۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۳۵
کد خبر: ۶۰۹۲۵۱
سرمقاله؛

استعفایی نه از جنس آموزش نه پرورش

استعفایی نه از جنس آموزش نه پرورش
اگر به این نتیجه رسیده اید که مرد میدان نیستید، بیایید در آخرین لحظات حضورتان اقدامی کنید که در آن رنگ و بوی آموزش و پرورش باشد نه سیاست ماکیاولیستی.
به گزارش خبرگزاری رسا، لابد در خبر‌ها خوانده اید که وزیر آموزش و پرورش استعفا داد و استعفایش نیز پذیرفته شد. اقدامی که انگار نه انگار از سوی متولی آموزش و پرورش این کشور صورت می‌گیرد. گمانه‌ها برای علت استعفا به تعداد سیاسیون و چه بسا بیشتر است. علت اعلامی کناره گیری برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس عنوان شده است. چیزی که جسارتا شیفتگی خدمت را به ذهن متبادر نمی‌کند بلکه تشنگی قدرت را می‌رساند.

وزیری که نقد را در دست دارد و می‌تواند برای چند میلیون نفر نسخه شفابخش بپیچد و به غایت اثرگذار باشد، به امید نسیه نمایندگی مجلس، طلب عفو کند و از ادامه مسیر سر باز بزند؟! اما برخی معتقدند پشت پرده این استعفا عدم تأمین بودجه‌های لازم برای پرداخت معوقات، وضع معیشتی فرهنگیان، نظام رتبه بندی، انتصابات و دلایل دیگر است که سبب شده بطحایی از آموزش و پرورش دل بکند که در این فروض نیز بهانه و زمان خوبی انتخاب نشده است. به راستی صداقت مگر نجات بخش نیست؟

فقط سر کلاس مدرسه باید آموزش داد که دروغ بد است یا با متناقض نبودن رفتارهایمان هم باید آموزش داد؟
سیاسی کاری‌ها پرورش دهنده کدام خوی و خصلت در مردم می‌شود؟ اگر به این نتیجه رسیده اید که این دولت و دولتمردانش، مرد میدان نیستند بیایید در آخرین لحظات حضورتان اقدامی کنید که در آن رنگ و بوی آموزش و پرورش باشد نه سیاست ماکیاولیستی.

در این میان، خیز گزینه‌های سرپرستی و وزارت هم شایان توجه است. این حجم از تلاش برای نشستن روی کرسی وزارت آموزش و پرورش که سراسر تعهد است و عقب ماندگی، ناشی از روحیه بالای خدمت مسئولان عزیز است! گویا از وزیر سلف که اینگونه استعفا داد درس نگرفتند و رغبتی بی مثال برای آموزش و پرورش به دانش آموزان این مرز و بوم دارند. رغبتی برای مقابله با ساسی، ۲۰۳۰، کاستی‌های کتب درسی و … .

گاهی بار آموزشی و پرورشی بعضی جملاتِ علی الظاهر منفی به مراتب از برخی شعار‌ها بیشتر است؛ مثل اینکه وزیری بگوید خواستم، اما توان من محدود بود و درخواست‌ها زیاد؛ من نتوانستم، اما امیدوارم نفر بعدی با توان بیشتر بتواند خجالت زده بازنشستگانی که حداقل حقوق را می‌گیرند نباشد؛ نفر بعدی بتواند به قولش در قبال دانشجومعلم‌ها جامه عمل بپوشاند؛ نفر بعدی معوقات را بپردازد؛ شرمنده روی کسانی که منتظر نظام رتبه بندی هستند نشود و خلاصه بار وزارت را به دوش بکشد. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: رسالت
ارسال نظرات