۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۰
کد خبر: ۶۰۵۸۴۶
ماه بندگی؛

پرخوری سبب کوری بصیرت است

پرخوری سبب کوری بصیرت است
پرخوری و تن پروری آفات و خطرات زیادی را در پی داشته و سبب تیرگی روح، تاریکی دل و کوری بصیرت است.
به گزارش خبرگزاری رسا، متن زیر برشی از کتاب «عالی‌ترین مکتب تربیت و اخلاق یا ماه مبارک رمضان» اثر آیت الله صافی گلپایگانی است که در ادامه می‌خوانید.

اشاره

یا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ

مردان و زنان با ایمان! سخن خدا را گوش دهید.

شما و فقط شما در این آیات، مشرّف به خطاب خدای جهان شده‌اید! خدا شما را می‌خواند؛ شما را ندا می‌کند.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت است که فرمود:

لَذَّةُ مَا فِی النِداءِ ازالَ تَعَبَ العِبَادَةِ وَالعَناء

این لذّت و احساس افتخار که خدا مؤمنان را ندا کرده و خوانده، زحمت و رنج عبادت را برده است.

ندا

یا ایُّهَا الذینَ آمَنُوا...‌ای مؤمنان!‌ای مسلمانان!‌ای مرد و زنی که به خدا و پیغمبرش ایمان آورده‌اید!‌ای گروندگان!

مخاطب شما هستید؛ خدا با شما است. به هوش باشید!

خدا شما را ندا کرده است!

شما باید به ندای خدا پاسخ بدهید!

شمایید که دعوت او را اجابت می‌کنید!

شمایید که فرمان خدا و حلال، حرام، واجب و هر حکم و دستور اسلام را پذیرفته‌اید!

شمایید که خدا را، ولی تمام امور و صاحب اختیار مطلق و نازل کننده شرایع و جاعل احکام می‌دانید؛ و برای او در جعل احکام و امر و نهی و تحریم و تحلیل، و وضع نظامات و انشای قوانین، شریک و انبازی نمی‌شناسید!

شمایید که به حکم ایمان و عقیده، فقط ملتزم به احکام اسلام و تعالیم قرآن می‌باشید؛ و التزام به هر برنامه و روش و هر نظام و قانون و هر ترتیبی را که غیر از احکام خدا و بیرون از حدود تعالیم قرآن باشد، باطل و انحراف و گناه می‌دانید!

به شما که اسلام را عقیده و کیش و برنامه زندگی، حکومت و ملّیت، قانون اجتماع، صلح و جنگ و همه چیز خود می‌دانید و بیرون از حصار و صدای اسلام، به هیچ صدایی پاسخ نمی‌دهید، و به هیچ دعوت دیگر نگرویده‌اید!

به شما که از برکت ایمان به خدا، آزادی واقعی یافته و در جامعه انسان‌های آزاد- که غیر از خدا صاحب اختیار و معبودی ندارند- وارد شده‌اید!

به شما انسان‌ها که شیرینی آزادی اسلام را چشیده و از بند رقیت و اسارت حکّام و صاحب اختیاران دروغین، رها شده و از ذلّت استعباد اولیای ادیان باطله و حکومت‌های مستبده و قوانین موضوعه اندیشه‌های علیل و مغز‌های ناتوان نجات یافته و به عزّت پرستش خدای یگانه و تعبّد به احکام و التزام به قوانین و فرامین او گرامی و سرافراز شده‌اید!

خداوند به شما خطاب فرموده است که:

یا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ

اکنون الطاف خدای مهربان را بنگرید.

خدایی که ما و تمام افراد بشر و سایر موجودات کوچک و بزرگ عالم را آفریده است. خدایی که این همه نعمت در درون و بیرون وجود ما به ما بخشیده است.

دست تربیت تکوینی و تشریعی خداوند متعال به سوی همه دراز شده، تا همگان از نقص به سوی کمال ترقّی کنند؛ و مؤمنان و بندگان خاص و خالص خود را در ادای تکالیف و اطاعت و روزه‌داری و ریاضت و تربیتی که از آن منظور است، آماده ساخته و به فرمان‌بری تشویق فرموده، تا با نشاط و معرفت و بینش هر چه بیشتر، فرمان او را پذیرفته و محرومیت از لذایذ حیوانی، خورد و خوراک و نگاهداری این رژیم الهی بر آنان دشوار نگردد. در آیات ۱۸۳، ۱۸۴ و ۱۸۵ دوّمین سوره قرآن مجید، به نوزده خطاب و در آیه ۱۸۷ به بیست خطاب، در این باره مخاطب و مشرّف فرموده است؛ در این آیات عنایات و الطافی به کار برده است که هم دلیل اعجاز بلاغت و هم گواه کمال عنایت به جنبه‌های نفسی، روانی و نکات تربیتی است.

تعابیر موجود در این آیات نشانگر آن است که احکام اسلام تنها یک سری قوانین خشک و بی‌روح و برنامه‌هایی برای حفظ و انتظام روابط اجتماعی و سیاسی افراد با حکومت نیست؛ که غیر از قدرت سرنیزه و ارعاب و بیم از کیفر و مجازات، تضمین اجرایی دیگری نداشته باشد.

اسلام اطاعت و تمکین و احترام در مقابل قانون را با توجّه به تمام مصالح و نواحی باطن و ظاهر وجود انسان، در خود او ایجاد می‌نماید؛ و پیش از هر چیز از او می‌خواهد به خدایی که شارع احکام و قوانین، و پیامبری که آورنده آن‌هاست، از صمیم جان گرویده و ایمان آورد.

در احکام اسلام به جنبه‌های عقیده و ایمان، عقل و ضمیر، عواطف و احساسات، مصلحت و خیر، راحتی و آسایش و به توان روحی و جسمی بشر توجّه شده است تا همه، به اجرای آن علاقه‌مند و تخلّف از آن را تخلّف از عقیده و ایمان، هدایت و حکومت، عقل و ندای وجدان، و تخلّف از خیر و مصلحت بدانند.

اسلام پایه اجرای قوانین را بر قلب و ایمان بشر گذاشته است؛ چرا که بخش عمده‌ای از احکام و برنامه‌های اسلامی را نمی‌توان با اعِمال زور و قدرت انتظامی به مرحله اجرا گذارد؛ زیرا با اتّکای به قدرت و سلاح مادّی، کنترل بشر به طوری که همواره در راه راست قدم بردارد و از روش صواب منحرف نگردد، امکان‌پذیر نبوده و آن چه با قدرت مادّی و نظامی، قابل اجراست از حدود حفظ ظواهر، تجاوز نکرده و در نهایت، زور و قدرت نمی‌تواند عامل اساسی و پایه منحصر به فرد یک اجتماع منظّم، مرتّب و قانونی باشد.

با این وجود، اسلام از این موضوع هم چشم نپوشیده و در مورد لزوم وجود قدرت برای پیشبرد اصلاحات و اجرای احکام، غافل نگشته و برای حفظ امنیت و عدالت اجتماعی، احقاق حقوق و دفع تجاوز و بیدادگری، کیفر و مجازات را پیش بینی نموده و اجرای آن را وظیفه صالح‌ترین و قوی‌ترین قوه اجراییه و دفاعیه قرار داده است.

یکی از بهترین نشانه‌ها و شواهد استحکام و کمال صحّت برنامه‌ها و روش تربیتی اسلام برای متعهّد کردن جامعه، احترام به قوانین و احکام در اوضاع جوامع کنونی عالم اسلام است.

با این که تبلیغات گمراه کننده و عوامل انحراف و تضعیف ایمان، و موانع رشد افکار اسلامی بی‌شمار شده و تقریباً در همه جوامع اسلامی، مسلمانان در ترک عمل به احکام دین، آزاد و غیر مسؤول هستند، امّا اکثریت آنان هنوز هم با وجود فشار‌هایی که برای ترک سنن دینی بر آنان وارد می‌شود، بسیاری از احکام و شعائر را حفظ کرده و به آن ملتزم هستند. از باب مثال:

بیشتر مسلمانان نماز خوانده و روزه می‌گیرند. حج به جای می‌آورند؛ عقود و معاملات خود را محترم می‌شمارند؛ سلام می‌کنند؛ به نماز جماعت حاضر می‌شوند؛ زکات و سایر وجوه شرعیه را می‌پردازند؛ در سال، مبالغ بسیاری به مصرف خیرات و احسان و بنای مساجد، مدارس، و بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها، کتابخانه و … می‌رسانند؛ شراب نمی‌نوشند؛ [۷]زنا نمی‌کنند؛ ربا نخورده و قمار نمی‌کنند، دزدی نکرده و مرتکب ظلم و تجاوز نمی‌شوند؛ مال کسی را غصب نمی‌کنند؛ حقّ دیگری را ضایع نمی‌سازند؛ کم فروشی و تقلّب نمی‌کنند؛ دروغ نمی‌گویند؛ تهمت نمی‌زنند؛ در برابر هم‌نوعان خود به تملّق و چاپلوسی نمی‌پردازند و از راه تقوا و پارسایی و پاکدامنی بیرون نمی‌روند.

علّت این التزام و تمکین به قانون و اطاعت احکام، روش قانونگذاری اسلام است؛ چرا که از مبدأ وحی صادر شده و تمام جوانب و نواحی در آن رعایت شده و از ایمان و عقیده و فطرت، عقل و منطق و احساسات و عواطف صحیح بشر در ایجاد حسّ و گرایش به احترام و تقدیس قوانین و احکام، استفاده شده است.

امّا نکات، دقایق، لطایف و تعبیرات بلاغت‌آمیز آیات شریفه:

۱. خطاب «یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا»، توجّه به ایمان و عقیده، عمل به مقتضای ایمان به خدا و پیامبر صلّی‌الله علیه وآله و یادآوری شرافت مؤمن است که به مناسبت مقام ایمان، شایسته خطاب خاصّ الهی شده است.

ایمان به خدای یگانه، شخص را برای اطاعت احکام آماده‌تر ساخته، مصالح و مفاسد واقعی امور و خیر و صلاح بندگان را نمایان و روح مؤمن را سرشار از عزّت نفس و بزرگواری و شرافت کرده، و او را از نزدیک شدن به کار‌های زشت و سرپیچی از فرمان خدا باز می‌دارد.

بنده مؤمن و خداشناس، قانون خدا را محترم می‌شمارد و بیش از هر قانون و قاعده‌ای، قانون خداوند نزد او مورد احترام است.

احکام و قوانینی که ساخته فکر بشری است، جایگزین احکام خدا نمی‌شود و علم، تبلیغات و قدرت حکومت نمی‌تواند این احترام و اعتبار را به او ببخشد.

به عنوان مثال، قواعد بین المللی یا منشور سازمان ملل و نظایر آن، از جمله قوانینی است که تا حدّی حکومت‌ها و برخی از سران ملل تظاهر به احترام آن داشته و خود را طرفدار آن معرفی می‌کنند؛ امّا آیا حقیقتاً نیز این گونه است؟ یا این احترام به جهت ناچاری‌های سیاسی و در حدود حفظ منافع و مصالح شخصی یا مملکتی است؟! و اگر این منافع در بین نباشد و یا در خطر افتد به خاطر نفس این اصول کسی به آن احترام و اعتنا خواهد کرد؟! آیا همان کسانی که در مجامع بین المللی عضویت دارند و یا همان‌ها که خود را مؤسّس این سازمان‌ها می‌دانند، هنگامی که منافع‌شان اقتضا کند، این اصول را پایمال نمی‌نمایند؟!

شاید تا کنون دیده و یا شنیده نشده است که در مواقع خطیر و حسّاس حق و عدالت از سوی آن مجامع رعایت شده و به ندای وجدان پاسخ داده شود!

فقط ایمان به خدا است که حقّ و قانون را به خودی خود در نظر شخص مقدّس می‌سازد و از او می‌خواهد تا همه جا جانب حق را بگیرد و به او می‌گوید:

وَلا یَجرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قُومٍ عَلی ان لا تَعدِلُوا اعدِلُوا هُوَ اقرَبْ لِلتَّقْوی

و یا:

یا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالقِسْطِ شُهَدَاءَ للهِ وَلَوْ عَلی انْفُسِکُمْ اوِ الوالِدَینِ وَالاقْرَبینِ

هر کجا عامل ایمان وجود یافت، متن قانون اجرا می‌شود. افراد مؤمن در برابر قانون خدا حتّی به فلسفه و فایده و حکمت آن نیز توجّه نداشته و فقط ایمان وسیع و محکم‌شان، آنان را مقید و ملتزم به آداب دینی می‌نماید؛ در حالی که از بیش‌تر مصالح و فلسفه احکام اطّلاع ندارند.

از جمله مثال‌ها برای این موضوع، همین دستور روزه است. یقیناً روزه فواید صحّی و جسمی دارد و در روایات هم به آن اشاره شده است:

«صوموا تصحّوا»

پزشکان حاذق و مشهور دنیا نیز فواید بهداشتی و درمانی روزه را تصدیق کرده‌اند؛ و راه علاج برخی بیماری‌ها تقریباً منحصر به امساک از غذا است؛ و افراط در تغذیه، سبب ایجاد بسیاری از بیماری‌ها می‌گردد. بسا بیماری‌هایی که روزه درمان آن است و بسا بیمارانی که با برنامه روزه داری درمان یافته‌اند.

روزه، از نظر اقتصادی نیز دارای فواید بوده و از این جهت روزه را با مصلحت شناخته‌اند.

امّا با تمام این فوایدی که روزه دارد و بیشتر ما از آن آگاه می‌باشیم، آیا در سال چند نفر برای این فواید و منافع بهداشتی، جسمی و … بدون نظر به اطاعت خدا حاضرند روزه بگیرند، و طی یک ماه، روزانه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و لذایذ جنسی را ترک کنند؟ و یا اگر این برنامه روزه، از جانب پزشکان بزرگ پیشنهاد می‌گردید، چند نفر همه ساله به آن عمل می‌کردند؟!

بی‌شک، کمتر افرادی حاضر می‌شدند به این پیشنهاد عمل نمایند؛ و آمار عاملان به این پیشنهاد در برابر آمار کسانی که ماه رمضان را فقط برای این که روزه یک وظیفه شرعی و سبب تقرّب به خدا و کسب ثواب است، روزه می‌گیرند بسی ناچیز جلوه می‌کرد!

امّا مسلمانان اعم از مکلّف و غیرمکلّف، معذور و غیرمعذور و حتّی اطفال غیربالغ فقط برای اطاعت خدا در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی روزه می‌گیرند و نزدیک به چهارده قرن است که آداب و برنامه‌های ماه رمضان، زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان را در این ماه تحت تأثیر قرار داده و متّحدالشکل می‌سازد؛ و این نمونه‌ای از تأثیر عامل ایمان در افراد است.

از این جا در می‌یابیم که افتتاح آیه به خطاب: (یا ایُّها الَّذِینَ آمَنُوا …)، تا چه حد اعجازآمیز بوده و چه حقایق و معانی بلندی در آن مندرج است.

قرآن، مؤمنان را ندا می‌دهد و فرمان تشریع روزه را ابلاغ می‌کند و مؤمنان- که گوش به فرمان خدای‌شان سپرده‌اند- به محض صدور امر الهی برای اطاعت، بدون هیچ درنگ و تردیدی اقدام کرده و روزه می‌گیرند و به مجرّد رؤیت هلال ماه، خویش را با یک جهش معنوی از قید عاداتی که داشته‌اند، آزاد می‌سازند.

۲. جمله: «… کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُم».

بیان این است که روزه تکلیفی تازه و بی‌سابقه جهت پرهیز از خوردنی‌ها، نوشیدنی‌ها، التذاذ جنسی و سایر مفطرات نیست؛ بلکه در ادیان و شرایع گذشته نیز فرض و واجب بوده است.

این بیان، که حاکی از دل جویی خاصّ ربوبی است، احساس زحمت و رنجی را که در ترک مفطرات است کم می‌کند و از جنبه روانی، روزه دار را نیرومند و با شکیب می‌سازد.

۳. جمله: «ایاماً مَعدودات» نیز، یک لطف و عنایت دیگر است و دل‌جویی از بنده است تا روزه‌دار، با معرفت زحمت روزه را بزرگ و زمان آن را دیر سپر نشمارد.

۴. جمله: «… لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»

اشاره است به فواید بزرگِ ریاضتی، تربیتی، روحانی و معنوی روزه و تأثیر آن در تهذیب اخلاق و حصول ملکه پرهیزکاری و تقوا و تسلّط بر غرایز و قوای نیرومند حیوانی که از این لحاظ آن چه از روزه به روزه‌دار می‌رسد، دارای فواید و برکاتی است که شرح اهمیت و عظمت آن ممکن نیست و شخص سالک و فردی که در مقام اصلاح باطن و تصفیه و تزکیه نفس و ریاضت دادن آن به تقوا و پارسایی است، حتماً باید ماه رمضان را روزه بدارد.

به جرأت می‌توان گفت: آن گونه که درک ثواب و کسب اخلاق حمیده و صفات ملکوتی، تملّک نفس و مجاهده با هوی، تحصیل قوّت اراده و تقرّب به درگاه قادر متعال در این ماه برای همگان میسّر است، در هیچ زمان دیگر چنین فرصتی فراهم نیست.

۵. جمله: (شَهرُ رَمَضان …)، بیان فضیلت و برکت ماه مبارکی است که در آن روزه واجب شده است. این ماه به علّت نزول قرآن مجید، مبدأ بزرگ‌ترین تحوّلات تاریخ زندگی انسان و آغاز عالی‌ترین نهضت‌های دینی و اجتماعی و سرفصل حیات نوین علمی و اخلاقی است. قرآن- که هادی و راهنمای عموم انسان‌ها بوده و آخرینِ تعلیمات آسمانی و برنامه‌های سعادت جاودانی را داراست- در این ماه نازل گردیده. از این رو، این ماه بر تمام ماه‌های سال، فضیلت دارد. روزهایش از همه روز‌ها با ارج‌تر و شب‌هایش از همه شب‌ها گرامی‌تر است. این ماه، یادبود نزول قرآن و سالگرد تاریخ مجد و شرف انسان و اعلام حقوق واقعی و آزادی حقیقی بشر است. [۱۳]۶. جمله: «فَمَن شَهِدَ مِنکُم …»

تا جمله «… وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ العُسر».

دلالت می‌کند که در تعالیم اسلام یسر، آسانی و سهولت، مراعات شده و دشواری، سخت‌گیری و تحمیل بر فطرت و خواسته‌های واقعی بشر در آن وجود ندارد.

چنان چه در مباحث آتی، توضیح خواهیم داد، خداوند پیغمبر عالی مقام اسلام صلّی‌الله علیه وآله وسلّم‌را بر شریعتی سهل و آسان برانگیخته است؛ که فرمود:

ما بُعِثْتُ بِالرهبانیَّةِ الشَّاقَّة وَلکنْ بِالحَنَفِیَّةِ السَمحة

۷. نکته دیگر که از آیات شریفه با نظر به عمومیت خطابات و توجّه کلّی به همه آن‌ها استفاده می‌شود، «مساوات همه در تکلیف» است. هر کس صاحب هر مقام و هر درجه و هر شغل باشد، باید روزه بگیرد و از فواید تربیتی، دنیوی و اخروی آن بهره‌مند شود، و همه ساله در این مدرسه کمال، ریاضت دیده و تربیت گردد و قوای عقلانی و انسانی

خود را نیرومند ساخته و بر قوای شیطانی و حیوانی مسلّط شود، و دریابد که انسان، فقط این جسم ظاهر و گوشت و استخوان نیست و قدرت انسان، فقط نیرومندی جسم و شکست حریف زورمند نمی‌باشد.

قدرت واقعی انسان، تسلّط بر نفس، شهوت، غضب و پایداری در برابر مشکلات و صبر و شکیبایی است:

مردی گمان مبر که به پنجه است و زور کتف‌با نفس اگر برآیی، دانم که شاطری

با شیر مردیت، سگ ابلیس صید کردای بی‌هنر بمیر که از گربه کمتری

هشدار تا نیفکندت پیروی نفس‌در ورطه‌ای که سود ندارد شناوری

مردان به سعی و رنج به جایی رسیده‌اندتو بی هنر کجا رسی از نَفْس پروری!

پرخوری و تن پروری آفات و خطرات زیادی را در پی داشته و سبب تیرگی روح، تاریکی دل و کوری بصیرت است.

اندرون از طعام خالی دارتا در آن نور معرفت بینی

اگر تربیت جسم- که در عصر ما به آن اهمیت فراوان می‌دهند- مقدمه تربیت روح و پرورش افکار و اخلاق سالم نباشد، هیچ سودی نخواهد داشت.

در هر چیزی باید اعتدال رعایت گردد؛ تربیت بدن نیز باید در حدّ اعتدال باشد و همه به آن توجّه کرده و ضعف و ناتوانی را از جسم و روح خود دور سازند؛ نه آن که تربیت بدنی هم به عنوان یک فن از فنون و پیشه و شغل مطرح گردیده و افراد را از توجّه به روح و وظایفی که در اجتماع دارند باز بدارد!

اسلام دین خدا و دین عقل و منطق است. از این رو، در مواردی که تربیت و تعلیم سربازان و افسران مجاهدِ مدافع از دارالاسلام و وطن مسلمانان و نگهبانان امنیت و انتظامات به اجرای مسابقات بدنی- جسمی وابسته باشد و هم چنین در مواردی که سبب تقویت قوای علمی و صنعتی گردد، برپایی آن و اعطای جایزه در آن را صحیح دانسته است.

به هر حال مکتب «صوم»، کلاس خودسازی و نردبان عروجی است که همه مسلمانان باید از آن بهره برند.

هم اکنون‌ای مسلمانان و مؤمنان! به استقبال ماه مبارک رمضان بشتابید و از رحمت‌های واسعه خداوند متعال استفاده برید.

بکوشید تا مراسم روزه‌داری این ماه را- که از شعائر بزرگ اسلام و نمایش وفاداری و استقامت و مساوات و التزام جامعه ما به احکام دین است- با احترام و ادب هر چه بهتر انجام دهید.

بدبخت آن کسی است که بدون عذر شرعی، از سعادت روزه و برکات آن محروم گردد؛ و گستاخ، آن شکم‌پرستی است که بدون عذر شرعی (العیاذ بالله)، روزه این ماه را افطار کند؛ یا با داشتن عذر، آشکارا روزه را بخورد، و حکم خدای جهان را خوار شمارد و به عقاید و احساسات صد‌ها میلیون مسلمان نقض ادب و احترام کرده و حرمت این ماه شریف را رعایت ننماید.

بدا به حال کسی که ماه رمضان را به گناه و معصیت سر برد و از آمرزش خدا محروم گردد. بکوشید تا علاوه بر مراسم و آداب ظاهری روزه و خودداری از خوردن و نوشیدن و ترک سایر مفطرات اندام و اعضا، خود را نیز به پرهیز از گناهان عادت داده و فکر و اندیشه خود را نیز از افکار پلید و اندیشه‌های ناپاک و شیطانی، پاک و منزّه سازید.

بکوشید تا کار و رفتاری را که با آثار، فواید و مقاصد معنوی، تربیتی، جسمی و … روزه سازش ندارد، انجام ندهید.

از غیبت کردن بپرهیزید؛ دشنام ندهید؛ بدخویی ننمایید؛ سخنان تند و درشت نگویید؛ کم حوصله و بی شکیب نباشید؛ به دنبال بی عفتی نروید؛ از چشم چرانی و نگاه به نامحرم بپرهیزید؛ با دست و زبان، مردم را نیازارید؛ حرام نخورید؛ مفاخره نکنید؛ به هم بزرگی نفروشید؛ به زیردستان ترحّم کنید؛ به سالخوردگان احترام نمائید؛ صله رحم به جای آورید؛ از فقرا و بی‌نوایان دستگیری کنید؛ از بیماران عیادت و پرستاری نمائید و حیا و آزرم پیشه سازید.

در مجالس دینی- اسلامی و نماز جماعت متواضعانه شرکت کنید و از صفوف نماز جماعت، وحدت و شوکت مسلمانان و بی امتیازی و بی‌قدری اعتبارات و مقامات دنیوی را تماشا کنید.

ادعیه‌ای را که در این ماه در اوقات مختلف: سحر، شب و روز وارد شده بخوانید و نکوتر آن که در مضامین و معانی آموزنده آن تأمّل فرمائید.

در حالات، اخلاق و روش و رفتاری که دارید، مطالعه و رسیدگی نمائید. مبادا کار و پیشه شما حرام باشد. به دقّت نهانی‌ها و پنهانی‌های روح و ضمیر خود را بازرسی کنید؛ سعی در جبران گذشته را نموده تا پاک و منزّه از ماه بیرون شوید.

در این ماه از مرگ و عاقبت این جهان و زندگی مادّی و عوالم بعد از مرگ و قیامت و حشر و نشر و سوال و حساب، بسیار یاد کنید، و برای مواقفی که در پیش داریم گریه کنید و این جملات دعای ابی‌حمزه را زمزمه کنید:

ابکِی لِخُروجِ نَفسی، ابکِی لِظُلمَةِ قَبْرِی، ابکِی لِضِیقِ لَحدِی، ابْکِی لِسئوالِ مُنکَرٍ وَنَکِیرٍ ایّای، ابکِی لِخُرُوجِی مِن قَبری عُریاناً ذلیلًا حاملًا ثِقلْی عَلی ظَهرِی...

و پس، توبه نمائید و به سوی خدا بازگشت کنید.

مبادا از رحمت خدا مأیوس و نا امید شوید:

الهی حَقِّقْ رَجائِی وَآَمِنْ خَوفِی فَانَّ کَثْرَةَ ذُنُوبِی لا ارْجُو فِیها الّا عفوک...

هر که هستی و هرحال که داشته باشی و به هر شکل که تا کنون زندگی کرده‌ای اصلاح کار تو آسان است؛ و آلودگی‌های تو با آب توبه و استغفار و گریه در حال مناجات و دعا شسته شده و تو پاک و بی‌آلایش می‌گردی.

پس، طلب رحمت کن و بگو:

الهِی ارحَمنِی اذَا انقَطَعَت حُجَّتِی وَکَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانِی، وَطاشَ عِندَ سُؤالِکَ ایّای لُبِّی فَیا عَظِیمَ رَجائی لا تُخَیِّبنی اذَا اشتَدَّت فَاقَتِی الَیْکَ...

بیا که توشه این راه، ناله و آه است‌بنال بر در او کو به ناله آگاه است

اگر چه غرق گناهی، از او مشونومیدبیا بیا که هنوزت به سوی او راه است

آری، فقط بایک جهش‌ازعالم‌تاریک شهوات وهواپرستی، دنیاطلبی، بی‌رحمی، ستمگری و … به عالم سراسر نور و روشنایی، فضیلت و شرافت، پارسایی و بندگی خدا پرواز کن و هر آن چه در پی هوای نفس رفته و گناه کردی، و خدای یگانه را معصیت نموده‌ای؛ هرچه به شهوت‌رانی‌های نامشروع آلوده شده‌ای، هرچه از جاده عفاف و پاک‌دامنی بیرون رفته‌ای، هر چه تملّق و مدح بی‌جا نموده‌ای، هرچه گردن‌کشانه و متکبّرانه بر روی زمین راه رفتی و به بندگان خدا و زیردستان، ظلم و ستم کرده‌ای، همه را واگذار و به درگاه الهی اشک ندامت بریز، و برای سفر آخرت توشه‌ای برگیر:

الهِی وَسَیِّدی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَئِنْ طالَبتَنِی بِذُنُوبِی لَاطالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ وَلَئِنْ طَالَبتَنِی بِلؤُمی لَاطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ...

نزد خداوند توّاب، پشیمانی عرضه دار و عفو و آمرزش از او بخواه و بگو:

یا قابِلَ التَّوْبِ یا عَظِیمَ المَنِّ اینَ سَترُکَ الجَمِیل اینَ عَفوُکَ الجَلِیل اینَ فَرَجُکَ القَرِیبُ این غَیاثُکَ السَّرِیعُ اینَ رَحْمَتُکَ الواسعةُ...

همواره بنده خدا باش تا آزاد باشی؛ و از نفس امّاره بگریز تا بزرگی یابی.

از گناه بپرهیز و به سوی خدای آمرزنده پوزش پذیر قدم بردار. حیف است که عمر و وقت و نعمت‌هایی را که خدای سبحان عطا فرموده، بیهوده تلف نمایی! بیا و طعم بهره روحانی و لذّت بندگی و پرستش خدا و تسلّط بر نفس را تجربه کن!

بر سر این سفره گسترده ضیافت الهی در این ماه بنشین و از موائِد آن تناول کن؛ و خود را در معرض نسیم رحمت الهی قرار ده.

به جای نغمات موسیقی و اصوات طرب انگیز، به نوای زیبای تلاوت قرآن و مناجات با خدا و دعا، گوش خود را آشنا ساز و در یک عبارت، برادر و خواهر عزیز! در اندیشه فردا و پایان کار خویش باش.

تِلْکَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوّاً فِی الارضِ وَلا فَسَاداً وَالعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
ارسال نظرات