۰۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۵۵
کد خبر: ۵۶۶۲۸۶
یادداشت؛

مواجهه عقلایی و عزتمندانه با برجام

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام، چارچوب برخورد منطقی، عقلانی و عزتمندانه با خروج امریكا از برجام را مشخص نمودند. با مروری بر این بیانات می‌توان مؤلفه‌های مواجهه نظام و كشور با شرایط جدید را تبیین کرد.
سخن نگاشت | اقتصاد کشور از راه برجام اروپایی درست نمیشود

رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام، چارچوب برخورد منطقی، عقلانی و عزتمندانه با خروج امریکا از برجام را مشخص نمودند...

به گزارش خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و كارگزاران نظام، چارچوب برخورد منطقی، عقلانی و عزتمندانه با خروج امریكا از برجام را مشخص نمودند. با مروری بر این بیانات می‌توان مؤلفه‌های مواجهه نظام و كشور با شرایط جدید را تبیین کرد و انتظار می‌رود تلاش همه تصمیم‌گیران، مدیران و نخبگان بخش‌های گوناگون در این راستا قرار گیرد.

1- پیش‌نیاز مواجهه منطقی با تصمیم جدید امریكا، بازگشت به گذشته و مروری دوباره‌ بر روندی است كه به امضای برجام انجامید. نكته‌ای كه مورد تأكید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان یادآوری فرمودند كه «برای لغو تحریم‌ها» این توافق امضا گردید. در واقع برای سنجش میزان موفقیت یك فعل، فهم «نیت فاعل» اهمیت دارد. هرچند كسانی كه تا قبل برجام حتی آب خوردن مردم را منوط به توافق می‌كردند، اینك از دستاوردهای اخلاقی برجام سخن می‌گویند، اما برای عموم جامعه، برجام هدفی اقتصادی داشت. روشن است كه صاحب‌نظران اهل دقت نظر حتی پیش‌ از امضای برجام نیز از بی‌فایده بودن توافق در جهت گشایش اقتصادی خبر می‌دادند، اما نشانی‌های غلطی كه برخی نخبگان و سیاسیون خصوصاً در مقاطع انتخاباتی به جامعه ارائه داده بودند، كسب این «تجربه تاریخی» را ضروری ساخت.

2- علاوه بر مرور گذشته، فهم درست از وضعیت كنونی نیز ضروری است. هرچند از فردای روی كار آمدن دولت جدید امریكا برخی مرتباً از «برجام منهای امریكا» و «برجام اروپایی» سخن می‌گفتند و می‌گویند، اما با همان منطقی كه آقای روحانی در انتخابات سال 1392 ارائه کرد، برجام منهای «كدخدای اروپایی‌ها» عملاً خاصیت چندانی ندارد. آنچه متأسفانه همچنان مشاهده می‌شود، تلاش برای ارائه‌های نشانی‌های غلط و امیدوارسازی به نقطه‌های خیالی است كه در واقع به‌نوعی اغواگری و فریب افكار عمومی به شمار می‌آید. اكنون فارغ از رفتارهای آتی تروئیكای اروپایی، باید به‌صراحت واقعیت‌های برجام و كم‌فایده بودن آن در شرایط جدید را گوشزد كرد.

3- نكته دیگری كه در تأثیر شرایط جدید بر عرصه سیاست داخلی مهم خواهد بود، پرهیز از «شماتت و طعنه‌زنی‌های سیاسی» و تبدیل كردن برجام به موضوع «شكاف ملی» است. این نكته از آنجا دارای اهمیت است كه اولاً یكی از اهداف راهبردی غرب در تحریم‌ها، از اساس پیگیری پروژه شكاف ملی بوده و تحت هیچ شرایطی نباید به تكمیل پازل دشمن كمك كرد؛ ثانیاً سرزنش و اهانت یك‌طرف به‌سوی دیگری، موجب تعصب و تصلب روی اشتباهات گذشته شده و در این شرایط كه تصحیح روندهای قبلی و اتخاذ هوشمندانه تصمیمات درست ایجاب می‌نماید، مانع از چرخش به‌موقع جهت فرمان و واكنش درست و به‌موقع خواهد بود.

4- یكی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی دیپلمات‌های مذاكره‌كننده در جریان مذاكرات منتهی به برجام، شرطی ماندن لایه‌هایی از جامعه روی انتظار گشایش خارجی اقتصادی بود كه متأسفانه این وضعیت ناشی از برخی موضع‌گیری‌های نابخردانه و شتاب‌زده برخی مسئولان اجرایی و نیز متأثر از تبلیغات رسانه‌های نظام سلطه بود. در این شرایط نیز چنین وضعیتی می‌تواند مانع از تصمیم و اقدام منطقی و عقلانی گردد. بنابراین یكی از اولویت‌های اصلی كه همه مدیران و نخبگان كشور باید وجهه همت خود سازند، جداسازی فرمول پیشرفت اقتصادی از تحولات و مذاكرات خارجی است. این مهم تحقق نمی‌یابد مگر با عناصر تأثیرگذار اجتماعی و سیاسی، خصوصاً آن‌ها كه پیش‌تر به نحوی در انتظارسازی كاذب به مذاكرات خارجی نقش داشته‌اند. در این راستا از منظر منافع ملی لازم است در برخی موضع‌گیری‌ها برخی سیاسیون و سیاست‌های رسانه‌ای نهادهای تحت تسلط آنها تجدیدنظر اساسی صورت پذیرد.

5- اگر به هشدارها و انذارهای امام خامنه‌ای در چند سال اخیر با دقت بنگریم، یكی از مهم‌ترین دغدغه‌های معظم‌له روشنگری به جامعه در خصوص بی‌نتیجه بودن اتكای به بیرون و لزوم نهادینه‌سازی نگاه درون‌زا به حوزه‌های مختلف خصوصاً اقتصاد است. اكنون چرایی این دغدغه كه در سخنان مكرر معظم‌له تبلور می‌یافت، واضح‌تر شده است. اساساً یكی از اهداف کاخ سفید در عبور از برجام ناامیدسازی جامعه ایرانی نسبت به آینده بوده و این معنا در امتداد تلاش پیشین غرب و شبكه همكار داخلی آن برای شرطی نگاه‌داشتن مردم دنبال می‌شود. در وضعیت كنونی آنچه باطل‌السحر این توطئه غربی‌ها خواهد بود، امیدآفرینی برای جامعه در جهت حل مشكلات اقتصادی و معیشتی است. البته این امیدآفرینی دیگر با «حرف درمانی» محقق نشده و نیازمند اقدامات محسوس و عملی است؛ به‌گونه‌ای که اثرات آن در سفره معیشت مردم مشاهده گردد.

در مقابل ممكن است كه در برای عده‌ای همچنان روی پاشنه غلط چرخیده و تصور كنند با دوقطبی سازی‌های كاذب در موضوعات فرعی و مشغول سازی جامعه با مسائلی از قبیل فیلترینگ و خودروی اسلامی و ... می‌توانند شكست برجام را از یادها ببرند. امید است كه دیگر شاهد چنین رویكردی نباشیم؛ اما اینان باید بدانند كه دود این پاسخ‌های غلط به مطالبات واقعی جامعه در درجه نخست بر چشم خود بانیان این رویكردها خواهد رفت و البته دست نظام برای تغییر وضعیت به سود مردم باز است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، چارچوب برخورد منطقی، عقلانی و عزتمندانه با خروج امریکا از برجام را مشخص نمودند. با مروری بر این بیانات می‌توان مؤلفه‌های مواجهه نظام و کشور با شرایط جدید را تبیین کرد و انتظار می‌رود تلاش همه تصمیم‌گیران، مدیران و نخبگان بخش‌های گوناگون در این راستا قرار گیرد.

۱- پیش‌نیاز مواجهه منطقی با تصمیم جدید امریکا، بازگشت به گذشته و مروری دوباره بر روندی است که به امضای برجام انجامید. نکته‌ای که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان یادآوری فرمودند که «برای لغو تحریم‌ها» این توافق امضا گردید. در واقع برای سنجش میزان موفقیت یک فعل، فهم «نیت فاعل» اهمیت دارد. هرچند کسانی که تا قبل برجام حتی آب خوردن مردم را منوط به توافق می‌کردند، اینک از دستاورد‌های اخلاقی برجام سخن می‌گویند، اما برای عموم جامعه، برجام هدفی اقتصادی داشت. روشن است که صاحب‌نظران اهل دقت نظر حتی پیش از امضای برجام نیز از بی‌فایده بودن توافق در جهت گشایش اقتصادی خبر می‌دادند، اما نشانی‌های غلطی که برخی نخبگان و سیاسیون خصوصاً در مقاطع انتخاباتی به جامعه ارائه داده بودند، کسب این «تجربه تاریخی» را ضروری ساخت.

۲- علاوه بر مرور گذشته، فهم درست از وضعیت کنونی نیز ضروری است. هرچند از فردای روی کار آمدن دولت جدید امریکا برخی مرتباً از «برجام منهای امریکا» و «برجام اروپایی» سخن می‌گفتند و می‌گویند، اما با همان منطقی که آقای روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲ ارائه کرد، برجام منهای «کدخدای اروپایی‌ها» عملاً خاصیت چندانی ندارد. آنچه متأسفانه همچنان مشاهده می‌شود، تلاش برای ارائه‌های نشانی‌های غلط و امیدوارسازی به نقطه‌های خیالی است که در واقع به‌نوعی اغواگری و فریب افکار عمومی به شمار می‌آید. اکنون فارغ از رفتار‌های آتی تروئیکای اروپایی، باید به‌صراحت واقعیت‌های برجام و کم‌فایده بودن آن در شرایط جدید را گوشزد کرد.

۳- نکته دیگری که در تأثیر شرایط جدید بر عرصه سیاست داخلی مهم خواهد بود، پرهیز از «شماتت و طعنه‌زنی‌های سیاسی» و تبدیل کردن برجام به موضوع «شکاف ملی» است. این نکته از آنجا دارای اهمیت است که اولاً یکی از اهداف راهبردی غرب در تحریم‌ها، از اساس پیگیری پروژه شکاف ملی بوده و تحت هیچ شرایطی نباید به تکمیل پازل دشمن کمک کرد؛ ثانیاً سرزنش و اهانت یک‌طرف به‌سوی دیگری، موجب تعصب و تصلب روی اشتباهات گذشته شده و در این شرایط که تصحیح روند‌های قبلی و اتخاذ هوشمندانه تصمیمات درست ایجاب می‌نماید، مانع از چرخش به‌موقع جهت فرمان و واکنش درست و به‌موقع خواهد بود.

۴- یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی دیپلمات‌های مذاکره‌کننده در جریان مذاکرات منتهی به برجام، شرطی ماندن لایه‌هایی از جامعه روی انتظار گشایش خارجی اقتصادی بود که متأسفانه این وضعیت ناشی از برخی موضع‌گیری‌های نابخردانه و شتاب‌زده برخی مسئولان اجرایی و نیز متأثر از تبلیغات رسانه‌های نظام سلطه بود. در این شرایط نیز چنین وضعیتی می‌تواند مانع از تصمیم و اقدام منطقی و عقلانی گردد. بنابراین یکی از اولویت‌های اصلی که همه مدیران و نخبگان کشور باید وجهه همت خود سازند، جداسازی فرمول پیشرفت اقتصادی از تحولات و مذاکرات خارجی است. این مهم تحقق نمی‌یابد مگر با عناصر تأثیرگذار اجتماعی و سیاسی، خصوصاً آن‌ها که پیش‌تر به نحوی در انتظارسازی کاذب به مذاکرات خارجی نقش داشته‌اند. در این راستا از منظر منافع ملی لازم است در برخی موضع‌گیری‌ها برخی سیاسیون و سیاست‌های رسانه‌ای نهاد‌های تحت تسلط آن‌ها تجدیدنظر اساسی صورت پذیرد.

۵- اگر به هشدار‌ها و انذار‌های امام خامنه‌ای در چند سال اخیر با دقت بنگریم، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های معظم‌له روشنگری به جامعه در خصوص بی‌نتیجه بودن اتکای به بیرون و لزوم نهادینه‌سازی نگاه درون‌زا به حوزه‌های مختلف خصوصاً اقتصاد است. اکنون چرایی این دغدغه که در سخنان مکرر معظم‌له تبلور می‌یافت، واضح‌تر شده است. اساساً یکی از اهداف کاخ سفید در عبور از برجام ناامیدسازی جامعه ایرانی نسبت به آینده بوده و این معنا در امتداد تلاش پیشین غرب و شبکه همکار داخلی آن برای شرطی نگاه‌داشتن مردم دنبال می‌شود. در وضعیت کنونی آنچه باطل‌السحر این توطئه غربی‌ها خواهد بود، امیدآفرینی برای جامعه در جهت حل مشکلات اقتصادی و معیشتی است. البته این امیدآفرینی دیگر با «حرف درمانی» محقق نشده و نیازمند اقدامات محسوس و عملی است؛ به‌گونه‌ای که اثرات آن در سفره معیشت مردم مشاهده گردد.

در مقابل ممکن است که در برای عده‌ای همچنان روی پاشنه غلط چرخیده و تصور کنند با دوقطبی سازی‌های کاذب در موضوعات فرعی و مشغول سازی جامعه با مسائلی از قبیل: فیلترینگ و خودروی اسلامی و ... می‌توانند شکست برجام را از یاد‌ها ببرند. امید است که دیگر شاهد چنین رویکردی نباشیم؛ اما اینان باید بدانند که دود این پاسخ‌های غلط به مطالبات واقعی جامعه در درجه نخست بر چشم خود بانیان این رویکرد‌ها خواهد رفت و البته دست نظام برای تغییر وضعیت به سود مردم باز است./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات