت عثمانی از بین رفت، عبدالعزیز به دلیل این‌که ‌فرزند بدون واسطه سعود است با انگلستان هم پیمان شد و با سلاح آن‌ها حمله کرد و توانست در سال ۱۳۰۴شمسی حرمین شریفین را اشغال کند و از آنجا توانست مکتب خود را گسترش دهد.

 

نفت آل سعود را قدرتمند کرد

وی افزود: حجاج هر سال به مکه و مدینه می‌رفتند و آن‌ها می‌توانستند عقاید خودشان را ترویج کنند و بگویند که تمام فرقه‌ها و مکاتب کافر هستند و آن‌ها فقط به اسلام واقعی عمل می‌کنند؛ در سال۱۳۱۳شمسی نفت در آن مناطق کشف شد و دیگر قدرت نفت و پول، آن‌ها را بسیار مقتدر کرد و توانستند دانشگاه‌های متعددی در عربستان تأسیس کنند و از خارج نیرو می‌آوردند و مبلغ می‌ساختند و به کشورهای دیگر می‌فرستادند.

 

حضرت آیت‌الله سبحانی به تفکیک قدرت و دین در عربستان اشاره کرد و گفت: آل شیخ که همان فرزندان عبدالوهاب هستند مسائل دینی را در دست دارند و آل سعود به مسائل سیاسی می‌پردازند و هیچ‌کدام پا در کفش دیگری نمی‌کند، در مسأله رانندگی زن‌ها به دلیل اینکه آل شیخ می‌گوید؛ نباید زن رانندگی کند آل سعود نیز می‌پذیرد.

 

اعتقاد به جسم بودن خدا پایه این مکتب است

وی اولین پایه این مکتب را جسم بودن خداوند عنوان کرد و گفت: هیچ فردی نمی‌تواند بگوید خداوند جسم نیست، زیرا به عقیده آن‌ها در قرآن نیامده است که خداوند جسم نیست، جواب ما این است که در قرآن کریم بالاتر از این حرف آمده است و در آیات آمده است(لیس کمثله شیء) و این‌ موضوع که خداوند در همه جهان وجود دارد، آیا یک جسم می‌تواند همه جا حاضر باشد؟!

 

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم افزود: آن‌ها می‌گویند زمین مسطح و هر شخصی بگوید زمین کروی شکل است مرتد و کافر است، برای این عقیده خویش نیز از آیه(وَ إِلَي الْأَرْضِ کَيْفَ سُطِحَتْ)(غاشیه،۲۰) استفاده می‌کنند و می‌گویند منظور از سطحت یعنی مسطح بودن زمین. دیگر توجه نکردند که کره نیز برای خودش سطح دارد و این سطحی که آیه می‌فرماید با آن سطحی که در میان مردم است متفاوت است.

 

پایین آوردن مقام انبیاء و اولیاء پایه دوم وهابیت است    

حضرت آیت‌الله سبحانی با توضیح این‌که دلیل پایین آوردن مقام بزرگان دین چیست، ابراز داشت: عبارتی از محمدبن عبدالوهاب نقل می‌کنند که اکنون آن را منکر می‌شوند، عبدالوهاب می‌گوید؛ عصای من به درد من می‌خورد اما محمدبن‌عبدالله فعلا نافع نیست و عصای من مفیدتر است، این جمله را خیلی افراد نقل کرده‌اند اما امروزه آن را منکر می‌شوند.

 

وی افزود: آن‌ها عالم برزخ به آن معنایی که قرآن می‌گوید منکر هستند بنابراین وقتی ما زیارت انجام می‌دهیم،‌ می‌گویند چرا افرادی را زیارت می‌کنید که هیچ ثمره‌ای ندارند، ما در مقابل آن‌ها آیه‌ای را می‌خوانیم که خداوند می‌فرماید آن‌هایی که در راه خدا کشته شده‌اند اموات تصور نکنید، آن‌ها زنده هستند و در نزد خدا روزی می‌خورند.

 

از بین بردن آثاری که دلالت بر حقانیت اسلامی دارد پایه سوم وهابیت

این مرجع تقلید به پایه دیگری از اصول عقاید وهابیت اشاره کرد و گفت: آن‌ها می‌خواهند هر چه نشان از حقانیت اسلام دارد از بین ببرند و تا جایی پیش بروند که دیگر هیچ اثر ملموسی از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ایشان باقی نماند، در این صورت غربی‌ها می‌توانند ادعا کنند تمام اسلام یک افسانه است.

 

وی در ادامه گفت: آثار توحیدی را به عنوان ضد توحید از بین می‌برند و حتی اگر از مسلمان‌ها نترسند آثار پیامبر(ص) را نیز از بین می‌برند.

 

اختلاف افکنی بین مسلمان‌ها بدترین کار وهابیت است

حضرت آیت‌الله سبحانی با بیان این‌که بدترین کار وهابیت اختلاف‌افکنی بین مسلمان‌ها است، ابراز داشت: اختلاف بدترین ضرر است، در خارج از کشور مشاهده کرده‌ام که مردم می‌گویند مادامی که سعودی‌ها به شهری نیامده‌اند مردم به خوبی با یکدیگر زندگی می‌کنند اما با ورود سعودی‌ها تفرقه بین شیعه و سنی آغاز می‌شود.

 

وی در ادامه ضمن قرائت آیه ۱۰۳ سوره آل عمران(وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا)، گفت: قرآن مجید به وحدت بین مسلمان‌ها اهمیت ویژه‌ای می‌دهد، استفاده از کلمه حبل به این معنا است که مسلمان تنها مانده، مانند فردی است که در ته چاه مانده است برای نجات خود راهی ندارد جز این‌که به طناب چنگ بزند و خودش را نجات دهد.

 

این مرجع تقلید به امت اسلامی توصیه کرد: اگر مسلمان‌ها می‌خواهند موفق شوند و قدرتشان محفوظ باشد باید به ریسمان الهی چنگ بزنند، اصول را باید رعایت کرد و در فروع می‌توان آزاد بود؛ وهابیت در فروع مسلمان‌ها را از یکدیگر تفکیک می‌کند و به آن‌ها کافر می‌گوید که باعث تفرقه می‌شود./۸۶۲/پ201/ج1

ارسال نظرات