۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۴
کد خبر: ۴۵۲۷۷۳
روحانی ایرانی ـ آمریکایی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا:

نسل بعدی اروپا رسولان اسلام هستند/ کلیسا در اروپا مرده است/ تشیع انگلیسی طرفدار میدانی ندارد

مبلغ فعال در آمریکا و اروپا در گفت‌وگو با رسا با تاکید براینکه باید روی نسل بعدی غرب کار کرد، گفت: با توجه به گرایشی که به اسلام در غرب وجود دارد بدون شک نسل بعدی اروپا رسولان اسلام هستند.
حمزه سوداگر حمزه سوداگر

خبرگزاری رسا - گروه بین الملل:حجت الاسلام حمزه سوداگر، طلبه دورگه ایرانی آمریکایی، اهل ایالت واشنگتن بخش عظیمی از فعالیت تبلیغی خود را در کشورهای انگلیسی زبان انجام داده است. آنچه در ادامه می‌آید متن مصاحبه تفصیلی با این مبلغ فعال است که در آن در رابطه با مشکلات تبلیغ در اروپا و آمریکا، ترویج سلفی‌گری در غرب، فعالیت‌های جریان شیعه انگلیسی و نوع روابط با واتیکان صحبت به میان آمده است:

رسا: لطفا برای شروع کمی در مورد تبلیغ طلاب در خارج از کشور و فعالیت مؤسسات و نهادهای مختلف صحبت کنید.

اگر بخواهیم به صورت موردی به این سوال بپردازیم، در حوزه تبلیغ در خارج از کشور در اروپای شرقی فضای کار وجود دارد. برای مثال جامعه المصطفی در بوسنی نمایندگی دارد. یک سری فعالیت‎هایی صورت گرفته است و یک سری محدودیت هایی وجود دارد. در بوسنی مدرسه تمام وقت ایجاد کرده اند. مدرسه علمیه وجود دارد. برنامه کارشناسی و کارشناسی ارشد در این مناطق وجود دارد. جامعه المصطفی در لندن و هامبورگ مجموعه هایی دارند. در هامبورگ مدرسه ای تاسیس شده است. در آمریکا و کانادا نیز مدارسی هر چند ضعیف تشکیل شده است. مجموعه هایی در اروپا هستند که برنامه های برنامه های خود را به زبان فارسی پیاده می‎کنند در حالی که عده ای فارسی را نمی‎فهمیدند.
دیگر کشورهای اروپای شرقی پتانسیل بالایی دارند. چرا که مسلمانان این کشورها از زمان عثمانی وجود داشته اند و صدای آنها به هیچ جا نمی‌رسد. سازمان‌ها و نهادهای مختلفی در اروپا فعال هستند، از جمله
سازمان فرهنگ و ارتباطات برای بعضی کشورهای دیگر مبلغینی را اعزام کرده اند. هر چند تعداد این مبلغین کم است و گاها افراد با کشور مقصد آشنایی خوبی ندارند.
همچنین مجموعه هایی هستند که در درون کشورها رشد می‎کنند. این مجموعه ها با ملیت های مختلف از جمله ایرانی، پاکستانی، لبنانی و عراقی تشکیل شده اند. آنها مبلغین غیرایرانی و گاها ایرانی را شناسایی و دعوت می‎کنند که بیشتر این مبلغین از فارغ التحصیلان یا طلاب مشغول به تحصیل هستند، عده ای هم از نجف دعوت می‎شوند.

سوداگر: فحوای کلام رهبری این بود که با غیرمسلمان ارتباط برقرار کنیم
بفرمایید از نظر شما مهم‌ترین مشکلی که در زمینه تبلیغ در عصره بین‌الملل وجود دارد چیست؟
بزرگترین مشکلی که در رابطه با این فعالیت ها وجود دارد عدم وجود برنامه مشخص در میان آنهاست. یعنی هیچ گونه برنامه ریزی در خصوص کشورها و فعالیت‌های مختلف نداریم. برای مثال چشم انداز ما برای کشور اسکاندیناوی چیست؟ یک ساختمان یا نهادی خریداری می شود و مسئولی به این مناطق ارسال می‎شود اما کسی نمی‎داند خروجی این جلسات در چند سال آینده چه چیزی خواهد بود. آیا جامعه‎ی هدف ما مهاجرین ساکن در این کشورهاست یا نسل دومی های آنجا.
مشکل اصلی عدم وجود نهاد سیاستگذاری برای اینهاست. اینکه حضرت آقا شخصا وارد می‎شوند و برای جوانان نامه‎نگاری می‎کنند به این معناست که این مراکز وظیفه خود را به درستی انجام نداده اند. یکی از مسائلی که در نامه مقام معظم رهبری نیز مشهود بود و می‎توان از فحوای کلام ایشان استخراج کرد این است که بناست ما با غیرمسلمان‎ها ارتباط برقرار کنیم. بناست اسلامی را ارائه دهیم که کسی که قرار است اسلام را بداند، منابع در اختیارش باشد. اما ما هیچ اقدامی در این خصوص نکرده ایم. نوعا وقتی در این کشورها کاری انجام می‎شود نه تنها هدف این نیست، بلکه جزئی از هدف هم نیست. بودجه صرف می‎شود. البته نمی‎گویم امکانات فراوان بوده و کار نشده است. قطعا کمبودهایی بوده است. بعضی از این کمبودها حتی خودساخته بوده اند. طبیعتا محدودیت‎هایی بوده است اما در حد ظرفیت‎ها کار نشده است.
این طلاب غالبا به صورت فردی توان مهاجرت تبلیغی به این مناطق را ندارند پس باید منتظر دعوت کشورهای مقصد باشند. در این میان، گروه‌های بومی فعال در این مناطق که اتفاقا باید جامعه هدف این طلاب باشند وضع چندان مطلوبی به لحاظ مالی ندارند و نخواهند توانست از این طلاب دعوت کنند و هزینه سفر آنها را متقبل شوند.

اگر طلاب برنامه ریزی داشته باشند، باید الویت اول تبلیغ را بومیان این مناطق در نظر بگیرند. البته نه به این معنا که غیر بومیان باید رها شوند. طبیعتا وقتی طلبه ای اعزام می‎شود، باید سعی در رسیدگی به مسلمانان منطقه کنند اما مشکلی که وجود دارد این است که وقتی وارد این عرصه می‎شود، به قدری کار زیاد است که افراد از نگاه به آینده و گسترش اسلام در این مناطق غافل می‎مانند. منظور از کار، کار شخصی افراد است. مثل مشکلات خانوادگی، نماز میت برای فلان مرحوم و در یک کلام دچار روزمرگی می‎شوند. باید بودجه و وقت صرف شناساندن دین اسلام به افراد بومی شود.
نباید درگیر این مسائل روزمره بود که فلان مرکز به طور مثال در دهه اول محرم فلان تعداد جلسه برگزار کرده است در حالی که این جلسات خروجی قابل توجهی نخواهند داشت. نسل دومی های این کشورها رسولان ما هستند. این افراد با زبان و فرهنگ کشورهای خود آشنایی دارند و ما باید این افراد را تربیت کنیم تا خروجی مطلوب تری داشته باشیم. اما به جای اینکه بودجه و زمان صرف تربیت این افراد شود.

سواگر: اسلام‌هراسی برای غربی‌ها مصرف داخلی دارد
رسا: برسیم به فعالیت‎های جریان‎های سلفی و تکفیری در مناطق اروپا و آمریکا. روشن است که سردمداران غربی از نشر تفکر سلفی‎گری در این کشورها منفعت می‎برند اما با مطالعه‎ی مسیر طی شده توسط بزرگان این مکاتب برای نفوذ در میان قشر عوام جامعه غرب و موفقیت چشمگیرشان در این مسیر، آیا می‎توان به الگوی روشنی رسید و از آن استفاده کرد؟ مبلغان سلفی چگونه توانستند تا این حد موفق باشند؟

رهبری در نامه خود به مسئله ای به خوبی اشاره کردند و نشان دادند که تا چه حد به مسائل منطقه واقف هستند، در حالی که نمایندگان ایشان در مناطق گاها با وجود حضور در قلب این مناطق از آن غافلند. مسئله این است که جوامع غربی به صورت کلی گرایش به اسلام دارند. این مسئله را باید فهمید. دلایل این مسئله بسیار است. یکی از این دلایل خلا معنوی در کشورهای غربی ست. دلیل دیگر آن خود انقلاب اسلامیست.
درست است که هر چه جلوتر رفته ایم، وضع کشورهای غربی به لحاظ معنوی روز به روز بدتر شده است و این بدتر شدن، رشد تساعدی داشته است. اگر نبود این انقلاب اسلامی، هیچ گاه همچین موجی اتفاق نمی‌افتاد. این را باید فهمید که بعضی از مسئولین هنوز این را نفهمیده اند، در حالی که مقامات غربی به خوبی این مسئله را درک کرده اند. وجود سیاست اسلام‎هراسی دقیقا برای مقابله با همین موج است. توجه داشته باشید که اسلام‎هراسی برای کشورهای غربی مصرف داخلی دارد. چرا اسلام‎هراسی، چون گرایش نسبت به اسلام وجود دارد. چرا ایران‎هراسی، چون نسبت به ایران گرایش وجود دارد.
آقای مارک گلن، یک کشیش مسیحی در ایالت واشنگتن است. بعد از حادثه 11 سپتامبر این افراد مطالعه کرده اند و فهمیده اند که چه دروغ بزرگی به اسلام نسبت داده می‎شود. این افراد با هزینه شخصی اقدام به راه اندازی رادیوی شخصی کرده اند و تبلیغ می‎کنند که اسلامی که رسانه های آمریکا معرفی می کنند، واقعیت ندارد. یا ایرانی که این رسانه ها معرفی می کنند دروغ است. این افراد کاملا مستقل اقدام می‎کنند. این شخص در کنفرانسی در هیوستن بود طی یک سخنرانی گفت دولت آمریکا دیگر همچون سابق به دنبال مسلمانان نیست. امروز دولت آمریکا به دنبال ما آمریکایی هاست که فهمیده ایم حقیقت چیست. ما امروز به دنبال راه فرار از این کشور هستیم. پس از سخنرانی از وی پرسیدم در صورت فرار قصد سفر به چه کشوری را داری. گلن پاسخ داد در تمام دنیا یک جای امن وجود دارد و آن ایران است. این اعتقاد یک سفیدپوست آمریکایی است.

شخص دیگری که مسیحی بود در روز قدس در راهپیمایی شرکت کرده بود و در این راهپیمایی برای معرفی خود گفت من سازنده مستندی هستم که برنده ی جایزه‎ی جشنواره عمار تهران شده است. یعنی به این اتفاق افتخار می کرد. مستند او در رابطه با مسیحیت صهیونیستم است. این افراد مشکلات کشورهای خود را بیان می‎کنند و افتخار می‎کنند که با ایران ارتباط دارند. این تیپ افراد در آمریکا کم نیستند.
پس از اسلام‎هراسی، دومین سیاستی که مقامات غربی برای مقابله با موج گرایش به اسلام در پیش گرفته‎اند ترویج اسلام‎های انحرافی است. دو جور اسلام انحرافی در غرب در حال ترویج است؛ یکی اسلام سلفی است که دست عربستان را در این خصوص بسیار باز گذاشته اند. عربستان در این کشورها، آکادمی‎های متعددی ساخته اند، مساجد عظیمی بنا کرده اند. دومین اسلام انحرافی، اسلام سکولار یا اسلام آمریکایی است که نماینده این اسلام، ترکیه است. هر چند در کشوری مثل آمریکا، کشور ترکیه و اسلام سکولار نمود آنچنانی نداشته است اما این تفکر نیز به شدت خطرناک است. مسلمانانی که اواخر دهه هفتاد مسلمان شده اند و در کشورهای اسلامی، اسلام را آموخته اند و در آمریکا با یک سواد اسلامی در حال ترویج اسلامی هستند که با حکومت آمریکا مشکلی ندارد.
پس علت اینکه مردم در غرب گرایش به سلفیت دارند این است که این مردم به دنبال اسلام هستند و ما نتوانسته ایم اسلام را به آنها معرفی کنیم. برای همین رهبری دعوت به دریافت دین اسلام با مراجعه به متون منبع و اصلی کردند. مراجع به منابع اصلی در دریافت دین، هم مشکل اسلام‎هراسی و هم مشکل اسلام‎آمریکایی را حل می‎کند.

آقای جان مورو، پرفسور کانادایی ساکن در ایالت ایندیانای آمریکا، استاد دانشگاه در دپارتمان اسلام‎شناسی است. کتابی نوشته است که تز دکترای او بوده است در مورد عهدنامه هایی که پیامبر اکرم با مسیحی ها بسته است. هدف از این کتاب این است که نشان دهد پیامبر اعظم که در کشورهای غربی به عنوان فردی جنگ طلب معرفی شده است، تا چه اندازه عهدنامه با مسیحیان داشته است.

سوداگر: تشیع انگلیسی صرفا بوق رسانه‌ای است
رسا: صحبت از اسلام انحرافی به میان آمد، گریزی بزنیم به جریان شیعه انگلیسی فعالیت افرادی مانند یاسر الحبیب. سید مجتبی شیرازی و دیگران را چگونه ارزیابی می‎کنید؟ این جریان‎های فکری تا چه اندازه بین مردم محبوب است؟َ
قطعا این جریان طرفداران خودش را دارد. اما دو نکته وجود داره؛ یکی اینکه طرفدارهای پروپاقرص کم دارند و عده قابل توجه آنهایی که حتی در مراکز این افراد شرکت می کنند، افراد ساده ای هستند که به خاطر حب به اهل بیت به این افراد گرایش پیدا کرده اند. حربه این افراد حب اهل بیت است. البته حربه های دیگری چون پول برای خرید افراد هم قطعا در برنامه آنها هست. مثلا برای کسی شرایط مطلوب کاری فراهم می‎کنند. البته آنچه که از آیات و روایات برمی آید این است که باطلی که لباس حق پوشیده است نمی‎تواند موفقیتی داشته باشد.
کما اینکه کسانی که به مدت طولانی با این جریان همراه می‎شود، خواه ناخواه با آنها فاصله می‎گیرد و کم هم نیستند از این دست افراد. هر چند این جریان پس از ملحق شدن افراد به خود، شانتاژهای  رسانه ای فراوانی انجام می‎دهند اما به محض خروج افراد از این جریان، بایکوت خبری را در دستور کار قرار می‎دهند.
برای مثال شبکه فدک تی وی که وابسته به جریان یاسر الحبیب است، چند بار جمعیت حاضر در سخنرانی این روحانی را نشان داده است. چندبار در فدک تی وی جمعیت حاضر در مسجد نشان داده شده است؟ یا برای مثال آقای مجتبی شیرازی چند بار جمعیت حاضر را نشان داده اند.
تاثیرگذاری اصلی جریان امثال یاسر الحبیب در بین شیعیان ایجاد شبهه ست و در بین اهل سنت نیز تاثیر آنها ایجاد تفرقه است.

رسا – تاثیرگذاری واتیکان در جامعه اروپا در چه حدی است؟ آیا می‌توان روی آن برای نزدیکی اسلام با جوامع غربی حساب باز کرد؟
یکی از مسیحیان مستندساز اروپا ادعا می‎کرد از میان چندصد میلیون جمعیت اروپا، 70 میلیون مخاطب ثابت کلیسا در کل قاره اروپا وجود دارد. تجربه شخصی بنده این است که آمریکا به مراتب نسبت به اروپا مذهبی‎تر است. تا حدی که در زمان حضور بنده در آلمان، شنیدم که می‎گفتند کلیساها کاملا خالی هستند. انگلیس هم تقریبا به همین شکل بود.
در کل کلیسا مرده است. حتی وقتی پاپ در میان مردم حاضر می‎شود به خوبی می‎توان دید که از این جمعیتی که حاضر می‎شوند، از روی اعتقاد آمده‎اند و چند نفر برای تماشای یک پدیده‎ی جالب اجتماعی حاضر شده‎اند. حتی عده‎ای از سخنان زده شده شاید لذت ببرند اما اعتقادی به مسیحیت ندارند. اما در آمریکای جنوبی اعتقاد به مسیحیت بالاست. تا جایی که بیشتر روحانیان مسیحی نیز اصالتا اهل آرژانتین و برزیل و کشورهای دیگر هستند. در اروپای غربی و آمریکای شمالی کلیسا به شدت ضعیف است. کارهای سیاسی و حرفهایی که زده می‎شود پشت پرده است. برای مثال املاکی که دارند یا کارهایی می‎کنند. و مسیحیت امریکا نیز نوعا کاتولیک نیست و ارتباطی با واتیکان ندارند. بیشتر این مسیحیان غیرکاتولیکند و این کلیساهای بزرگ عمدتا اوانجلیکال هستند.

زمان پیغمبر اکرم (ص) و در داستان مباهله، مسیحیت در آن زمان حقیقتا توسط اینها رهبری می‎شد و جهان مسیحیت عظمتی داشت ولی امروزه حتی کشیش‎های مسیحی که گاها از طرف مردم مراجعه کننده دارند، اعتقادی به آنها وجود ندارد و مردم دیگر برای کشیش‎ها احترامی قائل نیستند.
به نظر می‎آید در کنار سایر زمینه‎ها گاها پیگیری مسائل مرتبط با واتیکان از طرف حوزه علمیه مانعی ندارد اما لزوما نیازی ندارد که این مسئله به الویت اول ما تبدیل شود. سرمایه گذاری روی واتیکان از سوی حوزه به نظرم عملی بیهوده خواهد بود. یکی از دلایل اصلی این مسئله این است که وقتی در غرب گفته می‎شود دین از سیاست جداست، یعنی دین با سیاست کاری نداشته باشد. حال آنکه سیاست همه کار با دین دارد و از همه نظر دین را تحت تاثیر خود قرار می‎دهد. شکی در این نیست که تمام سران مسیحیت در آمریکا با حکومت آمریکا همکاری می‎کنند. امروزه شرایطی پیش آمده که جمهوری اسلامی می‎تواند مستقیما با مردم اروپا مرتبط باشد. لزومی ندارد که خود را کانالیزه کتیم و محدودیت های این گروهها را بپذیریم تا با مردم اروپا ارتباط داشته باشیم.

سوداگر: خلاء شبکه و رادیو معارف در حوزه بین‌الملل حس می‌شود
رسا: آیا می‎توان ادعا کرد که امروزه جمهوری اسلامی رسانه‎ی تاثیرگذاری داریم که بتواند در عرصه بین الملل حرفی برای گفتن داشته باشد؟
در حوزه معارف در رسانه‎های برون‎مرزی ما بسیار ضعیف عمل کرده ایم. در حوزه برون‎مرزی رادیوی مستقلی که به موضوع معارف بپردازد وجود ندارد. پیش از این در حوزه رادیو، شبکه‎ی Call of Islam موجود بود که امروزه همین شبکه نیز تبدیل به شبکه‎ی برون مرزی شده است و دیگر به صورت مستقل به معارف نمی‎پردازد. هرچند ماهیت اسلام به گونه‎ای است که نمی‎توان مستقلا به معارف پرداخت و از سیاست حرفی نزد. اما همانطور که یک شبکه‎ی مستقل سیاسی که به اخبار و تحلیل وقایع سیاسی روز بپردازد، به همان اندازه لازم است که یک شبکه‎ی مستقل معارفی امروزه برای فضای رسانه‎های بین المللی ضروری‎ست.
عدم وجود شبکه مستقل معارفی اشتباه استراتژیک مسئولان است که موجب می‎شود جریان‎های موسوم به تشیع انگلیسی این خلع را با برنامه‎های شبهه برانگیز خود پر کنند.

مشکل دیگری که در حوزه رسانه‎های بین المللی داریم عدم وجود نیروی کار ماهر در این حوزه است. یعنی افرادی که به تولید برنامه‎های معرفتی به زبان انگلیسی می‎پردازند یا در زمینه‎ی تسلط زبانی مشکل دارند، یا در زمینه‎ی فهم معارف دین یا در هر دو. آقای حسینیان، ریاست محترم رادیوی انگلیسی برون‎مرزی ایران در دیداری که با مقام معظم رهبری داشته اند نقل می‎کردند که رهبری تاکید داشتند که در این حوزه از کمک‎های افرادی استفاده شود که زبان مادری انها انگلیسی‎ست. ایشان هم با احترام کامل، عذر بسیاری از افرادی را که چه بسا به لحاظ تسلط به مبحث افراد مطرحی بودند، خواست.
مشکل سوم عدم توانایی رساندن برنامه‎ها به مخاطب هدف است. دوستان بسیاری در همین رادیوی برون مرزی کارهای ارزشمندی را انجام داده‎اند اما تجربه شخصی بنده این بوده که تقریبا هیچ یک از برنامه‎ها به گوش مردم انگلیسی زبان غرب نرسیده است. از ما سوال می‎پرسند که چگونه به این مطالب و برنامه‎ها دسترسی داشته باشیم و ما سایت رادیو را معرفی می‎کنیم. غافل از اینکه حتی سایت این رادیو جوابگو نیست و گاها با مشکلاتی روبروست. طراحی نرم افزارهای اندروید و iOS نیز برای این رادیوها در دستور کار نبوده است.

سوداگر: تصور تغییر سیاست غرب در مورد تشیع تصور اشتباهی است
رسا: واقعیت‎های میدانی موجود نشان می‎‌دهد که ما در شناساندن اسلام شیعی در جهان غرب ضعیف عمل کرده ایم و این عربستان بوده است که به راحتی توانسته است اسلام باب میل خود را در میان مردم مغرب زمین رواج دهد. آیا می‎توان انتظار تغییر شرایط موجود و سهولت تبلیغ و ترویج را با تغییر دولت در کشورهای اروپایی و به ویژه آمریکا متصور بود؟
انتظار اینکه با تغییر دولت در آمریکا، اجازه عرضه ی اسلام ناب داده شود کاملا ادعای نابجایی ست. اینکه اسلام باب میل عربستان سعودی در غرب به راحتی تبلیغ و ترویج می‎شود قطعا تعمدی ست. مسئله ای که باید در نظر گرفته شود این است که سیاست اصلی دشمن مخالفت با هر دینی نیست. دشمن با هر جریانی که حاکمیت او را به چالش می‎کشد مخالف است.
وقتی داعش در منطقه و جهان اقدامات ارهابی خود را گسترش داد، اشتباهی که برخی از شیعیان انجام دادند این بود که به جای آنکه ابزارهای تبلیغاتی خود را به کار بگیرند و اعلام کنند که اسلام واقعی این نیست، تصمیم گرفتند از فرصت پیش آمده سواستفاده کنند و اعلام کنند که اسلام شیعی چگونه است. یعنی به نوعی تفرقه افکنی و مسائل جهان اسلام را به شیعه و سنی تفکیک کردن اشتباه بدی بود. این که تصور شود امروز مجال این بوجود آمده است که شیعه در جهان مطرح شود بسیار تفکر منحرفی است.

مسئله ای که وجود دارد این است که به خصوص بعد از انقلاب اسلامی در ایران، غرب در مراکز آکادمیک خود به جد روی مسئله تشیع مطالعه می‎کنند. آقای رابرت لیو از اساتید دانشگاه اکزتر، یکی از سران این جریان است. آقای رابرت لیو متخصص اخباریت است و در این حوزه کتب بسیاری نگاشته است. از سوی دیگر دیده می شود که بین شیعیان شبه قاره در انگلیس و در هند و پاکستان اخباریت را ترویج می دهند.این نشان میدهد که این افراد به خوبی درک کرده اند که علت پیشرفت اسلام شیعی مرجعیت است و راه مقابله با مرجعیت اخباری ست. مخالفت با تقلید. هر چند بزرگان اخباری نیز معتقد به چیزی که امروزه به نام آنها گفته می شود نبودند اما این اشخاص علمایی را که در بین تشیع معتقد بودند که تقلید حرام است پیدا و تقویت کردند. حیدرآباد یکی از شهرهایی است که اخباریه به شدت در آن در حال ترویج است.
پسر شیخ ساتر، شاگر شهید صدر مقاله ای رسمی و آکادمیک در خصوص غیبت صغری نوشته است که تمام عقاید شیعه را زیر سوال برده است. همینطور آقای سید حسین مدرسی چنین مقالاتی  را در کارنامه خود دارد. در این حوزه به شدت در حال فعالیت هستند. برای شخص بنده پیش آمده که در جمعی اگر بخواهیم صحبت سیاسی بکنیم، به طرق مختلف به ما فشار می آورند. در بسیاری از کشورها روحانیانی که موثر واقع می‎شوند یا اجازه ورود داده نمی‎شود، یا در کشور آمریکا به نحوی فرد مذکور را حذف می‎کنند. خواه ترور شخصیتی یا حذف فیزیکی.
دورنمای کلی در تبلیغ در کشورهای غربی به بیان مقام معظم رهبری استکبار ستیزی است. معظم له در یکی از دیدارهای خود با دست اندر کاران مجمع جهانی اهل بیت عنوان کردند که پیروی از اهل بیت امروزه نمود عینی آن در استکبار ستیزی است. توجه داشته باشید که مجمع جهانی اهل بیت یک مجمع بین المللی ست که با هدف ترویج تشیع در جهان شکل گرفته است. بدانیم که مردمی که در کشورهای غربی تحت فشار هستند روز به روز شنواتر می شوند و بسیاری از این مردم برای سنت استکبارستیزی دین اسلام به این دین گرایش پیدا می کنند. اما گاها مبلغین و طلابی که اعزام می شوند گاها مرعوب غرب هستند و از صحبت کردن درباره ی استکبارستیزی امتنا می‎کنند./995/ب912/ک

گفت‌وگو: سید محمدجواد موسوی و حسین سعدی.

ارسال نظرات