۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۱
کد خبر: ۴۷۱۴۹۹
با ارائه حجت الاسلام آل بویه بررسی شد؛

نادرستی سقط جنین به لحاظ اخلاقی بر مبنای هدیه بودن جنین از سوی خدا

سقط جنین از چشم‌اندازهای گوناگونی از جمله از منظر حقوقی، فقهی، فلسفی و الهیات اخلاقی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در میان متفکران مسلمان این موضوع گرچه از منظر فقهی و حقوقی بسیار مورد نقض واقع شده است ولی غالباً با رویکر فلسفی و اخلاقی بدان نپرداخته‌ اند. اما امروزه در مغرب زمین غالباً به این موضوع با رویکرد فلسفی و الهیات اخلاقی پرداخته می‌ شود.
نادرستی سقط جنین

تمامی ادیان و فیلسوفان اخلاق بر این مطلب اتفاق نظر دارند که کشتن انسان بالغ به لحاظ شرعی و اخلاقی نادرست است اما در اینکه این حکم، جنین یا نوزاد تازه متولد‌شده را نیز در بر می‌گیرد یا نه اختلاف است. برخی بر آنند که گرچه جنین به لحاظ زیست‌ شناختی انسان است اما به لحاظ اخلاقی تا انسان شدن فاصله دارد و از انسان اخلاقی به شخص تعبیر می‌ کنند و معتقدند گرچه جنین انسان است ولی شخص نیست و از این رو کشتن‌(سقط کردن) آن به لحاظ اخلاقی اشکالی ندارد. در مقابل، دو گروه دیگر قرار دارند: یک گروه کسانی هستند که جنین را از لحظه لقاح شخص‌ و در نتیجه سقط کردن آن را غیر اخلاقی ‌می‌ دانند و گروه دیگر اساساً ابتناء مسئله سقط جنین را بر مفهوم شخص ناصواب دانسته و بر همان مفهوم انسان اصرار دارند؛ چون مفهوم شخص یک مفهوم ارزشی است و اختلافات بسیار زیادی در ویژگی‌های آن وجود دارد در حالی که مفهوم انسان یک مفهوم ماهوی است و در مفهوم آن اختلافی نیست، گرچه در اینکه انسان چه زمانی پا به عرصه هستی می ‌گذارد، اختلاف است؛ برخی جنین را از همان لحظه لقاح انسان می دانند و برخی زمانی متأخر از آن را در انسان شدن جنین مد نظر دارند.

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، نادرستی سقط جنین بر مبنای هدیه بودن جنین از سوی خدا عنوان کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بود که دوشنبه‌(22 آذرماه) با ارائه حجت الاسلام علیرضا آل بویه و نقادی حجج اسلام محمد تقی اسلامی و سید محمود طیب حسینی در حاشیه دومین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار و طی آن، موضوع نشست با توجه به آیاتی که درباره هبه بودن فرزند در قرآن آمده است، بررسی و تحلیل و با توجه به مشکلاتی که مفهوم شخص در پی دارد، کانون بحث در مسئله درستی و نادرستی سقط جنین، بر مفهوم انسان متمرکز شد.

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ابتدا با اشاره به روزآمد بودن موضوع سقط جنین و بررسی آن از منظر فقهی، گفت: بیش از 500 مقاله و کتاب در فضای تفکر غربی درباره این بحث موجود است؛ عده ای کاملا موافق سقط جنین هستند و حتی از لحظه لقاح می گویند جنین انسان‌‌ شخص نیست و سقط کردن آن از منظر اخلاقی اشکالی ندارد. عده ای به جد معتقدند که اشکال دارد و عده ای هم قائل به تفضیل هستند. اما در فضای تفکر اسلامی این بحث به لحاظ اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.

دیدگاه موافقان و مخالفان سقط جنین

وی با بیان اینکه موضوع درستی یا نادرستی سقط جنین به دو روش می تواند بررسی شود که یک روش بحث های فلسفی و عقلانی است، اظهار داشت: همواره دغدغه ام آن بود که چگونه می توان موضوع سقط جنین را در قرآن و روایات به لحاظ اخلاقی بررسی کرد ‌و یک استدلال اخلاقی از منظر قرآن به دست آورد یا خیر که با توجه به آیه «رَبّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتّقینَ إِمامًا»‌(سوره فرقان آیه 74) که مطرح می کند وقتی انبیا از خدا فرزند می خواهند می گویند خدا فرزند به ما ببخش، این نشان می دهد که واژه هبه یک واژه اخلاقی است.

حجت الاسلام آل بویه افزود: امروزه برخی از متفکران با سقط جنین مخالفت می کنند و می گویند همان طور که کشتن انسان نادرست است پس کشتن جنین هم نادرست است و موافقان سقط جنین نیز می گویند‌ یک مغالطه ای در اینجا صورت گرفته و آن اینکه انسانی که در دو مقدمه به کار رفته است به یک معنا نیست؛ انسان در مقدمه اول انسان زیست شناختی و انسان در مقدمه دوم انسان اجتماعی است و کشتن انسان اجتماعی نادرست است اما کشتن جنینی که به لحاظ زیست شناختی در پزشکی می گوید دارای دی ان ای انسانی است، هیچ اشکالی ندارد.

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: چه بر انسان تمرکز کنیم یا بر شخص، در بحث ما هیچ تفاوتی نمی کند. بر اساس آیات هبه موجودی که از لحظه لقاح شکل گرفته هبه ای از جانب خدا است و وقتی از جانب خدا هبه شد نابود کردن آن نادرست است.

وی هبه را از لحاظ لغوی به معنای بخشش تعریف کرد و با اشاره به آیاتی که درباره فرزند دادن از کلمه هبه استفاده کرده است، گفت: 19 بار در قرآن آیه هبه استعمال شده که 15 آیه مستقیم درباره فرزنددار شدن انسان است. این آیات چند دسته هستند؛ دسته نخست آیاتی که وقتی انبیا می خواستند از خدا طلب فرزند کنند از واژه هبه استفاده کرده اند؛ دسته دیگر آیاتی که متعلق هبه ذریه ذکر شده است مانند «هُنالِک دَعَا زَکرِیا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لی مِنْ لَّدُنْک ذُرِّیةً طَیبَةً إِنَّک سَمیعُ الدّعاءِ»‌ دسته ای دیگر از آیات متعلق هبه با توجه به سیاق آیات ذریه و فرزند است و صریحا ذکر نشده است مانند آیه «فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ الِ يَعْقُوبَ» که اینجا کلمه فرزند نیامده بلکه کلمه ولی آمده که در این آیه متعلق ذریه می شود.

حجت الاسلام آل بویه گفت: خداوند در دسته دوم آیات در اعطای فرزند انسان از واژه هبه استفاده کرده که برای ما بسیار مهم است. خداوند می فرماید «وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ‌...؛ ما هبه کردیم به او اسحاق را» و دسته سوم یک آیه است که خداوند متعال به علت هبه فرزند مورد ستایش قرار گرفته است: «الْحَمْدُ‌لِلَّهِ الَّذي وَهَبَ لي عَلَي الْکِبَرِ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَميعُ الدُّعاءِ؛ حمد خداوندی را که در سن کهنسالی اسماعیل و اسحاق را به من بخشید.»

وی با بیان اینکه در دسته چهارم آیه ای است که در اعطای فرزند چه دختر و چه پسر از واژه هبه استفاده شده است: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَآءُ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَاثاً وَ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ الذُّکُورَ أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَاناً وَ إِنَاثاً وَ یَجْعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیماً إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ...؛ ملک و فرمانروایی آسمان و زمین از آن خدا است هر چیزی را بخواهد خلق می کند، می بخشد برای هر کسی که بخواهد دختر و برای هر کسی که بخواهد پسر و کسی را هم که بخواهد عقیم می کند.» در برخی آیات نیز مانند حکم و حکمت، ملک، ازدواج پیامبر در یک مورد خاص هبه در مصادیق غیر فرزند به کار رفته است.

استدلالی بر مسأله هبه بودن فرزند

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بیان استدلال خود بر مسأله هبه بودن فرزند پرداخت و گفت: در آیات قرآن وقتی انبیا از خدا بچه می خواهند از واژه هبه استفاده شده است اما وقتی خدا می خواهد اجابت دعوت انبیا کند هم از واژه هبه استفاده می کند و آنجا که مطلق می خواهد بگوید به آدم ها فرزند می دهیم باز هم از واژه هبه استفاده می کند، چرا خدا از واژه های دیگر مانند «آتینا» استفاده نکرده است. واژه هبه یک واژه اخلاقی به معنای بخشیدن است.

حجت الاسلام آل بویه افزود: اگر کسی به کسی چیزی ببخشد، اخلاق حکم می کند که او در مقابل تشکر کند. خدا به ما بچه عنایت کرده است از همان زمانی که تخمک زن به واسطه اسپرم مرد بارور می شود و نطفه گذاری صورت می گیرد، این هبه بودن صادق است و گرنه هبه از زمانی که تولدی‌ صورت می گیرد صادق نیست از قبل هم این هبه بودن با مقدمات آن صادق است. بنابراین اگر خداوند به ما جنینی داد و در طول 9 ماه بارداری جنین به آن خطاب می شود. وقتی خدا در آیات قرآن می خواهد بگوید ما بچه دادیم از واژه هبه استفاده می کند نباید سهل انگاری کرد و حتی اگر آن لقاح صورت گرفته و آن تخمک بارور شده هنوز انسان نباشد، اما هدیه ای است از جانب خدا که در آینده یک انسان تمام عیار می شود و حتی اگر این جنین ناقص باشد.

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: وقتی یک بزرگی به ما هدیه ای دهد نگاه نمی کنیم که این هدیه چیست، آن را بر روی چشم می گذاریم و می بوسیم؛ هدیه ما در عالم انسانی با خدا که هر کسی را بخواهد عقیم می کند، اما من را لایق دانسته و بچه ای را به من هدیه داده قابل مقایسه نیست. آیا حق داریم‌ این هدیه را اگرچه معلول باشد نابود کنیم و اگر نابود کردیم به ما نمی گویند ناسپاسی کرده اید؟

وی با بیان اینکه در ادامه این مقاله یک سری اشکالاتی را فرض گرفته ایم، گفت: یکی از اشکالات ناقص بودن هبه است. ممکن است کسی بگوید اگر جنین ناقص نبود و سالم بود هیچ اشکالی ندارد اما جنین ناقص به درد نمی خورد؛ هبه اینجاها صادق نیست که در پاسخ می گوییم تفاوتی نمی کند و در هبه نگاه نمی کنیم که کم است یا زیاد. کسی که بچه را به ما هبه کرده خالق عالم هستی، حکیم و خیرخواه است. نقص این بچه به خاطر چیست؟ چرا این بچه ناقص بوده آیا خدا ناقص داده یا ما زمینه را درست فراهم نکرده ایم؟ ما زمینه را درست فراهم نکرده ایم وگرنه اگر زمینه را به درستی فراهم می کردیم هدیه هم کامل می شد.

بررسی تفسیری موضوع سقط جنین

پس از سخنان حجت الاسلام آل بویه، حجت الاسلام سید محمود طیب حسینی دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اصل نظریه را قابل دفاع می داند، کلمه هبه یک نکته لغوی و قرآنی مهمی دارد که می توان آن را دنبال کرد و چنین نظریه مهمی را از واژه هبه استخراج کرد، از نگاه قرآن و تفسیر به بررسی موضوع سقط جنین پرداخت.

استاد حوزه و دانشگاه در آغاز و در جهت تقویت کلمه هبه اظهار داشت: کلمات قرآن مجید از سوی خداوند متعال بسیار دقیق استخدام شده اند و تقریبا در همه مواردی که خداوند خواسته است بر بشر و انسان منت بگذارد و یکی از نعمت های بزرگ خود را به رخ بشر بکشد از واژه هبه استفاده می کند.

وی با اشاره به روایتی از امام جعفر صادق‌(ع) گفت: راوی درباره نماز تمام یا روزه گرفتن در سفر از امام سؤال می کند و آن حضرت می فرمایند مسافر حق ندارد نمازش را تمام بخواند یا در سفر روزه بگیرد، راوی می گوید چه اشکالی دارد که نمازش را در سفر کامل بخواند یا بنده مؤمن و مسلمان می خواهد به خود سختی بدهد و در سفر روزه بگیرد چرا جایز نیست، که امام می فرماید خداوند دو رکعت نماز را خداوند در سفر هبه کرده و از او برداشته است یا روزه را هدیه داده به بنده و از او برداشته و بنده حق ندارد هدیه خدا را رد کند و اگر چنین کرد گناهکار است و در روایات ما هم بر لزوم پذیرش هبه از جانب خداوند تأکید و تأیید شده است.

سازگاری کلمه هبه در قرآن با فرزند صالح و سالم

حجت الاسلام طیب حسینی تصریح کرد: در همه مواردی که برای اعطای فرزند به بندگان در قرآن مجید کلمه هبه به کار رفته است چه در دعاها و یا در مورد انبیا و چه در زمانی که خداوند مستقیما اعلام می کند که فرزندان پسر و دختری را به بشر بخشیده، همه به معنای سیاق امتنان است. یعنی خداوند بر بشر منت می گذارد که من یک نعمتی را به تو بخشیده ام و این سیاق امتنان با فرزند سالم و صالح سازگار است اما با فرزند ناقص الخلقه سازگار نیست. استدلال دکتر آل بویه و ایده ایشان درباره فرزندان صالح و سالم درست است و ما می پذیریم اما در مورد فرزندان ناقص الخلقه که امروز از طریق سونوگرافی و از همان هفته های اول می توان سالم یا غیر سالم بودن آن را تشخیص داد، این آیات را نمی توان استدلال کرد.

وی گفت: در آیه 34 سوره ص‌ «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلى کُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ» وقتی خداوند به حضرت سلیمان‌(ع) یک فرزند ناقص الخلقه اعطا می کند تعبیر هبه به کار نرفته است؛ اینجا سخن از القا است و طبق تفاسیر مشهور ذیل آیه، حضرت سلیمان‌(ع) بعد از اینکه فرزندان مجاهد در راه خدا و صالح و شایسته ای را از خداوند خواست و تصمیم گرفت چنین فرزندانی داشته باشد نتیجه آن تصمیم سلیمان این شد که خداوند یک فرزند ناقص الخلقه ای که تنها حیات نباتی داشت به او بخشید و آنجا دیگر تعبیر هبه نمی کند که در اینجا باید بررسی شود ما واژه هبه را درباره فرزندانی که ناقص الخلقه هستند چطور می توانیم به کار ببریم.

دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در لزوم پذیرش هبه ملاحظه ای وجود دارد و آن اینکه اگر هبه به کسی بخشیده شود، چه دلیل عقلی و اخلاقی داریم که لازم است هبه پذیرفته شود، اظهار داشت: بحث دکتر آل بویه در این زمینه باید تقویت و بیشتر تأمل شود. کاربردهای قرآنی هبه را که بررسی می کنیم می بینیم‌ در مواردی خدای متعال واژه هبه را به کار برده اما پذیرش هبه را مشروط به خواست کسی کرده که به او هبه شده است. آیه 50 سوره احزاب، خدای متعال درباره رسول اکرم‌(ص) می فرماید‌ اگر زن مؤمنی خود را به پیامبر هبه کرد، اگر پیامبر خواست این هبه را بپذیرد می تواند با او ازدواج کند و نمی گوید حتما باید بپذیرد و البته این آیه تنها درباره پیامبر است و در مورد سایر مؤمنان کسی نمی تواند خود را هبه کند.

عدم تعمیم هبه بودن جنین در موارد تجاوز به عنف

حجت الاسلام طیب حسینی ادامه داد: اینجا واژه هبه به کار رفته اما آن طرف پذیرش هبه لازم نیست و به اراده پیامبر منوط شده است؛ شاید ارائه دهنده بحث اینجا تفکیک قائل شوند و در قالب تفکیک بگویند مسئله خداوند تفاوت می کند، بنابراین تمام ادله ای که این تفکیک می طلبد باید مطرح شود.

وی افزود: حجت الاسلام آل بویه در انتهای مقاله خود، بحث هبه را به همه موالید تعمیم داده اند؛ حتی مولودها و جنین هایی که از راه نامشروع شکل می گیرد و فرزند به دنیا می آید و خواستند با تکیه به این استدلال، سقط آن را هم ناصحیح و نادرست بشمارند و بالاتر از آن مولودهایی که از راه تجاوز به عنف می رسد مشمول این استدلال دانسته اند که باید درباره آنها تأمل کرد و کلمه هبه شامل آنها نمی شود.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: بر فرض اینکه روابط نامشروع را مشمول هبه بدانیم و بگوییم یک زن و مردی بر خلاف قوانین رایج و دیدگاه های شرع یک رابطه نامشروع داشتند و چون هر دو راضی بودند اگر از مسیر رابطه نامشروعشان فرزندی به هم رسید این هبه خدا است خود مقصر هستند و اگر در دین مزمت هایی نسبت به مولودهای زنازاده شده می گوییم مقصر پدر و مادر هستند و خلاف کرده اند که این هبه را از راه غیرمشروع از خدا درخواست کرده اند اما در موارد تجاوز به عنف، این هبه بودن را نمی توان تعمیم داد.

در بخش دیگری از این نشست تخصصی، حجت الاسلام محمد تقی اسلامی عضو هیئت علمی مرکز اخلاق و تربیت در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، موضوع سقط جنین را از منظر الهیات اخلاق مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: بحث فوق در این جلسه صدور حکم یا جواز سقط جنین نیست بلکه یک مسأله علمی است که به لحاظ اخلاقی تحلیل می شود و می خواهیم امکان سقط جنین را با توجه به مسئله هبه بودن، از قرآن کریم بررسی کنیم.

وی با بیان اینکه مقاله حجت الاسلام آل بویه یک سلسله ایرادهای شکلی دارد، عنوان «نادرستی سقط جنین بر مبنای هدیه بودن جنین از سوی خدا» را نادرست خواند و گفت: شاید اگر کلمه اثبات نادرستی سقط جنین بود کمی مفهوم آن واضح تر بود و چون بحث اخلاقی است مفهوم اخلاق در این عنوان(نادرستی اخلاقی سقط جنین) مطرح نشده است.

موضوع هبه در سقط جنین ماهیت ارزشی دارد یا الزامی

عضو هیئت علمی مرکز اخلاق و تربیت در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با طرح این سؤال که چرا قانون بحث به دقت ترسیم نشده است و به جهاتی ناقص به نظر می رسد، از چیستی الهیات اخلاق و نسبت الهیات اخلاق با نظریات فلسفه اخلاقی پرسید و سؤال کرد: آیا عنوان بحث با منظرهای اخلاق های هنجاری تناسب دارد؟ مبانی الهیات اخلاق در این موضوع چیست؟

وی ابراز کرد: حجت الاسلام آل بویه رابطه انسان با خدا را چگونه ترسیم کرده است که نشان دهد مخاطب مسأله سقط جنین به این وسعت خداباوران دنیای امروز هستند. در دنیای امروز دایره جمعیت خداباوران از دین باوران بیشتر است یعنی خداباورانی داریم که در چارچوب هیچ کدام از ادیان قرار نمی گیرند اما معتقد به خدا هستند.

حجت الاسلام اسلامی افزود: جامعه هدف ارائه دهنده دیدگاه چه کسانی هستند؟ آیا به دینداران مسلمان در دینداری اسلامی یک طبقه مجازی برای تدین و دینداری قائل هستید و همه دینداران را در یک تراز آرمانی و سطح عالی ترسیم می کنید؟ و با کسانی که در آغاز راه دینداری هستند نیز همین گونه صحبت می کنید؟ چه رابطه ای را بین انسان و خدا در نظر دارید؟ رابطه حبی، حق مولا، بده بستان یا عاشق و معشوق؟

وی گفت: آیا این بحث ماهیت ارزشی دارد یا الزامی؟ کلمه درست و نادرست در مفاهیم اخلاقی کلیدواژه ارزشی است گرچه معتقدم به اینکه قوام اخلاق به الزام است حتی اگر درست و نادرست را به کار ببرید الزام می شود و حال اگر الزام شد باید بفرمایید که چه مرتبه ای از الزام را در نظر دارید؛ یک مرتبه بالای از الزام ترک حرام است مانند ظلم کردن به کسی. بحث شما آیا ماهیت هنجاری دارد یا ماهیت کاربردی؟ از منظر اخلاقی تا بحث سقط جنین را می شنویم ذهنمان به سراغ بحث های چالشی می رود که مسئله سقط جنین دارد مانند جنین ناقص، جنین ناخواسته، باروری های نامشروع و ناخواسته، باروری هایی که سبب اضطراب و استرس روحی و روانی خانواده می شود.

عضو هیئت علمی مرکز اخلاق و تربیت در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه هدیه بودن هر جنینی با آیات قرآن اثبات نمی شود، تصریح کرد: ابتدا باید این مسئله را ثابت کنید که چه شقوقی از سقط جنین را اولا و بالذات می گویید هدیه است، آیا ابدا حقی برای انسان در مقابل خدا قائل نیستند حتی حقی که خود خدا داده باشد؟ یک کسی می تواند بگوید خدایا هدیه که زورکی نمی تواند باشد و در این روندی که خدا هدیه می دهد می گوید خدایا من آمادگی ندارم، من بدبخت و بیچاره هستم، هشتم گرو نهم است و نمی توانم این هدیه را قبول کنم و خدا می گوید نه حالا که چنین کردی این هدیه را به تو می دهم تا پدرت در بیاید! آیا این مسئله درست است؟

درون دینی بودن مسأله هبه در سقط جنین

حجت الاسلام آل بویه در پاسخ به انتقادهای صورت گرفته از سوی حجت الاسلام طیب حسینی با بیان اینکه بحث ما درون دینی و مخاطبان تنها مسلمانان هستند، گفت: این بحثی را که در فضای تفکر دینی و از منظر فقهی دنبال می کنیم و از سوی معصوم‌(ع) هم وارد شده ‌که سقط جنین حرام است، پس سقط جنین نباید کرد و درباره آن فتوا دهیم، اما اینجا می خواستیم تنها بگوییم که از منظر قرآنی، وقتی خدا می خواهد در قرآن بگوید به شما بچه دادم از واژه هبه استفاده کرده و هبه هم یک واژه اخلاقی است و حالا خود دانید با این بخششی که از جانب خدا صورت گرفته چگونه می خواهید برخورد کنید. بنابراین بحث درون دینی است و عقلانی نیست.

وی ادامه داد: در پاسخ به این سؤال که آیا یک نوزادی را که‌ از زنا متولد شده حق دارید بکشید؟ می گویند درست نیست؛ یک نوزادی که هنوز متولد نشده با فرزندی که متولد شده چه فرقی می کند؟ آیا‌ تفاوت دارد که بگوییم فرزند ولد از زنایی که خارج از رحم بود نباید کشته شود اما داخل رحم را می توان کشت؟ در این پژوهش بحث های عقلانی را منقح می کنیم. بحث های فلسفی سقط جنین نیز با چند تن از پژوهشگران خانم بررسی می شود.

دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه پژوهش نادرستی سقط جنین به لحاظ اخلاقی در دو مرحله انجام می شود اظهار داشت: بر اساس نگاه نخست بررسی می شود که ما در مقابل موضوع سقط جنین بدون در نظر گرفتن عناوین ثانویه که پیش می آید چه کار می توانیم انجام دهیم که طبق آیات شریفه قرآن هبه خدا است و این مقدار هدف ما را تأمین می کند و آنجا که پاسخ داده ایم متذکر نیز شده ایم که اگر پاسخ ما هم مقبول نیفتاد و کسی گفت که عنوان هبه به جنین از راه تجاوز به عنف صدق نمی کند که می گوییم عیبی ندارد به اصل استدلال ضرر نمی زند و در یک محدوده ای توانستیم ثابت کنیم که بچه هبه خدا است و هبه را همین طوری نمی شود پس داد.

ماهیت کاربردی هبه در مسأله سقط جنین

وی همچنین در پاسخ به انتقادهای حجت الاسلام اسلامی به ویژه درباره عنوان پژوهش با بیان اینکه عنوان بحث ما نادرستی سقط جنین به لحاظ اخلاقی بر مبنای هدیه بودن جنین از سوی خدا است که عنوان را اشتباه زده اند، اشکالات وارد شده را به علت نهایی نبودن نسخه این مقاله کاملا صحیح دانست.

حجت الاسلام آل بویه در ادامه با بیان اینکه زمانی می خواهیم نقد مقاله کنیم و زمانی نقد ایده و آنچه حجت الاسلام اسلامی فرمودند درباره نقد مقاله درست است اما بحث ما درباره نقد ایده است و می خواهیم ببینیم که این ایده درستی هست یا نیست، گفت: اینکه ناقد محترم فرمودند کانون بحث به دقت ترسیم نشده است را به درستی متوجه نشدم، اصل ایده آن بوده که اکثر آیات قرآن که درباره فرزند به کار رفته با توجه به هبه است و از این واژه هبه چه می توان استفاده کرد اصل بحث ما است.

دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: بحث ما ماهیت کاربردی دارد و می خواهیم بگوییم‌ این برداشت اخلاقی را می توان از آیات قرآن استنباط کرد؛ بنابراین اگر بخواهیم یک نظریه اخلاق اسلامی را از منظر قرآن ترسیم کنیم و ببینیم آن نظریه با این برداشت چگونه سازگار است یا نیست، باید در آینده انجام شود.

نادرستی سقط جنین بر مبنای هدیه بودن جنین از سوی خدا را به چند صورت می ‌توان در قرآن پی گرفت:

1. با فرض اینکه کشتن انسان نادرست است و قرآن نیز آن را نادرست می ‌داند، آیا جنین از منظر قرآن انسان به شمار می آید یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است، جنین از چه زمانی انسان می‌ شود، از لحظه لقاح یا از لحظه دمیده شدن روح در آن؟‌

2. با بررسی جایگاه انسان در قرآن و اهمیتی که قرآن برای انسان قائل است از جمله جایگاه خلیفه اللهی، رو به سوی خدا داشتن و سیر تا لقاء الله، با تکون نطفه آدمی در واقع موجودی تکون می ‌یابد که بر فرض انسان نبودن رو به سوی خلیفه اللهی و لقاء الله دارد و با چنین موجود با عظمتی نمی‌ توان با شوخی برخورد کرد و حتی گمان نابود کردن آن را در سر پروراند؛

3. در آیاتی از قرآن کریم فرزند از همان لحظه لقاح، هبه‌ ای محض و بدون عوض از سوی خداوند متعال به والدین معرفی شده است. هبه و بخشش بی‌ شک یک مفهوم اخلاقی است و می ‌توان با توجه به این دسته از آیات استدلالی را بر نادرستی سقط جنین به لحاظ اخلاقی ساخته و پرداخته کرد.

/920/502/ر

مرتضی جمالی کیا
ارسال نظرات