۰۴ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۵۹
کد خبر: ۵۶۹۳۹۶
یادداشت؛

صدای مردم مشهد!

امروز در مشهد یک تریبون مهم نماز جمعه آن شهر است. امام جمعه محترم مشهد که با تازگی نمایندگی ولی فقیه در استان خراسان رضوی را نیز به عهده گرفته است، نماینده اکثریت مردم مشهد و استان خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری است.
راهپیمایی مشهد

به گزارش خبرگزاری رسا، صدای مردم مشهد كجاست؟ آیا نمی توان آن را از درون صندوق های رای شنید؟

آقای محمدصادق جوادی‌حصار ار فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با روزنامه آرمان (2/4/97، ص6) گفته است: «این واقعیت را باید پذیرفت که مشهد آنگونه که نشان داده می‌شود نیست. امروزه تصور می‌شود صدای مشهد همان صدایی است که از سوی کانون‌های قدرت و تریبون در این شهر شنیده می‌شود، در صورتی که اینچنین نیست و این صدا نمی‌تواند صدای نماینده مردم مشهد و مردم خراسان باشد بلکه صدای اقلیتی است که از فضای عمومی این شهر مذهبی و زیارتی در جهت اهداف سیاسی خود استفاده می‌کند. مواضعی که گاه از برخی تریبون‌های مشهد اعلام می‌شود مواضع مردم مشهد نیست زیرا هر صدایی نمی‌تواند دارای پیشینه و جایگاه اجتماعی باشد.»

جالب اینجاست که غالب مصاحبه در باب عملکرد دولت و  ترمیم  کابینه است اما روزنامه آرمان ترجیح داده است تیتر این گفتگو را از این بخش کوتاه و معترضه انتخاب کند! به نظر می رسد جناب جوادی با واقعیت‌های شهر مشهد آشنا نیست یا در صدد کتمان آنهاست! البته جدای از این دو مسئله و فارغ از مواضع آقای جوادی، اصلاح طلبان همواره این  گونه موضع می گیرند که هر گاه مردم و جریانی علیه آنها باشد اقلیت و سخنانش بی کیفیت است حتی اگر انتخاباتی هم برگزار شود و موجب شکست آنها شود، آن انتخابات مشکل دارد!

امروز در مشهد یک تریبون مهم نماز جمعه آن شهر است. امام جمعه محترم مشهد که با تازگی نمایندگی ولی فقیه در استان خراسان رضوی را نیز به عهده گرفته است، نماینده اکثریت مردم مشهد و استان خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری است! این بدان معناست علیرغم تمام شایعات و اهانت هایی که جریان اصلاح طلب و حامی دولت علیه آیت الله علم الهدی ساخته و پرداخته کردند مردم مشهد که از نزدیک با ایشان حشر و نشر دارند و جدای از مواضع ایشان که ممکن بعضا به آن منتقد باشند، مشی مردمی و ساده ایشان را به خوبی لمس می کنند. از این رو برای مجلس خبرگان، در حالی که در انتخابات اخیر، لیست اصلاح طلبان و حامیان مردم نیز در مشهد توزیع می شد، ایشان را اصلح دانستند!

علاوه بر آن هر هفته جمع کثیری از مردم مشهد در حرم رضوی برای نماز جمعه به ایشان اقتدا می کنند!

با این حال جناب جوادی معتقد است صدای امام جمعه مشهد، صدای مردم مشهد نیست! دلیل این امر هم مشخص است، هنگامی فردی سخنانی مخالف نظر اصلاح طلبان بیان کند حتی اگر پشتوانه رای مردم را نیز داشته باشد صدای مردم نیست و در این حالت این آقایان دموکراسی و صندوق رای و انتخابات و ... را وقعی نمی نهند!

اما در عین حال اگر جمعی محدود و حتی تنها یک استاد دانشگاه یا یک هنرپیشه یا ورزشکار موافق مواضع اینان سخنی بگوید آن را در بوق و کرنا کرده و سخن ملت شریف می دانند!

تریبون مهم دیگر شهر مشهد در دستان حجت الاسلام رئیسی تولیت محترم آستان قدس رضوی است. در آخرین انتخابات ریاست جمهوری آقای رئیسی در خراسان رضوی (و تقریبا به همین نسبت در شهر مشهد) 55 درصد و آقای دکتر روحانی 41 درصد آرا را به خود اختصاص دادند!

این یعنی تولیت آستان قدس در شهر مشهد و استان خراسان رضوی از محبوبیت نسبی مورد نظر اهل دموکراسی برخوردار است. در واقع سخن ایشان را می توان بنابر قواعد دموکراسی سخن مردم مشهد دانست.. البته روشن است به همان دلیل پیش گفته چون آقای رئیسی مواضعش با اصلاح طلبان متفاوت است، رای مردم اینجا برای اینان ارزشی ندارد!

تریبون دیگر مشهد نیز نمایندگان محترم این شهر در مجلس هستند که اتفاقا همگی اصولگرا و مخالف جریان اصلاح طلبی هستد! اینکه نماینده آن شهر صدای مردم مشهد نیست را آقای جوادی به عنوان یک فعال سیاسی باید توضیح دهند یا معنای آن قابل فهم باشد!! در جریان انتخابات مجلس نیز لیست امید در مشهد وجود داشت اما مردم مشهد ترجیح دادند به نمایندگان اصولگرا اقبال نشان دهند!

در منطق این افراد اگر جلسه چند صد نفره دانشجویی یا کنسرت چند صد نفری یک خواننده لغو شود یا چند ده نفر در یک پاساژ اقدام به رقص و آواز کنند و کسی با اینها برخورد کند، مقابله با مردم مشهد رخ داده است! اما اگر نمایندگان رسمی و قانونی این شهر که توسط مردم انتخاب شده اند و رای مردم را با خود دارند، سخنی بگویند که به مذاق ایشان خوش نمی آیند، نماینده و صدای مردم نیستند و فاقد پایگاه اجتماعی به حساب می آیند «البته این مسئله تنها به مشهد ختم نمی‌شود و در همه جای کشور به نوعی» هر کس منتقد دولت و اصلاحات باشد حتی اگر رای مردم را داشته باشد از سوی جناب جوادی و دوستانش این گونه معرفی می شود: «یک طیف خاص صاحب تریبون و قدرت سعی دارند در ساختار قدرت و تصمیم‌سازی‌های کلان کشور در جهت اهداف سیاسی خود دخالت کنند و خود را به عنوان نماینده همه مردم معرفی می‌کنند در حالی که فاقد پایگاه اجتماعی هستند»در ادامه آقای جوادی با لحنی تهدید آمیز می گوید: »باز این موضوع نیز به دولت بر می‌گردد که باید تکلیف خود را با این جریان در همه امور مشخص کند.

دولت یا نمی‌خواهد با این جریان روبه‌رو شود یا اینکه قادر نیست در مقابل آن ایستادگی کند و در هر دو صورت باید مواضع خود را روشن و صریح به مردم اعلام کند».باز هم آقای جوادی دچار غفلت شده یا خود را به تغافل زده است، روزی نیست که دولت و حامیانش در سلیت ها و تریبون ها و روزنامه هایشان استهزا و شایعه و تهمتی علیه آیت الله علم الهدی و آقای رئیسی و سایر منتقدین خود به طور شفاف و صریح بیان نکند! مروری به سخنان رئیس جمهور محترم و روزنامه های حامیان ایشان در برابر منتقدان به خوبی میزان سعه صدر و عدم تقابل با منتقدان را نشان می دهد!

ضمن آنکه بر فرض آنکه این افراد و جریانات در اقلیت باشند خوب است آقای جوادی به عنوان یک فعال سیاسی به جای پیشنهاد ایستادگی و برخورد با منتقدان، به طور علمی و منطقی به انتقادات آنها پاسخ دهد و صرف اینکه فلان فرد یا جریان پایگاه اجتماعی ندارد دلیل نمی شود تا سخنی نگوید و پشت تریبون نرود!

به خصوص آنکه دولت محترم و بیش از آن اصلاح طلبان داعیه دفاع از منتقد و آزادی بیان دارند!

__________________

حجت الاسلام مهدی عامری

/۹۶۹/د102/ب1

منبع: رسالت

ارسال نظرات