۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۹
کد خبر: ۶۰۸۸۸۵
یادداشت؛

سینما یا بازار آزاد اقتصادی

سینما یا بازار آزاد اقتصادی
آگاهی‌های اجتماعی وقتی به‌صورت فرهنگ عمومی در می‌آیند که دائماً از طریق رسانه‌های جمعی مطرح شوند. فیلم‌ها با قدرت سمعی و بصری خود حتی در گفتمان‌سازی هم نقش خاصی دارتد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، شاید وقتی برادران لومیر، سخت در تلاش برای ساخت سینماتوگراف خود بودند که منجر به وجود آمدن سینما‌های امروزی شد، فکرش را هم نمی‌کردند که در اندک زمانی این پدیده جدید سردم‎دار جهت‌دهی فکری فرهنگی و اجتماعی جامعه شود.

احتمالاً وقتی که چارلی چاپلین آن حرکات موزون بی‌کلام را اجرا می‌کرد و آرامش عجیبی که به مردم می‌بخشید، حدس می‌زد که اتفاق بزرگی در این عرصه در راه است.

برای فهم تأثیر فیلم و سینما در زندگی مردم لازم نیست راه دوری برویم. با کمی دقت به محیط اطراف و تعاملات اجتماعی کاملاً میزان نفوذ فرهنگ داخل فیلم‌ها به زندگی روزمره افراد کاملاً مشخص است. برای مثال می‌توان به فیلم شب‌های برره و تأثیر آن در رفتار و سخن گفتن مردم در زمان پخش فیلم و فیلم مرد عنکبوتی درمحیط کودکان و فروش بالای عروسک‌ها و لباس و لوازم منقوش به عکس آن اشاره کرد.

زمانی بود که افراد عکس بازیگر مورد علاقه‌شان را به دیوار چسبانده و تکه کلام معروف او را استفاده می‌کردند و سعی می‌کردند در پوشش خود را شبیه او کنند. این‌ها اوج نفوذ فیلم‌ها و بازیگران در جامعه بود.

ولی با گسترش قدرت این رسانه، امروزه کار به جایی رسیده است که رفتار یک هنرمند بر رفتار جامعه تاثیر می‌گذارد. کوچک‌ترین رفتار خارج از عرف هنرمندان چه مثبت و چه منفی بر تمام لایه‌های جامعه اثرگذار است. در واقع آنان فارغ از درخشش روی پرده سینما همواره در نقش‌های زشت و زیبای جامعه نیز حضور دارند.

نباید تصور شود که رسانه‌ها با بی‌طرفی کامل صرفاً برای آگاه ساختن مخاطب در تلاش و تکاپو هستند، امروزه رسانه‌ها بیش از هر زمان دیگر تحت تأثیر اغراض و اهداف سیاسی و اقتصادی و منافع خاص گروهی، جاه‌طلبی‌ها و قدرت طلبی‌ها قرار دارند.[1]

امروزه بازاریابی برای فیلم‌ها اهمیت بسیاری دارد. زیرا تهیه کننده فیلم به‌دنبال سود بیشتر است و حاضر است برای این امر از خیلی چیز‌ها بزند. یکی از عرصه‌های این بازاریابی، حضور فیلم در جشنواره‌های فیلم در کشور‌های مختلف است. ولی هر بار در این جشنواره‌ها یک فیلم پرطمطراق و پربازیگر هالیوودی پا به میدان گذاشته و عرصه را برای هر فیلم هنری و ارزشی دیگری تنگ می‌کند. این عمل باعث می‌شود که رفته رفته میل برای ساختن برخی از فیلم‌ها که برای فرهنگ عمومی نیز سودمندترند کم‌تر شود.

تهیه کنندگان و سرمایه‌گذاران این حوزه عموماً، سینما را نه به‌عنوان صرفاً هنر، بلکه تابعی از مناسبات بازار آزاد می‌فهمند و می‌خواهند. ابزار سنجش اصلی آنان تراز عرضه و تقاضا و سود و زیان است. به این ترتیب آنان از طریق سازو کار‌های گوناگون و پیچیده‌ای که ایجاد کرده‌اند به میل خود در فیلمنامه‌ها اعمال نظر می‌کنند تا آن‌ها را مطابق کلیشه‌های مردم‌پسند و تجاری آماده‌ی بازار مصرف کنند. به همین دلیل معمولاً تنش‌های مستمری میان سینماگران و فیلمنامه نویسان از یک طرف و ویراستارانی که از طرف سرمایه گذاران برای اصلاح فیلم‌نامه تعیین می‌شوند بروز می‌دهد.

بدین ترتیب انگیزه‌های زیادی برای ورود فیلم‌های بی‌ارزش بر روی پرده وجود دارد. این فیلم‌ها خواه ناخواه تأثیرات خود را بر جای خواهند گذاشت. حال کار آنجا بیخ پیدا می‌کند که افرادی عمداً در پی اظهار ایدوئولوژی و جهان بینی خاصی به مخاطب باشند که پیامد‌های خوشایندی را هم به دنبال نخواهند داشت. نمونه‌اش سیاه‌نمایی‌های بیش از حدی است که در برخی از فیلم‌های اجتماعی داخلی دیده می‌شود. این فیلم‌ها با بزرگ جلوه دادن معضلی که مسئله بسیاری از مخاطبان نیست سعی در همه‌گیر جلوه دادن این معضلات کرده و جامعه  را از پرداختن به مسائل واقعی خود باز می‌دارند. بسیاری از این فیلم‌ها نیز نه از روی دل‌سوزی برای جامعه و حل مشکلات آن، بلکه برای خوشآمد جشنواره‌های خارجی ساخته می‌شوند.

مخاطب سینما و به‌طور کلی فیلم، هر چند قدرت نقد فیلم را دارد، ولی باید دانست که این نقد یک طرف دارد و نقد شونده‌ی حقیقی‌ای وجود ندارد که جواب نقد‌ها را داده و یا آن‌ها را قبول کند. فیلم حرفش را می زند و بدون این‌که کوچک‌ترین توجهی به مخاطبش داشته باشد بیرحمانه صحنه را ترک می‌کند. همین امر به مرور زمان مخاطب عام را متقاعد می‌کند که بدون هیچ حرف اضافه‌ای پای فیلم بنشیند.

شاید نکته مهمی که تا به حال کسی به آن توجه نکرده است تأثیر فیلم‌ها در زاویه نگاه ما به زندگی و مشکلات آن است. ورود و خروج و چاره‌جویی‌هایی که شخصیت فیلم در مواجه با رخداد‌ها انجام می‌دهد در ناخودآگاه مخاطب اثر گذاشته و کم کم به خصلتی در او تبدیل می‌شود. برای روشن شدن این امر می‌توانید تفاوت تأثیر فیلم‌های خارجی و داخلی را در افراد مشاهده کنید که در واقع زاییده همین امر است.

توانایی‌های ذاتی وسائل ارتباطی در جریان‎ سازی‌های فرهنگی و سیاسی، اثرگذاری‎شان بر شیوه‌های رفتاری و سلیقه‌های عمومی و جایگاه آن‌ها به‎عنوان منبعی اصلی و مسلط برای ارائه تصاویر ذهنی از واقعیات، ارزش‌ها و هنجار‌های اجتماعی غیر قابل انکار است. رسانه‌ها مانند واسطه‌ای در روابط اجتماعی نقش خود را ایفا می‌نمایند و قادرند در سطحی وسیع‌تر و مدت زمانی طولانی‌تر با مردم ارتباط برقرار کرده و تاثیر اولیه مدرسه و خانواده و مذهب و امثال آن را بر افراد تحت الشعاع قرار دهند.[2]

آگاهی‌های اجتماعی در یک جامعه وقتی به‌صورت فرهنگی عمومی در می‌آیند که دائماً از طریق رسانه‌های جمعی و جوامع مختلف مطرح شوند. در جامعه امروزی همه افراد از رسانه‌های گروهی تأثیر می‌پذیرند و در واقع بخش عمده‌ای از اوقات بیداری ما در مصاحبت با این رسانه‌ها سپری می‌شود. [3] فیلم‌ها با قدرت سمعی و بصری خود در امر گفتمان‌سازی در زمینه‌های مختلف از قدرت ویژه‌ای برخوردارند.

جوانان بدنه اصلی جامعه هستند که رشد و بالندگی آنان، باعث پیشرفت جامعه شده و رخوت و گمراهی آنان، موجب پسرفت جامعه می‌شود. در واقع مخاطب اصلی فیلم‌ها همین جوانان هستند.

در زمان‌های قبل‌تر صناعت شعر بر روی افراد تاثیر بسزایی داشت و همه را مجذوب خود می‌کرد. ولی امروزه این امر جای خود را به فیلم‌ها و پرده‌ی سینما‌ها داده است.

جوانان، چون از راه پرده سینما با جهان دیگر نیز رابطه پیدا می‌کنند، اوقات بسیاری از زندگی خویش را در سینما می‌گذرانند و افکار و اعتقاداتشان بوسیله تاثیر فیلم نقش و شکل می‌پذیرد. سینما یکی از ارکان مهم و موثر در تعلیم و تربیت است. فیلم اثر گذار مطلق نیست، ولی خواست‌ها و گرایش‌ها را تشدید و تقویت کرده و موجب به وجود آمدن عقیده و اندیشه خاصی می‌شود./918/ی702/س

مهدی خدایی

منابع

[1] دروازه بانی خبر چیست؟ دروازه بانان کیستند؟/ مهدخت بروجردی علوی

[2] پوشش زنان در سینمای پس از انقلاب اسلامی/ محمد رضا جوادی یگانه، حمیده هاتفی

[3] بررسی تاثیر وسایل ارتباط جمعی بر اخلاق اجتماعی نوجوانان/ دکتر غلامرضا خوشفر

ارسال نظرات