۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۹
کد خبر: ۴۴۴۱۹۳

تجربه‌اي كه بيت امام آموخت

مواجهه بيت‌ منتظري با امام مي‌تواند به مثابه ريلي باشد كه مارهاي زخم‌خورده از امام را يكي‌يكي بيدار كند. بيت امام بايد براي مواجهه با اين روند راهبرد و موضع جدي و هم‌تراز از امام داشته باشد وگرنه مرجعيت خود را كمرنگ خواهد كرد و در حد پيوستگي نسبي باقي خواهد ماند.
امام خمینی

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، به تعبير سيد شهيدان اهل قلم، شهيد آويني، امام(ره)  مظهر اسما و صفات الهي بود كه با يك اشاره‌اش هزار‌هزار از جوانان اين ملت پاي در ميدان‌هايي مي‌گذاشتند كه احتمالي براي زنده ماندنشان نبود. امام به معني واقعي كلمه به حاكميت اسلام و غلبه آن بر مظاهر پست ماديت اصرار و اعتقاد داشت و در دوران رهبري خود براي يك لحظه از موضع هجوم به موضع دفاع و انفعال وارد نشد.

 

اما امام مي‌دانست «شكارچيان استعمار هميشه در كمين  نشسته‌اند» تا حيثيت مكتبي‌مان را لكه‌دار كنند. بدون ترديد نقطه مشروعيت‌بخش، آرماني و جهاني انقلاب اسلامي از اين مرد بزرگ مي‌گذرد. در نظام جمهوري اسلامي ايران به‌رغم همه اختلاف‌ها و تنش‌هاي سياسي و هويتي، جايگاه امام به عنوان سمبل وحدت و بنيانگذار حفظ شده است. به همين دليل بايد همه انقلابيون خصوصاً بيت امام بدانند كه نقطه عزيمت در مشروعيت‌زدايي از انقلاب اسلامي، مشروعيت‌زدايي از امام راحل است. شايد نوادگان امام بارها اين جمله امام را كه «بعد از من از فرزندم احمد انتقام خواهند گرفت» به آدرس و جغرافياي ديگري حواله داده باشند، اما اقدامي كه فرزندان آيت‌الله منتظري در اين زمان انجام داده‌اند نشان مي‌دهد كه آنان هويت و مشروعيت امام را نشانه گرفته‌اند و با بديل‌سازي از سيداحمد خميني به جاي امام، درصدد تخطئه اصل رهبري امام هستند. براي آنان سيداحمد خميني مسئله فرعي است، آنان از مسير سيداحمد خميني به دنبال چالش مشروعيت براي رهبري امام هستند.

البته فرزندان آيت‌الله منتظري نمي‌توانند 1367 را در 1395 تفسير كنند، چراكه هم خودشان از قول پدر نقل مي‌كنند كه آيت‌الله خامنه‌اي در تصميمات 1367 نقشي نداشت و هم ميرحسين موسوي بر اين مسئله صحه مي‌گذارد، پس معارضه فرزندان آيت‌الله منتظري جز انتقام از شخص امام دليل ديگري نمي‌تواند داشته باشد. برخي بر اين باورند كه آنان به دنبال احياي منافقين هستند. شايد اين تحليل قابل تأمل باشد، اما نگارنده بر اين باور است كه ارائه چهره‌اي مخدوش و مسئوليت‌ناپذير از امام و توليد حقانيت براي پدر و خود، اساس اين اقدام شيطاني است. هشدارهاي امام به آيت‌الله منتظري كه به تعبير خودش از سينه‌اي گداخته برمي‌خاست، در برخي از فرزندان آيت‌‌الله منتظري كينه‌اي شتري ايجاد كرده است و منتظر فرصت براي هويدا كردن آن كينه‌ها هستند.

در اين واقعه چه تجربه‌اي مي‌تواند براي نوادگان امام (آن بخش از نوادگان كه اصرار بر پايبندي بر امام دارند) درس‌آموز باشد؟ مهم‌ترين نكته تجربه‌آموز اين است كه هيچ چاره‌اي ندارند جز اينكه امام را يكپارچه ببينند. به تعبير مقام معظم رهبري نمي‌شود بخشي از امام را پنهان و بخشي را برجسته كرد. كه اگر اين گونه شد نسلي كه امام را نديده است در مواجهه با امثال فايل صوتي منتظري دچار بحران تحليل خواهد شد. دوم اينكه جريانات و افراد سياسي به ميزاني كه با حال نظام فاصله مي‌گيرند، درصدد تأويل يا تخريب امام برمي‌آيند تا بتوانند نقطه‌اي را كه خود ايستاده‌اند، توجيه كنند. سوم اينكه امام به معني واقعي كلمه يك شخصيت انقلابي است كه نه در بوروكراسي هضم مي‌شود و نه در عرف بين‌‌الملل و نه از اعدام و قصاص الهي به خاطر حقوق بشر غربي مي‌گذرد و نه مثال‌آوري از اروپا را براي اداره كشور مي‌پذيرفت. حضرت امام در سوم اسفند 67 براي كساني كه قصد بازگشت به دامن نظام را دارند شرط مي‌گذارد و يكي از آن شروط اين است كه «[نگويند] چرا نسبت به منافقان و دشمنان اسلام حكم خدا را جاري كرديد.» بيت امام نمي‌تواند تساهل‌گرايي نسبي‌گرايان را مبناي تأويل امام بداند. امام به معني واقعي كلمه تجلي هر دو بعد جاذبه و دافعه در اسلام است. امام مصداق «اشداء» و «رحماء» است. سايت جماران نمي‌تواند با مصاحبه با امثال محمدرضا خاتمي و جلايي‌پور امام را بي‌خاصيت، غيرقاطع، تساهل‌گرا و مماشات‌كننده معرفي كند.

امام حتي يك‌بار از تعامل با جهان (بخوانيد چندقدرت غربي) نام نبرد اما بارها «جهان كفر و بربريت» را فرياد زد و قدرت‌هاي بزرگ را «مظاهر پست ماديت» اعلام كرد. بنابراين زماني نوادگان امام در تراز امام معنادهي مي‌شوند كه مشي انقلابي امام را با همان شدت و حدت دنبال كنند. مگر مي‌شود كسي با امام هويت يابد اما يك كلمه در رد امريكاي جهانخوار سخن نگفته باشد. اگر قرار است پرچمداري امام در بيت باقي بماند بايد مواضع امام هر روز بازخواني شود. امام پنجه در پنجه قدرت‌هاي مادي و فاسق جهان انداخت و در اين  مبارزه هيچ مسئله‌اي او را زمين‌گير نكرد و آنجا هم كه مصلحت را به كار مي‌گرفت براي حفظ انقلابي ماندن كشور و نظام بود. مواجهه بيت‌ آيت‌الله منتظري با امام مي‌تواند به مثابه ريلي باشد كه مارهاي زخم‌خورده از امام را يكي‌يكي بيدار كند. بيت امام بايد براي مواجهه با اين روند راهبرد و موضع جدي و هم‌تراز از امام داشته باشد وگرنه مرجعيت خود را كمرنگ خواهد كرد و در حد پيوستگي نسبي باقي خواهد ماند./998/102/ب3

ارسال نظرات