۳۱ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۵
کد خبر: ۶۱۴۲۵۲
از سوی آیت الله سبحانی مطرح شد؛

تبیین دو شبهه و پاسخ به آن

تبیین دو شبهه و پاسخ به آن
حضرت آیت الله سبحانی در دومین روز از سلسله جلسات اندیشه اسلامی دو شبهه در بحث رفض و قبول را مطرح کرده و به آن پاسخ داد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیت الله سبحانی ظهر امروز در دومین روز از سری جلسات اندیشه اسلامی مبحث دراسات در رفض و قبول در مدرسه علمیه عالی نواب به ادامه بحث روز قبل مبنی بر اعتراض عده ای به آموزش کلام، منطق و مسائل فلسفی پرداخت و به دو شبهه دیگر و پاسخ آن اشاره کرد.

عقل عملی و نظری

حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: سخن در بحث با کسانی بود که نسبت به آموزش کلام، منطق و مسائل فلسفی اعتراض دارند. می گویند اهل منطق و کلام و فلسفه می‌خواهند عقل را حاکم بر خداوند قرار دهند وقتی خدا محکوم و عقل حاکم باشد یعنی می خواهند تکلیف برای خدا معین کنند.

وی به تبیین ریشه این شبهه پرداخت و گفت: ریشه شبهه در این است که خدای متعال در انسان دو ادراک قرار داده است. گاهی ادراک چیزی می‌کند که باید انجام بگیرد یا انجام نگیرد که این را عقل عملی و قوه اماره می‌گویند و گاهی ادراک می‌کند که چیزی را باید بداند یا نداند، این را هم عقل نظری و قوه علامه می‌گویند.

وی افزود:  مثلا خداوند در انسان این ادراک را قرار داده که عدل را رعایت کند،‌ پیمان را عمل کند، خوبی را با بدی جواب ندهد که عقل عملی است، در عین حال ادراک می‌کند که الله موجود است و محمد نبی است و سه زاویه مثلث مساوی با دو زاویه قائمه است که مسائل نظری است.

ریشه شبهه در مسئله حسن و قبح عقلی

این مرجع تقلید در ادامه بیان داشت: البته دوتا عقل نداریم، بلکه یک عقل داریم که ادراکش دو گونه است، گاهی جنبه عملی دارد و گاهی جنبه نظری. به تعبیر کلامی، حسن و قبح عقلی به عقل عملی برمی‌گردد که امامیه قائل به آن است و اشاعره و غیر آن منکر عقل عملی هستند.

وی افزود: عقل عملی درک می‌کند که عدل از هر فاعلی سر بزند حسن است و ظلم قبیح است بدون اینکه به فاعل کاری داشته باشد که چه کسی است، در اینجا اعتراض می‌ کنند که وقتی فاعل را در نظر نمی‌گیرید، عقل را حاکم بر خدا قرار داده‌اید که می‌گویید بر خدا واجب است عدل داشته باشد و ظلم برای او قبیح است.

حضرت آیت الله سبحانی در ادامه بیان داشت: پس ریشه شبهه در مسئله حسن و قبح عقلی است. قرآن نیز می‌فرماید «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» فطرت هم این را بازگو می‌کند که خوبی را باید با خوبی پاسخ داد.

وی افزود: اشاعره می‌گویند بشر چه کاره است که برای خداوند تعیین تکلیف کند که چه کار کند و چه کار نکند. شیخ اشاعره هم در کتابش می‌گوید معتقدم اگر خداوند بچه را به دوزخ ببرد عین عدل است چون بچه ملک خدا است و او در ملک خود آزاد است و ما حق اعتراض نداریم.

پاسخ به شبهه

استاد عالی حوزه علمیه قم در پاسخ به این نظریه گفت: عقل در مقام استکشاف است نه ایجاب بر خداوند، یعنی صفات خدا را در نظر می‌گیریم و از آن مسئله را کشف می‌کنیم، مثلا خداوند حکیم است و حکیم غیر مجرم را نمی‌سوزاند، اگر بگوییم خدا باید چنین کند البته کفر است اما اگر بگوییم از صفات خداوند اموری را کشف می‌کنیم کفر نیست.

وی افزود: مثلا وقتی عددی را بر عددی ضرب می‌کنیم بر طبیعت حکمی نکرده‌ایم بلکه طبق قوانین طبیعت کشف کرده‌ایم که ضرب دو عدد در طبیعت چه پاسخی دارد. پس «یجب علی الله» به معنای حاکمیت نیست بلکه به معنی استکشاف مسئله با ملاحظه صفات خداوند است.

شبهه چهارم/ توحید در خالقیت

حضرت آیت الله سبحانی در بیان شبهه چهارم گفت: در اینجا شعری به زبان عربی مطرح می‌شود به این مضمون که، کسی که بگوید طبع آتش، سوزاندن است و آتش علت سوزاندن است، نزد اهل شریعت کافر است. یعنی در دنیا یک سبب بیشتر نداریم و آن خدا است و بقیه حتی سببیت ناقص هم ندارند.

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه افزود: قرآن می‌فرماید آیا غیر از خدا خالق دیگری وجود دارد؟! می گویند کسی که بگوید آتش علت است خالقیت را از خدا گرفته و به مخلوق داده است و منکر توحید در خالقیت شده است.

وی ادامه داد: علامه طباطبایی می‌گوید کسانی که برخلاف قول امام صادق که فرمود خداوند برای هر چیزی سببی قرار داده، توحید در خالقیت را مطرح می‌کنند، عقل را کنار گذاشته‌اند، زیرا این پرسش به میان می آید که آیا می‌شود افعالی که از انسان سر می‌زند مثل غذاخوردن را به خدا نسبت داد؟

خالقیت مطلق/ سببیت تامه و ناقص

استاد سطح عالی حوزه علمیه قم بیان داشت: مرحوم کلینی در آخر خطبه جلد اول کافی عبارتی دارد که می‌فرماید: اولین باب را کتاب عقل قرار دادم زیرا با آن احتجاج می‌شود و...

وی افزود: البته این عبارت به این معنی نیست که عقل تنها کافی است زیرا عقل چند کیلومتر را روشن می‌کند و وحی همه جا را روشن می‌کند و عقل را نباید از وحی جدا کرد، به هر حال عقل شأن والایی دارد و توحید در خالقیت را نمی‌توان در جهان امروز پذیرفت!

این مرجع تقلید ادامه داد: خود قرآن در مورد حضرت مسیح می‌فرماید مرده را زنده می‌کند به اجازه خداوند، بله خالقیت حضرت مسیح نسبت به احیای میِّت مستقل نیست بلکه ناقص و تکیه بر خالق مطلق دارد.

حضرت آیت الله سبحانی در پایان بیان داشت: پس قائلان به شبهه چهارم بین سببیت تامه و ناقصه خلط بحث کرده‌اند،‌ اگر قرآن می‌فرماید آیا خالقی غیر خدا است؟ یعنی منظورش خالقیت مستقل در مقابل خداوند است در حالی که ما خالقیت ناقص را همه داریم، مثل ربوبیت که در انسان‌ها هم به صورت ناقص وجود دارد نظیر رب بستان، رب اسب که رب محسوب می‌شود./933/پ201/ب1

جواد رستمی
ارسال نظرات