۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۴۳
کد خبر: ۶۱۳۱۶۰
حجت الاسلام والمسلمین مروی:

اصحاب قلم آثار معرفت افزا تولید کنند

اصحاب قلم آثار معرفت افزا تولید کنند
تولیت آستان قدس رضوی گفت: اصحاب قلم باید با توجه به نیاز مردم و جامعه به تولید اثر بپردازند و به تولید کتاب هایی اقدام کنند که معرفت افزایی می کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام والمسلمین مروی، تولیت آستان قدس رضوی در مراسم رونمایی از کتاب های تازه منتشر شده آستان قدس رضوی که امروز در بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی برگزار شد با اشاره به آیاتی از سوره قلم، گفت: قلم از نظر اسلام بسیار مهم است.

وی با اشاره به سابقه درخشان اسلام در دارا بودن کتاب و کتابخوانی بیان کرد: زمانی که در اروپا یک کتابخانه نبود ما صد هزار جلد کتاب خطی در کتابخانه داشتیم همچنین با توجه به اهتمامی که اسلام و پیامبراکرم(ص) به کتاب و فراگیری دانش و معرفت داشتند، ما باید رتبه اول را در کتابخوانی داشته باشیم.

حجت الاسلام والمسلمین مروی اظهار کرد: جوامع و تمدن ها را قلم ها می سازند و این نوشتن کار ارزشمند، قابل تقدیس و تکریم است و ما هر چه قدر در حوزه قلم و اصحاب قلم سرمایه گذاری کنیم، جا دارد.

تولیت آستان قدس رضوی به کیفیت آثار تأکید و ابراز کرد: اهل قلم باید در آثار خود به شرایطی از جمله سنین مخاطب و سطوح مختلف جامعه توجه داشته باشند، قلم منبری است که همیشه و در هر زمانی در دسترس مخاطب است.

وی با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب به تولید مطالب ابدایی و فاخر، گفت: فرهنگ، دانش و نیازهای مردم نسبت به گذشته تغییر کرده است اصحاب قلم باید با توجه به نیاز مردم و جامعه به تولید اثر بپردازند و در تولید کتاب به این نکته توجه شود که با نگارش آن کتاب کدام نیاز را رفع می کنیم؟ چه فرهنگ سازی می شود؟ و چه شبهه ای را پاسخ می دهیم؟

حجت الاسلام والمسلمین مروی افزود: باید از رسانه های نوین استفاده و مطالب خود را در این رسانه ها قرار دهیم تا مخاطبین از آن بهره ببرند همچنین از تولید رمان نیز نباید غفلت کرد چون خیلی تاثیر گذار است و نیز به تولید کتاب هایی اقدام کنیم که معرفت افزایی می کنند.
 
تولیت آستان قدس رضوی به نیاز آستان قدس رضوی به فروشگاه های زیبا جهت توزیع کتاب اشاره و ابراز کرد: کانکس محل مناسبی برای کتاب فروشی نیست، باید برای فروش کتاب محلی شیک و زیبا در نظ گرفته شود که مردم ترغیب به حضور در محل و استفاده از کتاب شوند و هزینه در این جهت اصراف نیست./864/پ202/ب1

امیر خاکراه
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
محمدی
Iran, Islamic Republic of
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۶
امام رضا غریب الغربا بود، غریب اشنا با دنیا، اشنا به نیکی های دنیا و غریب با بدی های دنیا. در دنیا اینگونه بود که اشنای آخرت بود و بعد از 14قرن، نگهدار دل شکسته ی حضرت فاطمه زهرا (س) برای نه تنها شیعه، بلکه کل آزادی خواهان جهان شد، ولادت امام رضا بر تمام رهروان راستین امام خوبی ها تبریک و تهنیت باد .
4
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۰
نگاه لطف رضا، حل کند مسائل را
4
0
احمد کاشفیان
Iran, Islamic Republic of
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۴
میلاد شمس‌الشموس انیس النفوس امام الرئوف معین الضعفاء راحم الفقراء علی بن موسی الرضا(ع) بر همه شیعیان و مستضعفان دنیا مبارک و تهنیت باد.
4
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۵
ای حرمت ملجا درماندگان
امشب در سرزمین طوس بر سر عشاق امام حق علی ابن موسی‌الرضا(ع) گل می‌ریزند نقاره‌ها می‌نوازند و نوای رضا جان به گوش جان می‌رسد؛ امام رئوفم از راه دور، از همین غربتی که برما وارد است بر تو سلام می‌دهیم و در پناهت آرام می‌گیریم که ضمانت تو، فقط سهم آهو نیست.
4
0
ثمین
Iran, Islamic Republic of
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۱
بنده معتقدم به کار بردن صفت "سلطان" برای امام رضا در نزد محرومان جامعه دافعه دارد.
خصوصا رویکرد تجملاتی آستان قدس رضوی در دوران تولیت اسبق. که البته به لطف توجه امام خامنه ای در تولید آقای رییسی خدمات آستان قدس به مستضعفان زیاد شده و اشکال روشنفکرانی مانند دکتر شریعتی درباره سلطان خواندن امام رشا علیه السلام را مرتفع کرده است.
4
0
خداپناهی
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۳
سرکار ثمین
فکر کنم کمبود اطلاعات دینی و تاریخی امثال دکتر شریعتی باعث ارائه تحلیل نادرست از شرایط سیاسی دوران ولایتعهدی امام رضا علیه السلام شده است.
به احتمال زیاد علت ملقب شدن آن امام به سلطان اینه که ولایت سیاسی، علمی و معنوی متعلق به امامان معصوم علیهم‌السلام است.
لذا لقب «سلطان علی بن موسی الرضا (ع)» برای آن حضرت در ایران مشهور شد.
ناشناس
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۵
من معتقدم بزرگترین رویداد تاریخ ایران همین هجرت امام رضا به خراسان است. زیرا باعث تاسیس تمدن شیعی در این بلاد شد.
میرنارون
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۶
سلطان به معنای دارای سلطنت و عظمت و نفوذ کلام می باشد.
فروغی
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۹
پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا (ع) مهم ترین علت تسمیه سلطان به آن حضرت است.
ولایتعهدی ایشان باعث حفظ امت اسلامی و برتری خلافت اسلامی بر ابرقدرتهای آن روزگار یعنی روم و زرتشتیان و ... بود.
علاوه بر این هجرت امام رضا به خراسان به حرکت‌های شیعی در ایران انسجام دادو موجب وحدت بیشتر شیعیان و در نهایت تشکیل حکومت شیعیان صفوی در ایران شد.
یا مظهر العجائب، شه نجف
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۴
سلطان برای امام رضا یعنی چیرگی علمی. چون مسلمانان و ایرانیان وقتی دیدند که فرزند پیامبر در مناظرات علمی پیروز میدان است و پیش امرا و دانشمندان روزگار دارای عظمت علمی است و به همه دانش‌های روز تسلط دارد و با آن مبانی حرف می‌زند، ایشان را سلطان خطاب کردند،
صدرآبادی
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۵
خدمت جناب ثمین که اشکال به سلطان خواندن امام رضا (ع) کرده است عرض می شود که اولا لقب سلطان را مامون به زور به امام رضا (ع) اعطا کرد تا سیاست خبیثانه اش را دنبال کند.
ثانیا امام رضا (ع) اولی به هر فردی به این مقام است. زیرا امامت و خلافت حق ائمه از اولاد علی بن ابیطالب است. اگر علی بن موسی سلطان نباشد پس چه کسی لیاقت این منصب را دارد؟
چنانچه سيد مرتضى در كتاب تنزيه الأنبياء در مورد ولايت عهد و علت قبول كردن آن جناب با اينكه راضى نبود، می نویسد: مينويسد: اگر اشكال شود كه چگونه حضرت رضا ولايتعهدى مأمون را پذيرفت مگر نه اينست كه قبول ولايتعهد اشاره است باينكه شايسته مقام رهبرى و امامت نيست و اين خود اشكال است در دين.
جواب ميدهم كه قبلا يادآور شديم در وارد شدن امير المؤمنين علی صلوات اللَّه عليه در شورى كه اصل اشكال در آنجا است.
خلاصه جواب اينست حق مال اوست و ميتواند بهر وسيله‏اى كه ممكن است بحق خود برسد مخصوصا موقعى مكلف نيز بشود كه از اين راه وارد گردد كه در اين صورت بر او واجب مى‏شود اقدام و توصل با هر وسيله‏اى كه امكان رسيدن بمقصود را موجب مى‏شود.
امامت حق حضرت رضا است با تصريح آباء گرامش و نص آنها وقتى حقش را بگيرند ولى راه ديگرى برايش باز كنند لازم است از آن راه برود تا بحق خود برسد.
اين كار نيز موجب شك و ترديد نميشود. زيرا دلائلى كه امامت آن جناب را ثابت ميكند مانع از شك و شبهه است گر چه مختصر ايهامى وجود داشته باشد كه الزام و اجبار آن جناب بر اين كار آن ايام را نيز رفع ميكند...شايد حضرت رضا از روى ترس و تقيه ولايتعهد را پذيرفت زيرا قبول نكردن در مأمون اثر نداشت و بزور وادار كرد بايد از در مخالفت علنى وارد ميشد و آن زمان چنين كارى صحيح نبود.
اقترب للناس حسابهم
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۲
صاجب کشف الغمه می گوید وقتمی مامون ولایت عهدی و خلافت بعد از خودش را به امام رضا ع داد، تعدادی از نزدیکان مامون از بنی عباس خوف این را داشتند که مبادا امر حکومتداری و خلافت و امارت از خاندان عباس بیرون برود. لذا نفرت و کینه شدیدی به امام رضا ع پیدا کردند.
این قضیه تاریخی نشان می دهد اطلاق کلمه سلطان به امام رضا ع موجب نفرت دشمنان اهل بیت بوده است. پس تا میتوانید آن را درباره امام هشتم به کار برید. همچنان که در زیارت نامه ایشان نیز آمده است: السلام علیک یا سلطان علی بن موسی الرضا.
"لمّا جعله المأمون وليّ عهده و أقامه خليفة من بعده كان في حاشية المأمون أناس كرهوا ذلك و خافوا على خروج الخلافة من بني العباس و عودها لبني فاطمة فحصل عندهم من عليّ الرضا ابن موسى نفور."
ناشناس
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۷
همه می دانند امام رضا با کراهت و به وسیله اجبار خلیفه، این منصب را پذیرفت.
علی از آبادان
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۸
سلطان به فرعون فرق می کنه. اگه به امام رضا مقام سلطنت اطلاق بشود، با مقام تفرعن تفاوت داره. آنچه قبیح است اطلاق عناوین موهن به ائمه می باشد.
حمدی صباح
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۴
اگه بخواهیم تحليلى از زندگانى امام رضا(ع) در امر سلطنت و خلافت داشته باشیم باید به این مساله اذعان داشته باشیم که متاسفانه نگرش سطحى بعضی روشنفکران دینی مثل دکتر شریعتی درباره سلطان علی بن موسی الرضا و كوته‏انديشى برخى از نويسندگان سنی و نابلدی برخی از پژوهشگران منور الفکر در فهم مسائل تاريخى، و بهتر است بگويم تعصّبات مذهبى، آنان را وادار كرده است، كه انگيزه مأمون را در بيعت با امام رضا عليه السّلام به سلطان و ولايتعهدى‏ چنين بيان كنند که امامان علوى هميشه بر اين گمانند كه اگر زمام امور مردم در دست آنها قرار گيرد، جامعه را به سوى عدالت مطلق، رهبرى مى‏كنند، ولى ميان واقع و ادّعا فاصله زيادى است‏. پس امر سلطنت را با امام هشتم شریک شد.
ناشناس
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۸
شرط گذاشتن امام رضا در سلطنت این شبهه را دفع می کند. زیرا هنگام مراسم اعظای نشان ولایتعهدی از سوی مامون، امام رضا (ع) به وى گفتند: من خواسته تو را مبنى بر ولى عهد كردن خودم مى‏پذيرم بدان شرط كه نه امر كنم و نه نهى، نه فتوا دهم و نه داورى كنم. نه كسى را منصوب و نه كسى را معزول گردانم و هيچ چيزى را كه برپاست تغيير ندهم. مأمون همه اين شرايط را پذيرفت.
محمد توسلی
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۰
امام رضا هیچگاه از این لقب سلطان و ولی عهد خشنود نبودند. دلیل این ادعا مدائنى است که نقل كرده هنگامى كه حضرت رضا ع بر سرير ولايتعهدى‏ قرار گرفته بود و خطبا و سرايندگان در برابر آن حضرت به خطبه و شعر مشغول بودند و پرچمهاى شادمانى بر فراز سر همايونش به اهتزاز درآمده بودند يكى از مخصوصان آن حضرت كه حضور داشت چنين نقل ميكند من آن روز از اين موقعيت بى‏اندازه شادمان بودم و خرسندى داشتم حضرت كه مرا اين گونه خوش و خرم ديد نزديك خوانده و بدون آنكه كسى متوجه شود فرمود دلت باين پيش‏آمد مشغول نگردد و خوشحال مباش كه سرانجامى ندارد.
شیعه علی
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۴
پذیرش ولایت عهدی و سلطنت برای خلیفه خیلی مهم بود. این اهمیت از پذیرفتن همه شرایط امام رضا هنکام پیشنهاد اجباری مامون روشن میشود. زیرا مأمون همه خواسته‏هاى حضرت را پذيرفت.
مأمون گفت بنا بر اين شما را بسمت ولايتعهدى‏ پس از خودم برگماردم . امام رضا فرمود بهتر آنست مرا هم از اين سمت، معاف بدارى.
مأمون ناراحت شده و آن حضرت را در صورتى كه ولايتعهدى را نپذيرد تهديد كرد و معروض داشت: عمر خطاب، شورا را در ميان شش نفر كه يكى از آنها جد تو امير المؤمنين على ع بود قرار داد و شرط كرد هر كدامشان مخالفت كردند كشته شوند. بنا بر اين شما هم ناگزير بايد با هدف من مخالفت ننموده و خواسته مرا به‏پذيريد ! زيرا من صلاح مقام خلافتم را در ولايتعهدى شما مى‏بينم و چاره جز اين ندارم.
حضرت علی بن موسی الرضا ع كه چاره را منحصر به پذيرش خواسته او ديده اظهار داشت : در صورتى ولايتعهدى ترا مى‏پذيرم كه امر و نهى نكنم و فتوا ندهم و قضاوت ننمايم و عزل و نصب نكنم و آئينى كه هم اكنون در خصر خلافت تو رائج است تغيير ندهم.
وجدانی فر
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۷
چطور ممکن است امام معصوم علی بن موسی که راضی به اعمال ولات باطل و طواغیت نبود، راضی به سلطنت جور باشد؟ نزاع در اسم که نیست، آنچه در اسلام نهی شده، سلطنت جور و نادیده انگاشتن حق است.
به این روایت از امام رضا دقت کنید:
روى سليمان الجعفري قال: قلت لأبي الحسن الرضا (عليه السّلام): ما تقول في أعمال السلطان‏؟ فقال: يا سليمان الدخول في اعمالهم، و العون لهم، و السعي في حوائجهم عديل الكفر، و النظر إليهم على العمد من الكبائر التي يستحق بها النار . و قد سوّغ الامام الرضا (عليه السّلام) الولاية من قبل الجائر و لكن بشرط نفع المؤمنين و دفع الأذى عنهم قال (عليه السّلام): ان للّه مع السلطان‏ اولياء يدفع بهم عن اوليائه‏.
ناشناس
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹
بنده معتقدم وقتی امام رضا در ایران تبلیغ معارف اسلام ناب را کردند، جمع کثیری از مردم ایران شیعه شدند و محب اهل بیت شدند.
کما این که در محامع معتبر تاریخی آمده است: و لما دخل الرضا (ع) خراسان في عصر المأمون‏ تشيع كثير من أهلها.
منتظر الظهور
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۶
پاسخ در این کلام معروف امام رضا به مامون است که فرمودند موعظه و امر به معروف و نهی از منکر در سلطان طاغوت چون مامون اثر نمی کند: إنما يؤمر بالمعروف و ينهى عن المنكر مؤمن فيتعظ، فأما صاحب سيف و سوط فلا. شخصي كه مورد امر به معروف و نهي از منكر قرار مي گيرد يا مؤمني است كه موعظه مي پذيرد (و از گناه خود دست بر مي دارد) و يا جاهلي است كه (در اثر امر به معروف و نهي از منكر) مي آموزد (و معروف و منكر را مي شناسد) اما آن كس كه داراي تازيانه يا شمشير است مورد امر و نهي واقع نمي شود. مراد از صاحب سیف و سوط، دارای قدرت و سلطنت است.
پس امام رضا هم سلطنت را در صورت قرار گرفتن در مسیر هدایت و صلاح مردم، امر درست و مطلوبی تلقی کرده اند.
ناشناس
|
۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۰
لازم است توضیح دهم که شیوه حکومتداری سلطنت و ولایتعهدی انحراف معاویه به تقلید از بلاد روم در جهان اسلام پس از شهادت امام علی ع بود.قبل از معاویه نیز پدرش ابوسفیان قبل از فتح مکه در تلاش بود حاکمیت مدینه مغلوب و را به نفع خود و فرزندانش در قالب سلطنت موروثی کند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۹
ای به قربانت امام رضا
جانم بستان و صحبت جانانه ام ببخش
0
0