۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۱۷
کد خبر: ۶۱۲۹۳۳
در برنامه‎ی زاویه بررسی شد؛

سهم سیاست در بازدارندگی از جنگ

سهم سیاست در بازدارندگی از جنگ
قدرت نظامی برای بازدارندگی لازم است، اما کافی نیست. نقطه ضعف ما در بازدارندگی، اقتصاد است و دشمن روی این مسأله دارد تأکید می‌کند. قدرت نظامی هم مستلزم قدرت اقتصادی است.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حبیب‌الله رحیم‌پور ازغدی، سردبیر مجلۀ تصویری علوم انسانی زاویه، در اولین قسمت از فصل سیزدهم این برنامه، میزبان دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، عضو هیئت‌علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر ناصر هادیان جزی، عضو هیئت‌علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه تهران بود. در این برنامه که چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۸ از شبکه ۴ سیما پخش شد، هر کدام از میهمانان به این پرسش پاسخ گفتند که «علم سیاست در ایران برای بازدارندگی از جنگ چه ایده‌ای دارد؟»

مجری‌کارشناس برنامه در ابتدا این سؤال را مطرح کرد که ایران در ۳۰ سال اخیر بار‌ها از سوی دولت‌های جنگ‌طلب به جنگ تهدید شده است، اما هیچ‎گاه جنگ آغاز نشده است. این قدرت بازدارندگی از جنگ ناشی از چیست؟ چه تفسیری از دیدگاه علم سیاست می‌توان برای قدرت بازارندگی ایران ارائه کرد؟

دکتر ناصر هادیان در پاسخ به این سوال گفت: عامل بازدارندگی ما ترکیبی از قدرت سخت و نرم بوده است که نوعی بازدارندگی نامتقارن است. جنگ احتمال وقوع دارد و نباید تصور کنیم هیچ‌گاه جنگی اتفاق نخواهد افتاد. تجربه جنگ تحمیلی عراق این را به ما فهماند. همچنین متوجه شدیم که در دنیا تنها هستیم و به گونه‌ای تنهایی استراتژیک دچار هستیم. این تنهایی به ما می‌فهماند که باید به توانمندی‌های خودمان متکی باشیم؛ در نتیجه به سمت تقویت قدرت سخت خود رفتیم. در عین حال به افزایش قدرت نرم خود نیز پرداختیم.

عضو هیئت‌علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه تهران افزود: عامل دیگر انسجام اجتماعی ماست. در ابتدای روی‌کارآمدن دولت اصلاحات، احتمال جنگ علیه کشور ما وجود داشت که انتخابات پرشور آن زمان نقش به‌سزایی در بازدارندگی از جنگ داشت. در نظام نابرابر و ناعادلانه و سلسله‌مراتبی بین‌الملل امروز، بسیاری از نخبگان جوامع، به‌ویژه کشور‌های جهان سوم، به این نظم انتقاد دارند و به ایران به‌عنوان کشوری که این نظم را به چالش کشیده به چشم الگو نگاه می‌کنند. با وجود انتقاداتی که به ایران دارند، ایران را یک کشور مستقل می‌دانند و با دیدۀ احترام به ایران نگاه می‌کنند.

وی سپس عنوان کرد: ترکیب قدرت نرم و قدرت سخت ما موجب شده کشور‌هایی که توان جنگ با ما را دارند به این جمع‌بندی برسند که جنگ با ایران، کار کم‌هزینه و ساده‌ای نیست. البته باید توجه داشت که در وضعیت فعلی، تنها آمریکاست که توانایی جنگ با ایران را دارد و اسرائیل چنین قدرتی را ندارد. این مسأله را در اقدام اخیر ترامپ دیدید که اعلام کرد قصد حمله به ایران را داشتیم، اما در لحظه آخر منصرف شدیم.

سهم سیاست در بازدارندگی از جنگ

در ادامه دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی در پاسخ به دلیل قدرت بازدارنگی ایران گفت: ابتدا باید بازدارنگی را تعریف کنیم. بازدارندگی یعنی منصرف‌کردن یا مأیوس‌کردن دشمن از اقدام خصمانه از طریق ایجاد شک و تردید یا هراس از پیامد‌های آن اقدام و پیش‌بینی مقاومت طرف مقابل. هدف از بازدارندگی نیز، اعمال قدرت است برای چانه‌زنی استراتژیک. بازدارندگی می‌تواند متقارن یا نامتقارن باشد که توان ما بیشتر نامتقارن است و توانایی سخت و نرم ما این توانایی را به ما داده است. قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی یک بازدارندگی همه‌جانبه است. اما باید توجه داشت که ابعاد بازدارندگی جمهوری اسلامی متوازن نیست. برای مثال در حوزۀ نظامی بیشتر توان بازدارندگی داریم تا حوزۀ اقتصادی و می‌بینیم که دشمن بر روی بعد ضعیف‌تر بازدارندگی ما تمرکز کرده که بعد اقتصادی است.

دکتر سیدجلال دهقانی جمهوری اسلامی ایران را برخوردار از بازدارندگی همه‌جانبه دانست و ارکان قدرت بازدارندگی ایران را در سی سال گذشته این گونه برشمرد: یأس دشمن از دستیابی به اهدافی که با آغازکردن جنگ دنبال می‌کند؛ هزینه جنگ با ایران بسیار بالاست به این معنا که جنگ بر اساس منطق هزینه‌فایده برای او پرهزینه است؛ ضریب بالای مقاومت جامعۀ ایران رکن دیگر است که شامل روحیۀ ملی و سرمایۀ اجتماعی و مشروعیت سیاسی می‌شود؛ ایران در جنگ‌های غیرهسته‌ای توان قدرت ضربۀ دوم را دارد؛ مؤلفۀ دیگر ایجاد بازدارندگی فراسرزمینی از طریق نیرو‌های نیابتی و افزایش عمق استراتژیک ایران است که به بیان دیگر حضور و نفوذ منطقه‌ای ایران نامیده می‌شود.

عضو هیئت‌علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: بازدارندگی سیاسی نیز مؤلفه بسیار مؤثری است؛ یعنی این که دشمن مأیوس شود که از طریق زیرسؤال‌بردن مزیت دموکراتیک و مشروعیت سیاسی ما بخواهد موفق شود و ضربه‌ای کاری بزند. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در بعد سیاسی مأیوس شده‌اند و در زمینۀ تحریم‌های اقتصادی هم در حال مأیوس‌شدن هستند، چرا که امریکا امروز در نقطۀ اوج اعمال فشار اقتصادی بر ایران است. بازدارندگی فرهنگی و اجتماعی نیز مهم است که از آن می‌توان به بازدارندگی نرم یاد کرد.

وی همچنین گفت: تجربۀ جنگ هشت‌ساله ما در صدر عوامل بازدارنده قرار دارد. این جنگ همۀ کشور‌ها به این نتیجه رساند که توان بازدارندگی ایران بیش از آن است که در یک جنگ بتوانند آن را از بین ببرند. این که امام فرمودند جنگ یک سرمایه بود واقعاً همین‌طور بود. خیلی تفاوت وجود دارد بین وقتی که یک حرفی را بیان می‌کنید تا وقتی که آن را در عمل ثابت می‌کنید.

در ادامه دکتر ناصر هادیان در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین عامل بازدارندگی از جنگ علیه ایران را چه می‌داند گفت: این سوال را به‌سختی می‌توان پاسخ گفت، چرا که ترکیب عوامل نقش دارند. در بعد سخت، موشک‌های ما مهم‌ترین عامل بوده‌اند. البته باید توجه کنیم موشک‌ها به‌عنوان عامل بازدارندگی و نه انعکاس قدرت تعریف شود. آیا موشک‌های ما سلاحی تهاجمی برای کشورگشایی و بسط قدرت است؟ این نگاه می‌تواند حساسیت‌برانگیز باشد. باید مراقب باشیم که حساسیت ایجاد نکنیم، اما نباید مقوله امنیتی و دفاعی‌مان را تابع احساس و برداشت دیگران کنیم. در بعد نرم نیز مهم‌ترین عامل انتخابات و حضور مردم در پای صندوق‌های رأی است.

سپس دکتر سیدجلال دهقانی پاسخ خود به این سوال را این گونه بیان کرد: مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی را مهم‌تر از موشک می‌دانم. چون خیلی از کشور‌ها این توان نظامی را دارند، اما نتوانسته‌اند بازدارندگی داشته باشند. انقلاب ما مردمی‌ترین انقلاب جهان بوده که بدون قدرت نظامی پیروز شد. دفاع ما یک دفاع مردم‌پایه بوده و هست. اگر در جنگ تحمیلی، نیروی بسیج نبود شاید ما پیروز نمی‌شدیم. این نیروی مردمی حتی در بعد سخت هم توانست جمهوری اسلامی را حفظ کند.

دکتر ناصر هادیان سپس اظهار داشت: وقتی دشمن می‌بیند که انتخابی آزاد برگزار شده و فردی انتخاب شده که مقبولیت دارد، اگر بخواهد حمله کند با خود می‌گوید مردم پشت سر این رئیس‌جمهور و این نظام متحد و منسجم می‌شوند. انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی بسیار مهم است که پرشور برگزار شود و آزادبودن و سالم‌بودن آن در راستای افزایش قدرت نرم بازدارندگی از تهدید‌های امریکا خیلی مهم است. نکتۀ دیگری که نباید از یاد برد این است که دولت‌ها و رئیس‌جمهور‌های مختلف در آمریکا با هم متفاوت‌اند و اگر آن‌ها را مثل هم بدانیم و یکسان بینگاریم، سیاست‌های اشتباهی را انتخاب و اقدامات خطایی را مرتکب خواهیم شد. به همین خاطر در مواقع مختلف ما امکان جنگ یکسانی نداشته‌ایم.

در ادامه دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی عنوان کرد: زمان بوش گفتند ما می‌خواهیم به ایران حمله کنیم، اما دیدند حمله موجب انسجام ملی ایرانیان می‌شود. برای توجیه نظری قدرت بازدارندگی ایران باید به مثلث مشروعیت، روحیۀ ملی و قدرت نظامی توجه کنیم. البته مرادم از مشروعیت به معنای مقبولیت است و نه به معنای رایج در اندیشه و کلام سیاسی. قدرت نظامی هنوز منسوخ نشده است البته آخرین ابزار در منطق بازدارندگی است؛ هرچند اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم الان در منطقه غرب آسیا، موشک و توان نظامی به اندازه مشروعیت نظامی مهم است.

دکتر ناصر هادیان سپس در پاسخ به این سؤال که شما مدتی قبل پیش‌بینی کرده بودید که در میانۀ سال ۲۰۲۰ احتمال دارد تهدید‌های امریکا دربارۀ جنگ با ایران به اوج برسد گفت: من سه نوع جنگ را عنوان کردم. اولین نوع جنگ این است که جنگ تصادفی رخ دهد، مثل تنشی که الان در خلیج فارس وجود دارد؛ دوم جنگ ترغیبی است؛ یعنی فرض کنید که اسرائیل، آمریکا را ترغیب کند تا وارد جنگ با ایران شوند؛ نوع سوم هم جنگ برنامه‌ریزی شده که احتمال آن را کم می‌دانم. اگر ترامپ ذهن ساده‌ای داشته باشد و پیچیدگی‌های دنیای واقعی را نتواند محاسبه کند، یا این که در شرایط مناسبی نباشد و فکر کند با جنگ می‌تواند اوضاع را بهتر کند، احتمال دارد در تابستان ۲۰۲۰ جنگ رخ دهد.

بر اساس دسته‌بندی تهدیدها، عمق استراتژیک‌مان را می‌توانیم تعیین کنیم. حضور ما در سوریه و لبنان در شرایط فعلی می‌تواند ایجاد بازدارندگی کند. پس آمریکا حتماً برای حمله خود باید فکر پاسخ حزب‌الله و دیگران را بکند. وی همچنین این سؤال را که آیا زمزمۀ جنگ به دلیل حضور ما در کشور‌های منطقه بلند می‌شود؟ این گونه پاسخ داد: شاید اگر از ابتدا در آن‌جا نبودیم این مسائل تفاوت می‌کرد. از زاویه نظام اگر بخواهم به این مسأله نگاه کنم که برای خود تکلیف برهم‌زدن نظم نابرابر سیاسی فعلی جهان و ازبین‌بردن نابرابری‌های فعلی دنیای سیاست و حمایت از مظلوم و مستضعف را قائل است، پس باید در منطقه حضور داشته باشیم. اگر قرار است این هدف را داشته باشیم، حضور ما در کشور‌های منطقه باعث افزایش عمق استراتژیک ماست. بحث این است که ما یک نظام انقلابی به‌معنای فنی کلمه هستیم پس نظم نابرابر موجود را به چالش می‌کشیم و این باعث می‌شود طرف مقابل با ما برخورد کند. من بر این اساس عمق استراتژیک را تعریف می‌کنم. به این نکته تأکید می‌کنم که رژیم پهلوی هم به فکر افزایش قدرت منطقه‌ای خود بود، اما با هدف انعکاس قدرت نه افزایش توان بازدارندگی.

سپس دکتر سیدجلال دهقانی گفت: اگر ما در کشور‌های منطقه نبودیم آمریکایی‌ها راحت‌تر به ما حمله نمی‌کردند؟ برای تأمین بازدارندگی باید هزینه آن را هم بدهیم. ما الان منطقه حائل برای خود درست کرده‌ایم که ربطی به دولت انقلابی ندارد؛ بلکه هر کشوری که به دنبال قدرتمندشدن است این کار را می‌کند. نظام بین‌الملل محافظه‌کار است و به حفظ وضع موجود فکر می‌کند. هر وقت وضعیت ژئوپولیتیک ما تضعیف شده تهدید‌ها علیه ما افزایش یافته است.

دکتر سیدجلال دهقانی در ادامه، نظر خود را در پاسخ به این سؤال که گفته می‌شود رفتار انقلابی به معنای برهم‌زدن نظم نابرابر جهان سایۀ جنگ را بر سر کشور می‌اندازد و ایران را در معرض جنگ قرار می‌دهد این گونه اظهار کرد: ما می‌خواهیم حداقل در منطقه جهش قدرت داشته باشیم و آمریکا این را تحمل نمی‌کند. از یاد نبرید که دشمنی ما با آمریکا دفاع‌محور بوده است. از اول انقلاب، آمریکایی‌ها به ما حمله کرده‌اند و ما دفاع کرده‌ایم. برای مثال ماجرای حمله آمریکا به افغانستان و عراق را ببینید.

دکتر ناصر هادیان جزی سپس عنوان کرد: تا زمانی که شما یک دولت انقلابی هستید و نظم نابرابر موجود را به چالش می‌کشید، کسانی که ذی‌نفع هستند نمی‌نشینند تا شما با آن‌ها چالش کنید. بنده شرمنده نیستم که بگویم یک فرد انقلابی هستم به این معنا که نظم نابرابر سیاسی جهان موجود را نمی‌پذیرم. اما سؤال اینجاست که چگونه می‌خواهیم این نظم را عوض کنیم؟ بنده در هدف انقلابی هستم، اما ابزاری که برای رسیدن به این هدف اتخاذ می‌کنم ابزار اصلاح‌طلبانه است؛ یعنی با ابزار متعارف این نظم را به چالش می‌کشم.
وی افزود: در حال حاضر سه سناریوی جنگ داریم: یکی جنگ موضعی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران؛ دیگری جنگ گسترده هوایی که دو الی سه هزار هدف را برای کاهش توان امنیتی و نظامی ما در نظر دارند تا بعد از تضعیف آ‌ها مردم شورش کنند و نظام را تغییر دهند؛ نوع سوم نیز جنگ تمام‌عیار است که در وضعیت فعلی غیرممکن است، چون ایران، عراق و افغانستان نیست. البته مایلم این را هم یادآور شوم به عقیده من در واشنگتن همۀ تصمیمات سیاسی عقلانی گرفته نمی‌شود. اما جنگ از نوع دوم بیش از بقیه احتمال دارد. با این حال معتقدم احتمال این نوع جنگ هم کم است، چون تبعاتش برای آن‌ها خیلی مشخص نیست. می‌خواهم بحث مقاومت حداکثری را در بحث بازدارندگی مطرح کنم. اگر ترامپ و تیم او به این نتیجه برسند که فشار نظامی و اقتصادی نتیجه نمی‌دهد و مردم هم شورش نمی‌کنند، این مقاومت حداکثری در تصمیم‌گیری‌هایشان تغییر به وجود می‌آورد.

دکتر ناصر هادیان در پاسخ به این سؤال که آیا نظم بازدارنده ما نیازمند ارتقا و بازنگری است اضافه کرد: مقاومت را باید به بحث بازدارندگی گره زد. به عقیده بنده روی افزایش توان نظامی، به‌ویژه توان موشکی، افزایش قدرت بازدارندگی نامتقارن ما یعنی نیرو‌های ما در منطقه، برگزارکردن انتخابات پرشور و آزاد و رقابتی و برطرف‌کردن شکاف‌های اجتماعی باید کار کنیم. همچنین در منطقه باید دولت‌های شامل تشکیل دهیم و نیرو‌های ضدجنگ در آمریکا و اروپا را با برنامه‌ریزی بسیج کنیم و سامان دهیم تا در مقابل جنگ‌طلبان بایستند.

سپس دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی صحبت‌های خود را در پاسخ به این سؤال که آیا قدرت بازدارندگی ایران نیازمند بهبود است؟ این گونه جمع‌بندی کرد: قدرت نظامی برای بازدارندگی لازم است، اما کافی نیست. نقطه ضعف ما در بازدارندگی، توان اقتصادی است و آمریکایی‌ها بر روی این مسأله دارند تأکید می‌کنند. قدرت نظامی هم مستلزم قدرت اقتصادی است. اقتصاد تک‌محصولی و خام‌فروشی نفت را باید کنار بگذاریم. چهل سال است داریم این را می‌گوییم، اما هنوز درمانده‌ایم. اگر ما به نفت متکی نبودیم تأثیر تحریم‌ها خیلی کمتر می‌بود. نکته دیگر تقویت وحدت ملی در سطح ملت-دولت، ملت-ملت، افزایش سرمایه اجتماعی، اعتماد ملی و میزان حمایت مردم از سیاست‌های نظام است.

او در پایان گفت: شکاف در میان حاکمیت هم سم مهلک دیگری است که نباید رشد کند و بیشتر شود. الان به یک صدای واحد در داخل نیاز داریم، چون در شرایط جنگی هستیم. وزارت خزانه‌داری آمریکا امروز ستاد جنگ آمریکاست. اسرائیل و سعودی به دنبال جنگ علیه ما هستند که باید آن‌ها را خلع سلاح کنیم. مثلاً سعی می‌کنند اقدامات تخریبی انجام دهند و به گردن ما بیندازند. باید کاری کنیم تا آمریکا از این کشور‌ها ناامید شود./918/د101/س

ارسال نظرات