۱۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۱
کد خبر: ۶۱۵۴۲۳
از سوی آیت الله سبحانی تشریح شد؛

پنج مرحله خداشناسی در کلام امیرمؤمنان علی

پنج مرحله خداشناسی در کلام امیرمؤمنان علی
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به برهان های عقلی در کلام اهل بیت، از واقع گرایی در کلام امام رضا(ع) تا پنج مرحله خداشناسی در کلام حضرت امیر را تبیین کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیت الله سبحانی در دهمین جلسه از دوره اندیشه اسلامی مبحث رفض و قبول از دراسات فلسفی در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد به روش بیان معارف در کلام قرآن و اهل بیت پرداخت.

حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به بحث روز گذشته مبنی بر برهان های عقلی قرآن، بیان داشت: سخن در باب چگونگی روش و منهج قرآن و اهل‌بیت(ع) در بیان معارف است نتیجه  بحث ـآن است که قرآن و اهل‌بیت معارف را با دلیل عقلی و فلسفی و به صورت قیاس‌های برهانی و علمی بیان می‌کنند.

وی شاهد مثال بیان فوق را نمونه‌های از زبان امیر مؤمنان معرفی کرد و گفت: در مواردی می بینیم که ایشان به درجه حکیم تنزل کرده و معارف را به صورت برهان بیان می‌کند. اما قبل از ورود به بحث چند حدیث را بیان می کنیم.

واقع گرایی/ مروارید من و گردوی مردم!

استاد عالی حوزه علمیه قم بیان داشت: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» به شخص توجه نکنید گه چه کسی صحبت می کند به مطلب توجه کنید که چه می گوید. در حدیثی دیگر آمده است«لا علم کالتفکر» قرآن و حدیث ما را به تفکر و اندیشه دعوت می‌کند بنابراین تفکر یکی از فرائض قرآنی است.

وی افزود: حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) می فرماید اگر در دست شما یک گردو باشد اما مردم بگویند مردوارید است باز هم به درد نمی‌خورد و اگر دستتان مروارید باشد و مردم بگویند گردو است به ضرر شما نیست. این حدیث ما را به واقع‌گرایی و دوری از تعریف‌گرایی و خشنودی از اندیشه‌های مردم هدایت می‌کند.

این مرجع تقلید ادامه داد: اگر کسی مطلبی گفت باید آن را با میزانِ کتاب خدا و سنت متواتر و برهان عقلی فطری بسنجیم و اگر دیدیم مروارید است می‌پذیریم اگرچه مردم بگویند گردو است.

پنج مرحله خداشناسی در کلام حضرت امیر

حضرت آیت الله سبحانی در بیان نمونه هایی از کلام امیرمؤمنان علی(ع) گفت: حضرت امیر در ابتدای نهج‌البلاغه، خطبه اول برای خداشناسی پنج مرحله و برای زیادت صفات بر ذات چهار تالی فاسد ذکر می‌کنند.

وی در بیان اول گفت: می فرماید«اول الدین معرفته» پایه اول دین خداشناسی است و بعدا به نبی‌شناسی و معادشناسی و امام‌شناسی می‌رسد. و مورد دوم «کمال معرفته التصدیق به» کمال خداشناسی، گواهی‌دادن به او است.

این مرجع تقلید افزود: فرق این جمله دوم با اولی در این است که اولی مجمل است و همه افراد فطرتا خداشناس هستند اما شناختی اجمالی دارند اما مهم این است که تبدیل به خداشناسی تفصیلی شود که با براهین کامل است.

استاد سطح خارج حوزه علمیه قم در بیان مورد سوم گفت: «کمال التصدیق توحیده» کمال تصدیق این است که او را به یکتایی بشناسیم، در جمله قبل گفتیم خدا هست اما در اینجا می‌گوییم نظیری ندارد و واحد است.

وی مورد چهارم را «کمال التوحید الاخلاص له» بیان داشت و گفت: نویسندگان شرح نهج‌البلاغه وجوه مختلفی گفته‌اند اما نظر من این است که او را خالق کنید، یعنی او مرکب نبوده و غیراو در او نباشد، از هر نوع ترکیب، ازدواج و دوئیت خالی باشد، ذات او وجود خالص باشد، نه ماهیت دارد نه حدی دارد نه کمی دارد و نه کیفی دارد و این مرحله از قبلی بالاتر است زیرا او را از هر نوع ترکیب و ولد و غیرولد تنزیه می‌کنیم.

وحدت مفهومی و مصداقی

حضرت آیت الله سبحانی مورد پنجم را «کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه لشهاده کل صفه انها غیر الموصوف و شهاده کل موصوف انه غیر الصفه» بیان کرد و گفت: کمال اخلاص نفی صفات از او است.

وی افزود: دو وحدت داریم یکی وحدت مفهومی و دیگری مصداقی است. مفهومی مثل «الانسان بشر و الانسان حیوان ناطق» و اما وحدت مصداقی مثل «زید عالم» که مفهوما دو تا است اما مصداقا یکی است در این مورد پنجم حضرت نفی مصداقی می‌کنند یعنی صفت را زائد بر ذات ندانیم که بگوییم «الله عالم» بلکه بگوییم ذاتش علم است.

استاد عالی حوزه علمیه قم در ادامه بیان داشت: بنابر آنچه گفته شد اگر بخواهیم خدا را از هر نوع ترکیب خالی کنیم باید بگوییم صفات او زائد بر ذاتش نیست زیرا اگر بگوییم صفات دارد، صفت غیرموصوف و موصوف غیرصفت است که در این صورت خدا مرکب می‌شود.

وی افزود: ممکن است کسی بگوید خدا از این دو جزء تشکیل شده اما هر دو جزء، واجب است و ممکن نیست، پاسخ می دهیم که این حرف شرک خواهد بود و منجر به چندخدایی می‌شود.

کلام حضرت امیر تبیین سوره توحید

حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: این بیانات حضرت امیر همان کلام خدا در قرآن کریم سوره توحید است که نفی ترکیب و شریک می‌کند.

وی افزود: ذات که قائم به نفس است و صفت هم که قائم به غیر است، پس چطور مثل هم است؟ پاسخ این است که در ممکنات صفت قائم به غیر است و وقتی این صفات به کمال برسد در مرحله واجب‌الوجود قائم به نفس است.

این مرجع تقلید ادامه داد: حضرت مرحله ‌به ‌مرحله قیاسی سخن گفته‌ و قبل از ایشان احدی این مسائل را بیان نکرده و فقط علیست که این مسائل را می‌شکافد و آینده‌نگری دارد و می‌داند که مکتب‌هایی می‌آیند که در این مراحل تشکیک می‌کنند.

وی در پایان گفت: اما چهار تالی فاسد و پیامد برای زائدبودن صفات بر ذات در ادامه خطبه می‌آید که در جلسه آینده مطرح می شود./933/پ202/ب1

جواد رستمی
ارسال نظرات