۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۶
کد خبر: ۴۸۶۹۳۰
گزارشی از کاروان «سرزمین برادری» در گلستان؛

دو روز زندگی شیرین با ترکمن‌ها

کاروان سرزمین برادری برای دومین بار عازم مناطق سنی نشین کشور شد. «مرز و بوم ما به جز اسلام نیست»، این شعار دور دوم سفرها بود.
ترکمن

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از تسنیم، دو سال قبل سه کاروان از نخبگان و فعالان فرهنگی در سفری کوتاه عازم سیستان و بلوچستان، گلستان و کردستان شدند. نام این کاروان «سرزمین برادری» بود. هدف از برگزاری این کاروان دیدار با نخبگان، علما و اقشار مختلف اهل سنت کشور بود تا ارتباطی نزدیک میان جامعه شیعه و سنی برقرار شود.

امسال پس از یک‌سال وقفه، این کاروان دوباره کارش را آغاز کرد. خراسان، گلستان و کردستان سه مقصد «سرزمین برادری2» تعیین شدند. «مرز و بوم ما به جز اسلام نیست» شعار این دوره تعیین شد. با کاروان گلستان همراه شدیم تا به دیار ترکمن‌ها سفر کنیم.

70%جمعیت گنبدکاووس را اهل‌سنت تشکیل داده‌اند

کاروان فعالان فرهنگی و رسانه‌ای بامداد پنجشنبه 19 اسفند به گنبدکاووس رسید. گنبدکاووس دومین شهرستان بزرگ استان گلستان است. شهر حدود 360هزار نفر جمعیت دارد. اهل سنت تقریبا 70 درصد از جمعیت شهر را تشکیل داده‌اند. بیشتر شیعیان از مهاجران کرد، آذری، سیستانی، شاهرودی و ... هستند.

ادبیات ترکمن یکی از وجوه مهم و تاثیرگذار منطقه است. حضور ادیبان و شاعرانی مثل «مختومقلی فراغی» و «آرتق محمد سیدی خوجه» در میان قوم ترکمن باعث شده تا زبان و روابط مردم بسیار شاعرانه و لطیف باشد. این دو شخصیت بزرگ میان ترکمن‌ها بسیار محترمند و اشعارشان با سازهای مخصوص ترکمنی به زیبایی اجرا می‌شود.

اولین برنامه کاروان دیدار با نخبگان، اساتید دانشگاه، فعالان دانشجویی، فرهنگی و رسانه‌ای اهل سنت است. این دیدار در دانشگاه دولتی گنبدکاووس برگزار می‌شود.

 دانشگاه روز شلوغی را پیش رو دارد. چهار اتوبوس پیش از ورود کاروان «سرزمین برادری» مقابل در  دانشگاه صف کشیده‌اند. از تصاویر و پوستری که روی شیشه اتوبوس‌ها نصب شده می فهمیم که این 4 اتوبوس عازم سفر راهیان نور هستند. مدیر فرهنگی دانشگاه می‌گوید که دانشجوهای دانشگاه‌های اطراف مثل دانشگاه آزاد و پیام نور نیز با این کاروان همراه شده‌اند.

با استقبال رئیس دانشگاه به اتاق کنفرانس می‌رویم. کم کم همه مهمان‌ها می‌رسند و جلسه آغاز می‌شود. رئیس دانشگاه اول از همه حرف‌هایش را می‌زند: «بیشتر از 15 قومیت در گنبد زندگی می‌کنند. اختلافات فرهنگی اجتماعی بسیاری وجود دارد اما روابط مردم همیشه صمیمی و با محبت بوده است. 3500 دانشجو از سراسر کشور در دانشگاه دولتی گنبد تحصیل می‌کنند. مدیران دانشگاه ترکیبی از اقوام و مذاهب مختلف هستند.»

حجت الاسلام نجمی از اعضای کاروان سرزمین برادری میکروفونش را روشن می‌کند و تاکید می‌کند که اعضای کاروان، مدیران اجرایی کشور نیستند اما هرکدام رسانه و جمعیتی دارند که حرف‌ها، گزارش‌ها وبرداشت‌هایشان را به شدت تاثیرگذار کرده است.

این حرف نجمی تکلیف همه را از همان ابتدا روشن کرد! اهالی استان خیلی زود باید متوجه می‌شدند که ما جزو مدیران جمهوری اسلامی نیستیم تا محرومیت‌ها و مشکلات را با یک دستور و راسا حل و فصل کنیم. در چنین شرایطی فضای گفت‌وگو بهتر می‌شود. کسی از کسی طلبکار نیست و صرفا برای برطرف کردن توهمات و نزدیک‌ شدن قلب‌ها گفت‌وگو می‌کنیم.

استاد قُجُقی مدیرعامل بنیاد مختومقلی فراغی و از چهره‌های ماندگار استان سخنران بعدی است. او می‌گوید که وضعیت نگاه به اهل سنت با قبل از انقلاب قالب مقایسه نیست. تاکید می‌کند که حالا روزنامه، مجله و رسانه‌های متخلفی وجود دارد تا پژواک صدایشان باشد. مسئله زبان و محدودیت‌های آموزش زبان محلی مورد انتقاد استاد قرار می‌گیرد. این انتقاد کاملا به جاست. قانون اساسی مجوز این کار داده اما مسئولان با اعمال سلیقه‌های شخصی مانع از اینکار شده‌اند. البته چند وقتی است که آموزش زبان ترکمنی در دانشگاه فرهنگیان گلستان آغاز شده است، آنهم بعد از 38 سال از گذشت انقلاب و وجود قانونی صریح و مشخص.

شاید اگر به چین برویم دنبال اشتراکات باشیم اما اینجا هیچ «دو»ای وجود ندارد که میانش دنبال چیزی باشیم

نماینده دانشگاه مذاهب اسلامی از کاروان سرزمین برادری هم نکاتش را مطرح می‌کند. او می‌گوید که در عرصه روابط بین‌المللی و روابط اسلامی، تصویرهای غلطی میان شیعه و سنی شکل گرفته است. وقتی گفت‌وگو نباشد، شناخت هم حاصل نمی‌شود. او می‌گوید: «اگر به کشور چین برویم و در لابه لای ادبیات و فرهنگ دو کشور بگردیم و مثلا بگوییم که ما نقاط اشتراک مختلفی داریم، پذیرفته است اما همین حرف در مقابل شما خنده دار است چون اصالتا هیچ «دو»ای وجود ندارد که میانش دنبال نقاط اشتراک باشیم؛ همه «واحد» هستیم. امیدوارم در این گفته صادق باشیم.»

جلسه به خوبی پیش می‌رود. همان چیزهایی که انتظارش را داشتیم از نخبگان شنیدیم. انتقاد بر سر مسئله آموزش زبان محلی، متن‌های بی تفاوت به ارزش‌های اهل سنت در میان کتاب‌های آموزش و پرورش مدارس، بی‌توجهی به مدیران اهل سنت برای اداره ارکان کشور و ... از جمله این مسائل بود.

«در وحدت باید اکثریت و اقلیت شاد باشند، وحدت برای حذف و ساکت کردن کسی نیست». این را یکی از اعضای کاروان گفت و در صحبت‌هایش تاکید کرد که برای تعدیل فضای افراطی در هر دو طرف باید تلاش شود.

اگر همسرانتان اجازه می‌دهند بیشتر پیشمان بمانید!

جلسه حسابی گرم شده است. حالا همه خیلی راحت حرف‌هایشان را مطرح می‌کنند. یکی از معلمان گنبد هم وقت را مغتنم می‌شمرد و می‌گوید: «ما ترکمن‌ها قوم مهمان نوازی هستیم. سفر شما خیلی کوتاه است. تا هر وقت که دوست دارید پیشمان بمانید، البته اگر همسرانتان اجازه می‌دهند.» همه می‌خندند و از دعوت آقای معلم تشکر می‌کنند.

عکس یادگاری می‌گیریم و از دانشگاه خارج می‌شویم. موقع خروج دیگر خبری از آن 4 اتوبوس نیست. دانشجویان شیعه و سنی گنبدی عازم مناطق جنوبی کشور شدند تا در قالب کاروان راهیان نور از مناطق عملیاتی بازدید کنند.

مقصد بعدی کاروان، مدرسه علمیه و مسجد ابوحنیفه است. دقایقی تا اذان ظهر باقی مانده‌است. به حیاط دوم و بزرگتر مدرسه می‌رویم تا وضو بگیریم. حیاط دوم از حیاط اصلی هم بزرگتر است. انگار قرار است طرح توسعه مدرسه در اینجا ساخته و اجرا شود.

فوتبال بچه‌های سرزمین برادری با طلبه‌های مدرسه علمیه حنفیه

طلبه‌های مدرسه ابوحنیفه با سر و صدا فوتبال بازی می‌کنند. بچه‌های کاروان ما هم در میان دو تیمی که میانه میدان مشغول بازی هستند، تقسیم می‌شوند. آقای قدمی مسئول «شب خاطره» حوزه هنری هم آن وسط حسابی عرق می‌ریزد. کمی که می‌دود می‌ایستد و با دوربینش شروع به عکاسی می‌کند!

برخی مشغول فوتبال و برخی هم در پی تجدید وضو هستند. در هر صورت مسجد فعلا خالی است. فرصت را مغتنم می‌شمارم؛ با «صالح کاهانی» وارد شبستان مسجد می‌شویم تا گفت‌وگویی ویدئویی را ضبط کنیم. صالح از اعضای مجمع وفاق اسلامی گنبد است که در واقع میزبان کاروان سرزمین برادری است.

کم کم نمازگزاران وارد می‌شوند. البته مدرسه حنفیه در آخر هفته تعطیل است و طلبه‌های کمی در مدرسه حضور دارند. میان سه چهار طلبه نوجوان می‌نشینم و حرف را باز می‌کنم. همه از روستای جلگلان آمده‌اند و تقریبا تا کلاس پنجم و ششم را در مدارس آموزش و پرورش خوانده‌اند. بعد از روستا به گنبد آمدند و در مدرسه حنفیه مشغول تحصیل شدند.

آسفالت و گاز روستا هنوز هم درست نشده است

با نوجوان‌ها درباره خانواده و شرایط زندگی در روستا صحبت می‌کنم. می‌گویند که مسیر روستایشان آسفالت ندارد و تازه قرار است که گاز به منطقه آنها وصل شود. یکی از آنها دوست دارد روحانی کاروان حج شود تا همراه اهل سنت، مناسک‌شان را آموزش دهد. در این میان حاج آقا قدمی هم به جمع ما اضافه می‌شود. سوالی از داعش می‌پرسد و کلا رشته کلام میان من و نوجوان‌ها پاره می‌شود!

بعد از سوال آقای قدمی، میانمان سکوت حاکم می‌شود، کلی تلاش کرده بودم تا یخ این بچه‌ها باز شود. قدمی هم فورا دست به کار می‌شود و می‌گوید: «می‌خواهید از صورتتان نقاشی بکشم؟». کارش را شروع می‌کند، یک کاغذ کوچک بر می‌دارد و مشغول می‌شود. حالا طلبه‌های نوجوان به جز کسی که سوژه نقاشی است، دور قدمی حلقه‌زدند و با خنده و ورجه و وورجه، نتیجه کار را پیگیری می‌کنند. پایین تصویر را با «سرزمین برادری» امضا می‌کند و به طلبه نوجوان هدیه می‌دهد.

آخوند مدرسه، اقامه را می‌خواند و همه در صف‌های نماز قرار می‌گیریم. نماز ظهر را به جماعت می‌خوانیم و پس از آن اعضای کاروان سراغ آخوند می‌روند و درباره نظام آموزشی مدارس اهل سنت و منابع تدریس گفت‌وگو می‌کنند. هنوز حرف‌ها گل نینداخته که برای صرف نهار در طبقه پایین مسجد دعوت می‌‌شویم.

نهار «چِک‌دِرمه» است. این بهترین غذای محلی گنبدی‌هاست که با گوشت فراوان و دنبه گوسفندی درست می‌شود. طلبه‌های مدرسه حنفیه در مهمان‌نوازی سنگ تمام می‌گذارند. دعای سفره که خوانده می‌شود بازهم عکس یادگاری می‌گیریم و با بدرقه طلاب، راهی کورس اسب دوانی گنبد می‌شویم.

اسب جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ ترکمن‌ها دارد. تازه یاد نژاد ترکمن اسب‌ها می‌افتیم، نژادی که قیمت اسب‌ها را بسیار بالا می‌برد. مردم ترکمن علاقه بسیاری به چابک‌سواری دارند. پنجشنبه و جمعه هر هفته، کورس اسب‌دوانی برگزار می‌شود. سوارکاران در هر کورس مسابقه می‌دهند و جایزه میلیونی را برنده می‌شوند. این پول‌ها از طریق مشارکت‌های مردمی تامین می‌شود.

 مردم برای پیش‌بینی نتایج کورس هزینه می‌کنند و شانس خود را امتحان می‌کنند.

سوارکار‌ها به مجری کورس وکالت داده‌اند تا پیش‌بینی نتیجه مسابقه را از طریق وکالت به غیر(یعنی مردم) مدیریت کند. همه چیز جوری تنظیم شده تا کاملا شرعی باشد.

حجت‌الاسلام ترابی امام جمعه جدید شیعیان گنبدکاووس حدود هفت ماه است که به این شهرستان آمده است. او اولین مطالبه‌اش را در تریبون نماز جمعه، سامان‌دهی به کورس مطرح می‌کند.

کورس اسب دوانی، اولین دغدغه امام جمعه جدید شهر

 مجری برگزاری کورس یک شرکت سرمایه‌گذاری است که از تهران مدیریت می‌شود. امام جمعه به این ماجرا منتقد است چون درصد غالب سود کورس به جیب مجری می‌رود و او نمی‌خواهد که این پول از استان خارج شود. مطالبه حاج آقا ترابی خیلی زود فراگیر می‌شود. پس از صحبت‌هایش به کورس اسب دوانی می‌رود و دوباره دغدغه‌اش را مطرح می‌کند. مردم همراه امام جمعه می‌شوند و نهایتا همه چیز به سود استان تمام می‌شود. اجرای کورس از اختیار شرکت سرمایه‌گذاری خارج می‌شود و دست مردم گنبدکاووس می‌افتد. حالا دیگر تمام عواید و منافع این ورزش بومی، خرج خود استان و اهالی آن می‌شود.

همراه با اعضای کاروان سرزمین برادری در جایگاه ویژه مستقر می‌شویم. صدای آشنای «عطا کُر» گزارشگر معروف اسب‌دوانی همه را به وجد آورده است. او می‌گوید:«همین الان با سردار آزمون ارتباط گرفتم. او گفت برایش دعا کنیم تا امشب مقابل منچستر گل‌ بزند». سردار آزمون فوتبالیست کشورمان اصالتی گنبدی دارد و میان مردم شهر بسیار محبوب است.

برنامه بعدی کاروان بازدید از بنای برج قابوس است. این برج بلندترین سازه آجری جهان است که 1010 سال قدمت دارد. اطراف برج هیچ بنای مرتفعی وجود ندارد تا دیدِ آن را کور کند. این مصوبه به خوبی در گنبدکاووس اجرا شده است، شرایط مانند تهران نیست که با کمی ریخت و پاش مالی بشود همه قانون‌ها را خرید و فروش کرد.   

نزدیک برج کنار یک نوازنده محلی می‌نشینیم. دوتار ترکمنی‌اش را کوک می‌کند و شروع می‌کند. به زبان ترکمنی برایمان می‌خواند که چیزی از آن متوجه نمی‌شویم. توضیح می‌دهد که قطعه‌ای از مختومقلی فراغی را در وصف شجاعت حضرت علی(علیه السلام) خوانده است.

محمدصالح مفتاح مدیر پایگاه خبری فردا و الیاس قنبری دبیر سرویس اندیشه خبرگزاری مهر، این رویداد را در اینستاگرامشان به صورت زنده پوشش می‌دهند. واکنش‌ها خیلی خوب است. برخی از مخاطبان اینستاگرام، اجرای قطعه‌ای شادتر را درخواست می‌کنند. قنبری هم به نمایندگی از مخاطبانش این خواسته را مطرح می‌کند. نوازنده ترکمن با نگاهی به دو روحانی کاروان سرزمین برادری کارش را شروع می‌کند!

برنامه سفر بسیار فشرده است. تقریبا تا اینجا طبق برنامه پیش آمده‌ایم اما هنوز تا شب خیلی زمان داریم. بچه‌های مجمع وفاق اسلامی گنبد که میزبان ما هستند فکر هر لحظه را کرده‌اند، چیزی که اینجا اصلا تلف نمی‌شود زمان است.

همین الان 2300 تخت بیمارستانی در گنبد کم است

سوار اتوبوس‌ می‌شویم و به بیمارستان 12 دی می‌رویم تا از بیماران شهر عیادت کنیم. گنبد 7 بیمارستان دارد که قدیمی‌ترین آنها همین بیمارستان 12 دی است. این بیمارستان، مرکز تخصصی رسیدگی به بیماری‌های قلبی شهر است. بیمارستان 10 سال پیش از انقلاب ساخته شده است و کاملا رنگ و رو رفته است. بخش اورژانس شامل چند اتاق کوچک، خفه و تو در تو است که خدمت‌رسانی را سخت کرده است.

مسئول بهداشت استان همراهمان می‌شود. او می‌گوید که با جمعیت کنونی گنبد، 2300 تخت بیمارستانی کم است. از تخت‌هایی که کنار راهروهای پهن‌تر قرار گرفته‌اند، به خوبی می‌شود متوجه ماجرا شد.

مسئول بهداشت گنبدکاووس به پرستارها اشاره می‌کند و می‌گوید که 11 ماه است فقط کف حقوقشان را گرفته‌اند و هیچ مزایایی دریافت نکرده‌اند. مشکلات اعتباری در استان مانع از توسعه زیرساخت‌های درمانی شده است.

آفتاب کم کم غروب می‌کند. دو برنامه دیگر تا پایان شب مانده است. دیدار با خانواده شهدای منا و دیدار با امام جمعه. در این میان به امام‌زاده یحیی ابن زید می‌رویم. یحیی نوه امام سجاد(علیه السلام) است و بارگاه مورد احترامی میان شیعیان و اهل سنت گنبد دارد. دو شهید مدافع حرم شهرستان هم در صحن امام‌زاده مدفون هستند. نماز مغرب و عشا را می‌خوانیم و به سمت مدرسه‌ای می‌رویم که محل اجتماع خانواده شهدای منا است.

آقای ولی‌پور مدیر مدرسه است. او همراه همسرش در حج سال 1394 حضور داشته است. حجی که دو حادثه سقوط جرثقیل و کشتار منا را در کارنامه غم‌بارش دارد. ولی‌پور همسرش را در آن سفر از دست می‌دهد. او از سایر خانواده‌ها هم دعوت کرده تا به مدرسه بیایند.

نارضایتی خانواده شهدای منا/«هنوز برای اثبات شهادت درگیر هستیم»

ابتدا خانواده‌ها شروع می‌کنند. همه خانواده‌های این دیدار از اهل سنت هستند. مشکلات واقعا عمیق و تاسف‌برانگیز است. یک سال و نیم از آن فاجعه گذشته اما این خانواده‌ها هنوز در اثبات شهادت عزیزانشان مانده‌اند، چیزی که رهبر انقلاب آن را صراحتا بیان کردند. خانواده‌ها درباره دریافت غرامت‌ها شبهه دارند و از مشکلات فرزندان و همسرانی که سرپرستانشان را از دست داده‌اند شکایت می‌کنند. برخی امتیازاتی که به خانواده شهدا از ابتدا داده شده حالا کمرنگ شده و حتی حذف شده است، مانند ارتقای رتبه حقوقی. این مسائل در کنار داغِ بزرگِ از دست دادنِ عزیزانشان بسیار تاسف‌برانگیز است.

نماینده مجلس نقطه مقابل مردم را می‌گیرد: «دولت همه وظایفش را انجام داده است»

مهندس طیار نماینده مردم گنبد در مجلس شورای اسلامی همراه با معاونان فرماندار وارد جلسه می‌شود. این جلسه با حضور مسئولان دولتی رنگ و بوی دیگری می‌گیرد تا یکی از جنجالی‌ترین قسمت‌های سفر کاروان «سرزمین برادری» رقم بخورد.

طیار همه اقدامات دولتی درقبال خانواده شهدا را مثبت می‌داند و تاکید می‌کند که هیچ قصوری از سوی دولت وجود نداشته است. این مسئله دقیقا نقطه مقابل حرف خانواده شهدا است اما کسی از آنها چیزی نمی‌گوید. طیار از وحدت فوق‎العاده فرق اسلامی در گلستان سخن می‌گوید و حرف‌های رهبر انقلاب در این موضوع را مقدمه سخنانش می‌کند. بحث بر سر مشکلات بود و نه وحدت!

صبر اعضای کاروان تمام شد. یکی یکی سوال‌ها شروع می‌شود. چرا مشکلات این مردم حل نشده است؟ چرا بنیاد شهید به خواسته‌ها رسیدگی نکرده است؟ وقتی رهبر می‌گویند که این افراد «شهید» هستند چرا هنوز در قبال این موضوع شبهه وجود دارد و به قانون عمل نمی‌شود؟

در میان همه این سوال‌ها، مهندس طیار رنگ و رویش حسابی عوض شده است. او که از موضع خدمت رسانی کامل دولتی سخنانش را آغاز کرده، حالا باید جواب تک تک این بی‌مسئولیتی‌ها را بدهد.

عرق‌های پیشانی آقای نماینده مجلس/«رئیس جمهور جواب نامه‌ام را نداد. کوتاهی‌های دولتی را قبول دارم»

دستمالی که از جیب کتش درآورده تا عرق‌های مداوم پیشانی‌اش را خشک کند دیگر به جیبش بر نمی‌گردد. طیار می‌گوید که به رئیس‌جمهور نامه نوشته و جوابی دریافت نکرده است.  بالاخره «کوتاهی‌»دولت را می‌پذیرد و می‌گوید که خیلی از اقدامات وعده داده شده انجام نشده است. به او می‌گوییم: «این خانواده‌ها مثل خود شما از اهل سنت هستند. وقتی به آنها خدمت رسانی نشود، برداشت بدی می‌کنند که باعث سست شدن پیوندهای وحدتی می‌شود. کسی نباید تصور کند که این «وحدت» فقط برای نمایش است و در عمل اتفاق دیگری می‌افتد».

دولتی‌ها که می‌روند، خانواده‌ شهدا جلو می‌آیند و از موضع کاروان تشکر می‌کنند. انگار پس از جلسه، حرف و حدیث‌هایی از جانب دولتی‌ها درباره شاکله «سرزمین برادری» مطرح شد اما شنیدیم که خود ترکمن‌ها به‌خوبی پشت مهمان‌هایشان درآمده‌اند و جواب آقایان را داده‌اند.

بعدا آقای ولی‌پور(همان مدیر مدرسه و همسر شهید منا) به ما خبر داد که مهندس طیار از او خواسته تا اعضای کاروان سرزمین برادری او را در جلسه دیدار با حجت‌الاسلام شهیدی رئیس بنیاد شهید همراهی کنند. انگار پرسش‌های صریح اعضای کاروان موثر واقع شده است!

جلسه نفس‌گیر ما در ساعت 21 تمام می‌شود. هنوز یک دیدار مانده است. به خانه و دفتر امام جمعه شیعیان گنبدکاووس می‌رویم. حجت‌الاسلام ترابی هفت ماه است که به این شهرستان آمده است اما همان ابتدا کارش را طوفانی آغاز کرده است. پیشتر گفته شد که مدیریت کورس اسب دوانی گنبد با پیگیری امام جمعه به مردم شهر رسید و بومی شد.

شیعه از هیچ چیز به اندازه لعن آسیب ندیده است

حاج آقا ترابی خستگی را از چشم تک‌تک‌مان می‌خواند. سخنانش را حسابی خلاصه می‌کند. می‌گوید: «شیعه از هیچ چیز به اندازه لعن آسیب ندیده است. کنترل افراط‌های سازماندهی شده برخی شیعیان منطقه، سخت‌ترین کار است». حرف‌های امام جمعه احتمالا به حضور جریان شیعه انگلیسی در منطقه مربوط می‌شود.

او همچنین از حضور اهل سنت در جایگاه‌های مدیریتی استقبال می‌کند و تاکید می‌کند:«کسی که وفاداریش به نظام اسلامی ثبات شده است چرا نباید جایگاه مدیریتی داشته باشد؟»

جایگاه ویژه امام رضا(ع) میان ترکمن‌ها/حضرت دو سال از عمرش را میان ترکمن‌ها زندگی کرده است

او از جایگاه ویژه امام رضا(علیه السلام) میان مردم سخن می‌گوید و آن را ظرفیتی بزرگ برای همدلی می‌داند. اهل سنت ترکمن اعتقاد خاصی به امام هشتم شیعیان دارند و با توسل به او بسیاری از حاجاتشان را اجابت می‌کنند. امام رضا(علیه‌السلام) دوسال از عمر با برکتش را در میان ترکمن‌ها زندگی کرده است، دقیقا همان دو سالی که در مرو ماموریت ولایتعهدی را برعهده داشته است.   

شام را مهمان امام جمعه شهر هستیم و بعد از آن به مهمانسرا می‌آییم.

برنامه‌های روز دوم خیلی سبک‌تر از روز قبل است. بازدید از دو روستا و حضور در نماز جمعه شهر تمام برنامه‌های روز آخر سفر به گنبدکاووس را تشکیل می‌دهد.

ادبیات ترکمن مدیون اساتید و ادیبان بزرگی است که نامشان شهره است. «مختومقلی فراغی» و «آرتق محمد سیدی خوجه» از جمله این افراد هستند. فراغی حدود 280 سال قبل و سیدی خوجه حدود 140 سال قبل میان این مردم زندگی کردند. قرار است ابتدا به روستای «غراوی لر» محل دفن سیدی خوجه برویم. این روستا حدود 50 خانوار جمعیت دارد.

دسته‌بندی‌ ترکمن‌ها از لحاظ مذهبی

ترکمن‌ها از لحاظ مذهبی به چهار دسته «شیخ»، «مختوم»، «عطا» و «خوجه» تقسیم می‌شوند. هرکدام از این دسته‌ها خودشان را نزدیک و منسوب به خلفا می‌دانند. «خوجه»ها خودشان را نزدیک و منسوب به حضرت علی(علیه السلام) می‌دانند. «آرتق محمد سیدی خوجه» مداح اهل‌بیت و شاعر بزرگی است که نوحه‌ها و مراثی فراوانی برای خاندان علی(علیه السلام) سروده و خوانده است. مابقی دسته‌های مذهبی ترکمن‌ها هم به اهل‌بیت نبی مکرم اسلام ارادت و محبت دارند اما خوجه‌ها به خاطر ارادت ویژه‌شان شناخته شده‌اند.

مزار سیدی خوجه و دو فرزندش تنها حدود 5 سال است که شناسایی شده است و قرار است بنای یادبودی برایش ساخته شود. بخشی از کتاب اشعار او هم در زمان تخریب مسجد روستا پیدا شده که بعدا از روی آن نسخه دست‌نویس، کتاب اشعار سیدی خوجه هم چاپ و منتشر شده است.

اهل‌سنت به مزار شاعر و مداح اهل‌بیت دخیل می‌بندند

همراه با اهالی روستا کنار مزار شاعر و مداح بزرگ می‌نشینیم. ابتدا قرآن می‌خوانیم و بعد دعا می‌کنیم. یکی از اهالی روستا می‌گوید که این مقبره بسیار مورد توجه اهل سنت است: «آنها به اینجا می‌آیند و به سبزه‌های کنار مقبره دخیل می‌بندند».

«غراوی لر» پس از احداث سد گلستان  با مشکلات بسیاری مواجه شده است. کناره سد روز به روز گسترش یافته و حالا خانه‌های روستا با فاصله تنها یک درخت به دیواره پرتگاه رسیده‌اند. مسئولان کمکی برای بهبود اوضاع نکرده‌اند. روستانشینان می‌گویند اگر کمی خانه‌هایشان را به مراتع خالی مقابل روستا منتقل کنند مشکلشان حل خواهد شد، البته این هم راه حل قطعی به نظر نمی‌رسد. این مسئله را به گوش امام جمعه می‌رسانیم و تاکید می‌کنیم که روستاهای حاشیه سد بسیار در خطرند.

روستای «حاجی قوشان» مقصد بعدی سفر است. این روستا با حضور 1200 خانوار، دومین روستای بزرگ شهرستان است. مختومقلی فراغی شاعر بزرگ ترکمن در این روستا متولد شده و از این جهت هم مورد توجه است. این روستا در فاجعه منا نیز سه شهید داده است.

آخرین ماموریت کاروان سرزمین برادری حضور در نماز جمعه اهل‌سنت گنبدکاووس است. حضور ما در تریبون مصلا اعلام می‌شود. پس از اقامه نماز کنار امام جمعه می‌ایستیم تا با نمازگزاران مصافحه کنیم. نمازگزاران به صف جلو می‌آیند و با رویی خندان به اعضای کاروان خوش‌آمد می‌گویند.

«عبدالکریم آخوند جاور» و «عبدالباسط آخوند نوری‌زاد» دو امام جمعه شهرستان هستند که دقایقی با آنها صحبت می‌کنیم. حجت‌الاسلام مسائلی از افراط برخی جریان‌های شیعی در شهر خودش یعنی اصفهان می‌گوید، امام جمعه هم از افراطی‌گری‌های برخی اهل سنت گله می‌کند که رابطه‌ها را تیره کرده است. او می‌گوید که همگی مسلمانیم و اشتراکاتمان آنقدر زیاد هست که به اختلافات نمی‌رسیم.

کاروان سرزمین برادری پس از دو روز حضور فشرده در گنبدکاووس به کارش پایان می‌دهد. در این سال‌ها همه از «وحدت» و «تقریب مذاهب اسلامی» سخن می‌گویند. حالا باید بررسی شود که همایش‌های پر خرج و متعدد با حضور مهمان‌های همیشگی، بازدهی بالاتری داشته است یا سفر چند جوان فعال به مناطق سنی‌نشین و نشست و برخواست صمیمانه و بی‌تعارف با آنها؟/1325//102/خ

ارسال نظرات