۰۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۳
کد خبر: ۶۱۷۴۹۷
نظر وارده؛

افشای اسرار نظام به چه قیمتی؟

افشای اسرار نظام به چه قیمتی؟
مسلماً هر نوع افشاگری مذموم محسوب نمی‌شود؛ اما افشاگری، آن‌زمان که به جای منافع نظام و مردم، در جهت منافع شخصی به‌کار گرفته می‌شود،حیثیت کشور را نیز به مخاطره می‌اندازد.

به گزارش باشگاه نویسندگان خبرگزاری رسا، صادق بابایی 

هر از گاهی مسئولی از مسئولین بلندپایه نظام پیدا می‌شود که در پی فرود از اریکه‌ی قدرت و حتی در حین قدرت، با لحنی تهدیدگونه، از اسرار نهفته در سینه‌اش دم می‎زند و خود را خرائن اسرار نظام می‌خواند؛ همچنان که "مسئولیت" امانت الهی است اسرار مرتبط با حاکمیت اسلامی هم از امانات است.

این تعبیر را هرازچندی از زبان برخی مسئولان و مدیران نظام، از طیف‌های گوناگون سیاسی شنیده‌ایم. پرسش اساسی این است که این عده از مسئولان محترم چگونه به خزائن اسرار نظام و سپس به عناصر تهدید علیه نظام تبدیل می‌شوند؟! اغلب این آقایان پس از واقع شدن در مظان اتهامات است که از "پروژه‌های از پیش تعیین شده" دم می‌زنند که توسط عده‌ای از پس پرده‌ی قدرت، هدایت می‌شوند! و همان آقایان، هنگامی که ماجرای اتهامات بیخ پیدا می‌کند، گوشه‌ای از پرده‌ی اسرار را بالا می‌زنند و تهدید به افشاگری می‌نمایند.

مسلماً هر نوع افشاگری بالجمله مذموم و نابهنجار محسوب نمی‌شود. اما افشاگری، آن‌زمان که به جای منافع نظام و مردم، در جهت منافع شخصی به‌کار گرفته می‌شود، نه تنها در خدمت کشور نیست، که حیثیت آن‌را نیز به مخاطره می‌اندازد.

امور محرمانه در سیستم هر حکومتی وجود دارد؛ اما گویا این قبیل تهدیدات را در سیستم کشور‌های مطرح دنیا کمتر شاهد هستیم. روشن است که بر سر مسائل مربوط به امنیت ملی هر کشور، چندان نمی‌توان چانه‌زنی یا باج‌خواهی کرد؛ چراکه پس از افشاگری، شخص افشاگر با واکنش‌های منفی از جانب مردم و جامعه مواجه خواهد شد. آن اسرار اشخاص و منافع شخصی افراد خاص است که اگر افشا شود مورد استقبال جامعه واقع می‌شود و می‌تواند در حکم اهرم فشار علیه حاکمیت اعمال شود.

به ‎هرحال، اینچنین است که در راستای منافع فردی، اسرار مگوی اشخاص مهم و نامدار کشور که بسیاری‌شان لابد، مصداق فاسد و متخلف قانون نیز به‌شمار‌می‌آیند، سر به موم باقی می‌ماند و به سمع و نظر مردم نمی‌رسد، تا مگر روزی و به اصطلاح در وقت خودش، همچون ابزار تهدید علیه نظام به‌کار آیند! و این می‌تواند در حکم شاقولی باشد که نشان دهد کُمیتِ شفافیت در حاکمیت ما تا چه اندازه لَنگ می‎زند. در واقع تعداد خزائن اینچنینی و شدت جسارت‌شان بر حکومت اسلامی، نسبت مستقیم دارد با ضعف شفافیت قضائی و مدیریتی حاکمیت کشور. خزائنی که هریک، بالقوه خنجری محسوب می‌شوند علیه حیثیت نظام و گویا تنها راه کُندکردن این قبیل خنجرها، شفافیت ساختاری_قضایی باشد و بس./918/ی704/س

ارسال نظرات