حفظ سورههای کوچک، اولین گام در آموزش عمومی قرآن است/ مسئولیت آموزش و پرورش
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از ایکنا، قرآن، این معجزه جاوید حضرت ختمی مرتبت و جامعترین کتاب الهی نسبت به سایر کتب آسمانی پیامبران است که نقشه راهی برای رسیدن به سعادت و کمال در زندگی دنیوی و اخروی را برای بشریت ترسیم کرده است. اما رسیدن به این نقطه و بهرهبرداری کردن از تک تک آیات و سرلوحه قرار دادن آنها، نیازمند فراگیری و تعلیم و یادگیری آن است. کاری که بارها در آیات قرآن «فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» با الفاظ گوناگون بر آن تصریح شده است و در کنار آن در روایات اهل بیت(ع) بر آن تأکید شده و آن را متذکر شدهاند چنانکه امام صادق(ع)، فرمودهاند «ینبغی للمؤمن ان لا یموت حتی یتعلم القرآن، او یکون فی تعلمه؛ شایسته است مؤمن از دنیا نرود مگر اینکه قرآن را آموخته باشد و یا در حال آموختن قرآن باشد». که این نشاندهنده این است که دغدغه فراگیری قرآن باید در میان همگان باشد، همگانی که ادعای همراهی قرآن را دارند و حال آنکه متأسفانه حتی نمیتوانند خطی از قرآن را به صورت روان بخوانند.
به بیان دیگر، میتوان گفت مهمترین رویکرد آموزشی قرآن که باید جامع باشد علاوه بر تسلط بر روخوانی، روانخوانی و فراگیری تجوید و صوت و لحن آن احاطه بر مفاهیم، درک معانی و معارف انسانساز آن و تدبر بر آیات نورانی کلام الله است، اما متأسفانه در کشور ما با وجود تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری در کنار توصیههای مؤکد اسلام و قرآن در راستای گسترش فرهنگ قرآنی، برپایی جلسات و محافل قرآنی که صرف تلاوت قرآن انجام میگیرد، اما باز شاهد عدم توانایی قرائت قرآن در میان قشر تحصیلکرده و یا به عبارت واضحتر بیسوادی قرآنی هستیم و حال آنکه در این میان، دستگاههای متعددی چون آموزش و پرورش در مقاطع تحصیلی و در مقاطع بالاتر آموزش عالی دایهدار برگزاری کلاسهای آموزش قرآن و دورههای قرآنی هستند و حال آنکه بازخورد لازم را نداشته است.
اما در این میان، نقش خانوادهها نباید نادیده گرفته شود، خانواده که نخستین جامعهای است که فرزندان با آن روبرو میشوند، لذا نحوه و میزان آشنایی آنها با قرآن کریم و حضور آنها در جلسات و محافل قرآن و به دیگر عبارت، میزان طنین قرآن در فضای خانه تأثیر مثبت و متقابلی در پرورش فرزندان و جذب آنها به این عرصه که همراه با مهجوریت است، شده است.
در این میان این خبرگزاری در راستای فعالیتهایش و به منظور احصاء شیوههای صحیح آموزش عمومی قرآن در جهت بازدهی بهتر با توجه به نقش تأثیرگذار این سه نهاد در کشش و جذبه فرزندان در مقاطع ابتدایی سنشان و سپس در ردههای بالاتر سنی به محافل و جلسات قرآنی طی سلسله سوژههایی با برخی از اساتید، پیشکسوتان و مدرسان قرآنی کشورمان به گفتوگو مینشیند. در ذیل مصاحبه حسین اخواناقدم، پیشکسوت، داور و مدرس قرآن کریم را در این زمینه میخوانید؛
تعریفی از آموزش عمومی قرآن ارائه دهید؟
آموزش عمومی قرآن، تعاریف مختلفی دارد و این تعریف را برمیگزینم که آموزشی که افراد به راحتی بتوانند قرآن را به صحت و درستی بخوانند و تا حدود خوبی بفهمند و به گونهای انس مداوم هم با قرآن کریم پیدا کنند.
این آموزش در یک فرد از چه زمانی و کجا باید شروع شود؟
آموزش قرآن و یا اگر بخواهیم بگوییم قرآنی شدن، حتی قبل از ولادت یک فرزند آغاز میشود. اینکه پدر و مادر قرار است تولیدمثل کنند و فرزنددار شوند، خودشان با قرآن انس داشته باشند که به تبع آنها فرزندی که قرار است، متولد شد، توجه به قرآن در او متجلی شود. همچنین در خلال بارداری، انس مادر با قرآن کریم هم در فرزند درون رحم تأثیرگذار است و بعد هم به هنگام ولادت و رشد این کودک در سنین طفولیت که در ابتدا در گوش راست اذان گفته میشود و در گوش چپ اقامه گفته میشود، همه نشاندهنده این است که مقولات دینی و مذهبی در فرزند، تأثیرگذار است حتی اگر او متوجه نشود و در حالت عادی او علمی نسبت به آن پیدا نکرده است و این سنتها دلالت بر تأثیرگذاری در این زمینه دارد.
کدام یک از نهادها چون خانواده، آموزش و پرورش، مساجد، مؤسسات قرآنی و فرهنگسراها نقش اثرگذارتری دارند؟
خانواده، نقش اساسی و اصلی در شکلگیری قرآنی بودن فرزندان دارند و بنابراین آموزش عمومی قرآن از خانواده محقق و شروع میشود. هنگامی که فضای پیرامونی فرزند به عطر قرآن معطر میشود در ناخودآگاه این فرزند، اثر میگذارد. هنگامی که صدای قرآن در خانه شنیده شود و خواندن قرآن توسط پدر و مادر انجام شود، از همان بدو طفولیت در او تأثیر شگرفی خواهد داشت و او به تعلقات پدر و مادر علاقه نشان میدهد و اگر پدر و مادر علاقهای به قرآن داشته باشند و آن را در خانه در عمل نشان دهند در آن هنگام فرزند نیز به پیروی از پدر و مادر این علقه در او ایجاد خواهد شد. لذا ابتدا خانواده و بعد ورودشان به مدرسه و آموزشها از این طریق است و محافل و مجالس قرآنی نیز به بارور کردن این مهم کمک میکند.
آموزش عمومی قرآن در سنین پایین باید چگونه باشد؟
این آموزش عمومی در سنین ۴ تا ۵ سالگی میتواند با فراگیری و حفظ سور کوچک قرآن کریم از جزء سیام قرآن، بهتر و بهتر ادامه پیدا کند. همانطور که خیلی از قدیمیها فرزندانشان را با این سورهها به خواب میبردند، چنانکه خاطرم هست در طفولیت معوذتین(سورههای ناس و فلق) را از مادر آموخته بودیم و شبها قبل از خواب، مادرم به ما میگفت این سوره را بخوانید و بعد بخوابید. لذا شکلگیری قرآنی فرزندان از همین جا آغاز میشود. بنابر این آموزش عمومی از همین جا با حفظ کردن سورههای کوچک، تشویق کردن پدر و مادر و همراه کردن آنها با بردنش به مساجد و محافل قرآنی، کم کم شکوفا میشود. در ادامه هم هنگامی که به سنین خواندن و نوشتن میرسند آن هنگام آغاز خواندن قرآن از روی مصحف است. البته اگر قبل از آن با حفظ قرآن، آموزش قرآن شکل گرفته باشد.
برخی فکر میکنند که آموزش عمومی قرآن، یعنی قرائت قرآن از روی مصحف که این باور اشتباهی است. هنگامی که فرد، مقداری از سورههای قرآن را حفظ میکند، یعنی آن سورهها را فراگرفته و آموزش عمومی شکل گرفته است و در مرحله باسواد شدن و فراگرفتن خواندن و نوشتن مرحله آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن از روی مصحف شکل میگیرد که این متولی اولیهاش آموزش و پرورش است و در کنار آن محافل قرآنی، حلقات و جلسات قرآنی سنتی که خاستگاه پرورش قاریان و حافظان از گذشته تا حال بوده است، برای اینکه افراد قرآن خواندن را بیاموزند، کمک میکنند، البته نباید رسانهها را در این زمینه انکار کرد.
در حال حاضر با وجود بیسوادی قرآنی در میان عموم مردم و قشر تحصیلکرده، کدام یک از نهادهای بالا نقش خود را به خوبی ایفا نکردهاند؟
به هر حال، شکلگیری شخصیت قرآنی فرد در خانواده شکل پیدا نکرده است و خیلی متوجه این نکته نبودن که بحث آموزش قرآن و یا به عبارت دیگر قرآنآموزی و قرآندانی باید در سبد فرهنگی خانواده قرار گیرد. آن میزان که خانوادهها نسبت به فراگیری آموزههای دیگر حساس هستند، نسبت به این مقوله حساس نبودهاند و بنابر این به تبع آن فرزندان آن حساسیت لازم را نسبت به این موضوع مهم نیافتهاند. البته بعد به بحث آموزش و پرورش و آموزش عالی میرسیم.
موضوع آموزش و پرورش، بارها مورد بررسی قرار گرفته است. در آموزش و پرورش وقت کافی و حتی لازم برای بارور کردن آموزش عمومی قرآن در اختیار فرزندان قرار نمیگیرد. با این مختصر وقتی که برای خواندن قرآن و مرور آیات آن هم با توجه به تعدد درسها و کمبود امکانات آموزشی و فرهنگی در بسیاری از مدارس بهویژه مدارس دولتی قرار میگیرد، این اتفاق شکل نمیگیرد. یعنی فرزندان در خواندن قرآن که یک مهارت است، آن مهارتافزایی و ارتقای سطح دانش و معلومات قرآنی را نمیتوانند در خواندن قرآن به طور قطعی به منصه ظهور برسانند. کارهای زیادی شده است، بالفرض که زمان آموزش قرآن طی هفته نیز برای دانشآموزان افزایش پیدا کرده باشد، اما همه اذعان دارند که باید در کنار این میزان ساعت، برنامهها و ساعتهای فوقبرنامهای برای قرآن خواندن دانشآموزان باشد تا قرآنخوان شوند. ما نیاز به نهضت قرآنخوانی در آموزش و پرورش داریم.
بحث قرآنآموزی موقعی است که میخواهیم قواعد روخوانی و روانخوانی را به فرزندان آموزش دهیم، اما گاهی است که میخواهیم روانخوانی فرزندان و دانشآموزان را بارور کنیم که دومی نهضت قرآنخوانی است و نه نهضت قرآنآموزی به معنای اصول و قواعد روخوانی و روانخوانی.
بنابراین اگر میزان زمان کافی برای فرزندان در مدارس بهویژه در پایه اول و دوم ابتدایی مهیا نشود، اصولاً قرآن خواندن بچهها شکل لازم پیدا نمیکند. ثانیاً اینکه در آموزش و پرورش نیروی انسانی مجرب، دلسوز و ماهر در زمینه آموزش قرآن داریم، اما اندک است که این بارها و بارها مورد تأکید قرار گرفته است. کارهایی انجام شد و تعدادی معلم آموزش و پرورش در در دولت قبل جذب شدند، اما این کفایت نمیکند. اینکه کتابهای درسی آموزش و پرورش را در زمینه قرآن تغییر دهیم، خوب است چون متناسب و مناسب نیز بوده است، اما آنچه که مهمتر از اینها است جذب نیروی انسانی مجرب به تعداد کافی با امکانات مناسب است که بتوان در زمانهای مناسب آن را بارور کنند. قطعاً اگر تمام اینها باشد و زمان کافی برای مهارتافزایی نباشد باز هم در آموزش و پرورش به نتیجه نخواهیم رسید.
راهکار شما برای هنگامی که در آموزش و پرورش قرائت قرآن دانشآموزان شکل پیدا نمیکند، چیست؟
فراهم آوردن فضا از طریق مؤسسات قرآنی و جلسات سنتی قرآن و امکاناتی که در جهت بارور کردن مهارتهای خواندن قرآن و انس قرآن که فهم قرآن را نیز شامل میشود، از جمله این راهکارهاست. مثلاً دارالقرآنهایی که خود آموزش و پرورش دارد، مؤسساتی که هستند، جلسات سنتی که برپا میشود و خانههای فرهنگ و فرهنگسراهایی که آموزش قرآن دارند و همینطور آموزشهایی که از طریق سیمای قرآن، رادیو قرآن و... انجام میگیرد.
اگر اینها شکل پیدا نکند چه انتظاریست هنگامی که فردی وارد دانشگاه شود. آنجا که زمان واقعاً خیلی ناچیز است. دانشجویان واحد قرآنی دارند، اما طی آن واحد قرآن چه تدریس میشود؟ آیا آموزش مهارتافزایی قرائت قرآن در آنجا میتواند شکل پیدا کند؟ در این صورت نباید اصلاً توقع داشته باشیم که دانشجو علاقهای به این موضوع نشان دهد، لذا با این اوصاف اتفاق خاصی در زمینه آموزش قرآن در میان قشر دانشجویان رخ نمیدهد. در حال حاضر به جرأت میتوانم بگویم بسیاری از فارغالتحصیلان علوم قرآنی چه در کاردانی، کارشناسی ارشد هستند که نمیتوانند قرآن را آنگونه که شایسته و بایسته است بخوانند و این را براساس تجربه آزمونی که از این افراد دارم بیان میکنم که این نه تنها شامل روخوانی از بخشی از قرآن بوده بلکه براساس درخواست ما ترجمه بخشی از قرآن را که روان بوده است، خواستار شدیم که بازهم نتوانستند از عهده آن برآیند. حال چه برسد به دانشجویان سایر رشتهها. بنابر این در بخش آموزش عالی نباید خیلی هم انتظار داشته باشیم، هنگامی که در پایه کار آموزش عمومی قرآن و قرآنخواندن خوب شکل پیدا نمیکند، بیاید و در سیستم دانشگاهی این شکل پیدا کند.
راهکار پیشنهادی شما برای جذب و جلب فارغالتحصیلان و دانشجویانی که دچار بیسوادی قرآنی هستند، چیست؟
باید شرایط انگیزهدار شدن افراد را نسبت به ایجاد عُلقه در آنها و بستر پرداختن به این مهارتافزایی را فراهم کنیم. اینکه بتوانیم مسابقات قرآنی برپا کنیم و آن هم نه مسابقات برای نخبهگزینی افراد بلکه برپایی مسابقات عمومیتر برای ایجاد انگیزه و مسابقاتی در حد روانخوانی و فصیحخوانی به معنای صحیحخوانی قرآن برای دانشجویان و به منظور انتخاب برگزیدگان هم به تنها نفرات اول، دوم و سوم نپردازیم، بلکه به صورت حد نصابی و کسب رتبه برتر اقدام کنیم و این به این معناست که اگر فردی امتیاز حد نصاب لازم را کسب کند، چندین نفر احتمال کسب رتبه اول تا سوم را دارند؛ یعنی رقابتها عمومیتر و در سطح پائینتر آموزههای قرآن در دانشگاهها برگزار شود. همچنین دورههای آشنایی با مهارتهای زندگی قرآنی میتواند دانشجویان را علاقهمندتر نسبت به مقوله قرآنی کنند یعنی آنها بتوانند سؤالاتشان و دغدغههایشان را از اساتید مربوطه از قرآن دریافت کنند. همچنین دغدغههای دانشجویان را احصاء کنیم و براساس آن پاسخهایشان را از قرآن دریافت کنیم و به آنها بگوییم که اگر با قرآن مأنوس شوند، میتوانند پاسخ سؤالاتشان را از آن دریافت کنند که این میتواند دانشجویان را علاقهمند به قرآن کند.
دانشجویان فکر میکنند، قرآن مقوله فرازمینی و حتی فراآسمانی است که آنها نمیتوانند به آن دسترسی پیدا کنند و حتی پاسخگوی نیازهایشان نیز نیست و حال آنکه قرآن، پاسخگوی همه نیازها است به شرط اینکه به آن مراجعه کنیم و از آن کمک بگیریم و مساعدت بطلیم. قرآن «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ ءٍ» است یعنی بیانکننده همه چیز است اگر اقتصاد سالم میخواهیم در قرآن است، خانواده سالم، محیط آموزشی سالم و جامعه سالم و... میخواهیم، تمامی این موارد در قرآن است اما متأسفانه چون آن کارگاههای سبک زندگی قرآنی و آشنایی با مهارتهای زندگی قرآنی برقرار نمیشود، دانشجویان خیلی با این مقوله آشنا نیستند، چه بسا اینها میتواند راهگشا باشد و آنها میتوانند به این عرصه علاقهمند شوند.
اگر چنانچه خود واحدهای آموزش عالی به این امر دقت کنند که میتوانند حلقههای مفقوده در این زمینه را پر کنند دانشجویان را میتوان، جذب فعالیتهای قرآنی کنند و نه اینکه از این طریق بتوانند مطامع سیاسی خود را پیش ببرند، بلکه به بیان اینکه قرآن را محور وحدت بین همه سلیقهها و ذوقها در نظر بگیرند و وارد مقولات سیاسی و... نشوند لذا از این طریق میتوان دانشجویان را به آموزش قرآن جذب کرد. اما باید بگویم آموزش عالی نیز باید همت کند و ساعت واحدهای آموزش قرآن را با سرفصلهای مناسب و متناسب در این زمینه تصحیح کند که واقعاً هنگامیکه دانشجویان این واحد را اختیار میکنند برای آنها آنقدر جذابیت داشته باشد که به مانند درسهای دیگر به آن بپردازند.
کمی از این قشر خاص و دانشجویان و تحصیلکردهها فاصله بگیریم، آیا شیوهای برای ایجاد علاقهمندی در بزرگسالان به فراگیری قرآن وجود دارد؟ و آیا روشی است که طی بازه زمانی کوتاهی بتوان بهترین نتیجه را در این زمینه گرفت؟
در حال حاضر، الحمدالله بستر فراگیری قرآن، محدود به آموزش حضوری و چهره به چهره نیست همین جلسات قرائت قرآن که در ماه مبارک رمضان بهعنوان ترتیلخوانی تشکیل میشود و یا محافل قرآنی که به صورت هدفمند و یا برای آغاز حرکت آموزشی و یا پایان یک حرکت آموزشی است و یا اختتامیه مسابقه قرآنی باشد، اینها تماماً جنبه آموزشی دارد. اگر چه به صورت مستقیم به این امر نمیپردازد، اما غیر مستقیم به آن توجه دارد و این امر اتفاق میافتد و یا بحث تلاوت یک صفحهای قرآن کریم در مساجد بهعنوان تلاوت نور که بیش از ۲۰ سال در مساجد شایع شده و یک دهه است که شیوعش بیشتر جلوه کرده است، درست است که در عمل خواندن یک صفحه از قرآن است، اما با همین تلاوت روزانه یک صفحهای افراد قرآنخوان میشوند.
در حال حاضر، بسترهای خوبی چون رادیو قرآن، رادیو تلاوت، سیمای قرآن و تلاوت قرآن پیش از اذانها داریم و ... که اینها خودشان نوعی بحث آموزش است ضمن اینکه در این رسانهها بحث آموزش قرآن بما هو آموزش، وجود دارد. چون طرحهای مناسبتی مثل طرح ۱۴۵۰ که با محوریت سوره حدید در حال برپایی است و ... که اینها بحث آموزش را پیگیری میکند، اما علاوه بر اینها و جلسات سنتی و مؤسسات قرآنی، باید به امر آموزش غیر حضوری قرآن نیز مبادرت کنیم.
آیا مراد از آموزش غیر حضوری قرآن صرف آموزش مجازی قرآن است؟
نه! توضیح میدهم. بسیاری از مخاطبان که علاقهمند به آموزش قرآن هستند اینها یا فرصت حضور در جلسات قرآنی و مؤسسات را ندارند و یا آن انگیزه لازم را ندارند و یا دوری راه است و یا برخی از بزرگسالان به دلیل خجالت از اشتباه خواندن در تلاوت به این امر نمیپردازند و در کلاسها حضور پیدا نمیکنند.
اگر بتوانیم آموزش غیر حضوری و یا مجازی را که با پشتیبان و حمایتهای لازم در زمینه قرآن، فعال و راهاندازی کنیم که این کار را در فرهنگسرای قرآن انجام دادهایم. چنانکه شش بسته آموزشی، سه تا در قرائت و سه تا در مفاهیم داریم که به صورت غیر حضوری افراد از طریق این بسته، آموزش لازم را میبینند و پس از آمادگی، آزمون میدهند و سپس گواهینامه دریافت میکنند. لذا این آموزش همراه با خدمات است.
پس توجه کردن به آموزش غیر حضوری و مجازی همراه با خدمات و حمایت مهم است لذا اینکه در نمایشگاهها بیاییم لوحهای فشرده در این زمینه را در اختیار افراد قرار دهیم و یا اینکه در فضای مجازی صرف آموزشی راه بیاندازیم خوب است؛ اما کافی نیست چون خدمات و حمایت آموزشی نداشته باشد و اخذ آزمون و همراه با تماس روزانه از سوی مربی و یا متربی نباشد و اعطای گواهینامه نداشته باشد این سیستم ناقص است و سیستم آموزشی هنگامی کامل است که فردی به صورت تلفنی پاسخگو باشد و بعد هم از او آزمون گرفته شود و سپس مورد ارزیابی قرار بگیرد و او مورد راهنمایی قرار بگیرد.
بنابراین یکی از حلقههای مفقوده که در سیستم آموزشی مشهود است برقراری سیستم آموزش غیرحضوری بطور کامل است یعنی سطحبندی، ارائه بسته آموزشی، حمایت آموزشی و در نهایت آزمون و ارائه پایاننامه باشد که فرد به قسمت بعدی آموزش راهنمایی بشود که این میتواند هم به صورت تلفنی، ارائه بستهها و یا از طریق مجازی و اینترنتی باشد. این پیشنهاد را به ارگانهایی چون وزارت دفاع، بنیاد شهید و در برخی از واحدهای نظامی و انتظامی و اقتصادی چون بانکها دادهایم که این کار انجام شده است.
در میان صحبتهایتان گریزی به جلسات سنتی آموزش قرآن زدهاید، میزان تأثیرگذاری آموزش قرآن چهرهبه چهره را نسبت به روشهای مدرن بر مخاطبان بفرمائید؟
روش آموزش سنتی قرآن که در قالب چهره به چهره انجام میگیرد، بیبدیل است. البته میتوان این روش را با روشهای آموزش امروزی تلفیق کرد که نور علی نور میشود تجربهام در کلاس آموزش هفتگی قرآنم این است که به مانند سایر جلسات سنتی قرآن است از همین بستههای آموزش غیر حضوری به بچههای جدیدالورود میدهیم که شاهد پیشرفت بهتر آنها هستیم در هرحال آموزش قطرهای و پیگیر که در جلسات سنتی قرآن برقرار میشود، باعث شده است که بهترین حافظان و قاریان و حاملان قرآن از این جلسات سنتی رشد پیدا کنند. مؤسسات قرآنی که به صورت ترمی دورههایشان را برگزار میکنند با جلسات سنتی قرآن مرتبط میشوندکه بازدهیشان بالا میرود، یعنی قرآنآموزان اصول و قواعد را در این بستر، مدرنیته ترمی یاد میگیرند و برای بارور شدن در این جلسات سنتی، طی سالیان سال حضور پیدا میکنند و سپس به فردی تبدیل میشوند که با قرآن انس میگیرد و زندگی میکند ضمن اینکه از جهت مهارتی نیز رشد و پویایی شگفتانگیزی پیدا میکند.
در زمینه آموزش قرآن تا چه میزان مربی، منابع آموزشی و شیوه تدریس دخیل هستند؟
همه اینها دخیل هستند و نقش هیچ کدام از اینها را نمیتوان نادیده گرفت در عین حال باید معلم و مربی خوب و مجرب داشته باشیم، باید بودجه مناسب برای آموزش داشته باشیم به همراه فضای مناسب و در عین حال باید وسایل کمک آموزشی و کتابهای خوب در زمینه آموزش قرائت و مفاهیم و ... داشته باشیم و قاعدتا هر کدام جای خودشان را دارند و نمیتوان هیچ کدام از اینها را نفی کرد. به نظر من اگر معلم، معلم باشد و با عطوف و پرحوصله و پرجذبه و پرکشش باشد اگر چیزی هم نداشته باشد و تنها یک مصحف داشته باشد، میتواند بچهها را قرآنخوان کند چنانکه شاعر گفته «درس ادیب اگر بود زمزمهی محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را».
اگر معلم دارای هزاران هزار منابع مختلف و کتابهای زرق و برقدار باشد و معلم خودش، جذاب و خوشخوان نباشد و نتواند ارتباط برقرار کند و چیزی را رقم نمیزند./836/د102/ل