۲۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۱:۴۲
کد خبر: ۶۱۶۱۴۲

گزارش نشست تخصصی پدیدارشناسی و سیاست

گزارش نشست تخصصی پدیدارشناسی و سیاست
نشست تخصصی" پدیدار شناسی و سیاست " به همت کمیته ادبیات و سیاست انجمن علوم سیاسی ایران و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در سالن خیام این مجموعه برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست تخصصی" پدیدار شناسی و سیاست " به همت کمیته ادبیات و سیاست انجمن علوم سیاسی ایران و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی عصر روز دوشنبه ۱۴ مرداد در سالن خیام این مجموعه برگزار شد.

در ابتدای این نشست، دبیر نشست ضمن بیان مقدمه‌ای برای شروع بحث، خاطر نشان کرد که پدیدار شناسی در سیر تحول و تدبر خود بیش از همه با نام ادموند هوسرل گره خورده است و وامدار اندیشه‌های اوست.

سخنران نخست این نشست دکتر حمید ملک زاده، پژوهشگر علوم سیاسی بود. ملک زاده که سخنرانی خود را باعنوان "هوسرل و امر سیاسی" ارائه می‌کرد در مقدمه سخنرانی خود توضیح داد که پرسش از آبجکتیویته سیاست منطقا پرسش از بنیان هستی شناختی سیاست است و تلاش ما در مسیر پیدا کردن پاسخی مناسب برای این پرسش بر پدیدارشناسی هوسرلی بنیان گذاشته‌شده است.

این پژوهشگر حوزه اندیشه­‌های سیاسی خاطر نشان کرد که مطالعه درباره هستی‌شناسی استعلایی برای هر علمی از بحث درباره طبیعت و چگونگی تقویم آن در کنش‌های روی آوردی بینا- سوبژکتیو آغاز می‌شود. دکتر ملک­زاده توضیح داد هدف اصلی چنین مطالعه‌ای باید توصیف مبنای هستی شناختی استعلایی دانش نظری باشد؛ و بنابراین هر مطالعه پدیدارشناسانه باید قبل از هر چیز به این پرسش پاسخ بدهد که: جایگاه دادگی اولیه چیز‌ها کجاست؟

دکتر حمید ملک زاده در بخشی دیگر از سخنرانی خود توضیح داد که اگر این درست باشد که آبجکتیویته سیاست بر پایه تصمیم‌گیری درباره شناسایی درست بنیان گذاشته‌شده است، آن وقت سیاست چیزی نیست جز تولید انسان‌هایی که به ابزار شناسایی درست مجهز شده‌اند. بر همین اساس است که می‌بینیم در صورت‌بندی مفهومی ما درباره امر سیاسی نسبت مشخصی بین شناسایی، عقل، شیوه درست اندیشیدن و هم پیوند‌های این‌ها وجود دارد.

دومین سخنران این نشست دکتر جهانگیر معینی علمداری، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.

معینی علمداری که عنوان سخنرانی خود را "پدیدارشناسی و تحول ذهنیت و روشنفکری ایرانی" انتخاب کرده بود در مقدمه سخنرانی خود توضیح داد که دغدغه اصلی سخنرانی­ام یافتن پاسخی برای این سوال است که چرا روشنفکران در ایران جایگاه مشخصی نداشته و اکنون هم این جایگاه را پیدا نکرده­اند. این استاد دانشگاه افزود فعلا یکی از مسائلی که در کشور ما وجود دارد موضوعی است تحت عنوان بحران مفهوم روشنفکری در ایران و اگر بنا باشد از منظر پدیدار شناسی به این موضوع بپردازیم، قطعا کمک شایانی شده است تا مفهوم روشنفکر به درستی درک و معنا شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد در پدیدار شناسی با یک تناقضی روبه رو هستیم که به طور ویژه خودش را در بحث مفهوم روشنفکری نشان می­دهد و آن اینکه از یک سو پدیدار شناسی بحث اصلی اش در حوزه ماهیت است؛ یعنی در این موضوع سخنرانی به خصوص باید به درک ماهیت روشنفکر پرداخت و از طرفی دیگر در آراء افرادی مانند هوسرل، پدیدار شناسی، در تعریف ماهیت باقی نمی­ماند بلکه در پایین­ترین و جزئی­ترین سطوح هم پدیدار شناسی حضور دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه توضیح داد که دو دغدغه اصلی من در این حوزه این است که اولا روشنفکر در معنای اصیل خود چه معنایی دارد؟ و ثانیا اینکه چگونه یک روشنفکر باید در جامعه خود اثر گذار باشد؟

دکتر معینی علمداری در ادامه ضمن بیان ترجمه لغوی صحیح واژه intellectuall به تعریف روشنفکر پرداخت. علمداری توضیح داد که به عقیده من روشنفکر کسی است که به طور مداوم و مرتب در باب پدیده‌ها مشغول تعمق است و سعی می­کند درک خودش را از پدیده‌ها تعمیق ببخشد.

این استاد دانشگاه سپس به دیگر تعاریف موجود از روشنفکر پرداخت و این تعاریف را با تعریف خود از روشنفکر مقایسه کرد. علمداری توضیح داد که برخی معتقدند که روشنفکر کسی است که صرفا و دائما انتقاد کند. دکتر معینی علمداری در رد این تعریف عنوان کرد که اگر این تعریف درست باشد و روشنفکر را صرفا یک منتقد بدانیم که مثلا حکومت را نقد می­کند؛ چه بسا اگر خود او فردا روزی وارد حاکمیت شود و به سرکوب دیگر منتقدان بپردازد و دیگر در زمره روشنفکران قرار نمی‌گیرد. معینی علمداری خاطر نشان کرد که یکی از آفت‌هایی که ما در ایران همواره با آن مواجه بوده­ایم همین نکته است که هرکسی که نقدی داشته را روشنفکر نامیده‌­ایم.

دکتر معینی علمداری در پاسخ به این سوال که چگونه یک روشنفکر می­تواند تاثیر گذار باشد، مناسبات روشنفکر را به یک مثلث متساوی الاضلاع تشبیه نمود که در راس این مثلث دیالکتیک قرار دارد و در دو سر پایینی این مثلث سوژه و جامعه قرار می­گیرد. این استاد دانشگاه خاطر نشان که میزان اثرگذاری روشنفکر به مناسبات و تناسب این سه راس مربوط می­شود که مهم­ترین آن­ها وجود دیالتیک نخست بین خود روشنفکران و بعد دیالکتیک بین روشنفکر و جامعه است.

گفتنی است در بخش پایانی نشست پدیدار شناسی و سیاست سخنرانان به سوالات و ابهامات مدعوین به صورت مبسوط پاسخ دادند. /۹۹۹/د101/س
ارسال نظرات