۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۳
کد خبر: ۶۱۱۴۹۲
یادداشت؛

نخبه‌کشی در عربستان اعتراض به حقوق بشر در ایران

نخبه‌کشی در عربستان اعتراض به حقوق بشر در ایران
مقامات غربی با چشم پوشی از وضعیت بغرنج اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی در عربستان، با فرار رو به جلو به وضعیت حقوق بشر در ایران اعتراض می‌کنند.

خبرگزاری رسا ـ گروه بین‌الملل: چند روز قبل نشست منامه با موضوع معامله قرن، با همان سردی، بی‌روحی و خلائی که آغاز به کار کرد، به پایان رسید. حاضران در نشست منامه، در ساحل آرام این نشست به نرمش قهرمانانه پرداختند و با بازیچه ساختن مقدسّات اسلامی برای دستیابی به اهداف سیاسی خود، به قدش شریف به چشم سرزمینی جغرافیایی و نه محل سکونت پیامبران الهی در طول تاریخ نظر افکندند. این نشست با آنکه در بطن خود، به دنبال اهداف سیاسی بود اما اهمیت ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن به مراتب بیشتر است.

در نزد حاکمان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی که در لجنزار اخلاق جاهلی سقوط کرده و خود نیز به این سقوط آگاهی ندارند، سیاست از دیانت، اقتصاد، ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی جدا شده و آنان سیاست و سیاست‌ورزی را حیطه اختیارات حاکم و حکومت تفسیر می‌کنند. اقتصاد به ابزاری در دست خاندان آل‌سعود، آل‌خلیفه و آل‌نهیان تبدیل شده تا با آن اراده خود را بر اراده همگانی تحمیل کرده و با مشغول ساختن مردم به مشکلات معیشتی و اقتصادی، سیاست را از یاد آنان ببرند.

پادشاهان، شاهزادگان و شیوخ مرتجع عربی با چشم‌پوشی بر وضعیت معیشتی ملت‌های عربی و بی‌توجه به افزایش آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی و دینی، بخش اعظم سرمایه مردمی را در بانک‌های غربی سرمایه‌گذاری کرده و با تقویت جبهه استکبار و تضعیف امت اسلامی، بر طبل جنگ با محور مقاومت می‌کوبند. حاکمان عربی در حالی محور مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران را به عنوان دشمن و غارتگر ثروت‌های مسلمانان معرّفی می‌کنند که خود با عادی سازی روابط با اسرائیل، سرمایه‌های امت اسلامی را در مسیر نابودی اسلام به خدمت می‌گیرند.

نقش دین در میان مقامات عربی، تئوریزه سازی وضعیت موجود و حمایت از حاکمان است. حاکمان عربی از دین به ظاهر آن بسنده کرده و با وجود مشاهده وضعیت نابسامان مسلمانان و دست و پنجه نرم کردن آنان با فقر، جشن‌های چند صد هزار دلاری را برای شهوت‌رانی و خوش‌گذرانی خود صرف می‌کنند. آیا این دین اصحاب سلف است که عربستان، بحرین، امارات از آن سخن می‌گویند؛ دینی که در آن حاکم اسلامی در زمره افراد ثروتمند جهانی باشد و مردمانش در فقر و گرسنگی جان بسپارند.

خیانت پادشاهان عربی به دین مبین اسلام تا بدانجاست که برای سرکوب سخنان مخالف، از آموزه‌های اسلامی سوء استفاده می‌کنند. راه اندازی گروهک‌های تروریستی و کشتار مردم بیگناه و مظلوم مسلمان، موجی از اسلام‌هراسی را در غرب به راه انداخته است آیا این خیانت را می‌توان جبران کرد؟ آیا این خیانت را می‌توان بخشید؟ آیا میلیاردها دلاری که صرف خرید اسلحه و تجهیزات نظامی از آمریکا شده است، جز در جنگ علیه مسلمانان به کار گرفته می‌شود؟

حامیان دیکتاتوری مدعیان دموکراسی
عقب‌ماندگی امروز کشورهای عربی به ویژه عربستان در عرصه‌های مختلف از سیاست و اقتصاد تا فرهنگ و دین و اندیشه نتیجه خیانت حاکمان است. فضای خفقان و دیکتاتورمآبانه‌ حاکم بر عربستان، امارات و بحرین تا بدانجاست که اگر فردی با استعانت از حقوق شرعی و قانونی خود در آزادی بیان، به نقد تفکّر یا جریانی بپردازد، شدیدترین برخوردها با او می‌شود تا دگرباره فردی جرأت سخن راندن پیرامون اصلاح سیاسی، تغییر ساختار حکومتی، احترام به قوانین و نظرات نخبگان را نداشته باشد. هرچند آزادی بیان در عربستان و یا بحرین به ندرت وجود دارد، اما بیش از خطر سرکوبگری نخبگان و مبارزان سیاسی ـ فرهنگی، باید بر خطر «برحق بودن» تمرکز داشت.

مقامات عربستانی ـ بحرینی در قالب دموکراسی، شدیدترین تنبیهات را علیه جامعه نخبگانی خود اعمال می‌کنند، همواره خودشان را «به حق» دانسته و هیچگاه تجدیدنظر در رفتارها را نمی‌پذیرند. عجب‌تر آنکه این کشورها با همکاری اسرائیل، سخن از حقوق بشر بر زبان جاری ساخته و از ضعف حقوق بشر در کشوری مانند ایران سخن می‌گویند! عربستانی که تا چندی قبل، بانوانش اجازه رانندگی نداشته، در یمن دست به نسل کشی زده، مردم قطیف را به بدترین شکل سرکوب کرده، عالمان دینی نظیر آیت الله باقر النمر را به دار آویخته است، اکنون ایران را به رعایت قوانین حقوق بشری دعوت می‌کند.

سیطره سیاست بر تمامی امور در عربستان و به تبع آن در بحرین، این کشورها را به سمت فروپاشی سوق داده است. شیفتگی و ازخودباختگی حکام آل‌سعود و آل‌خلیفه تا بدانجاست که برخی از آنان آرزوی مرگ در کشوری اروپایی و یا آمریکا را در سر می‌پرورانند. شاهزادگان کم‌تجربه با پذیرش مناصب حکومتی و اتخاذ تصمیم‌های غلط، منطقه را به سمت بحران به پیش رانده‌اند و گزافه نیست اگر بگوییم که مثلث عبری ـ عربی ـ غربی، کمر همّت برای نابودی تمدن اسلامی بسته است.

دخالت‌های عربستان سعودی در امور داخلی کشورها مانند عراق و سوریه، عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، خیانت به آرمان‌های فلسطین، جنگ افروزی در منطقه با حمایت از گروهک‌های تروریستی مانند داعش، ترویج تفکر اسلامی رادیکالی و تشدید خشونت علیه مسلمانان و اسلام‌هراسی، سرکوب نخبگان و فعالان حقوقی، اعدام و بازداشت علما و انقلابیان تنها بخشی از اقدامات آل‌سعود برای نابودی امت اسلامی است با اینحال فریاد اعتراض اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به وضعیت حقوق بشر در ایران بلند است.

ثروت‌ عربستان، همکاری اطلاعاتی اسرائیل، حمایت آمریکا، صحنه‌گردانی مصر، بحرین و امارات برای جلوگیری از افزایش قدرت محور مقاومت تا کنون راه به جایی نبرده است. این اقدامات نتیجه‌ای جز سرعت‌گرفتن قطار نابودی حاکمان مرتجع عربی و دشمنان اسلام را ندارد. همانگونه که در جنگ نظامی، شکست سنگینی متوجه جبهه شرارت شد، در عرصه اقتصادی، فرهنگی و دینی نیز محور مقاومت ضربه سنگینی را به پیکره حاکمان مرتجع عربی و حامیان اندیشه‌ای آنها وارد خواهد ساخت و طرح‌های موهومی چون معامله قرن، نتیجه‌ای را دربرنخواهد داشت.

محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام

محمد رایجی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
برهان
Iran, Islamic Republic of
۱۱ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۰
در فضای سیاسی­ - ­اجتماعی جامعه سعودی یک نوع خودبنیادی و خودارجاعی دیده می­شود،
شاهزاده های عربستان خودشان می­برند، خودشان می­دوزند و خودشان قضاوت می­کنند.
از آنجا که در جامعۀ عربستان سعودی، صرف نظر از نهادهای سنتی، نهادهای اصیل اجتماعی و فرهنگی جدید شکل نگرفته و وجود ندارند لذا همه این گونه فعالیت­ها،خصوصا اهالی رسانه منتقد مانند خاشقچی همواره در مظان نوعی اتهام، بدبینی، بی­ توجهی یا بی ­اعتباری هستند.
0
0