۲۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۶
کد خبر: ۶۱۷۱۴۵

مجموعه داستان‌های کوتاه از عبداللهی در کتاب زبان زد

مجموعه داستان‌های کوتاه از عبداللهی در کتاب زبان زد
قصه ابزار ارزشمندی است که نقش مهمی در تکوین شخصیت افراد دارد و مخاطب هر قصه با شخصیت‌های داستان به صورت غیرمستقیم، ارتباط برقرار کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب «زبان زد» مجموعه داستان‌های کوتاه از محمد عبداللهی به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

قصه ابزار ارزشمندی است که نقش مهمی در تکوین شخصیت افراد دارد و مخاطب هر قصه با شخصیت‌های داستان به صورت غیرمستقیم، ارتباط برقرار کند و در این ارتباط، تجربیات و اطلاعاتی رد و بدل می‌شود ازاین‌رو قصه خوب سبب می‌شود شنونده و خواننده، مفاهیم و نظرات شخصی خود را با آموزه‌های قصه، مقایسه و در صورت تضاد، آن‌ها را بازسازی کرد؛ بنابراین نویسنده در مقدمه این کتاب در این باره چنین نگاشته است:

می‌توان از داستان‌هایی که ارزش‌های اخلاقی، هسته مرکز آن‌ها را تشکیل می‌دهند، نهایت استفاده کرد و بخشی از ارزش‌ها را نهادینه کرد و قصه، فواید زیادی دارد که بخشی از آن را می‌توان چنین بیان کرد:

انتقال آسان و روان و مفاهیم و اخلاقی مخاطب، انتقال آسان و روان مفاهیم سنت‌ها و تجربیات گذشتگان به معاصرین، پرورش عادت‌های مفید، افزایش رشد عاطفی، افزایش مهارت‌ها کلامی، شنیداری، تقویت حافظه، افزایش قدرت تخیل و تصویرسازی و خلاقیت، گسترش دامنه فکری و عمیق شدن افکار، یکی از راه‌های رایج برای ارتباط با کودکان و دورهم بودن، افزایش قدرت رویارویی با مشکلات در سایه افزایش ظرفیت درونی، قصه درمانی؛ روشی برای برخورد با کودکان پرخاشگر و لج‌باز، ایجاد آرامش در مواجه مشکلات، در یک جمله می‌توان گفت: قصه هم شادی آفرین است و هم آموزنده.

شالوده و اساس داستان‌های موجود در این کتاب از فضای مجازی استخراج شده است و برخی از عنوان‌های قصه‌های این کتاب عبارت‌اند از: رزق خدا، تهذیب نفس، کلید ارمش زندگی، فقر ظاهری یا واقعی، کفش‌های قرمز، خاک وطن، کلید آدم شدن، عوض دعا، قدرت جملات ساده؛ قایق‌سواری در شب، حکایت زندگی ما، کادوی پدربزرگ، حجاب، اخلاص، قوطی کمپوت، خواستگاری، کارگر دل‌گنده، بی‌دقتی، مار خشمگین، پسرک واکسی، مورچه و عسل، پیرزن ساده، مراسم عروسی بدون کادو، اربعین نجف ـ کربلا، باغبان نابینا، معما، نگاه مثبت، همدردی، بچه و کارمند و خصلت پیری.

نگارنده در داستان بهشت و جهنم چنین آورده است:

مردی بسیار متمکن و ثروتمند، پیشکارش را به میدان شهر فرستاد تا کارگرانی را برای کار در باغ بزرگ، اجیر کند. پیشکار رفت و همه کارگزاران میدان شهر را اجیر کرد و آورد و آن‌ها در باغ به کار به کار مشغول شدند و کارگرانی که اول صبح در میدان نبودند؛ این موضوع را شنیده و آن‌ها نیز آمدند و ساعت بعد و ساعت‌های بعد نیز تعدادی دیگر به جمع کارگران اضافه شد و بعضی از کارگران که از سخاوت صاحب باغ خبر داشتند، نزدیک غروب رسیدند و مرد ثروتمند آن‌ها را نیز استخدام کرد.

هنگامی‌که خورشید فرو نشسته بود؛ او همه کارگران را گرد آورد و به همه آن‌ها دستمزدی یکسان داد و آن‌هایی که از صبح به کار مشغول بودند، ناراحت شده و گفتند که این بی‌انصافی است، چه می‌کنید؛ آقا ما از اول صبح اینجاییم و این‌ها کمتر از دو ساعت کار کرده‌اند و بعضی‌ها که چند دقیقه پیش به کار ملحق شده‌اند و آن‌ها که اصلاً کاری نکرده‌اند.

مرد ثروتمند خندید و گفت: به دیگران کاری نداشته باشید و حساب آن‌ها جداست. آیا آنچه که به خود شما داده‌ام کم است؟

کارگران یک‌صدا گفتند: نه آنچه که شما به ما پرداخته‌اید، بیش از دستمزد ماست.

مرد گفت: من اگر چندبرابر این را نیز بپردازم؛ چیزی از دارائی من کم نمی‌شود. شما بیش از حقتان مزد گرفته‌اید، یاد بگیرید مقایسه نکنید و دستمزد من به آن‌ها در ازای کارشان نیست. هر کدام دلیل خاص خود را دارد.

نگارنده در پایان این داستان این گونه نتیجه گرفته است:

بعضی برای رسیدن به بهشت از اول تلاش می‌کنند. بعضی دم غروب از راه می‌رسند و بعضی‌ها هم موقع تمام شدن کار می‌رسند، مهم، رسیدن است و همه زیر چتر لطف و رحمت الهی قرار خواهند گرفت و خدا استحقاق بنده را نمی‌نگرد، او به غنای خود نگاه می‌کنند، هر کس را به بهانه‌ای می‌بخشد و بهشت، ظهور بی‌نیازی و غنای خداوند است.

دوزخ و محرومیت، مال کسانی است که قصد هیچ کاری برای خدای متعال را نداشته و وارد باغ الهی نمی‌شوند البته بالاتر از بهشت هم هست و آن مخصوص بندگان پر تلاش خداست.
کتاب «زبان زد» با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، در ۱۳۶ صفحه، به قیمت ۱۶۰۰۰ تومان به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. /۹۹۸/ن ۶۰۱/ش
میثم صدیقیان
ارسال نظرات