۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۲
کد خبر: ۵۰۵۲۴۴
بررسی یک روایت خواندنی؛

یادداشت/ برنامه هفتگی امام صادق

زمان از اصلی ترین مخلوقات خدای متعال و برای هر انسانی ارزشمند است؛ اما روزهای هفته و برنامه ریزی عملی در آن برای محبان اهل بیت(ع) بی شک دارای تفاوت‌هایی است.
برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته برنامه دینی عملی مختصر برای یک هفته

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام داود جعفری، مبلغ حوزه علمیه قم و فعال رسانه ای در یادداشتی به تبیین و بررسی یک روایت خواندنی از امام صادق(ع) درباره تقسیم بندی روزهای هفته پرداخته است که در ذیل تقدیم خوانندگان محترم می شود.

زمان از مخلوقات خدای متعال بوده و ارزش آن برای هیچ انسانی قابل انکار نیست تا جایی که یکی از برتری های خدا بر انسان نیز همین مسأله یعنی آفرینش زمان است؛ به این معنا که خداوند هميشه بوده، هست و خواهد بود، نمی توان زمانی را برای ابتدای وجود او فرض كرد و يا برای او زمان قائل شد.

فرصت های زندگی یکی پس از دیگری از کنار چشمان ما عبور می کنند و این فرد عاقل و مسلمان است که تلاش می کند از لحظه لحظه فرصت هایی که برای او پدید می آید بهترین بهره ها را ببرد و  از این جا است که ارزش برنامه ریزی و برنامه داشتن در زندگی بیشتر نمود پیدا می کند.

بزرگان و عقلای عالم همواره تأکید می کنند که انسان باید برای مسائل مالی، علمی، خانوادگی و به طور کلی همه مسائل مربوط به جامعه دارای برنامه مکتوب و مدون باشد و البته همه می دانیم انسان با برنامه در رسیدگی به وضع خود از دیگر هم نوعان جلوتر است؛ ما مسلمان و شیعه هستیم و وظیفه داریم که دینمان را به خوبی بشناسیم و از این رو اوضاع و مسائل دینی نیز به یک برنامه ریزی منظم و دقیق نیاز دارد.

و اما روایتی خواندنی از امام صادق علیه السلام قداست و اهمیت روزها و لحظات را بیشتر برای ما آشکار می کند، حضرت می‌فرمایند: «السبت لنا و الأحد لشیعتنا و الإثنین لأعدائنا و الثلاثاء لبنی أمیة و الأربعاء یوم شرب الدواء و الخمیس تقضى فیه الحوائج و الجمعة للتنظف و التطیب و هو عید المسلمین و هو أفضل من الفطر و الأضحى و یوم الغدیر أفضل الأعیاد و هو ثامن عشر من ذی الحجة و کان یوم الجمعة و یخرج قائمنا أهل البیت یوم الجمعة و یقوم القیامة یوم الجمعة و ما من عمل یوم الجمعة أفضل من الصلاة على محمد و آله» (شیخ صدوق، الخصال، احمد فهری، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۲،ص۳۹۴، باب، ما جاء فی یوم السبت …ح۱۰۱)

شنبه؛ روز امام شناسی

در حقیقت صادق الائمه(ع) یک برنامه عملی دقیق برای بصیرت شیعیان به صورت هفتگی تنظیم  کرده است؛ ابتدا حضرت بیان می کنند که «السبت لنا» روزهای شنبه ایام توجه به اهل بیت(ع) است.

اهل بیت شناسی و اهمیت ولایت در مکتب اسلام در کلام معروف امام باقر(ع) هم این گونه آمده است: «بني الاسلام علي خمس، علي الصلاة و الزكاة و الصوم و الحج و الولاية و لم يناد بشي كما نودي الولاية فاخذ الناس باربع و تركو هذه يعني الولاية(اصول كافي ج 2 ص 18)»؛ طبق اين حديث اسلام از پنج پايه اساسي تشكيل شده است كه مهمترين آنها ولايت است اما متاسفانه مسلمانان آنگونه كه شايسته مقام امامت بود به اين امر نپرداخته اند و در صدد شناخت صحيح مقام اهل بيت(ع) بر نيامده اند.

شناخت اهل بيت عليهم السلام نيز ظاهر و باطني دارد ظاهر اهل بيت(ع) همان وجود مبارك جسماني ايشان است كه مردم با چشم ظاهر مي ديدند اما باطن و حقيقت اهل بيت(ع) را فقط كساني درك مي كنند كه پيرو تعاليم آن بزرگواران باشند و اعمال و اعتقادات خود را مطابق با دستورات اهل بيت(ع) پياده كرده و در شئون مختلف زندگي خود از آن بزرگواران الگو بگيرند؛ بزرگانی همچون سلمان و ابوذر در آن دوران و بهجت ها و مرعشی ها در این زمان بودند كه با خودسازي و توسل به اهل بيت(ع) وجود خود را از زیورهای دنيوی رها ساخته و به سوي مدارج معنوي اوج گرفتند.

بنابراین هرفردی که خود را شیعه و پیرو این ذوات مقدسه می داند بر او لازم است که روزهای شنبه ساعات و دقایقی را در مورد اهل بیت(ع) وقت بگذارد و سخنان آنها را در مسائل فردی و اجتماعی مطالعه کند؛ اینکه چرا شهید شدند و چرا با آنها مخالفت می کردند؟ البته این کار برکت هم دارد، برخی محققان و پژوهشگران دینی معقدند اگر بتوانیم این گونه معارف را در دفترچه ای به صورت مستمر یادداشت کنیم به مرور زمان این کار ارتقا پیدا می کند و در هفته دوم این یادداشت بهتر می شود و بعد از مدتی تصور ما از اهل بیت(ع) و همچنین انس ما با آنها عوض می شود.

فرد مسلمان شیعه باید با کلام و سخن اهل بیت(ع) انس بگیرد، بنابراین طبق این روایت می توانیم هر هرهفته نیم ساعت تا یک ساعت زمان بگذارد و یکی از سخنان اهل بیت(ع) را در مورد مسائل مختلف از جمله تربیتی یادداشت کند و با استفاده از تفکر و تعقل و منابع دیگر برای عملی کردن این گفته تلاش کند.

 

یک شنبه: روز شیعه شناسی

امام صادق(ع) در ادامه به برنامه شیعیان در روز یک شنبه اشاره می کند و می فرماید: «الاحد لشیعتنا» یعنی یکشنبه مخصوص توجه به شیعیان است؛ واژه شیعه در زمان حیات پیامبر از طرف ایشان به دوست داران امیرمؤمنان گفته شد؛ پس از وفات پیامبر کسانی که معتقد به اولویت حضرت علی(ع) برای خلافت بودند شیعه نامیده می‌شدند، تمایز این گروه از دیگر مسلمانان تا زمان امام پنجم شیعیان فقط در محبت به اهل بیت(ع) و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود ولی از زمان امام پنجم شیعیانبه تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد.

ما باید وضعیت شیعیان را از محله و شهر و کشور تا جهان را بدانیم؛ باید بفهمیم که وضع فکری و عملی مردم کشورمان در چه حالتی است؟ چرا دشمنان، شیعیان یمن و بحرین می کشند؟ و در حد توان خودمان برای این مشکلات چاره اندیشی کنیم.

فردی که مال و اموالی در دست دارد، می تواند از این راه به فکر دیگر هم نوعان خود باشد، فردی با فکر و قلم خود و دیگری با سخنرانی و بیان می تواند برای رسیدگی به وضعیت شیعیان تلاش کند، به هرحال شیعه شناسی مسأله ای است که در دین به ما فرمان داده شده است، البته باید بدانیم شیعه امکاناتی دارد، با سواد دار و هنرمند در این مذهب کم نیستند.

به قول برخی از بزرگان متأسفانه برخی از ما گاهی همسایه طبقه پایین را نمی شناسیم، در حالی که پیرو مکتب اهل بیت(ع) باید به صورت مستمر  روز های یکشنبه را در مورد وضعیت شیعیان از خانه خودش و شهر تا جهان به صورت کامل آگاهی پیدا کند.

شیعه شناسی در بخش معارف حقه تشیع نیز قابل اهمیت است، همچون اینکه چرا شیعه قائل به 14 معصوم به عنوان امام و پیشوای دین است؟ و چرا ما معتقد به امام غائب از نظر هستیم؟ و یا اینکه چگونه می توانیم همچون سلمان و ابوذر و مقداد به مقام شیعه واقعی برسیم؟ دلیل شعبه شعبه شدن مذهب شیعه چه بوده است؟ در هرحال روزهای یکشنبه ما باید برنامه ریزی دقیقی برای این موضوع باشد، حتی می توانیم تصمیم بگیریم هر یک شنبه یکی از شبهات وارد علیه شیعه را یادداشت کرده و در پی جواب برای آن برآییم.

 

دوشنبه؛ روز دشمن‌شناسی

در ادامه این حدیث برنامه عملی شیعه در روز دوشنبه با عنوان «والاثنین لأعدائنا» مطرح می شود؛ یعنی روز دوشنبه مخصوص دشمن شناسی است، چراکه همه می دانیم بصیرت مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) تکیه اش بر دشمن شناسی است، البته دشمن اطوار مختلفی دارد، روزی با طرح مسأله حقوق بشر به میدان می آید و یک روز مباحث علمی را در تضاد با دین معرفی می کننند؛ دهه 50 و 60 مارکسیست ها دشمن دین بودند ولی با طرح عنوان عدالت و انقلاب مادی یعنی سکولار وارد عرصه می شدند و امروز هم همان افراد به اسم آزادی به میدان آمده اند.

دشمن شناسی یعنی آنکه دوست و دشمن را اشتباه نگیریم و از فریب ها و خدعه های دشمنان آشنا باشیم؛  شیعه باید مختصص دشمن شناسی باشد، همچنانکه رهبر معظم انقلاب بارها بر روی این مسأله تأکید کرده اند که نباید در مجامع بین المللی دشمنان صد در صدی خودمان را در جایگاه دوست ببینیم، کنار آنها بنشینیم و لبخند بزنیم؛ باید همیشه بدانیم یک دشمن قسم خورده هیچگاه دلسوز ما نخواهد بود.

ایشان در یکی از سخنان خود می فرماید: «وقتی انسان می بیند دستگاه های تبلیغاتی دشمن، دستگاه تبلیغاتی مزدور آمریکا، دستگاه تبلیغاتی دولت انگلیس، دستگاه تبلیغاتی دولت غاصب صهیونیست، برای فلان لایحه در مجلس یقه می درانند، جنگ روانی می کنند، به خاطر فلان زندانی، به خاطر فلان مسؤ ول، دلسوزی دایه مهربان تر از مادر را نشان می دهند، انسان حق دارد به شک بیفتد؛ دشمن، امروز امیدوار است، شاید بتواند از ساده اندیشی استفاده کند، جای پای خود را در دستگاه های سیاسی کشور و دستگاه های فرهنگی کشور باز کند؛ امروز، روز حساسی است. این روزگار، روزگار حساسی است».

در طول تاریخ کشور ما همواره بوده اند افرادی که به دلیل عدم شناخت دشمن و مطرح کردن موضوع توهم توطئه در مقابل نظر رهبری معظم در دام شیاطین افتاده و دین و دنیای خود را باخته اند.

امام صادق(ع) از ما می خواهد در این روز دشمنان را بشناسیم؛ حال این که طریقه دشمن شناسی چیست خود مقوله جداگانه ای است ولی می توان راه کارهایی را ارائه داد؛ نخست توجه به کلام اهل بیت(ع) در معرفی معیارهای دشمنان اسلام و تطبیق آن با موارد خارجی؛ دوم توجه ویژه و خاص به سخنان و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در این باره چراکه ایشان جدای از تقوای دینی و سیاسی که در رفتار و گفتار دارند، در جایگاه رهبری یک نظام بزرگ اسلامی هستند و به همین دلیل اشراف ایشان بر مسائل کلان کشور و جهان بدون شک از دیگران بیشتر است.

 

شناخت دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب

در مبانی دینی و اسلامی ما این مسأله وجود دارد که وقتی ولی فقیه دچار اشتباهی شود که نظام را با مشکل مواجه کند و یا مرتکب گناهی شود خود به خود از مسؤولیت بزرگ رهبری و ولایت منعزل می شود و نیازی به عزل توسط دیگران از جمله مجلس خبرگان رهبری ندارد، بنابراین باید این را بدانیم که وقتی رهبر معظم انقلاب در این جایگاه بزرگ سخنی را بیان می کند همه جوانب آن را سنجیده و ساعت ها روی آن مطالعه جدی کرده است.

با توجه به دیدگاه های رهبر معظم انقلاب، می توان در یک تقسیم بندی کلی، دشمنان نظام اسلامی را به دو قسم، دشمنان داخلی و دشمنان خارجی تقسیم کرد.

ازمهمترین علل دشمنی استعمارگران ازمنظر رهبری می توان به گسترش اسلام در دنیا و به خطر افتادن منافع استعمارگران و نفی سلطه سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی دشمنان اشاره کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمن برای اعاده حیثیت و نیز منافع از دست رفته خود، از بین بردن نظام اسلامی را در دستور کار خود قرار داد.

تضعیف و تخریب باورهای دینی،  تضعیف ارکان نظام اسلامی، تضعیف روحانیت، القای ناکارآمدی دین، تفکیک دین از سیاست،شکست و نابودی اسلام و نظام اسلامی از جمله اهداف دیگر دشمنان اسلام علیه انقلاب ما بوده است و آنها همواره با تحقیر فرهنگ اسلامی، استفاده از روش های گوناگون تبلیغی، ترویج آزادی وارداتی، تفرقه افکنی، ایجاد ناامنی و هرج و مرج و به کارگیری ابزاری روشن فکرنماها و احزاب پای در میدان دشمنی با انقلاب و نظام اسلامی گذاشته اند.

به هرحال روزهای دوشنبه ویژه شناخت دشمنان و تلاش برای پیدا کردن راه کار برای فرار از دام آنها و نجات دادن دیگران است و بهترین راه در این زمینه همانطور که بیان شد مطالعه است، بنابراین می توانیم در این روز به صورت مستمر در یک ساعت خاص کتب، مجلات و سایت های مرتبط با مباحث دشمن شناسی را مرور کنیم و مسائل اساسی که به نظر می رسد را یادداشت نماییم.

 

سه شنبه؛ روز شناخت جریان نفاق(بنی امیه شناسی)

روز سه شنبه در کلام امام صادق به شناخت جریان نفاق اختصاص می یابد، آنجا که می فرماید «الثلاث لبنی أمیه» چراکه بنی امیه یک حادثه تاریخی نبود بلکه یک خط و یک جریان فکری است که شیعه باید روی آن حساس باشد؛ امروز خط فکری عربستان سعودی، سلفی ها با پشتیبانی صهیونیست ها دقیقا همان راهی است که معاویه پی ریزی کرد و به قول یکی از تحلیلگران سیاسی امروز می فهمیم که کشتن امام حسین(ع) در آن روز عجیب نبوده است، چرا که در آن روز هم افرادی بودند که نماز شب می خواندند و سر شیعیان را قربة الی الله می بریدند.

شناخت جریان اموی و کارهایی که این شجره ملعونه در آن روز کردند در جهت معرفت به دشمنان امروزی کمک شایانی می کند؛  ظهور پيامبري از بني هاشم باعث حسادت بني اميه گرديد، از اين رو امويان همچون ديگر قبائل قريش، مواضع سختي در برابر رسول خدا(ص) اتخاذ كردند، تنها تعداد انگشت‌شماري به پيامبر ايمان آوردند و براي حفظ ايمانشان به حبشه مهاجرت كردند.

 جریان اموی بعد از پیامبر فعالیت خود را به صورت گسترده آغاز کرد که نتیجه آن غصب خلافت از خاندان اهل بیت(ع)، شهادت امام حسن(ع)، واقعه حزن انگیز عاشورا و ظلم و ستم تا دوران امام صادق(ع) بود تا جایی که  امام علی(ع) در خطبه نود و هشتم نهج البلاغه طی سخنانی در مورد ستم های بنی امیه می فرمایند: «به خدا سوگند آنها همچنان به ستم پردازند تا آنجا كه حرامى باقى نگذارند و همه را حلال شمرند و تمام پيمانهاى الهى را بشكنند! حتى خانه و خيمه‏ اى باقى نماند مگر آنكه‏ ستمشان در آنجا راه يابد و فساد و سوء تدبير آنها مردم را از خانه‏ هاى خويش فرارى ‏دهد تا آنجا كه مردم دو دسته شوند و هر دو دسته بگريند گروهى براى دينشان و گروهى ‏براى دنيايشان. كار به قدرى ختم ‏شود كه شما همچون بردگانى كه خود را مجبور به يارى ‏اربابان مى ‏بينند ناچار از كمك به آنها شويد؛ در حضور ناگزير از اطاعت ‏باشيد و در غياب بدگویى نمائيد و تا آنجا كه هر كس‏ به خدا اميدوارتر است‏ بيش از همه مصيبت و رنج ‏بيند! پس اگر خداوند براى شما عافيت و سلامت و گشايش و فرجى پيش آورد بپذيريد و اگر به رنج و ناراحتى گرفتار شديد شكيبا باشيد كه سرانجام پيروزى با پرهيزكاران است.

منافق شناسی جدای از دشمن شناسی است

باید بدانیم جریان شناخت نفاق از دشمن شناسی جدا است و به برنامه ویژه ای نیاز دارد، چراکه دشمن رو به رو مشخص است و اهداف و آرمان های او در تضاد با مبانی دینی و انقلابی است ولی طبق آیات ابتدایی سوره بقره جریان نفاق در کنار انسان خشرو و خوش برخورد هستند و ابراز رفاقت و همراهی می کنند، اما در باطن هیچ اعتقادی به اسلام و امروز به نظام جمهوری اسلامی ندارند و در پشت پرده برای از میان بردن دین از عرصه سیاست دسیسه چینی می کنند.

«منافقین» اصطلاحی پرتکرار در قرآن کریم است و خداوند بارها به مسلمانان نسبت به خطرات این «جریان» مرموز هشدار داده است؛ آنها در جامعه نوپای صدر اسلام، همواره اسباب نگرانی پیامبر اکرم(ص) بودند و بعد از آن نیز همواره در لباس دین تلاش می کردند که اسلام را از مسیر اصلی خود خارج کنند؛ نمونه این جریانات در جامعه امروزی در کشور ما و در جهان نیز به وضوح دیده می شود که بصیرت افزایی در برابر این جریان امری بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد.

خوب است، طبق دستور امام صادق(ع) شیعه در روزهای سه شنبه یک دور کامل حکومت بنی امیه، فعالیت های آنها، و منبرهایی که در خانه خدا رفتند را مطالعه کند و از افراد خبره و تاریخ دان نیز سؤال کند؛ تطبیق این جریان را به برخی حرکات جامعه امروزی به چشم خود ببیند و گامی بزرگ در جهت کسب بصیرت و عمل به دستورات دین مبین اسلام بردارد.

 

چهارشنبه؛ روز بهداشت و سلامت

روزهای چهارشنبه در کلام امام صادق برای رسیدگی به بدن و کسب سلامتی است؛ شیعه با یک برنامه ریزی دقیق باید برای خودش و محیط زندگی و اطرافیان حساب باز کند، چراکه در دین اسلام و بویژه مکتب تشیع به سلامتی و محیط زیست اهمیت ویژه داده شده است ولی برخی به اشتباه بر این عقیده اند که محیط زیست را غربی ها درست کرده اند، بله ما غافل بوده ایم ولی نباید این را به حساب دین بگذاریم.

سلامتی در اسلام مفهوم وسیع و فراگیری دارد و فقط به سلامتی جسم محدود نمی گردد، بلکه سلامتی در دنیا و آخرت مورد توجه است؛ مسلمان باید در به دست آوردن هر دو سلامت کوشا باشد، در سلامتی دنیا باید در پی به دست آوردن آسایش و آرامش و سلامتی جسم و روح باشد و در سلامتی آخرت در پی رحمت و بخشش الهی بوده و به دنبال به دست آوردن پاداش مناسب باشد، بنابراین می توان گفت در دین اسلام سلامتی انسان از اهمیت والایی برخوردار است و تمامی دستورات دین نیز برای حفظ سلامتی می باشد.

باید بدانیم که سلامتی بدن شرط اول سعادت و خوشبختی انسان است؛ انسان در این جهان فقط با وجود سلامتی می تواند لذت زیستن را درک کند به تعبیر قرآن بشر با تندرستی می تواند از سهم دنیوی خود بهره مند گردد، اما در روایات از سلامتی به عنوان نعمتی مخفی یاد شده که انسان تا زمان برخورداری از این نعمت، ارزش آن را نمی داند و تنها زمانی به ارزش آن پی می برد که سلامتی خود را از دست بدهد.

باید قدر این نعمت را بدانیم و در حفظ و شکرگزاری از آن بکوشیم، اگرچه سلامتی نعمتی است که انسان از شکرگزاری آن عاجز است؛ حیات انسان و رفاه او در دین اسلامی محدود به حیات دنیوی نمی باشد، بلکه بر اساس باورهای اسلامی جهان دیگر نیز برای انسان وجود دارد، از این رو انسان باید سلامت را برای هدفی والاتر از آسایش جسم بجوید.

اهمیت سلامتی و علم سلامتی بدن در اسلام

از این رو است که اهمیت دانش پزشکی و اخلاقی بیش از پیش بر همگان روشن می شود، بویژه بر دانشگاهیان و حوزویان فراگیری آموزه های پزشکی و اخلاقی ضروری تر می نماید؛ دانشمندان اسلامی از قدیم الایام در رشته های پزشکی مانند سایر رشته های علمی، کتابهای وزین و سنگین از خود به یادگار گذاشته اند، ولی بعد از رنسانس و تحول و انقلاب صنعتی مغرب زمین چراغ طب اسلامی و علوم پزشکی رفته رفته به خاموشی گرایید.

مولای متقیان علی(ع) در خطبه 108 نهج البلاغه، پیامبر اکرم (ص) را اینگونه وصف فرموده است: «پیامبر طبیبی بود که بر سر بالین بیماران حاضر می شد و مرهم بر جای خود می نهاد و آنگونه که بایسته بود داغ می نشاند و آنچه را نیاز بود علمی می ساخت و دلهای کور و گوشهای کر و زبانهای لال را معالجه می کرد و با درمان خویش جایگاه های غفلت و سرگردانی را جستجو می کرد.

گاهی تصور کنیم که اگر هر یک از ما تنها در روز چهار شنبه به فکر سلامتی خود می افتادیم، برای خانواده و نشاط آنها برنامه ریزی می کردیم و البته به محیط زیست توجه داشتیم بسیاری از مشکلات و بیماری از جامعه ما رخت بر بسته بود، چراکه با وجود غذاهای شیمیایی و پر از مواد مصنوعی در آن که البته چاره ای هم ندارد، راهی نداریم جز این که خودمان به فکر باشیم و برای سلامتی خود و خانواده مان چاره اندیشی کنیم.

چه اشکالی دارد که پدر یک خانواده در روزهای چهار شنبه برنامه تفریحی و ورزشی هرچند کوتاهی را ترتیب بدهد که همه اعضای خانواده ملزم به شرکت در آن باشند و یا این که در روز چهارشنبه به مطالعه پیرامون طب اسلامی و سنتی بپردازند و سعی کنند دانش خود را در این سطح بالا ببرند.

همه ما اعتقاد داریم که روزه مایه سلامتی بدن انسان است و علم و دانش نیز این مسأله را تأیید کرده است، بنابراین یکی دیگر از برنامه هایی که می توانیم حداقل یک روز در هفته داشته باشیم روزه گرفتن است تا هم روح و هم جسم خود را از آلودگی ها و بیماری ها پاکیزه کنیم.

 

پنج شنبه؛ روز رسیدگی و توجه به اطرافیان

روزهای پنجشنبه در کلام صادق الائمه(ع) برای حوائج مربوط به زندگی است؛ زندگی مسلمان شیعه نباید به هم ریخته باشد، بلکه انسان باید برای ارتقای معنوی خود در هر هفته حداقل یک روز را اختصاص بدهد تا بفهمد چه چیزی کم دارد.

انسان از نیازمندی و احتیاج خلق شده است و هیچ یک از مردمان بی نیاز از دیگران نیستند، از این رو در دین اسلام کمک به هم نوع و بویژه اقوام و دوستانی که وضعیت مالی خوبی ندارند مورد تأکید واقع شده است تا جایی که در آن روایت معروف داریم که هر فردی که شب بخوابد در حالی که همسایه او سرگرسنه به بالین گذاشته است، از ما نیست.

در آیات قرآن نیز انفاق و دستگیری از دیگران به طور مکرر بیان شده و خداوند از انسان های نیکوکار با عنوان «محسنین»، «منفقین» و واژه های مشابه آن یاد کرده است، بنابراین طبق این روایت اگر بخواهیم یک برنامه کامل برای شیعه بودن خودمان داشته باشیم باید یک روز در هفته را اختصاص به دیگران بدهیم؛ ابتدا از خانواده خودمان شروع کنیم و سعی کنیم که احتیاجات همسر و فرزند برآورده شود و هینطور در محله و شهر تا هر اندازه ای که توان داریم دستگیری کنیم.

گاهی می شود که فردی با داشتن یک نان روز او به شب می رسد و گاهی فردی احتیاج بیشتری دارد، به هرحال کمک کردن و انفاق باید در سیره و منش ما نمایان شود؛ البته خدا و اهل بیت(ع) دستور به رسیدگی به بیش از حد توان نداده اند و قرار نیست که تمام فقرای محله و شهر با کمک من توانگر شوند ولی می توان تصور کرد که اگر در هر محله شهر تعداد انگشت شماری در راستای کمک به دیگران قدم بردارند چه تعداد نیازمند کمتر می شود.

البته باید توجه داشت که حفط عزت و کرامت مسلمان بسیار لازم و ضروری است، تا جایی که در دین ما حرمت مؤمن از خانه کعبه نیز بالاتر شمرده شده است، بنابراین علاوه بر اینکه باید کمک ها و صدقات تنها برای رضای خدا و بدون قصد ریا باشد، بهتر است با واسطه و به صورت غیر مستقیم صورت بگیرد.

یکی از برنامه هایی که در این راه می توان پیشنهاد داد این است که یک روز در هفته مثل پنجشنبه که در این روایت بیان شده است، بخشی از مال خود را هرچند اندک به نیت یکی از نیازمندان کنار بگذاریم و هنگامی که مبلغی قابل توجه شد به او کمک کنیم، همچنانکه به گفته مسؤولان کمیته امداد بیش از نیمی از مددجویان با کمک های مردمی زندگی می کنند.

 

جمعه؛ روز عید

در نهایت به روز جمعه می رسیم که در این روایت و در احادیث زیاد دیگری عیدی برای مسلمانان شمرده شده است که باید با تطهیر و تنظیف شروع شود و انسان در این روز بدن خود را خوشبو کند؛ امام صادق(ع) در روایت دیگری می فرماید: «روز جمعه خود را بیارایید و غسل کنید و خوشبو سازید و موهای خویش را شانه زنید و پاکیزه ترین لباس را بپوشید، چرا که خدا در این روز به زمینیان توجه می کند تا حسنات را چند برابر کند».

روز جمعه روز استجابت دعا نیز بیان شده تا جایی که پیامبر گرامی اسلام در روایتی به حضرت زهرا(س) می فرماید: «روز جمعه خداوند سه بزنگاه برای برای اجابت خواسته های بندگان قرار داده است؛ نخست بعد از نماز صبح، دوم نزدیک نماز ظهر و از همه مهمتر در آستانه غروب آفتاب است»؛ که در روایت است و حضرت زهرا(س) همیشه در روزهای جمعه بویژه نزدیک غروب آفتاب شروع به توجه به خدا و خواستن می کرد؛ البته باید توجه داشته باشیم خواسته های انسان نیز از خدا میزان ارزش و عیار او را مشخص می کند.

نکات مهمی که در مورد روز جمعه در این روایت بیان شده است؛ نخست عید بودن و عظمت بیشتر آن نسبت به اعیاد فطر و قربان است، دوم خروج امام زمان(عج) در روز جمعه است، قیامت در این روز برپا می شود و در نهایت به بیان بهترین و افضل اعمال در روز جمعه می پردازد و آن را صلوات بر محمد و آل محمد معرفی می کند.

چرا روز جمعه عید است؟

روز جمعه عید است چون روز اجتماع مردم به نماز جمعه و شنیدن خطبه‏ها و تطهیر است و به همین جهت اسلام نام آن را جمعه گذاشت، یعنی روز اجتماع و به‌هم پیوستگی امّت مسلمان؛ اسلام نماز جمعه را واجب کرد، به وجوب عینی تعیینی در هر زمان تا روز قیامت، و تارک آن را لعنت فرستاد؛ و لیکن شرط صحّت آن، با جماعت و در تحت نظر و امامت امام عادل و یا منصوب از ناحیۀ اوست. در زمان حضور، امام خودش اقامه می‏کند و در زمان غیبت بر فقیه عادل جامع الشّرائط که به ادلّۀ نیابت عامّه، متکفّل وظایف امام است واجب است اقامه کند.

و به همین جهت که روز جمعه، روز عید و اجتماع است و مردم پاک و پاکیزه می‏شوند و از خطاها و گناهان یک هفتۀ گذشته بیرون می‏آیند، دعاها در آن روز مستجاب، و شب جمعه نیز دارای اهمّیت و خصوصیّتی برای آمادگی وظایف روز می‏شود، که از سایر شب‏ها ممتاز می‏گردد.

در همه دنیا در هر هفته یک روز تعطیل است و یک چنین تعطیلی ای ضرورت دارد، البته ما در اسلام تصریحی نداریم که حتما شبانه روزجمعه را تعطیل کنیم، چرا که در سوره جمعه می خوانیم که به مردم اجازه داده شده است که بعد از مراسم جمعه باز به همان کارها و شغل های خودشان به عنوان یک امر مباح بپردازند.

اما باید توجه داشت که دستورهای خاصی که در روزجمعه هست مثل عبادتهای بدنی یا رفت و آمدها و صله رحم ها که اگر درجمعه صورت گیرد اجر و ثواب بیشتری دارد،اقتضا می کند که آن روزی که مسلمان ها می خواهند تعطیل هفتگی خود قرار دهند همان روز جمعه باشد.

گفتیم که روز جمعه روز ظهور امام زمان(عج) است، چه خوب است که در این روز یک برنامه جامع برای ارتباط با آقا و مولای خودمان داشته باشیم و حداقل در این روز فکر و ذهن خودمان را از ابتدای صبح تا غروب مهدوی کنیم، برای ظهور حضرتش دعا کنیم و عملی انجام دهیم که موجب رضایت آن حضرت باشد./۱۳۳۰/ی۷۰۲/س

ارسال نظرات