۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۲۵
کد خبر: ۵۶۸۷۰۷
یادداشتی از حجت الاسلام حسینی؛

پژوهش‌مداری در حوزۀ مطالعات دینی

پژوهشگر دینی نباید آنچنان در حلقۀ تحقیقات فردی، محدود شود که از ارتباط پژوهش خود با پژوهش­های دیگر و با نظام پژوهشی در جامعۀ علمی غفلت ورزد.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حسین حسینی

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حسین حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی به مراحل پژوهش در حوزه مطالعات دینی پرداخته است:

1 – پرسش

پرسش این یادداشت علمی آن است که در حوزۀ مطالعات دینی، به چه بایسته­ های پژوهشی می­ توان مُلتزم بود؟ و به بیان دیگر، یک پژوهشگر دینی، با چه الزامات پژوهشی در حوزۀ مطالعات دینی، روبرو است؟

2 – پژوهش

نقطۀ شروع برای تحلیل این سوال کجاست؟

به نظر می ­آید، سرآغاز تحلیل چنین پرسشی، دقت در مفهوم پژوهش و تحقیق است و برای تأمل در معنای پژوهش، شایسته است به مرزهای پژوهش با آموزش نظاره بیاندازیم.

پس با این پرسش روبرو می­ شویم که؛ تفاوت پژوهش با آموزش چیست؟

3 – آموزش

معمولاً در امر آموزش چند مسأله وجود دارد:

-انتقال معلومات از سوی معلّم به سمت شاگردان با هدف تعلیم و تعلّم.

-متن محوری یا موضوع محوری.

-امری پیشینی با نگاه به اطلاعات و دانش گذشته.

-نوعاً غیر نوآورانه.

-هدف آموزش، پاسخ به پرسشها و مربوط به مقام یادگیری است؛ غالباً سوالات، مسبوق به مطالعۀ نظام­مند نیست، بلکه ابهاماتی­ اند که جواب آنها آماده می­ باشد.

این، در حالی است که انتظار می­رود، امر پژوهش:

اولاً، فرآیند محور باشد و نه ارتباطی یک سویه یا یک جانبه،

ثانیاً، مسأله محور است،

ثالثاً، پژوهش، امری رو به جلو و پسینی محسوب می­ شود،

رابعاً، نوآوری در آن یک ضرورت است،

و خامساً، هدف پژوهش، تحلیل مسایل علمی است تا حلّ و پاسخ به پرسش­ها و از این رو مسأله، مسبوق به مطالعۀ نظام ­مند بوده و برای همین، تحلیل آن نیازمند تحقیق است و لذا مربوط به مقام پژوهشگری خواهد بود.

4 – تعریف

بدین ترتیب در یک تعریف ساده، پژوهش تلاش روشمند محقّق برای حلّ یک مسألۀ علمی است. مفهوم پژوهش را در مقالۀ "نقد و پژوهشگری" در نشریۀ علمی تخصصی کرسی اندیشه، شمارۀ 9، چنین تعریف کرده ­ام: فرآیند تجزیه و تحلیل و جستجوی متدیک (روشمند) در یکی از حوزه­های علم پیرامون یک مسالۀ علمی برای کشف یا ابداع یا مرزافکنی دروازه ­های دانش.

5 – پژوهشگر

بر مبنای این تعریف و با توجه به مولفه­های 6 گانۀ آن می­توان ویژگیهای پژوهشگر دینی را چنین برشمرد:

الف- مسأله ­مندی پژوهشگر؛ به معنای اصل قراردادن "مسألۀ علمی" به جای موضوع یا دغدغه محوری.

ب – نگاه متدیک به مسایل؛ به معنای نگاه روشمند و نظام­مند علمی به جای نگاه عمومی و تحلیل عامیانۀ مسایل.

ج – به دنبال "حلّ" و "تحلیل" مسایل بودن؛ به معنای فهم تفاوت حل مسایل و پاسخگویی به پرسش­ها؛ با توانایی تجزیه و تحلیل مسایل علمی بوسیلۀ تبیین مسیر و چارچوب های پاسخ به مسایل علمی.

د – نگاه کاربردی به مسایل علمی؛ به معنای پیوند فعالیت­های علمی با هدف­های ویژه برای حل معضلات و چالش­های اجتماعی، در برابر دیدگاههای غیر کاربردیِ علم برای علم محض.

ه – نوگرایی و نوآوری در مسایل علمی؛ در برابر تکرار مطالب پیشینیان.

و – آشنایی با تفاوت­ها و مرزهای حوزه­ های تخصصی علوم؛ به معنای امکان استفاده از رویکردها و روش­های تخصصی در مسائل علمی.

6 – فرآیند

بدین تریتب می­توان از تعریف سادۀ پیش، به سمت تعریفی فرآیند محور پیش رفت و پژوهش را، تلاش فرآیندی به جهت تحلیل متدیک مسایل علمی قلمداد کرد.

7 – مولفه­ ها

این تعریف، ما را به سمت مولفه ­های سه­ گانۀ پژوهش دلالت می ­کند که عبارتند از:

یک –  مسأله محوری

دو – روش مداری

سه – نوآوری.

8 – انواع

اما ضروری است بین دو نوع پژوهش تفاوت گذاریم؛ پژوهش موضوع محور و پژوهش مسأله محور.

الف – پژوهش موضوع محور؛ به جمع اطلاعات متکثّر بر محور یک موضوع مبادرت ورزیده و صرفاً دغدغۀ جمع­آوری اطلاعات را دارد که البته مانع ژرف­نگری نیز هست؛ چرا که نه مسأله محور بوده و نه روشمند، به سمت اطلاعات پیش ­می­رود.

ب – پژوهش مساله محور؛ بر محور یک مسالۀ علمی مشخص و متعیّن و با شیوه­ای نظام­مند، تنظیم و ساماندهی می­شود و پژوهشگر در درگیری با یک مسالۀ علمی، صرفاً به فهم آن مبادرت نمی­ ورزد بلکه عملاً آن را تغییر داده تا به تحلیل جدید و راه­ حل نوینی دست یابد.

پژوهش­های موضوع محور بر مبنای پرسش­ها (questions) و مشکلات (difficulties) شکل می­ گیرند در حالی که پژوهش­های مساله محور، بر مدار مسأله (problem) سامان می­ یابند و تلاش پژوهشگر آن است که معضلات اجتماعی را تبدیل به یک مسالۀ علمی کرده تا بتواند به درستی پیرامون آن به تحقیق بپردازد.

9 – تفاوت­ها

آنچه از تفاوت­های مشکل با مساله در کتاب­های روش تحقیق مانند اصول و فنون پژوهش در گسترۀ دین­پژوهی (قراملکی) اشاره شده، می­توان به: سطحی، کلّی، مبهم، ذهنی، غیرروشمند، غیر قابل حلّ، و عمومی بودن مشکل اشاره کرد و از طرف دیگر،­ یک مسالۀ علمی: ژرف، معیّن، روشن، عینی، روشمند، قابل حلّ، و تخصصی است.

10 – بایسته ­ها

با توجه به این مقدمات، هر پژوهشگر دینی در مسیر تلاش­های علمی خود بایستی به الزاماتی پای­بند بوده و شرایطی را فراهم سازد که از آن جمله عبارتند از:

الف – آشنایی تخصصی با مجموعه­ای از روشها و فنون پژوهشی مانند: روش تحقیق، روش نقد، روش تدریس، روش مقاله نویسی، روش مطالعه، روش تفکر انتقادی، روش شناسی مطالعات دینی، انسان شناسی انتقادی، روش تفکر منطقی، الگوی خلاقیت، و روش­های P4C و PWC.

ب – مطالعۀ مستمر در دو مسیر؛ مطالعات علمی روشمند با هدف پژوهش علمی و نیز مطالعات آزاد با هدف برخورداری از لذّت مطالعه.

ج – تمرین عملی کار پژوهشی با مقاله نویسی علمی یا تحریر یادداشت علمی و یا تدوین و تنظیم کتاب علمی.

د – تعیین یا برگزیدن یک مسالۀ علمی مشخص دارای اولویت برای خود و جهت­ دهی تمامی تلاشهای علمی پیرامون آن، بانگاهی مسأله محور؛ و همچنین سعی مستمر برای تبدیل معضلات اجتماعی به مسایل علمی پژوهشی در حوزۀ تخصصی خود.

ه – ضَرب تحصیلات و آموزش­های علمی خود با نیازها و چالش­های روز جامعه، بوسیلۀ امر پژوهش؛ چرا که پُل ارتباطی اندیشمند با جامعۀ خودش، تنها از طریق پژوهش ممکن می ­شود و بدین سبب، پژوهش مسأله محور قادر است اندیشمند دینی را به نیازهای جامعه ­اش وصل کرده و وی را تبدیل به یک پژوهشگر دینی پویا سازد و این­ گونه می­ توان مقام ذهنیّت تجریدی را به مقام عینیّت تجربی نزدیک کرد.

و – تمرکز بر حوزۀ تخصصی با آمادگی تحصیلی و البته با نیم نگاهی به الزامات پژوهشی مطالعات میان رشته ­ای در دنیای علمی امروز.

ز – تمرین کارهای پژوهشی جمعی با مشارکت سایر پژوهشگران عرصۀ مطالعات دینی در جَنب تحقیقات فردی.

ح – حرکت در مسیر نظریه­ پردازی علمی در حوزۀ مطالعات دینی با ارائۀ نظریه­ های جدید (به معنای تدوین چارچوب ­های شکلی و محتوایی نظام­ مند علمی نوین جهت حل و تحلیل یک مسألۀ علمی) و به ویژه توجه به اهمیت نظریه­پردازی جمعی که در مقاله­ای با همین عنوان در همایش نظریه پژوهی از آن سخن گفته ­ام.

ط – نظر به نظام مفهومی علوم انسانی و تحلیل نسبت علوم انسانی با نیازها و معضلات اجتماعی (که در کتاب نهضت تولید علم و کرسی ­های نظریه­ پردازی به آن پرداختم) و نیز فهم مسألۀ تحول علوم انسانی در جامعۀ علمی و بایسته ­های پژوهشی در حوزۀ علم دینی.

ی – اهمیت نگاه انتقادی داشتن به مسایل حوزۀ علوم انسانی؛ به خصوص در زمینۀ تخصصی خود با روشها و شیوه­های علمی. در این مسیر، پژوهشگر دینی لازم است در حوزۀ کاری خود به نقد متون، نقد مقالات علمی، نقد کتب، نقد نظریه­های علمی، نقد مکاتب و دیدگاهها، و در نهایت به نقد پارادایم­های علمی مبادرت ورزد.

ک – تاکید بر فراهم ­آوری اخلاق پژوهش و التزام به آداب علمی و اخلاقی در کار پژوهش برای یک پژوهشگر دینی، ضرورتی دوچندان دارد.

ل – واپسین نکته آن که پژوهشگر دینی نباید آنچنان در حلقۀ تحقیقات فردی، محدود شود که از ارتباط پژوهش خود با پژوهش­های دیگر و با نظام پژوهشی در جامعۀ علمی غفلت ورزد. حرکت در مسیر نقشۀ جامع پژوهشی کشور برای هر پژوهشگری یک بایسته است چرا که نه تنها سبب جلوگیری از کارهای تکراری و هدر رفتن توانمندی­هاست که می­ تواند عاملی برای ضَرب پژوهش یک پژوهشگر با پژوهش­ های دیگر باشد و به این ترتیب، ارتباط پژوهش­ها با یکدیگر، به مسیر تکامل و روند رشد پژوهش­ها و جلوگیری از نقاط ضعف آنها، یاری رساند. این نظام پژوهشی می­ تواند به کارآمدسازی پژوهشگران و جهت دهی پژوهش­ها در جهت رفع نیازها و اولویت­های جامعه کمک کند.

اما افسوس که در شرایط کنونی جامعۀ علمی، از چنین نقشۀ جامع و نظام­مندی برخوردار نیستیم تا هر پژوهشگری بتواند در نسبت سنجی کار علمی خود با نقشه اصلی، به رفع چالش­های اولویت­ دار اقدام کرده و کار خود را در نسبت با سایر پژوهش­ها و دیگر پژوهشگران تعریف کند تا مانند حلقه­ های یک پازل، به تکمیل نقشۀ جامع پرداخته و در نهایت، پژوهش­های فردی و جمعی متکّثر جامعۀ علمی، به معنای واقعی، در یکدیگر ضَرب شوند و محصول نهایی، به یک تلاش جمعی سامان یافته ختم شود./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: مهر

ارسال نظرات