۱۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۴
کد خبر: ۶۱۵۴۲۴
قدرت انگیزه یا قوت استدلال؛

عصر بحران نقد

عصر بحران نقد
نوشتن نقد امری خطیر نیست، اما نوشتن نقد خوب مشکل است، نقدی که فارق از منافع شخصی یا خواسته‌های غیر علمی باشد، نقدی که به محتوا ناظر باشد نه شخص، نقدی که مشفقانه باشد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، نقد را می‌توان یکی از ارزشمندترین نعمت‌ها دانست که ارزان و بدون دردسر در اختیار انسان قرار می‌گیرد. آدمی نیز می‌تواند از دریچه نقد به خود بنگرد تا عیب و آسیب‌های ظاهر و باطن خود را بشناسد و برای جبران آن چاره‌ای بیاندیشد. تفکیک نقد منصفانه و غرض ورزانه نیز امری مشهور و بی نیاز از اثبات است، اما در هر نقد غرض ورزانه‌ای نیز می‌توان به دنبال نشانه‌هایی از منفعت و حقیقت بود چرا که در بدترین و غیرمنصفانه‌ترین نقد‌ها حداقل می‌توان نشانه‌ای از درستی و تاثیر گذاری مسیر بدست آورد.

در بحران نقد عصر کنونی بسیار نوشته و گفته شده همچنان که در نیاز به جریان آزاد نقد و ضرورت‌های نقد سازنده قلم‌ها چرخیده‎اند و باز تکرار آن بی‎شک تضییع عمر نویسنده و وقت خواننده است لیکن دغدغه‌ای ذهنی باعث شد تا به تکرار یک نکته در معضلات نقد عصر کنونی اقدام کنم.

محرک نوشتن یک نقد، همواره مهم‌ترین بخش یک نقد را تشکیل می‌دهد؛ اینکه چرا یک شخص تصمیم می‌گیرد از موضع سکوت یا عدم اقدام خارج شده، دست به قلم برده و یک پدیده را به بوته نقد بکشد. دلایل مختلف و متعددی را می‌توان نام برد، اما معتقدم باید میان انگیزه و محرک برای نوشتن و اصل قدرت استدلال نقد تفکیک کرد. در واقع همین عدم تفکیک است که مهم‌ترین بحران نقد و انتقاد در عصر کنونی و جریان علمی ایران را شکل داده است؛ بحران نقد‌هایی با انگیزه نوشتن بالا لیکن استدلال و تحلیل فوق العاده ضعیف و گا‌ها سخیف.

بسیار مشاهده می‌شود که فردی با خواندن مطلبی از یک استاد یا شخصیت سیاسی بدلایلی همانند اختلاف در گرایشات سیاسی یا تفاوت در مکاتب فکری یا حتی عدم تناظر در باور‌های دینی تصمیم می‌گیرد دست به قلم شود. این در حالی است که علت نوشتن نقد وجود استدلالی قوی یا منطق علمی قدرتمند نیست بلکه صرف یک انگیزه جوشان شخصی برای نقد، قلم را مدیریت می‌کند. گاهی هدف از نقد یک شخصیت علمی معتبر کسب آبرو در مجامع علمی است و گاهی برای باز کردن جای پایی در یک جریان سیاسی، نقد نویسی بر شخصیت‌های طراز اول جریان رقیب شکل می‌گیرد.

تمام این امور در حالی است که قدرت استدلال مورد غفلت واقع می‌شود و پرده‌های ضوابط عقلی انتقاد دریده می‌شود تا فردی برای ارضای انگیزه شخصی خود کاغذی را سیاه کند. امر شومی که در جریان علمی کنونی در حال گسترش و رشد است و افراد چونان ماشین‌های نقد شخصیت، در کمین گفته یا نوشته یک فرد برای هتک آبرو و اعتبار علمی او هستند.

نوشتن نقد امری خطیر نیست، اما نوشتن نقد خوب بسیار مشکل است، نقدی که فارق از منافع شخصی یا خواسته‌های غیر علمی باشد، نقدی که به محتوا ناظر باشد نه شخص، نقدی که مشفقانه باشد. اگر انگیزه را در ترازوی انصاف علمی بگذاریم و به سنجش قدرت استدلال خود در نقدی که می‌نویسیم بپردازیم و صبر را ضمیمه نوشتن کنیم تا جوش و حرارت اولیه اندکی کم شود، مسیر درست را از باطل تشخیص دهیم.

این نوشته تذکری به خودم است و تاکیدی بر دانسته‌های عزیزان./918/د101/س

علیرضا داودی

ارسال نظرات