۰۳ دی ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۲
کد خبر: ۵۹۰۸۰۵
خاطرات انقلاب اسلامی؛

نامه قاتل شهید مفتح به خانواده‌اش

نامه قاتل شهید مفتح به خانواده‌اش
شما را سوگند می‌دهم اگر پس از این بررسی‌ها متوجه شدید که خط فرقان انحرافی بود و دیگر هیچ جای شکی باقی نماند، آن را اعلام کنید.
به گزارش خبرگزاری رسا، قاتل شهید مفتح نامه‌ای به خانواده شهید مفتح نوشته بود که در ادامه می‌خوانید.
 
چکیده: شما را سوگند می‌دهم اگر پس از این بررسی‌ها متوجه شدید که خط فرقان انحرافی بود (اصل تقوی را دقیقا باید در نظر داشته باشید، هوای نفس را کنار بگذارید و خدا و مردم را در نظر بگیرید)‌ و دیگر هیچ جای شکی باقی نماند، آن را اعلام کنید و به خانواده‌هایی که الان به خاطر ما مخالف رژیم شده‌اند حقایق را بگویید و شجاعت و صداقت داشته باشید، شما از طرف من وکیل هستید، باز هم می‌گویم اگر تشخیص دادید انحرافی بوده آن را به خانواده و افراد دیگر بگویید من فقط نظرهایم همان است که به خانواده گفتم، ولی اگر شما تحقیقات نکنید و این مسئولیت سنگین را انجام ندهید از طرف ما و خدای ما و مردم در روز قیامت بازخواست می‌شوید.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
اعوذ بالله من‌الشیطان‌الرجیم
 
«این نامه را فقط برادرانم حسن و محمدرضا و خواهرانم زهره و خانم آقای حاتمی (شیرین) بخوانند.»
 
سلام بر شما، امیدوارم که در دنیا و همه فریبندگی‌هایش غرق نشده باشید. علت اینکه در ابتدای نامه نوشته‌ام فقط شما آنرا بخوانید، این بود که می‌خواستم مسائل و نکاتی را تذکر دهم که در شرایط فعلی بنظرم شما‌ها فقط یکسری اشتباهات، نظر‌ها و همچنین اعلام مواضع سعی کردم موقعیت فعلی خودم را به آن‌ها بشناسانم، و بار‌ها تأکید کردم که کسی حق ندارد، حرف‌هایی را که من میزنم و مواضعی را که اعلام می‌کنم او هم قبول کند، اما می‌دانم در شرایط فعلی این تأکید من را نادیده میگیرند، چون نفرت و کینه آن‌ها بر رژیم آنقدر زیاد است که نمی‌توانند آزادانه خود بدنبال تحقیق بروند و بدین جهت، فرصتی که بدست آوردم ضروری دانستم این نامه را برای شما بنویسم.
(تنظیمی)نامه قاتل شهید مفتح به خانواده‌اش و افشاگری او درباره گروهک فرقان
آری برادران و خواهران من، من در شرایط زندان از یکطرف مجبور بودم که مواضع خود را اعلام کنم و از طرف دیگری دیدم که این خانواده را در جهت‌گیری خودش خیلی خیلی تحریک می‌کند، اکنون این توصیه را به شما می‌نمایم و از شما واقعا می‌خواهم که با احساس مسئولیت یک مومن نسبت به مومن دیگر آن‌ها را انجام دهید.
 
همان طوریکه حسن خان در نامه شماره ۲ (دو) نوشته بودم شما باید یک بازنگری کل در سطح اجتماع بعمل آورید، منظور من از بیان این جمله آن بوده که در شرایط فعلی پرده‌های بدبینی و نفرت از رژیم برای شما‌ها آنچنان ضخیم و کلفت شد (همانطور که قبلا که ما در بیرون بودیم دقیقا همانطور بود) که تمام مسائل را از پشت این عینک تجزیه و تحلیل میکنید و از واقعه گنبد گرفته تا جریان مرحوم سیدمهدی آیتی، و اگر همینطور پیش بروید یک فاجعه بزرگی پدید می‌آید علتش هم آنست که مثلا الان شما در شرایط فعلی ما در زندان نیستید ... و یک تصورات عجیبی از شرایط فعلی زندان دارید، البته این را برای تعریف از رژیم نمی‌نویسم به این علت می‌نویسم که شما، چون از پشت عینک بدبینی و نفرت قضایا را می‌نگرید، برای خودتان از زندان حتما یک داستان‌هایی ساخته‌اید مثلا راجع به آیتی شما، چون از جریان داخل اینجا بی‌خبر هستید حتما عنوان می کنید که سید مهدی را کشته‌اند، چون قدرت تحقیق هم ندارید بر روی همین گمان می‌مانید. از کجا می‌دانید شاید واقعا خودکشی کرده باشد (البته من هم نمی‌دانم) نتیجه‌ای که می خواستم از زدن حرف‌های فوق بگیرم این است که در تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی در وهله اول لازم است این عینک بدبینی و نفرت را بردارید. حتما حتما این کار را بکنید سپس یکبار دیگر صادقانه از روی کینه مراجع به عملکرد‌های رژیم، از جهادسازندگی گرفته تا کارخانه‌ها تا خانه‌سازی و تقسیم زمین تا کشاورزان و تقسیم اراضی تا ارتش و میزان چگونگی تصفیه آن ... تحقیق کاملا دقیق و مستند بکنید؛ و یک تجدیدنظر کلی و ببینید آیا این بدبینی‌تان از رژیم کاملا صحیح بوده است یا نه. نظری که اکنون نسبت به [امام]خمینی و رفتار او دارید خوب معلوم است دیگر، اما حتما حتما بروید دقیقا سابقه زندگی قبلا او را بررسی کنید (چیزیکه ۹۵% برادران ما در زندگی نمی‌دانستند؟!) افکار او را بشناسید، کتاب‌هایی را که تألیف کرده و زمانی که آن‌ها را نوشته حتما حتما بخوانید. از جمله حکومت اسلامی، نظرات او را راجع به روحانیت دقیقا با تحقیق قابل اعتماد جویا شوید برای اینکه قادر به چنین تحقیق‌هایی باشید باید حتما خودتان سفر کنید، از نزدیک ببینید، در کارخانه‌های مختلف سر بزنید. از مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی باید کمک بگیرید (البته وقتی این‌ها را طرح می‌کنیم بخاطر شماهاست، چون چگونه می‌توان کسی یا چیزی را شناخت و درباره‌اش قضاوت کرد در صورتی که هیچ برخوردی و ما برخورد خیلی کمی با آن داشته باشیم.
 
یکی از [راههای]شناختن رژیم این است که ببینیم کسانی که کاملا معتقد به خمینی و حرکت او هستند مسائل را چگونه تجزیه و تحلیل می‌کنند، نباید دائما از آن‌ها کناره گرفت که این اشتباهی بود که ما مرتکب شدیم یعنی از توجیه و نشریه‌های کسانی که مؤمن به این حرکت هستند را تازه از زندان آگاه شدیم، آن هم در جلسات بحث‌های طولانی که تا صبح داشتیم، منتها متأسفانه دیگر ما فرصت برای تحقیق و میزان درستی این حرف‌ها نداشتیم، اما شما دارید و باید حتما حتما این کار را بکنید، این‌ها را هم برای تأیید رژیم نمی‌نویسم بلکه برای خودتان می‌نویسم)
 
اولا برادران و خواهران عزیزم به نظر من یکی از اشتباهات اساسی فرقان این بود که خط [امام]خمینی را بدون هیچ تغییری و تفاوتی همان خط روحانیونی، چون [آیت الله]گلپایگانی – [آیت الله]بروجردی می‌دانست در صورتی که در علل آن یا نحوه عملکرد [امام]خمینی در گذشته و یا خواندن کتاب حکومت اسلامی تفاوت نقطه‌نظر‌های آن‌ها مادامی کهه این خط با خط روحانیت قبلی تفاوت دارد را می‌توان فهمید و مهم اصالت و پایگاه طبقاتی و جهت‌گیری آن است که آیا مردمی است یا نه؟ اکنون بلافاصله در پیش خودتان می‌گویید معلوم است دیگر این خط همان خط دیکتاتور‌ها و عناصر ضد مردمی است. نه نباید به این زودی قضاوت بکنید، شما را بخدا سوگند می‌دهم که بنشینید دقیقا و عینا (اصطلاح ویژه برادرانم که در زندان ورد زبانش شده!) بررسی کنید و همینطوری نگوئید دیکتاتور، برادران بزرگترین ضعف برادران ما در اینجا در زندان این بود که در بحث‌ها متوجه شدند به مسائلی از یک عینک خاص و همچنین از یکسو نگریستند. برادران اگر شما می‌گویید رژیم آدمکش و جنایتکار است بروید ببینید خوب دقیقا کسانی که موافق رژیم هستند (البته کسانی که حرفهاشان قابل سند باشد نه هر فردی) آن‌ها چه می‌گویند برادران مثلا بگوییم؛ و بهشتی و هاشمی و ... هستند افکارشان آخوندیسمی است، می‌خواهم بپرسم که دقیقا و عینا چند تا از کتاب‌های آن‌ها را خوانده‌اید و نیت اصلی آن‌ها چیست و دقیقا وضع زندگیشان چگونه است؟ باید بروید حسابی تحقیق کنید و بدانید در اسلام شرایط قضاوت نسبت به کسی را رژیمی به این سادگی ما خیال کردیم نیست.
 
مثلا راجع به کردستان و وضع عملکرد رژیم و پاسداران ارتش، هیئت ویژه بطور مستند نه روزنامه‌ای! چقدر چیز میدانید، مستند و غیرقابل انکار که برای هیچکس جای توجیه باقی نگذارد می‌توانید ثابت کنید با دلایل و مدارک که رژیم در کردستان کشتار ناروا کرده و از دیدگاه اسلامی جنایت نمود؟ (ما که در اینجا نتوانستیم ثابت کنیم) برادران و خواهران عزیزم همه امیدم به شماست تا شما با عملکرد صادقانه و کاملا حساب شده و آگاهانه (نه احساساتی) اشتباهات و خطا‌های ما را جبران میکنید. اولین پیشنهادم این است که با کمک سایر کسانی که افکار ما را دارند اول بنشینید فرقان‌ها را دقیقا بخوانید، سپس تمام اتهامات و ایراد‌هایی که به رژیم زده شده را در نظر آورید و یادداشت کنید. سپس اکیپ تحقیق تشکیل دهید و در این کار باید از تخلیه احساسات بر عقل و گوش و چشم سخت بپرهیزید. راجع به افرادی که ترور شده‌اند، سوابق و افکار وضع زندگی آن‌ها و نقش‌شان در رژیم فعلی و دقیقا تحقیق کنید (کاری که ما باید می‌کردیم، اما بی‌تقوایی مانع از انجام آن شد) و در مجموع ببینید آیا اتهاماتی که در اعلامیه‌ها بعنوان دلایل ترور عنوان می‌شد چقدر بر مبنای قضاوت اسلامی بود (البته اتهامات اکثرا بدون مدارک دقیق و تحقیق‌های کافی زده شده بود و این را همینطوری نمی‌گویم در اینجا توی بررسی کار‌ها مشخص شد. به عنوان نمونه بروید کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را بخوانید و ببینید)
 
آیا واقعا و منصفانه این دلیل وابستگی به رژیم پیشین است، عباس عسگری این کتاب را در زندان خواند و چیزیکه دلایل سرسپردگی مطهری را به رژیم شاه ثابت کند در آن اصلا نیافت، آیا واقعا حاج مهدی عراقی در زندان قصر کسی را شکنجه کرده بود، یا ترور هانس یوآخیم لایت که این ترور بدون تحقیقات دقیق و اسلامی صورت گرفت و ما ذکر می‌کردیم ایشان یک مستشار نظامی و همچنین آمریکایی است، آن وقت بدون تحقیق کافی او را جاسوس خواندیم در صورتی که! میدانم این حقایق دردناک است، ولی برادران و خواهران تعهد ما در قبال خدا و شعار مردم ایجاب می‌کند که حتما حتما آن را بیان کنیم و تعهد شما هم ایجاب می‌کند که جدی مسئله را دنبال کنید مثلا برادران ما دلایل اختلاف مطهری و دکتر شریعتی را از روی بدجنسی و جسارت و مرتجع بودن مطهری و آخوند‌های نظیر او می‌دانیم و این قضاوت هم بر مبنای یک مشت چیز‌هایی است که این طرف و آن طرف شنیده‌ایم و در ذهنمان رفته است نرفتیم واقعا تحقیق کنیم و اصل جریان ببینیم چیست؟ یا اینکه [امام]خمینی می‌گوید نگوئید. بد است! را به حساب مرتجع بودن او می‌گذاریم هیچ وقت رفتیم واقعا تحقیق کنیم و صادقانه ببینیم که خوب دلایل [امام]خمینی برای زدن این حرف چیست؟ و برادران چقدر دلیل و مدرک مستند و قابل قضاوت برای وابستگی ایران به فرانسه داریم (من که در آنجا چیزی نتوانستم ارائه کنم به دادگاه)‌شرط صداقت ایجاب می‌کند که خودمان را جای رژیم بگذاریم و ببینیم که آیا اگر ما بودیم چیکار می‌کردیم و اگر فردی، چون امام علی بود چه می‌کرد، این خیلی مشکل است مثلا چه راه حلی برای انحلال ارتش داشتیم! یا طرح جامعی برای این کار‌ها داریم؟ آیا بر اساس مدارک و آیات و سنت می‌توانید ثابت کنید و الان رژیم مانند رژیم یزید است و ما باید قیام مسلحانه کنیم (من که نتوانستم، البته گفتم منظور من از میان این مسائل این است که کاملا توی فکر بروید و بخود آئید و تحقیق‌های همه جانبه به عمل آورید) برادران مثلا ما می‌گوییم آرمان مستضعفین وابسته به رژیم است (نمی‌گویم که وابسته نیست، می‌گویم که براستی برای این قضاوت چقدر تحقیق کردیم و چقدر مدارک مستند داریم تا لااقل اینکه به خود ما، به عنوان یک فرد بی‌طرف ثابت کند که این وضعش خراب است، چون با جهت‌گیری ما مخالفت کرد می‌گوییم وابسته است و این شرط تقوی نیست که این چنین قضاوت کنیم. راستی ما که با این رژیم مخالف هستیم چقدر راجع به قانون اساسی، تصویب شده از لحاظ ایدئولوژی بررسی کرده‌ایم و به کدامین دلایل می‌گوییم که این قانون اساسی بدعت است؟ (اکثر بچه‌های ما در زندان این کار را نکرده‌اند).
 
حالا در زمینه، ایدئولوژی به راستی از نقطه‌نظر‌های دیگران و مواردی که بر طرز تفکر ما اشکال می‌گیرند دقیقا چقدر اطلاع داشتیم و آیا می‌توانیم در بحث مستدل و منطق با اتکا به قرآن و سنت حرف‌ها و اشکال و ایراد‌های آن‌ها را جواب دهیم، (بدبختانه ما حتی روی طرز تفکر خودمان هم تسلط نداشتیم، حتی من چند بار از عباس که از نظر فکری نسبتا از دیگران قویتر بود پرسیدم که آیا تو روی اصول ایدئولوژیکی اسلامی اجتهاد داری، گفت نه و این عباس کسی بود که بیش از سه سال است مستقیما با خود اکبر گودرزی کار کرده است، وای بحال دیگران!) مثلا راجع به دیدن خدا، که یکی از بهترین مباحث توحید است شما چقدر تحقیق کرده‌اید آیا می‌توانید در بحث اشکال دیگران را در این مورد برطرف کنید؟ آیا فکر می‌کنید ایدئولوژی ما خالی از اشکال است (من نمی‌گویم هست یا نه) و صد در صد منطبق با اسلام است این فکر. چقدر تحقیق کرده‌اید و چقدر از نقطه‌نظر‌های دیگران در ... متعصبانه) اطلاع دارید و چقدر می‌توانید آن را ثابت کنید.
 
خلاصه ضمن اینکه شما حق ندارید در همین حالت کنونی راه را ادامه دهید (شنیده‌ام کسانی که در جا‌های مختلف دور هم جمع شده‌اند و بنام رهروان فرقان ... خواسته‌اند که این راه را ادامه دهند، حتما از وضع برادران و افتضاحاتی که در زندان ببار آمده خبر ندارند) شما باید بروید صادقانه روی تمامی اعمال و رفتار گذشته مرور کنید و جزء به جزء آنرا زیر ذره‌بین قرار دهید، تحقیقات دقیق را شروع کنید، خود را قرنطینه فکری نکنید، حتما بروید و دقیقا از نقطه اول رژیم و دوم گروه‌های دیگر تحقیقات کنید تا اطلاعات جامع بدست آورید سپس ضعفها، اشتباهات و خطا‌ها را ریشه‌یابی کنید. شما را سوگند می‌دهم اگر پس از این بررسی‌ها متوجه شدید که خط فرقان انحرافی بود (اصل تقوی را دقیقا باید در نظر داشته باشید، هوای نفس را کنار بگذارید و خدا و مردم را در نظر بگیرید)‌و دیگر هیچ جای شکی باقی نماند، آن را اعلام کنید و به خانواده‌هایی که الان بخاطر ما مخالفت رژیم شده‌اند حقایق را بگویید و شجاعت و صداقت داشته باشید، شما از طرف من وکیل هستید، باز هم می‌گویم اگر تشخیص دادید انحرافی بوده آنرا بخانواده و افراد دیگر بگویید من فقط نظرهایم همان است که به خانواده گفتم، ولی اگر شما تحقیقات نکنید و این مسئولیت سنگین را انجام ندهید از طرف ما و خدای ما و مردم در روز قیامت بازخواست می‌شوید. این نامه گواهی است در خدمت شما که اگر بعدا انحرافی تشخیص دادید به عنوان تأییدیه من از کار شما، در دستتان باشد تا کسانی که قبول نمی‌کنند ارائه دهید. خداحافظ و یارتان باشد. سیدکمال یاسینی، زندان اوین ۱۰/۱۲/۵۸، ربنا اغفرلنا و رحمنا و انت خیرالراحمین./999/د101/س
گذرستان؛ نشریه الکتذونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۲
برای تحقیق خوب است
1
0