۰۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۲:۴۵
کد خبر: ۵۵۸۹۸۳
یادداشت؛

مؤلفه­‌های هنر انقلاب اسلامی

انتشار معارف دینی، جهت‌گیری دقیق، روشن و صحیح، روایتگری زیبایی ها و نگاه مکتب­ وار و مدرسه­ گونه چهار مؤلفه برای هنر انقلاب اسلامی به شمار می رود.
هنر انقلاب اسلامی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، هنر در نزد پژوهشگران این حوزه به عنوان مقوله­ای بسیار بحث برانگیزی شناخته می­شود و ابحاث و دعاوی گوناگونی در آن جاری است که طرح و پرداخت بدانها در این مختصر نمی­گنجد. آنچه که این نوشتار سعی دارد در پی آن باشد، مولفه­های «هنر انقلاب اسلامی» است. به سخن دیگر، پرسش این نوشتار را می ­توان اینگونه مطرح کرد که آیا هنر با انضمام قید «انقلاب اسلامی» ماهیتی متفاوت از هنر بدون انضمام این قید می­سازد؟ و اگر جواب مثبت است، آن مولفه­ هایی که باعث می­گردند هنر با انضمام قید انقلاب اسلامی متفاوت از هنر بدون انضمام این قید باشد چیست؟

برای پاسخ به پرسش فوق ابتدا لازم است گفته شود؛ تعاریفی که در باب هنر ارائه شده با تمامی تمایزات و افتراقاتشان در یک نقطه اشتراک دارند و آن نقطه اشتراکی «مفهوم زیبایی» است، از این رو می­توان مفهوم زیبایی را بخش مهمی از ماهیت هنر نامید. براین اساس می­توان گفت که هنر، بر مبنای ماهیت و مبانی زیباشناختی خویش، رصدگر و ادراک کننده حقایق، پدیده­ها و زیبایی­ها، و به دنبال آن بازآفرین، بازنمایان­گر و بازگوکننده آنهاست. از سوی دیگر «انقلاب اسلامی» به عنوان یک پدیده اجتماعی نوظهور در قرن حاضر، نه یک انقلاب لیبرال بورژوازی مثل انقلاب فرانسه و نه یک انقلاب سوسیالیستی مثل انقلاب روسیه و نه انقلابی صنعتی مانند انقلاب انگلستان، یا کمونیستی همانند انقلاب چین، که دارای ماهیتی متفاوت با سایر انقلابهای اجتماعی شناخته شده در جهان است. انقلاب اسلامی دارای ماهیتی دینی و به تعبیر شهید مطهری: «انقلاب اسلامی راهی است که هدف آن، اسلام و ارزشهای اسلامی است». پس فصل ممیز این انقلاب با دیگر انقلابها در اسلامی بودن آن است که این فصل ممیز بوجود آورنده اهداف، راهبردها و عملکردهایی منحصر به خود است.

حال با این مقدمه به مقوله «هنر انقلاب اسلامی» می­پردازیم که مرکب از «هنر» با ماهیت (یا حداقل بخش مهم ماهوی آن) مفهوم زیبایی، و «انقلاب اسلامی» با ماهیت دینی و اسلامی است. ترکیب این دو با یکدیگر، سبکِ خاصی از هنر را پدید می­آورد که در ساحت آرمان های انقلاب اسلامی و با الهام از مضامین دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران، شکل می­گیرد. این سبک خاص هنری مولفه­ هایی دارد که وجه تمییز آن از غیر است و در ادامه به برخی از آنها اشاره می­ شود.

۱. انتشار معارف دینی؛ این مولفه یکی از مهمترین ممیزات هنر انقلاب اسلامی است. برای توضیح این مولفه و چرایی انتشار معارف دینی توسط هنر انقلاب باید به نحو اختصار مقدمه­ای را بیان کرد. اسلام مجموعه ای از هست­ها و نیست­ها و بایدها و نبایدهایی است که تمامی آنها بنا بر فرموده شارعشان فطری هستند. یعنی تمامی قوانین اسلام با فطرت آدمی که فطرتی الهی است سنخیت دارند. از طرفی انسان زیبایی را دوست دارد و این حس زیبادوستی نیز در آدمی فطری است یعنی انسان بحکم ذات و فطرتش زیبادوست است. پس تمامی این قوانینی که با فطرت آدمی سنخیت کامل دارند، به نحو احسن زیبا هستند. چراکه در غیر این صورت از یک سوی در تناقضی آشکار با فطرت آدمی که زیبادوستی هم بخشی از آن است قرار می­گیرند و دیگر سوی باعث کاذب بودن آیه فطرت می­شوند. اما اینکه برخی قلم­ها و دهان­ها بخشی از قوانین اسلامی چون قصاص را خشن و زشت جلوه می­دهند در نگاهی خوش­بینانه از روی جهل و نادانی نسبت به فطرت آدمی و مصالح قوانین، و در نگاهی غیرخوش­بینانه عامدانه و مغراضانه است.

همانگونه که گفته شد انقلاب اسلامی راهی است که هدف آن اسلام و ارزشهای اسلامی است که در کمال زیبایی و سنخیت با فطرت آدمی هستند. و برای هنری که رصد زیبایی­ها و بیان آنها رسالتش، بلکه ذاتش محسوب می­گردد، دیدن آن زیبایی­ های دینی و بیان آنها موضوعیت می­یابد. مقام معظم رهبری در ارتباط با این مولفه می­فرمایند: «نباید تصوّر کرد که هنر دینی آن است که حتماً یک داستان دینی را به تصویر بکشد یا از یک مقوله دینی – مثلاً روحانیت و غیره – صحبت کند. هنر دینی آن است که بتواند معارفی را که همه ادیان – و بیش از همه، دین مبین اسلام – به نشر آن در بین انسان ها همت گماشته‌اند و جان های پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهن ها ماندگار سازد….هنر دینی عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفی می کند؛ ولو شما هیچ اسمی از دین و هیچ آیه‌ای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید» توجه به ارزشهای دینی همچون عدالت، ظلم­ستیزی، دستگیری از مستضعفین، ایثار، تقوا و عفت و… از ممیزات هنرانقلاب اسلامی با غیر است.

۲. جهتگیری دقیق، روشن و صحیح؛ «هنر باید مثل همه‌ ابزارهای دیگر که حامل یک فکر هستند، جهت‌گیریش خیلی دقیق و روشن و درست بوده باشد و دچار اشتباه در جهت‌گیری نباشد». اهمیت این مولفه بدلیل تاثیرگذاری بی بدیل هنر در مخاطب است. هنر از حیث ماهیتش که درآمیخته با «مفهوم زیبایی» است می­تواند ارتباطی بسیار قوی و تاثیرگذار با انسان برقرار کند، چراکه آدمی به حکم فطرت زیبادوست است و بدلیل همین زیبادوستی تاثیرپذیری بسیار بالایی از هنر دارد. این تاثیر و تأثر بدلیل همان وجه مشترکی است که هم در فطرت آدمی و هم در ماهیت هنر وجود دارد و آن «زیبایی» است. حال اگر هنر دچار اشتباه در جهت­گیری شود، بدلیل ویژگی اثرگذار بودن در مخاطب و نیز از این جهت که می­تواند محتوی و پیام خویش راچه حق یا باطل – در قالبهایی زیبا به مخاطبش ارائه دهد و مخاطب نیز بدلیل همان گرایش زیبادوستی فطری از آن محتوی تاثیر پذیرد، مخاطب خویش را به بیراهه­های باطل سوق می­دهد. هنر انقلاب اسلامی هنری متعهد است که متناسب با نیازهای حقیقی جامعه جهت­گیری صحیحی اتخاذ می­کند و سرمایه و توانش را در آن زمینه­ها بکار می­گیرد تا مخاطبش را در مسیری صحیح به سمت هدفی روشن حرکت دهد.

۳. روایتگر زیبایی ­ها؛ در یک نگاه کلی، این مولفه با نظر به ذات و ماهیت هنر بدیهی به نظر می­رسد اما سوال اینجاست که زیبایی چیست و عنوان زیبا بر چه چیزهایی صدق می­کند؟ آیا درک انسانها از زیبایی یکسان است یا متفاوت؟ آیا مکاتب و آئین­ها در تعریف افراد از زیبایی اثر می­گذارد یا خیر؟ محیطهای جغرافیایی و تربیتی چه تاثیری در تعریف شخص از زیبایی دارند؟ و … بنظر می­رسد، نوع پاسخی که به این سوالات و مشابه آنها داده می­شود، پاسخ سوال «زیبایی چیست و کیست؟» را تغییر می­دهد. اما اجمالا باید گفت که توجه به قید «انقلاب اسلامی» در هنر انقلاب اسلامی بدلیل آرمانها و ارزشهایی همچون شهادت، ایثار، مقاومت، دفاع از مظلوم و.. که در این قید موجود است، باعث تعریف نوعی از زیبایی می­گردد که شاید در منظرگاه­های بیرون از دایره انقلاب اسلامی، این نوع از زیبایی­ها اصلا داخل در مقوله زیبایی نشوند. امام خامنه­ای در رابطه با این مولفه می­فرماید: «توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیاده‌خواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیبایی­ها را درک کند. این زیبایی­ها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید» همانگونه که مشاهده می­شود ایشان نیز در این سخنان اشاره به نوعی از زیبایی دارند که تنها در زیباشناسی اسلامی و مبتنی بر آموزه­های انقلاب اسلامی قابل ادراک است.

۴. نگاه مکتب­ وار و مدرسه­ گونه؛ از دیگر مولفه­ هایی که در مقوله هنر انقلاب می­ توان بدان اشاره کرد، دید مکتب گونه داشتن به جامعه هدف است. هنر انقلاب اسلامی نباید خود را صرفا در حد وسیله­ای برای سرگرمی تنزل دهد، بلکه باید خود را مکتبی بداند که ژرفای نگاهش تمامی اقشار و لایه­های اجتماعی را پوشش می­دهد و برای تمامی آنها پیام دارد. مخاطبین این هنر مکتب گونه خصوصا کودکان، نوجوانان و جوانان جامعه هدف به رفتاری سالم و اندیشه‌ی درست رهنمون می‌شوند و دین‌داری، تعهد، انضباط، محبت و تعاون، حضور در صحنه‌های انقلابی‌ و سیاسی را می‌آموزند، و کشور را در برابر امواج تهاجم فکری و فرهنگی و تبلیغاتی بیمه کرده، عشق به فرهنگ، میهن و مردم خویش را در آنان پدید می‌آورد. هنر مکتب گونه، هنری متعهد است که با درون و ضمیر انسان در ارتباط است و انسان را بیدار و متعالی کرده، از حیوانات متمایز می­کند و موجب تقویت خودباوری، زیباگرایی حقیقی و خداگرائی در انسان می­ شود.

 

درمقابل این گونه از هنر، هنری غیرمتعهد و تهی از ارزشهای اخلاقی و انسانی، هنری غرب­ گرا، یا متعهد به محافل سیاسی و مراکز قدرتی که نشر بی­بند و باری، خشونت و هرگونه رفتار و اندیشه­ای که در اثر آن جامعه هدف را از درون تهی و پوچ و مرعوب بیگانه می­کنند، موجود است که از نمونه­های این هنر مخرب می­توان به فیلم­ها، بازی ها و انیمیشن­ هایی اشاره کرد که در راستای اشاعه بی­بند و باری، خشونت و ترویج فرهنگ غربی مبتنی بر غرائز شهوانی­اند. نتیجه این هنر، از بین بردن عقلانیت اسلامی، نفی خودباوری، غرب­زدگی و غرب­گرائی، جانشین شدن قوای واهمه بجای قوای عاقله، هدایت سلیقه­ها و گرایشها، قالب دهی به اذهان و افکار و هدایت آنها در مسیرهای نادرست از پیش تعین شده و... است. این هنر با اشاعه خشونت که در تضادی آشکار با روح لطیف انسانی است و با زدودن لطافت از این روح، در پی تربیت نسلی خشن است که بتواند به راحتی دست به جنایت زده و مقاصد و اهداف استکباری غرب را در جوامع هدف برآورده سازد. وظیفه مهم هنر انقلاب اسلامی به عنوان یک هنر متعهد و مکتب­ گونه، مقابله با حمله فکری هنر غیر متعهد به وسیله ارائه الگوهای حقیقی و فطری همراه با جاذبه است. به عبارت دیگر، ارائه محتوای اصیل و حقیقی در قالبهایی جذاب که توان مقابله با محتوای مسموم که در قالب هایی جذاب از ناحیه دشمن به جامعه تزریق می­ شود را داشته باشد.

 

حجت الاسلام داود موذنیان، پژوهشگر حوزه علمیه قم/۸۴۱/ی۷۰۲/س

منابع:

ر.ک: برسی رابطه هنر و اخلاق در نگاه افلاطون و کانت، پژوهشهای علوم انسانی نقش جهان، سال هشتم، پاییز ۹۳؛ ماهیت هنر و نسبت و مناسبات آن با فطرت و دین، حجت الاسلام و مسلمین علی اکبر رشاد، قبسات، سال بیستم، زمستان ۹۴؛ نگاهی به فلسفه زیباشناسی و هنر، دکتر ناصر مومنی، خردادنامه صدرا، شماره۳۳، پاییز ۸۲ .

پیرامون انقلاب اسلامی، مرتضی مطهری، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، چ۱۳۶۱، ص۴۵

سوره رم: آیه ۳۰(آیه فطرت)

بیانات مقام معظم رهبری،  مورخ : ۱/۵/۱۳۸۰

همان، مورخ: ۲۱/۸/۱۳۶۸

همان، مورخ: ۱/ ۵/ ۱۳۸۰

ارسال نظرات