۲۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۲
کد خبر: ۶۰۲۴۸۲
یادداشت؛

عیارسنجی تصمیم ترامپ درباره سپاه

عیارسنجی تصمیم ترامپ درباره سپاه
تصمیم آمریکا برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران، چقدر مهم است؟ آیا این اقدام به زیان ایران تمام می‌شود یا به ضرر آمریکا و متحدانش در منطقه؟
به گزارش خبرگزاری رسا، تصمیم آمریکا برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چقدر مهم است؟ آیا این اقدام به زیان ایران تمام می‌شود یا به ضرر آمریکا و متحدانش در منطقه؟ واکنش ایران به این اقدام چگونه باید باشد؟ اقدام آمریکا علیه سپاه آیا قانونی است؟ اصلا چرا ترامپ چنین تصمیمی را اتخاذ کرد؟ و سوال آخر این که، آیا ممکن است این تصمیم در نهایت به جنگ منجر شود؟

از همان نخستین دقایق اعلام خبر تصمیم آمریکا درباره سپاه پاسداران، تحلیل‌ها و موضع‌گیری‌ها در این باره در سطح جهانی شروع شده و همچنان ادامه دارد. برخی تحلیل‌ها از سر هیجان است و برخی بر اساس واقعیات. همین واکنش‌های گسترده نشان می‌دهد این تصمیم، «اتفاق مهمی است»، البته نه فی‌نفسه! در این نوشتار ضمن تبیین ماهیت و عیار این تصمیم، تلاش می‌کنیم پاسخ‌های منطقی برای سوال‌های فوق پیدا کنیم.

برای یافتن یک پاسخ جامع و کامل، به طور قطع نمی‌توان این تصمیم را «مستقلا» به تحلیل نشست. این تصمیم را باید در چارچوب سایر تصمیم‌ها و اقدامات ضد ایرانی دولت آمریکا دید و بررسی کرد. به عبارت دیگر، باید دید دولت آمریکا طی سال‌های گذشته به دنبال چه هدفی در ایران بوده و چه تلاش‌هایی برای رسیدن به این هدف کرده و آیا به هدف خود رسیده است؟ اتخاذ تصمیم تازه یعنی، حریف به هدف مطلوب خود نرسیده است.

«فشار حداکثری اقتصادی» برای ایجاد ناآرامی در ایران و در نتیجه، واداشتن کشورمان به دادن امتیاز‌هایی مثل «واگذاری مولفه‌های قدرت» و تبدیل شدن از «ایرانی مقدر و مستقل» به کشوری وابسته در مختصات مثلا عربستان و بحرین، خلاصه تمام هدف آمریکا، از چهل سال پیش تاکنون بوده است که با تغییر دولت‌ها در این کشور، با کمی بالا و پایین و تغییر روش دنبال شده است.
 
جدی‌ترین نگرانی اعلامی دشمن نیز «افزایش نفوذ ایران در منطقه» عنوان شده است. دشمن در واقع پس از تست زدن روش‌های مختلف و نگرفتن نتیجه به این نتیجه رسیده که باید با اهرم اقتصاد به جنگ مردم ایران رفت و از نفوذ روزافزون این کشور کاست؛ بنابراین تصور می‌کنیم این تصمیم بر خلاف ظاهر آن که «نظامی» به نظر می‌رسد، صرفا یک «عملیات روانی» با «اهداف اقتصادی» دانست و اهمیت آن در همین حد است نه بیشتر...

برای اینکه به میزان اهمیت واقعی این تصمیم پی ببریم کافی است این سؤال را هم از خود بپرسیم که آمریکایی‌ها برای رسیدن به این هدف قدیمی، کدام روش را امتحان نکرده‌اند؟ و این که، چه نتایجی از این روش‌ها گرفته‌اند؟ از تحریم‌های اقتصادی بگیرید تا تحمیل جنگ ۸ ساله، تلاش برای راه‌اندازی چندین کودتا، قائله داعش و این روز‌ها ترکیبی از همه آن‌ها به‌علاوه حملات گسترده رسانه‌ای و اقتصادی و... حمله به سپاه!
اما در همه این توطئه‌ها به طرز معجزه‌واری هم شکست خورده و هم نتیجه عکس گرفته است.
 
از دلِ ۸ سال جنگ با عراق، یک متحد فوق استراتژیک درآمده که در بحبوحه فشار‌های اقتصادی آمریکا، می‌توان تحریم‌ها را به کمکش دور زد.
 
از دل داعش محبوبیت سپاه در میان مردم و رهبران کشور‌های همسایه زائیده شده و همین‌طور تحقیر آمریکا و مرتجعین عرب. وقتی ترامپ مثل یک تروریست، مجبور می‌شود پنهانی و در تاریکی به عراق سفر کند آن هم پس از صرف ۷ تریلیون دلار، اما آقای روحانی با آن همه احترام و در روز روشن و در میان استقبال تمام اقشار این کشور وارد بغداد می‌شود، می‌توان میزان موفقیت آمریکا در رسیدن به هدف خود را سنجید و آن را با میزان موفقیت سپاه مقایسه کرد! در اوج فشار‌های اقتصادی آمریکا ۲۰ میلیارد دلار قرارداد تجاری با عراق نتیجه یک فقره سفر آقای روحانی به این کشور شده است.

شاید اقدام آمریکا در تروریستی نامیدن سپاه، کمکی انتخاباتی به نتانیاهو کند یا دلار را چند صد تومانی بالا و پایین نماید، یا باعث ذوق مرگ شدن گروه‌های تروریستی و ضد انقلاب شود، اما از آنجایی که این تصمیم بیش از «یک عملیات روانی» نیست، کمک زیادی هم به آمریکایی‌ها نخواهد کرد. اما به ایران چرا، کمک زیادی خواهد کرد. مزیت‌های این تصمیم از همان ساعات نخست اعلام، خود را نشان داده است.
 
بخوانید: اتحاد مثال‌زدنی که بین جریان‌های سیاسی ایران ایجاد شد، محبوبیت زیادی که به سپاه داد و همدلی که بین مردم راه انداخت، نمونه‌های ارزشمندی از نتایج این حماقت ترامپ بود که، میلیارد‌ها می‌ارزد. دیروز دوستی به شوخی می‌گفت: اقدامی که لباس سپاه به تن افرادی مثل محمود صادقی می‌کند چیز کمی است؟!

آمریکا این تصمیم را زمانی گرفت که، بچه‌های سپاه تا شکم زیر گل و لای و در حال کمک‌رسانی به مردم عزیز ایران بودند. پیش از این حماقت ترامپ، محبوبیت سپاه و سایر ارگان‌های نظامی به خاطر همین تلاش‌های بی‌ادعا، رو به افزایش بود، این تصمیم قطعا محبوبیت آن‌ها را دوچندان کرد و میزان نفرت از آمریکا را نیز به همین اندازه زیاد کرد لذا، تصور می‌کنم، این تصمیم بیش از هر چیز، به نفع ایران تمام شد.
 
برای این نتیجه‌گیری دلایل دیگری نیز هست. نیرو‌های نظامی آمریکا نیز در منطقه از سوی ایران، گروه تروریستی نامیده شده اند. دسترسی ما به نظامیان تروریست آمریکا در منطقه زیاد است یا دسترسی آنها؟! به قول استراتژیست‌های آمریکایی، از این پس جان نظامیان آمریکایی است که به‌خطر خواهد افتاد و به قول سی ان ان، ترامپ از این تصمیم خود پشیمان خواهد شد.

واکنش ایران تا این لحظه قابل تقدیر و خوب بوده است. منتفی شدن FATF و تروریست معرفی شدن نظامیان آمریکایی از جمله واکنش‌های خوب و فوری ایران در برابر تصمیم ترامپ بوده است. نمایش اتحادی هم از سوی همه جریان‌های سیاسی ایران علیه آمریکا صورت گرفته که باید ادامه یابد.
 
باید توجه داشت که شدت واکنش به عملیات روانی دشمن باید به همان اندازه شدید باشد. گاهی دشمن در صدد «تست» زدن است. واکنش را می‌سنجد و بسته به آن، اقدام بعدی را ترتیب می‌دهد. اگر پیام ضعف و دودستگی دریافت کند قطعا یک قدم جلوتر خواهد رفت. روی سخن با برخی جریان‌های سیاسی داخلی است.
 
اینکه یکی دو روز اول با شدت گرفتن هیجانات ضدآمریکایی لباس سپاه به تن کنیم و متحد و محکم جلوی آمریکا بایستیم، اما رفته رفته با خوابیدن هیجان، از «لزوم مذاکره با ترامپ» بگوییم، پیام خوبی را برای حریف مخابره نخواهیم کرد. این روند علاوه بر این که پیام ضعف به دشمن مخابره می‌کند، قطعا باعث دوقطبی‌سازی در این مورد نیز خواهد شد. این یعنی، اتحادی که در یکی دو روز اول حاصل شد به هیچ نمی‌ارزد و دشمن یک قدم دیگر جلو خواهد آمد.

برگزاری رزمایش در تنگه هرمز و تمرین دفن کردن ناو‌های آمریکایی، یکی دیگر از اقداماتی است که سپاه می‌تواند با انجام آن، جدیت خود را به حریف نشان داده و پاسخ تست زدن آمریکایی‌ها را برای حریف مخابره کند.

اما برای این سوال که، «چرا ترامپ چنین تصمیمی را اتخاذ کرد؟» می‌توان پاسخ‌های دیگری نیز یافت. کمک به پیروزی نتانیاهو در انتخابات یکی از این پاسخ‌هاست. نخست وزیر رژیم صهیونیستی تصریح کرده که این تصمیم به درخواست او انجام شده است. با نگاهی به برخی اقدامات احمقانه و خارج از عرف و قوانین بین‌ا‌لمللی ترامپ مثل تصمیمش راجع‌به جولان، قدس، برجام و... می‌توان به این نتیجه رسید که او به شدت تحت نفوذ لابی‌های صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی احتمالا با خود بررسی کرده، شاید دیگر هیچ وقت فردی به حماقت ترامپ روی کار نیاید لذا باید تا دو سالی که از مدت ریاست جمهوری او باقی مانده، تا می‌تواند استفاده کرده و آرزو‌های خود را عملی کند!

تصمیم ترامپ فقط «احمقانه» نیست، غیرقانونی نیز هست. سپاه یک نیروی نظامی رسمی است و متعلق به دولتی است که عضو سازمان ملل است؛ اختیار خود را از قانون اساسی کشورش می‌گیرد؛ یک ساختار مشخص و تعریف شده دارد و دارای یک مرام‌نامه نظامی مصوب است که سازمان و اعضای آن را مقید به رعایت قوانین داخلی ایران و حقوق بین‌الملل در حوزه منازعات مسلحانه می‌سازد. اعضای سپاه دارای لباس مخصوص، نشان نظامی ثابت و قابل رؤیت و سایر ویژگی‌های لازم هستند، ضمن اینکه قریب به نیمی از جمعیت مشمولین خدمت سربازی در کشور دوران خدمت خود را در این نهاد سپری می‌کنند؛ لذا این تصمیم بی‌سابقه کاملا غیر قانونی است.

در پاسخ به سوال آخر هم باید گفت، این تصمیم بنا به دلایل متعدد به جنگ ختم نخواهد شد. اول به دلیل ماهیت این تصمیم. همانطور که اشاره شد، این تصمیم نه پشتوانه حقوقی دارد نه امکان عملی شدن و صرفا یک تصمیم سیاسی با اهداف اقتصادی است.
 
تصورش را بکنید از فردا هر ناو جنگی و تجاری آمریکایی و غیر‌آمریکایی که قصد عبور از تنگه هرمز را داشته باشد، باید از نیرو‌های سپاه اجازه بگیرد، اما طبق تصمیم ترامپ، هرگونه ارتباط با سپاه جرم تلقی می‌شود! آمریکا برای جدی نشان دادن این تصمیم و ترساندن متحدان خود شاید بخواهد غلط‌های پراکنده‌ای هم بکند که در این صورت، قطعا پاسخ مناسبی از بچه‌های سپاه دریافت خواهد کرد چرا که به قول رهبر انقلاب دوران بزن در رو گذشته است... همین حالا که در حال مطالعه این یادداشت هستید، فرماندهان آمریکایی در عراق در حال تشدید تدابیر امنیتی برای محافظت از نیرو‌های خود هستند!

شاید به دلیل همدلی که در کشور به وجود آمده، جای نکته آخر در اینجا نبود، اما این نکته را به یاد داشته باشید، از همین امروز و فردا احتمالا سر و کله برخی جریان‌های واداده پیدا خواهد شد که بگویند، نباید هیچ اقدامی در برابر آمریکا انجام داد چرا که پاسخ دادن به این کشور به جنگ منجر خواهد شد.
 
این طیف که معتقدند نباید «هیچ» واکنشی- تاکید می‌شود، هیچ واکنشی- به اقدامات دشمن نشان داد، همان طیفی هستند که تنها راه حل ممکن را «مذاکره» می‌بینند آن هم نه مذاکره برای گرفتن امتیاز بلکه مذاکره برای دادن امتیاز.

این طیف یا جاهل هستند و دچار اشتباه محاسباتی شده‌اند، یا به دلیل وابستگی‌های فکری و اعتقادی جز «سازش» و «تسلیم» چیزی نمی‌دانند، یا به دلیل دو تابعیتی بودن، مخالف تقابل هستند چرا که سوگند خورده‌اند برای آمریکا بجنگند! شاید هم، چون زندگی و خانواده‌هایشان در آن سوی آب‌هاست، نمی‌توانند علیه دشمن باشند! به هر تقدیر ممکن است طی یکی دو روز آینده شاهد توئیت‌ها و موضع‌گیری‌های آنچنانی از سوی این افراد باشیم! /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: کیهان
ارسال نظرات