۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۱
کد خبر: ۶۱۱۴۵۸
یادداشت سردبیر؛

منطق مقاومت و ضرورت راستی آزمایی وعده های اتحادیه اروپا

منطق مقاومت و ضرورت راستی آزمایی وعده های اتحادیه اروپا
نباید در تله کشورهای غربی افتاد و فراموش نکنیم که اقدامات قاطعانه مسؤولان ایرانی در حفظ حقوق ملت ایران در صحنه بین المللی می تواند موجب عقب نشینی کشورهای غربی شود.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، علیرضا استادیان سردبیر خبرگزاری رسا در یادداشتی نوشت: همزمان با سفر شینزو آبه نخست وزیر کشور ژاپن به ایران جهت انتقال پیام ترامپ به ایران، برخی رسانه های اصلاح طلب با ذوق و شوق فراوان از این سفر و دستاورد های احتمالی آن صحبت کرده و تیترهای برجسته صفحات آنان در استقبال از واسطه انتقال پیام آمریکا به ایران بو ؛ گرچه این شوک درمانی کمتر اثربخش بود و نتیجه مشخص بود که منطق جمهوری اسلامی ایران در مقابل پیشنهاد مذاکره زیر سایه تهدید چه خواهد بود؛ نخست وزیر ژاپن در حالی ایران را ترک کرد که سفر او یک دستاورد بزرگ داشت و آن افزایش قدرت گفتمانی ایران اسلامی در میان افکار عمومی جهان و از سوی دیگر تقویت خودباوری و غرور ملی در میان اقشار گوناگون ملت تحت تاثیر برخورد منطقی و حاکی از احترام اما مقتدرانه و اصولی مقام معظم رهبری در دیدار با نخست وزیر ژاپن بود.

دیدار مقام معظم رهبری با شینرو آبه، چکیده ای از منطق دیپلماسی امام خمینی(ره) مبتنی بر منطق متسخرج از حدیث نبوی (ص)  "اسلام یعلو و لایعلی علیه" و قاعده فقهی "نفی سبیل"  به معنای ضرورت انسداد راه نفوذ و سلطه کفار بر مسلمانان بود. امام خمینی (ره) در استنباط آموزه های سیاسی اسلام، قاعده  فقهی نفی سبیل را از دو جنبه سلبی و ایجابی مورد اهتمام قرار می دهند، این قاعده در جنبه سلبی به معنای نفی سلطه اجانب و عدم جواز مداخله آنان و در جنبه ایجابی آن به مفهوم بنیاد مثبتی است که سیاست منفی مزبور بر آن متکی است تا با تمهید سازو کارهای لازم راه نفوذ اجانب در کشور مسدود شود.

برخورد همراه با احترام مقام معظم رهبری با نخست وزیر ژاپن بر اساس اصل احترام متقابل و روابط دوستانه بوده و اینکه رهبر معظم انقلاب قاطعانه وساطت ژاپن و هرگونه مذاکره مجدد با آمریکا را رد می کنند حاکی از اصل "تولی و تبری" است  که در اندیشه امام خمینی (ره) موج می زند و ایشان هرگونه ارتباط با کشورهای استعمار گر و سلطه جو را نه تنها  رد کرده بلکه قطع ارتباط را مبارک و دارای دستاوردهایی همچون قطع دست دشمن و عزت روز افزون می دانند.

منطق مقاومت که دستاورد داخلی آن شکوه و افتخار ملی در میان آحاد مردم و برون داد آن در صحنه دیپلماسی عمومی، انتقال پیام استقلال و مبارزه با کفر جهانی و امتداد مبارزه با امپریالیسم است بار دیگر اثبات کرد که راهگشای ما در گام دوم انقلاب اسلامی است. منطق مقاومت موجب شده تا عنصر " استکبار ستیزی" در هویت ملی ایران قوی تر از گذشته ظاهر شده و مردم بر انتخاب راه مقاومت در مقابل دست اندازی های نظام سلطه سیاسی و کارشکنی های دستگاه سیاست خارجی کشور آمریکا صحه بگذارند.

تغییر راهبرد کشورهای غربی و به خصوص آمریکا هم در قبال منطق مقاومت ایران در حال رخ نمایی است؛ ترامپ که انتخابات سختی پیش روی خود خواهد داشت به شدت به دنبال عکسی یادگاری با مسؤولان ایرانی بود و هنوز در صدد است تا برجام اوبامایی را به برجامی ترامپی تبدیل کند و این دستاورد را برگه برنده خود در عرصه سیاست خارجی قلمداد کند که در این راه از تهدید به نقض برجام شروع کرده و مراحلی همچون خروج از برجام، افزایش تحریم های اقتصادی، انتقال پیام مذاکره به ایران، مانور رسانه ای تبلیغاتی جنگ نظامی و.... را طی کرده است که ایستادگی ایران  مستاصلش کرده و او را به موضع گیری های متعدد و متکثر انداخته است.

گاه از جنگ می گوید و ساعتی بعد درباره مذاکره توئیت می کند و گاه از پیش شرط های چندگانه برای مذاکره می گوید و در نشست خبری دیگری از مذاکره بدون پیش شرط صحبت می کند؛ تحریم می کند و ایرانی ها را جنگ طلب معرفی می کند و در ساعتی دیگر بلوف می زند که برای حفظ جان 150 ایرانی دستور توقف حمله نظامی به ایران را  داده ام.

ایستادگی ملت ایران و گذر از فشارهای شدید روانی تحریم های اقتصادی آمریکا و هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی فوق پیشرفته آمریکایی که به خطوط مرزی کشور تجاوز کرده بود و...، همه نشان دهنده تغییر معادلات به نفع ایران است به عبارت دیگر، بررسی آرایش صحنه منطقه و بین الملل نشان از دست برتر ایران در تغییر معادلات سیاسی و اقتصادی دارد و اینکه در مرحله نخست آمریکا و در گام های بعدی کشورهای غربی باید در مقابل اقدامات خویش پاسخگو باشند.

انتظارات برجامی محقق نشده و عدم به کارگیری مکانیسم های مالی و بانکی از سوی اتحادیه اروپا که یکی از اصلی ترین دلایل باقی ماندن ایران در معاهده برجام است، از دلایلی است که ایران در راستای حفظ عزت و حفظ منافع خویش، سیاست کاهش تعهدات برجامی را به صورت زمان بندی شده در ماه های گذشته اعلام کند تا این کشورهای اروپایی باشند تا برای حفظ ایران در برجام اقدامی عملی انجام دهند؛ خلاصه مواضع اعلامی ایران در ماه های گذشته در دیدارهای مختلف و با سطوح مختلف بازیگران کشورهای اروپایی، لزوم انجام اقدام های عملی برای حفظ برجام و تحقق وعده های عینی و عملیاتی بوده است.

در حالی که ایران به وعده دوم خود برای کاهش سطح تعهدات خویش در برجام نزدیک می شود، هفتم تیرماه پس از پایان نشست کمیسیون ویژه برجام در وین، هلگا اشمید اعلام کرد که اینستکس اجرایی شده هست که شاید براساس اخبار منتشر شده قبلی و رفت و آمدهای بی نتیجه نمایندگان کشورهای اروپایی به ایران کمتر کسی پیش بینی می کرد از درون نشست وین این نتیجه - که چند ماه حاصل نشده بود - اعلام شود.

فارغ از اینکه اینستکس تا چه اندازه می تواند راهگشای مسائل بانکی ما باشد و تا چه اندازه توانایی گشایش مالی را دارد و اینکه منحصر به غذا و دارو است یا خیر و اینکه آیا این مکانسیسم مالی هم می تواند مورد تحریم آمریکا قرار گیرد یا خیر، که بررسی آنها در این مقال نمی گنجد، سوال اصلی این است که اینستکس واقعا در چه مرحله ای از نظر اجرایی قرار دارد وآیا منظور از اجرایی شدن آن قابلیت اجرایی یا فعلیت در اجرا است؟ اینها سوالاتی است که باید دقیق تر موشکافی شود و عینیت تصمیم در مرحله اجرا محک بخورد.

آنچه در بیانیه پایانی کمیسیون ویژه برجام در وین مشهود است توجه ویژه به "اراک" است که در گام دوم کاهش سطح تعهدات برجامی ایران نقش اساسی داشت و این  نشانه ای قوی دال بر اصرار کشورهای اروپایی بر حفظ وضع موجود ایران در برجام است. سوال جدی این است که آیا این بار هم مثل گذشته کشورهای اروپایی در حال خریدن زمان به نفع خویش و دادن وعده های پوچ و توخالی و حرف درمانی هستند؟ آیا اینستکس این بار اسم رمز عقب نشینی از کاهش تعهدات هسته ای است یا خیر؟

البته پاسخ به این موارد بسیار فنی و دقیق و پیچیده است اما نباید از تجربیات چند سال اخیر غافل شد و در تله سرعت کشورهای غربی افتاد. نباید فراموش کنیم که اقدامات قاطعانه مسؤولان ایرانی در حفظ حقوق ملت ایران در صحنه بین المللی می تواند موجب عقب نشینی کشورهای غربی شود؛ طرف های غربی باید بدانند که ایران به تنهایی نمی تواند برجام را حفظ کند، ایران تعهدات برجامی خود را انجام داده و این بار این اتحادیه اروپا است که باید وفاداری خود را به این پیمان ثبات کند، تعهداتی که نه فقط روی میز بلکه در صحنه اجرایی راستی آزمایی شود.

محمد قمین
ارسال نظرات