۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۷
کد خبر: ۶۱۳۰۸۹

ویژگی‌های امام معصوم در بیان خورشید خراسان

ویژگی‌های امام معصوم در بیان خورشید خراسان
امام معصوم همچون خورشید درخشان جهان است؛ خورشیدى که دور از دسترس دست‌ها و چشم‌ها در افق قرار دارد. توسّط امام است که نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد به کمال خود مى‌‏رسد.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از مباحث مهم اعتقادی بحث امامت و ولایت است که از مهم‌ترین ارکان پنجگانه اسلام شمرده شده است. از این‌رو شناخت امام معصوم اهمیت زیادی دارد و در معرفت انسان به امام تأثیر بسزایی دارد.

در کتاب عیون اخبار الرضا روایتی از امام رضا علیه‌السلام نقل شده که برخی از ویژگی‌های امام معصوم در آن ذکر شده است؛ از جمله اینکه:

امام عالم‌ترین، حکیم‌‏ترین، باتقواترین، بردبارترین، شجاع‌ترین، سخى‏‌ترین و عابدترین فرد است.

پاک و مطهّر است.

همان طور که از روبرو مى‌‏بیند، از پشت سر نیز مى‏‌بیند.

سایه ندارد.

از شکم مادر بر روى دو کف دست به زمین مى‌‏آید و با صداى بلند شهادتین را مى‌‏گوید.

چشمش به خواب مى‏‌رود، ولى قلبش نمى‏‌خوابد.

محدَّث است (یعنى صداى فرشته وحى را مى‏‌شنود ولى آن را نمى‌‏بیند).

زره رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله کاملاً اندازه اوست.

بوى امام خوش‌تر از مشک است.

اختیار او نسبت به مردم از اختیار آنان نسبت به خودشان بیشتر است.

نسبت به مردم از پدر و مادرشان دلسوزتر است.

از همه مردم در مقابل خداوند متواضع‌‏تر است.

از همه بیشتر به آنچه که مردم را به آن امر مى‌‏کند، عمل مى‌‏کند و از همه بیشتر از آنچه که مردم را از آن نهى مى‏کند دورى مى‏‌نماید.

دعایش مستجاب است، به گونه‌‏اى که اگر دعا کند که صخره‏اى دو نیم شود، دو نیم خواهد شد.

اسلحه حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله و شمشیر آن حضرت یعنى ذو الفقار نزد اوست.

نزد او نوشته‌‏اى است که اسامى شیعیانشان تا روز قیامت در آن مکتوب است و نیز نوشته دیگرى دارد که اسامى دشمنانشان تا روز قیامت در آن آمده است.

«جامعه» که صحیفه‌‏اى به طول هفتاد ذراع (حدود ۳۵ متر) و مشتمل بر همگى نیازمندی‌هاى اولاد آدم است نزد اوست.

جفر اکبر و اصغر که پوست بز و پوست قوچى است و جمیع علوم حتّى ارش (مجازات) یک خراش و حتّى زدن یک یا نیم یا ثلث تازیانه در آن ثبت شده و همچنین مصحف فاطمه زهرا سلام اللَّه علی‌ها نزد اوست.

یادداشت/ویژگی‌های امام معصوم در بیان خورشید خراسان
کمال نماز و روزه توسط امام

در روایت دیگری، از امام رضا علیه‌السلام نقل شده که فرمود: توسّط امام است که نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد به کمال خود مى‏‌رسد، فى‏ء (غنائمى که بدون جنگ و خونریزى بدست مسلمین مى‏‌ا‌فتد) و صدقات وفور مى‏‌یابد و حدود و احکام جارى مى‏‌گردد و مرز‌ها حفظ و حراست مى‌‏شود.

امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می‌کند و حدود او را جارى مى‏‌نماید و از دین خدا دفاع می‌کند.

با حکمت و موعظه نیکو و دلیل قاطع، مردم را به راه پروردگارش فرا مى‏‌خواند.

امام همچون خورشید درخشان جهان است؛ خورشیدى که دور از دسترس دست‌ها و چشم‌ها در افق قرار دارد.

امام، ماه نورانى، چراغ درخشان، نور ساطع و ستاره راهنما در دل تاریکى‌‏ها و صحراهاى خشک و بى‏آب و علف و موجهاى وحشتناک دریا‌ها است. امام همچون آب گوارا بر تشنگان است، راهنماى هدایت و منجى از هلاکت است.

امام همچون آتشى در بلندى‏ بیابان‌ها است، کسى که از سرما به آن آتش پناه برد، او را گرم مى‏‌کند و در مهلکه‏‌ها راهنمائى مى‌‏کند، هر کس از او دست بکشد هلاک خواهد شد.

امام ابر پر باران و باران پر برکت است، خورشید درخشان و زمین گسترده است، او چشمه جوشان و باغ و برکه است.

امام همراهی امین، پدرى با محبت و برادری مهربان است.

در مصائب، پناه بندگان است.

امام امین خدا در زمین و حجّت او بر بندگان است، او خلیفه خدا در بلاد اوست.

امام دعوت‏ کننده مردم به سوى خدا و مدافع حرمت‌هاى الهى است.

امام از گناهان پاک و از عیوب، مبرّى است؛ علم به او اختصاص دارد؛ حلیم و بردبار است؛ مایه نظم دین و عزّت مسلمین است؛ باعث خشم منافقین و هلاکت کافرین است.

امام در دوران خود نظیر ندارد؛ کسى به او نزدیک نیست؛ هیچ دانشمندى با او همطراز نیست؛ بدل ندارد؛ مثل و مانند ندارد؛ بدون اینکه به دنبال فضیلت باشد و یا خود فضیلت بدست آورده باشد، فضیلت به او اختصاص یافته است و خداوند وهّاب، فضل را به او اختصاص داده است.

یادداشت/ویژگی‌های امام معصوم در بیان خورشید خراسان
پیچیدگی معرفت به امام

پس کیست که بتواند امام را بشناسد یا او را انتخاب کند؟! نه، هیهات! هیهات!

در وصف شأنى از شؤون او و فضیلتى از فضائل او، عقول به گمراهى افتاده و حیران و سرگردان مانده است و دیدگان درمانده و ناتوان گشته و بزرگان احساس کوچکى مى‏نمایند و حکماء حیرانند، عقل عقلاء کوتاه است، خطباء از خطابه باز مانده‏‌اند و عقلاء و دانایان از درکش عاجز شده‌‏اند و شعراء از شعر گفتن ناتوان گشته‌‏اند و ادباء عاجز گردیده‏‌اند و بلغاء خسته و ناتوان شده‏‌اند و همگى به عجز و ناتوانى معترفند، چگونه مى‏‌توان او را وصف کرده و کنه او را بیان نمود یا چیزى از کار او را فهمید یا کسى را یافت که جاى او را بگیرد؟

نه، چگونه ممکن است؟ و حال آنکه نسبت او و وصف‏‌کنندگانش همچون ستاره‏‌ها و دست مردم است؟

پس انتخاب مردم کجا و این مقام کجا؟ عقول کجا و درک این منزلت کجا؟ اصلا کجا مى‌‏توان چنین شخصى یافت؟ گمان برده‏اند که مى‏توان او را در غیر آل پیامبر صلى اللَّه علیه و آله یافت؟!

به خدا قسم نفسشان به آنان دروغ گفته (خودشان می‌دانند که اینگونه نیست) و آرزوی باطل می‌کنند و در نتیجه به پرتگاهى بلند و مشکل و لغزنده پا گزارده‏اند که پاهایشان از آن خواهد لرزید، به پائین خواهند افتاد؛ با عقولى سرگردان، ناقص و بایر و عقائدى گمراه‏کننده در صدد نصب امام بر آمده‏‌اند که جز دورى از مقصد نتیجه‌‏اى نخواهند گرفت؛ خدا آنان را بکشد! به کجا برده شده‏‌اند؟! در صدد کارى بس مشکل برآمده و خلاف حقّ سخن گفته‌‏اند و به گمراهى عمیقى دچار گشته و در سرگردانى افتاده‌‏اند، زیرا با آگاهى امام را ترک کرده‌‏اند و شیطان اعمالشان را در نظرشان زینت بخشید و آنان را از راه‏ حقّ بازداشت، حال آنکه بینا و بصیر بودند.... /۹۹۹/ی703/س

بابک شکورزاده
ارسال نظرات