۰۸ دی ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۱
کد خبر: ۵۹۰۹۰۸

درباره "شهید مفتح" بیشتر بدانیم

درباره
هدف شهید مفتح از اجرای برنامه درازمدت این بود که یک مرکز و مجتمع آموزشی شیعی در لبنان ایجاد کند.
به گزارش خبرگزاری رسا، تروریست‌های گروهک فرقان ساعت ۹ صبح روز سه شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حیاط دانشگاه تهران با شلیک چند گلوله روحانی را به شهادت رساندند؛ که دل در گروه حوزه داشت و به دانشگاه می‌اندیشید تا این دو نهاد به پیوند خجسته برسند.
 
شهید آیت الله دکتر مفتح با قبول امامت مسجد جاوید در سال ۱۳۵۲ هسته‌ای دیگر را در جهت تجمع نیرو‌های مسلمان مبارزه و سنگری برای ارائه اسلام راستین و جبهه‌ای برای مبارزه با رژیم پهلوی ایجاد کرد. وی ابتدا اقدام به تشکیل کتابخانه‌ای در مسجد کرد و سپس با تشکیل کلاس‌های مختلف از جمله اصول عقاید، فلسفه، اقتصاد، تفسیر قرآن، نهج البلاغه، عربی، تاریخ ادیان، جامعه شناسی و... برای دانشجویان و نیز کلاس‌های دیگری در سطح دانش آموزان اقدامی مؤثر در جهت بالابردن سطح آگاهی‌های مذهبی به صورتی منظم و سیستماتیک و همچنین ایجاد زمینه برای آشنایی و تشکل در جهت پیشبرد انقلاب اسلامی کرد تا این که در سوم آذر ماه ۱۳۵۳ با دستگیری شهید آیت الله مفتح و آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای مسجد جاوید تعطیل شد.
 
شهید مفتح؛ مظهر وحدت حوزه و دانشگاه
 
شهید آیت الله دکتر محمد مفتح از جمله روحانیون روشنفکر و روشنگری بود که نقش مهمی در نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی ایفا کرد. ایشان، همچنین قدم‌های موثری در راه ایجاد وحدت بین حوزه‌های علمیه و دانشگاه و دوقشر روحانی و دانشگاهی برداشت. ایشان که از اعضای اولیه شورای انقلاب هم بود در روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حیاط خلوت دانشکده الهیات دانشگاه تهران با شلیک چند گلوله از سوی تروریست‌ها به شهادت می‌رسد و این روز به پاس تلاش‌های آن بزرگوار روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است.
 
کودکی و تحصیلات مقدماتی
 
شهید آیت الله دکتر محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ ه. ش در خانواده‌ای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمود مفتح از وعاظ بزرگ همدان بود. استعداد فراوان و عشق زیاد شهید به تحصیل باعث شد که بزودی مراحل مختلف تحصیل را بگذراند، به نحوی که دیگر حوزه همدان برای او قابل استفاده نبود و لذا در سال ۱۳۲۲ در حالی که تنها ۱۵ سال داشت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد.
 
پس از ورود به قم در حجره‌ای در مدرسه دارالشفاء اقامت کرده و شبانه روز به تحصیل علم پرداخته از محضر اساتید بزرگی همچون حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مرحوم آیت الله علامه طباطبائی، مرحوم آیت الله داماد، مرحوم آیت الله حجت و ... استفاده کرد و بزودی دوره کامل خارج علوم مختلف حوزه را گذارند و جامع منقول و معقول شد تا اینکه به درجه اجتهاد نائل آمد و به عنوان مدرسی در حوزه به تدریس پرداخت، به نحوی که حوزه‌های درسی ایشان در زمینه‌های مختلف خصوصاً فلسفه از رونق خاصی برخوردار بوده و از پراستفاده‌ترین حوزه‌های درسی برای فضلای قم محسوب می‌شد.
 
در کنار تحصیل در حوزه، شهید مفتح به تحصیل علوم جدیده پرداخته و مدارج مختلف تحصیلات جدیده را نیز گذرانده و پس از مدت نسبتاً کوتاهی موفق به اخذ درجه دکتری (P.H.D) در رشته فلسفه شد. فعالیت‌های ایشان در مسائل اجتماعی و سیاسی و آشنایی که از نزدیک با حوزه و دانشگاه و کلیه مسائل آن پیدا کرده بودند سبب شد که استاد شهید از سال‌های بسیار قبل، به اهمیت وحدت فیضیه و دانشگاه پی برد. مقاله ایشان تحت عنوان «وحدت مسجد و دانشگاه» که در سال‌های حدود ۱۳۴۰ در نشریه مکتب اسلام قم چاپ شده خود به خوبی نشانگر نوع تفکر و تلاش عملی استاد مفتح در زمینه ایجاد این وحدت از آن سال‌هاست. با شروع قیام حضرت امام خمینی (ره) شهید مفتح که یکی از شاگردان نزدیک ایشان بود، از روز اول قیام پشت سر امام مبارزات خود را اوج بیشتر داد. منبر‌هایی که ایشان در شهر‌های آبادان، خرمشهر، اهواز و... می‌رفتند بار‌ها منجر به دستگیری و تبعید ایشان شد، ولی شهید مفتح مجدداً در مناسبت بعدی برای منبر به آن شهر‌ها می‌رفتند تا بالاخره در آخرین بار ایشان را دستگیر و تبعید کرده و ممنوع الورود به استان خوزستان کردند.
 
تدریس در دانشکده الهیات به شوق همکاری با آیت‌الله مطهری
 
غنای علمی استاد، تبحر و تسلط ایشان به علوم جدیده و قدیم، بیان شیوا و قلم قدرتمند ایشان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را بر آن داشت تا رسماً از ایشان دعوت به عمل آورد تا به تدریس در آن محل بپردازد. شهید مفتح به شوق همکاری با استاد شهید آیت الله مطهری تدریس در دانشکده الهیات را پذیرفت و از سال ۱۳۴۹ در تهران اقامت گزید.
 
مسجد جاوید؛ سنگر مبارزه با ظلم و الحاد
 
شهید آیت الله دکتر مفتح با قبول امامت مسجد جاوید در سال ۱۳۵۲ هسته‌ای دیگر را در جهت تجمع نیرو‌های مسلمان مبارزه و سنگری برای ارائه اسلام راستین و جبهه‌ای برای مبارزه با رژیم پهلوی ایجاد کرد. وی ابتدا اقدام به تشکیل کتابخانه‌ای در مسجد کرد و سپس با تشکیل کلاس‌های مختلف از جمله اصول عقاید، فلسفه، اقتصاد، تفسیر قرآن، نهج البلاغه، عربی، تاریخ ادیان، جامعه شناسی و... برای دانشجویان و نیز کلاس‌های دیگری در سطح دانش آموزان اقدامی مؤثر در جهت بالابردن سطح آگاهی‌های مذهبی به صورتی منظم و سیستماتیک و همچنین ایجاد زمینه برای آشنایی و تشکل در جهت پیشبرد انقلاب اسلامی کرد تا این که در سوم آذر ماه ۱۳۵۳ با دستگیری شهید آیت الله مفتح و آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای مسجد جاوید تعطیل شد. شهید مفتح حدود ۲ ماه در زندان رژیم زیر شدیدترین شکنجه‌ها بسر برد.
 
مسجدی که قلب تپنده انقلاب بود
 
حدود ۲ سال پس از آزادی از زندان شهید آیت الله دکتر مفتح امامت مسجدی در نزدیکی حسینیه ارشاد را پذیرفته و آن مسجد را «قبا» نامید و بدین صورت مسجد قبای دیگری در راستای مسجد قبا در صدر اسلام بنیاد نهاده شد تا سنت‌های اصیل رسول خدا و خاندان پاکش را احیا کند.
 
این مسجد را به عنوان بزرگترین سنگر در جریان مبارزات انقلاب اسلامی درآورد. جمعیت‌های چندین صدهزار نفری که در سال‌های ۵۶ و ۵۷ در سخنرانی‌های ماه مبارک رمضان در مسجد گرد می‌آمد، تا آن زمان بی سابقه بوده و رعب و وحشت زیادی در دل رژیم منفور پهلوی ایجاد می‌کرد.
 
فعالیت در لبنان؛ اقدامی عملی برای گسترش انقلاب
 
در جریان جنگ‌های داخلی لبنان که رژیم صهیونیستی اشغالگر با همکاری رژیم‌های مرتجع منطقه برای سرکوبی شیعیان و فلسطینی‌های مسلمان به پا خاسته مقیم لبنان برپا کرده بود، شهید آیت الله دکتر مفتح اقدام به جمع آوری اعانه به مقدار زیاد کرد و آن‌ها را به لبنان فرستاد. او معتقد بود اساسی‌ترین کار برای پیشرفت هرچه بیشتر شیعیان لبنان، بالاتر بودن سطح آموزش و فرهنگ آنان می‌باشد، علی هذا برای جنگ زدگان لبنان دو برنامه کوتاه مدت و درازمدت داشت. در برنامه کوتاه مدت سعی بر آن داشت تا مخارج تحصیلی کودکان شهدای لبنان را تأمین کند و در این راه موفق شد عده زیادی از بازماندگان شیعیان جنگ زده را با تأمین مخارج تحصیل و پوشاک و غذا راهی مدارس بکند.
 
هدف وی از اجرای برنامه درازمدت این بود که یک مرکز و مجتمع آموزشی شیعی در لبنان ایجاد کند و با این اقدام دست به اساسی‌ترین کار در جهت از بین بردن عقب افتادگی شیعیان لبنان زد.
 
نماز عید فطر؛ نقطه عطفی در حرکت انقلاب
 
شهید مفتح در رمضان سال ۱۳۵۶ اقدام به تشکیل جلسات سخنرانی در مسجد قبا کرد و از کسانی که رژیم آن‌ها را از انجام سخنرانی منع کرده بود دعوت کرد و با این عمل قدم مؤثری را در جهت رسوا کردن رژیم برداشت. پس از روز‌های سازندگی ماه رمضان ۵۶ شهید آیت الله دکتر مفتح اعلام کرد که نماز عید فطر را در زمین‌های قیطریه خواهد خواند. ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۱۶ شهریور دکتر مفتح به زمین‌های قیطریه آمد و مشاهده کرد که سر تا سر زمین توسط نیرو‌های مسلح ارتش شاهنشاهی اشغال شده است. در اوائل راه، ارتش شروع به شلیک تیر هوایی و گاز اشک آور به سوی جمعیت مؤمن و مبارزه کرد، اما مردم با روشن کردن آتش و سوزانیدن مقوا در اطراف شهید مفتح مانع از آسیب رسانی گاز به ایشان شدند. نظامیان شاه کمی پائین‌تر (خیابان دکتر شریعتی، سر راه شهید کلاهدوز) حمله کردند و دکتر مفتح را با سرنیزه و قنداق تفنگ به سختی مجروح و مضروب کردند به طوری که امکان حرکت از وی سلب شد. شهید مفتح که صبح جمعه ۱۷ شهریور برای مداوا و پانسمان زخم‌های ناشی از تظاهرات دیروز به بیمارستان رفته بود، موقع بازگشت به منزل به وسیله ساواک دستگیر شد. بدین ترتیب در اولین ساعات حکومت نظامی وی با تن و بدنی مجروح دستگیر و روانه زندان کمیته ضد خرابکاری شاه شد. بعد از ۲ ماه که رژیم سابق در اثر اوجگیری انقلاب ناچار به گشودن در زندان‌ها شد شهید آیت الله دکتر مفتح از زندان آزاد شد.

بعد از انقلاب به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمد
 
کوشش‌های شبانه روزی استاد مفتح، پس از انقلاب با شدتی بیشتر دنبال شد، لیاقت و جدیت و کاردانی ایشان ناشی از ایمان و اعتقاد عمیقشان به انقلاب اسلامی بود. وی علاوه بر عضویت در شورای انقلاب با درخواست دانشجویان دانشکده الهیات و بعد از مشورت با استاد مطهری سرپرست دانشکده الهیات شدند و علاوه بر این سرپرستی کمیته منطقه ۴ تهران نیز برعهده وی بود. دکتر مفتح در ادامه سالیان دراز کوشش و تلاش برای وحدت فیضیه و دانشگاه که اسلام بر جامعه حاکم و کشور تحت رهبری‌های حضرت امام به پیش می‌رفت به کوشش خود در این زمینه افزوده در سالگرد شهادت آیت الله حاج سیدمصطفی خمینی اقدام به تشکیل سمینار وحدت حوزه و دانشگاه در دانشکده الهیات کرد که این اولین سمیناری بود که تحت این عنوان برگزار می‌شد.
 
شهادت
 
دکتر مفتح در ساعت ۹ صبح روز سه شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حیاط خلوت دانشکده الهیات دانشگاه تهران با شلیک چند گلوله از سوی ضاربین به شدت زخمی می‌گردد و معالجات در بیمارستان اثری نمی‌بخشد و حدود ساعت ۲ بعد از ظهر همان روز به شهادت می‌رسد./999/ت303/س
 منبع: گذرستان؛ نشریه  الکترونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران  
ارسال نظرات