۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۵
کد خبر: ۵۵۶۹۰۴
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی:

فضاسازی اخیر علیه علم دینی از بد فهمی این مسأله است

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: معنی علم دینی کنار گذاشتن تجربه یا نظریه پردازی نیست، بنابراین آن‌ها که منکر علم دینی می‌شوند در علم و قرآن ورودی ندارند.
مهدی گلشنی

به گزارش خبرگزاری رسا در مشهد، مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی امروز در افتتاحیه «نشست هم‌اندیشی علم دینی» که در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی در مشهد مقدس برگزار شد، اظهار داشت: مسأله علمی دینی از مسائلی است که بسیار بد فهمیده شده است، این مشکل در داخل است و بیرون هیچ مشکلی نداریم.

وی افزود: من سال‌ها قبل در «انستیتو فارادی کمبریج» یک سخنرانی در این موضوع داشتم که بسیار استقبال شد، وقتی از رئیس این انتستیو خواستم که یک فضای مطالعاتی در حوزه مشترکات علمی ادیان شروع کنیم مورد پذیرش واقع شد اما در ایران حتی به رئیس جمهور وقت هم گفتم، اما هیچ استقبالی نشد.

گلشنی خاطرنشان کرد: یکی از افتخارات کشور چین این است که بین علمای دین آن‌ها همکاری‌های خوبی برقرار است اما اینجا حتی چنین چیزی هم وجود ندارد، اتفاقات چند روز اخیر که فعالان سیاسی به این موضوع پرداختند، نشان می‌دهد که مسأله را اصلا نفهمیده‌اند.

عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران با بیان اینکه «عنوان سخنرانی من این است که چرا علم دینی در زمان ما مطرح شده است؟»، به خوانش سه دوره علمی از ادوار علمی تاریخ بشر یعنی «دوره اسلامی»، «دوره قرون وسطی» و «دوره علم جدید»، پرداخت و سپس نسبت علم و دین در دوره اسلامی را توصیف کرد.

وی افزود: بحث خودم را با دوره تمدن اسلامی شروع می کنم، کار علمی در این دوره عمدتا بر عهده فیلسوفان بوده است که به همه علوم می‌پرداختند، چتر متافیزیکی که بر فکر فیلسوفان این دوره حاکم است دین را از علم جدا نمی‌داند.

مؤسس دانشکده فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه در قرون وسطی اروپا نیز همینطور بوده است، اظهار داشت: در شروع دوران علم جدید هم علما به این نکته تاکید داشتند که کار علمی خود را عبادت می‌دانستند، من در کتاب خود از علم سکولار تا علم دینی به این نکته اشاره کرده‌ام.

وی در ادامه تصریح کرد: نیوتون یک موحد تمام عیار بود، حتی به تثلیث مسیحی هم معتقد نبود، او تاکید داشت که کار علمی او عبادت است و در یکی از نامه‌هایش با اشاره به کتاب «اصول ریاضی فلسفه طبیعی» خودش می‌گوید، امیدوارم صنع الهی را به دیگران بیاموزم، گفته شده است که بیش از یک میلیون کلمه مباحث الهیاتی از او باقی مانده است، اما نیوتن این اصل را مطرح کرد که من فرضیه نمی‌سازم بلکه فقط با تجربه کار علمی‌ام را پیش می‌برم.

استاد تمام فیزیک دانشگاه صنعتی شریف تأکید کرد: از یک استاد ژاپنی که به ایران آمده بود درباره بدی‌هایی که دیده بود سوال شد و گفت که شما همدیگر را تحمل نمی‌کنید و با هم نمی‌سازید، این مشکلی است که بنده آن را در دانشگاها به وفور می‌بینم و اکر اینطور نبود وضع ما خیلی فرق می‌کرد.

گلشنی گفت: بر تلاش علمی دانشمندان همیشه اصولی حاکم بوده و خواهد بود که مستقیم یا غیر مستقیم موضعی درباره مدعای ادیان دارد، لذا دانشمند در مسیر علمی خود ناگزیر است که در مسیر تلاش علمی خود نسبت به این مسائل موضع بگیرد و یک نگاه را انتخاب کند، دانشمند موحد نیز به تبع ایمان خود نمی‌تواند این موضع را نداشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: در این دوره متن کتاب دانشمندان مثل کتب علمی معمول است اما مقدمه نشان می‌دهد که چطور چتر دین بر کل کتاب حاکم است، چرا که فیلسوف در این دوره به متافیزیکی قائل است که در آنجا رابطه او با دین و چگونگی تحقیق علمی‌اش مشخص می‌شده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: همین روند بر تحقیقات علمی قرون وسطی اروپا نیز حاکم بوده است اما در دوره سوم که دوره شکل گیری علم جدید است، به مرور اندیشه‌هایی رخ نموده است که علمی سکولار از اندیشه‌های دینی شکل گرفته است.

وی ادامه داد: علم جدید با نیوتن و گالیله شروع شد، در روایات اسلامی داریم که امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند، تفکر در صنع الهی عبادت مخلصین است، این نوع رابطه بین تحقیقات علمی نیوتن و گالیله حاکم و هنوز هم بر تحقیقات علمی بسیاری از دانشمندان حاکم است و تا جایی که من تحقیق کرده‌ام، حداقل چهار نفر از برندگان جوایز علمی نوبل، به این اعتقاد خود اشاره کرده‌اند.

گلشنی در ادامه ابراز کرد: اما با «جان لاک» سیر جدا شدن متافیزیک از علوم آغاز شد، جان لاک هم عصر نیوتن بود و نامه نگاری‌هایی هم بر سر ایده خود با نیوتن داشت، او معتقد بود از اساس فقط به معرفتی می‌توان تکیه کرد که ریشه در حس و تجربه داشته باشد، تفکر لاک شروع «حس‌گرایی» و «تجربه گرایی» بود که در نهایت هیوم و بعد کانت به تبع این نگاه اصولی، متافیزیک را از علم جدا کردند.

وی خاطرنشان کرد: جریان سکولاریسم علم با بنا گذاشته شدن «پوزیتویسم» توسط آگوست کنت هویت جدیدی یافت، تحقیقات مارکس و داروین هم بر این سیر شدت بخشید، مثلا ماخ که یک فیزیکدان اتریشی بود و شاگردان زیادی داشت، یک پوزیتویسم تمام عیار بود، «وبر» از این دوره بود و حتی اعتقاد داشت چون اتم دیده نمی‌شود، نمی‌توان آن را قبول کرد.

عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران گفت: در دهه 1920 پوزیتویست‌های منطقی گفتند هر آنچه ریشه در تجربه دارد، معنا ندارد، مثلا وجود خدا معنا ندارد، تفکر فیزیکی هایزنبرگ تاثیر زیادی بر شکل‌گیری این جریان داشت، هایزنبرگ در مقاله ضمیمه نظریه کوانتوم در 1925 گفت، کمیت‌های غیر قابل مشاهده را نباید بیاوریم و به این ترتیب پوزیتویسم منطقی را در فیزیک ادامه داد.

وی افزود: اما در مقابل این جریان، «انیشتین» قرار داشت، البته نگاه انیشتین در آن زمان اثر نکرد و در نیمه اول قرن بیست، تفکر پوزیتویسم حاکم ماند تا این تفکر که علم ریشه در تجربه دارد تثبیت شود و بساط دین از حوزه علوم تا حد زیادی برچیده شود.

گلشنی با بیان اینکه دوره جنگ‌های جهانی تاثیر زیاد و نقش مهمی بر بازگشت دین و غایات دینی به حوزه تحقیقات علمی داشت، گفت: راسل که فقط به علوم تجربی اعتقاد دارد و فقط داده‌های حسی را قبول دارد، در کتابچه کوچکی که در 1924 منتشر کرد، بعد از اینکه دید چندین میلیون نفر به کمک علم جدید کشته شدند، گفت که اگر علم اینطور پیش برود چیزی نمی‌ماند چون در دست ثروتمندان و قدرتمندان افتاده است.

وی خاطرنشان کرد: انیشتین و راسل بعد از بمباران هیروشیما در 1944 علیه بمب هسته‌ای طوماری نوشته و مخالفت کردند، پوپر در 1934 بر علیه پوزتویسم منطقی تحقیقاتش را منتشر کرد و خلاصه آنکه کم کم سر و صدا بلند شد و گفتند که علم با این «جهان بینی» برای آینده بشریت چیزی نمی‌گذارد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: «ارنست شوماخر» اقتصاددان بزرگ انگلیسی و نویسنده دو کتاب «کوچک زیباست» و «راهنمای حیرت زدگان» حرفش این است که علم قدیم مبتنی بر حکمت بود، علم جدید دنبال ثروت و قدرت و تسلط بر طبیعت است و بسیار حکیمانه، همانند دانشمندی مسلمان از بازگشت به دین می‌گوید.

مؤسس دانشکده فلسفه علم شریف افزود: از سوی دیگر تحقیقاتی که تحت تاثیر مواضع دینی اندیشمندان بود نیز رو به افزایش گذاشت و اهم دعواها در نسبت علم و دین بر سر این اصولی است که دانشمندان به کمک آن‌ها تجربه و آزمایش‌های خود را جمع بندی می‌کنند. انیشتین صریحا می‌گوید که ایمان به فهم طبیعت از ادیان آمده است، برخی فیزیک‌دانان گفته‌اند که نظریه وحدت بخشی نیروها را فیزیک‌دانان مسلمان توحیدی گرفته‌اند.

گلشنی سخنرانی خود را با این نکته به پایان رساند که معنی «علم دینی» کنار گذاشتن تجربه یا نظریه پردازی نیست، تصریح کرد: اینکه دانشمندان، طبیعت را هدف‌دار یا بی‌ هدف، ساده یا غیر ساده، زیبا یا نازیبا، در خدمت ثروت و قدرت و موارد دیگر می‌دانند یا خیر، مسأله‌هایی است که بین علم و دین واسطه می‌شوند و باعث می‌شود که ما بگوییم یک پژوهش، «علمی دینی» هست یا نه؛ بنابراین آن‌ها که منکر علم دینی می‌شوند در علم و قرآن ورودی ندارند./934/د۱۰۳/ب۱

ارسال نظرات