۲۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۷
کد خبر: ۵۶۸۴۰۱

باز خوانی انتقادی نواندیشی کدیور در یک اثر

کتاب «مکتب در فرایند نواندیشی»، تحقیقی درباره نواندیشی دکتر محسن کدیور در حوزه شیعه شناسی است و نویسنده دراین اثر، نوگرایی کدیور را در سه قلمروی امامت، فقاهت و مکاتب بازخوانی انتقادی می‌کند.
کتاب «مکتب در فرایند نواندیشی؛ باز خوانی انتقادی نواندیشی دکتر محسن کدیور در حوزه شیعه‌شناسی»

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشر معارف، کتاب «مکتب در فرایند نواندیشی؛ بازخوانی انتقادی نواندیشی دکتر محسن کدیور در حوزه شیعه شناسی» را به قلم حسن‌ علی‌پور وحید منتشر کرد.

در معرفی پشت جلد در باره این کتاب چنین آمده است:

 این نوشتار، مطالعه و تحقیقی است درباره نواندیشی دکتر محسن کدیور در حوزه شیعه شناسی. این اثر، نوگرایی محسن کدیور در سه قلمروی امامت، فقاهت و مکاتب را باز خوانی انتقادی می‌کند.

چند سطر زیر می‌توان چکیده‌ای از تئوری کدیور در عرصه امامت را به تصویر کشد:

 «قرائت شیعی از امامت در قرن اول تا پنجم، شکل و محتوایی اعتدالی داشت. شاگردان ائمه(ع) و عالمان شیعه، امامان را " علمای ابرار" و دانشمندان برتر روزگار می‌دانستند، نه بیشتر.

 امامان نیز شأن خویش را فراتر از این نمی‌دیدند و از عصمت، نصب و نص الهی و نبوی، علم غیب و فضایل تمایز آفرین خبری نبود.

 از قرن پنجم به بعد، برداشت شیعه از امامت دچار دسیسه غلات و مفوضه گردید و مسیر غلو را پیمود و فرایند افراط یک هزاره بر جهان تشیع سیطره یافت و تا روزگار ما شتاب گرفت و امروز شیعه برای پیشوایان خود، شئون فرابشری و صفات فرازمینی باور دارد.»

 نویسنده این کتاب را در سه بخش و سه پیوست سامان داده است؛ وی در بخش اول نظریات دکتر کدیور را در حوزه امام شناسی با نگاه منتقدانه بررسی و در بخش دوم ابتکارات و نظارت فقهی ایشان را واکاوی و در بخش سوم، نگاه وی به فرق و مکاتب را شرح داده است.

همچنین نگارنده بخش اول را در 12 فصل با عنوان‌های: جایگاه نصب الهی و نص نبوی در امامت، جایگاه عصمت در امامت، جایگاه علم غیبی و الهی در امامت، جایگاه ولایت باطنی و تکوینی در اندیشه امامت، جایگاه شئون فرابشری در ساحت امامت، شناخت اصحاب از امامت و صفات فرابشری، استحاله تشیع و تحول ماهوی در مفهوم امامت، نظریه علمای ابرار و نسبت آن با امامت، سلب اصالت و حجیت از منابع اعتقادی شیعه، اهل بیت در منابع اهل سنت، نگاه کلان به شیعه‌شناسی کدیور و جمع بندی بخش اول تنظیم کرده است.

 نویسنده در بخش دوم نیز به واکاوی فصل‌های: گستره در شریعت اسلامی، مصاحفه با زن نامحرم از نگاه شریعت پرداخته و وی در بخش سوم نیز به فصل‌های بهائیت، وهابیت و مدرنیسم اشاره کرده است.

حجاب از احکام ضروری اسلام و از مسلمات تأکیدشده در کتاب، سنت و فقه اسلامی است، تصریح قرآن بر پوشش زنان و تکرار چند باره آن نشان‌دهنده اهمیت بالا و تعیین‌کننده حجاب در روابط اجتماعی و مناسبات فرهنگی است؛ اما آقای کدیور را می‌توان از نویسندگانی دانست که به تازگی برداشت‌های جدید از حجاب مطرح کرده است؛ از این رو نویسنده درباره دیدگاه کدیور درباره حجاب ضروری زن در بخش دوم چنین آورده است:

 آقای کدیور در برخی از گفتارها و نوشتارهای خویش، پوشاندن گردن به بالا و زانو و بازو به پایین را برای زنان لازم نمی‌داند. کدیور ضمن تقسیم حکم حجاب به دو حکم اولی واجب و ثانوی متغیر، حکم اولی واجب را زیرگردن تا زانو و از کتف تا آرنج می‌داند که حکم ثابت و همیشگی زنان در اسلام در مقابل نامحرم است و تغییر زمانه در آن راهی ندارد و همچنین حکم ثانوی و متغیر را همان پوشش شناخته شده، یعنی پوشش بدن به جز وجه و کفین و قدمین می­‌شمارد. به فتوای ایشان این پوشش رایج را که همه به عنوان حجاب می‌شناسند؛ وابسته به عرف و شرایط زمانی و مکانی تغییر می‌کند و حکم قطعی و دائمی بر وجوب آن نداریم .

 مراجعه به متون فقهی و تفسیری و در ذیل آیات حجاب به روشنی نشان می‌دهد که هیچ فقیه مسلمان به جواز عریان بودن گردن و بالاتر و زانو و بازو و پایین‌تر فتوا نداده است و با گشت و گذاری گذرا در فقه و حدیث و تفسیر، فتوای آقای کدیور در حوزه قران، روایی، فقهی چالش برانگیر و ساختارشکن می‌نماید.

جدایی نهاد دین از حکومت یا سکولاریسم از ارمغان‌های آقای کدیور برای ملت خود است و در حالی که این اندیشه چند قرن قبل تولد یافت و اکنون مراحل بن بست خود را سپری می‌کند؛ نواندیشان آن را سوغات سیر و سیاحت خویش در فلسفه غرب  دانسته وآن را برای ملت خود به سوغات اورده اند؛ از این رو نویسنده در فصل مدرنیسم از بخش سوم درباره نظریه جدایی دین از سیاست چنین آورده است:

تفکر توحیدی و مردم سالاری دینی و نه غربی، آزادی مقید به شریعت نه لیبرالیسم، و جمهوریت مقید به اسلام و نه لیبرال دموکراسی غربی بود که نجات بخش افتاد و این ملت را از یوغ استبداد و استعمار رهانید.

 اکنون نیز تفکر برخاسته از دین است که در برابر ستمگران و سلطه جهانی تاب و توان تحمل و مقاومت دارد؛ نه تفکری که تولید خود آنهاست. لبنان و فلسطین و اسلام خواهی معاصر را همین اندیشه وحیانی بیدار کرد، نه لیبرالیسم و سکولاریسم.

حاکمیت امامت و فقاهت بود که نه تنها مجال ظهور خاورمیانه جدید را با محوریت اسرائیل نداد، که زمزمه‌های فروپاشی و سیل معکوس مهاجرت صهیونیست و شکست‌های نظامی و سیاسی را بر آنان تحمیل کرد.

جناب کدیور!! رؤیای غاصبان و متجاوزان «از نیل تا فرات» را اسلام سیاسی و نظام فقاهتی آشفته ساخت یا سکولاریسم دینی و تفکیک شده از سیاست؟

 نشر معارف، کتاب «مکتب در فرایند نواندیشی؛ بازخوانی انتقادی نواندیشی دکتر محسن کدیور در حوزه شیعه شناسی» را با شمارگان 1000 نسخه، در قطع رقعی و 296 صفحه به قیمت 10000 تومان منتشر کرده است. /998/ن ۶۰۲/ش

 

 

 

 

  

ارسال نظرات