۲۹ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۹
کد خبر: ۶۲۰۲۸

انتخابات یا امتحانات

حجت الاسلام محمدحسن نبوی، معاون تبلیغ و آموزش‌های راهبردی حوزه
حجت الاسلام محمدحسن نبوي، معاون تبليغ و آموزش هاي كاربردي حوزه علميه قم



انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران با شور و نشاط فوق‌العاده‌ای برگزار شد. این انتخابات در مقایسه با موارد قبل، از ویژگیهای خاصی برخوردار بود که به نظر می‌رسد از ابواب مختلف قابل بررسی و تأمل است، و ضرورت دارد ابعادِ گوناگونِ آن برای درس‌آموزی، بررسی شود تا در آینده انقلاب ایران و دیگر کشورهای آزاد جهان از آن به عنوان تجربه‌ای بزرگ استفاده شود. اگر این رخدادها به درستی تجزیه و تحلیل شود، می‌تواند بهترین کلاس برای آموزش مسائل سیاسی در جامعه باشد و رشد و بلوغ سیاسی ایجاد کند و سبب شود جامعه در موارد مشابه، کم‌تر آسیب ببیند. این تجربه اگر با دقت اندوخته شود می‌تواند تلخیهای این رویداد را به شیرینی تبدیل کند.ژ

در این مقاله سعی می‌کنیم به سهم خود، این موضوع را از چند زاویه به‌صورت گذرا بررسی کنیم. این زوایا عبارت‌اند از:
الف. تبلیغات؛
ب. برگزاری انتخابات؛
ج. پس از برگزاری انتخابات؛
د. عوامل پشت پرده انتخابات؛
هـ . منافع و مضار؛
و. رسالت روحانیون.

الف. تبلیغات
در تبلیغات (پیش از رأی‌گیری) این دوره از انتخابات چند مسئله نمود ویژه یافته بود:
1. احزاب و گروههای سیاسی در پرداختن به زوایای مختلف سیاسی انتخابات با پختگی بیش‌تری عمل کرده، کوشیدند از مسائل حزبی صرف نظر و برای رسیدن به اهداف سیاسی خود تا حد امکان بر یک کاندیدا متمرکز شوند و از پراکندگی آرای احزاب همسو جلوگیری کنند؛
2. بعضی جریانها با آنکه در کاندیدا به همگرایی نرسیده بودند؛ ولی در برخی اهداف کاملا هماهنگ عمل کردند. آنان بنا داشتند اگر هم در انتخابات موفق نشدند در زمینه‌هایی حتما به نتیجه برسند؛ مانند: تخریب رئیس جمهور در اذهان مردم یا به رخ کشیدن طرفداران خود برای سهم‌خواهی سیاسی و یا تخلیه عقده‌های سیاسی؛
3. برگزاری مناظره تلویزیونی، میان کاندیداها که حرکتی بی‌سابقه بود و در معرفی شخصیت کاندیداها و برنامه‌های آنان می‌توانست بسیار مؤثر باشد. اگر این حرکت با برنامه‌هایی غنی‌تر وحساب‌شده‌تر و یا حذف کاستیهای این دوره اجرا شود، می‌تواند حرکت بسیار ارزشمندی برای دوره‌های بعدی انتخابات باشد؛
4. توهین به شخصیتهای رسمی نظام که از چند ماه پیش از انتخابات در سخنرانیهای انتخاباتی و در گستره سیمای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد و چنین رفتاری در تاریخ انقلاب بی‌سابقه بود؛
5. هزینه‌های عجیب و غریب در طول انتخابات که تأمین این هزینه‌های گزاف، علامت سؤال جدی در اذهان بسیاری ایجاد کرده بود و گاهی یک نمونه عینی از جابه‌جایی قدرت در نظامهای سرمایه‌داری به دست صاحبان ثروت احساس می‌شد؛
6. حضور گسترده مردم، به‌ویژه جوانان در عرصه تبلیغات دیده می‌شد که نمایانگر جدی‌تر تلقی کردن این انتخابات بود؛
7. هنجار شکنیهای عده‌ای از طرفداران کاندیداها در خیابانها که تصور می‌کردند به این وسیله می‌توانند افراد زیادی را به خود جذب کنند؛ اما در توده مردم، نتیجه‌ای کاملا معکوس داشت؛
8 . طرح مسئله احتمال تقلب از چند ماه پیش از انتخابات به‌صورت کاملا حساب‌شده و زمینه‌سازی برای واکنشهای بعدی؛
9. همسویی بیگانگان و رسانه‌های خارجی و داخلی برای موفقیت کاندیدایی خاص و زمینه‌سازی برای آشوب و اغتشاش در صورت ناکامی.

ب. برگزاری انتخابات
در برگزاری انتخابات، چند موضوع قابل توجه است:
1. انتخابات با کمال آرامش در سراسر کشور برگزار شد؛
2. حضور مردم، فوق‌العاده پر شور و جدی بود و حادثه‌ای استثنایی با حضور بیش از 85% واجدین شرایط رأی دادن در این انتخابات اتفاق افتاد. این امر، خود می‌توانست امتیاز بسیار بزرگی در سطح بین‌الملل به حساب آید و قدرت چانه‌زنی نظام و امتیاز‌خواهی آن را افزایش دهد؛
3. رئیس جمهور در این دوره با رأی قاطع 24 میلیونی به ریاست جمهوری بر گزیده شد؛
4. تقریبا عمده برگزار کنندگان انتخابات، همان کسانی بودند که انتخابات را در دوره‌های گذشته برگزار کرده بودند؛ مانند: اعضای شورای نگهبان، معتمدین محلی، ناظران شورای نگهبان و... . در گذشته نیز همین عوامل با امانتداری کامل، افراد مختلف با تفکرات سیاسی کاملا مغایر را پس از رأی آوردن به جامعه معرفی کرده و همین اعضای شورای نگهبان با دقت، بررسی و آنها را تأیید کرده بودند؛
5. از آنجا که مسئولان، احساس توطئه کرده بودند، بدون الزام قانونی و برای جلوگیری از بهانه‌ها پذیرفته بودند که کاندیداها ناظرین خود را برای حضور در کنار صندوقها معرفی کنند؛
6. بسیاری از گروههای ضد‌انقلاب، منافقان، فرقه‌ها و ادیان انحرافی به هواداران خود سفارش کرده بودند که در انتخابات شرکت کنند و آرای خود را بر کاندیدایی خاص متمرکز سازند تا بتوانند آرای عظیم مردم را به نحوی تحت‌الشعاع معاندان متحد نظام در داخل و خارج قرار دهند؛
7. در این بین، عده گسترده‌ای از مردم بودند که به دلایلی خواهان تغییر مدیریت اجرایی کشور بودند. حساب این گروه عظیم را باید از معاندان و وابستگان اجانب جدا کرد. این افراد به انقلاب و رهبری آن به‌طور کامل دلبستگی داشتند؛ ولی به برنامه‌های اقتصادی و یا شیوه مدیریت دولت انتقاد می‌کردند و تنها راه حل مشکلات را، تغییر دولت می‌دانستند. این افراد سعی داشتند با تمرکز آرا در فردی که احتمال می‌دادند موفق شود به خواسته‌های خود دست یابند.

ج. پس از انتخابات
پس از آنکه نتایج انتخابات اعلان و تعداد شرکت کنندگان مشخص شد، آمار ر‌أی دهندگان برای همه علاقه‌مندان انقلاب و نظام اسلامی در سراسر جهان، شادی آفرین بود. برخی به دلیل ناکامی کاندیدای خویش ناراحت شده بودند؛ اما از آنجا که حضور گسترده مردم، نشان‌دهنده اعتماد و دلبستگی آنان به نظام و انقلاب بود برای همه علاقه‌مندان نظام، حمایت چهل میلیونی از انقلاب، موفقیتی بزرگ تلقی می‌شد؛ اما با آن حوادثی که پس از انتخابات به وجود آمد، آن همه حلاوت و شیرینی در ذائقه مردم تلخ شد.
در این مرحله، موضوعاتی قابل بررسی است که به برخی اشاره می‌کنیم:
کاندیداهای ناموفق، نتایج انتخابات را غیرواقعی معرفی کردند. آنان بدون اینکه احساس حضور در یک کشور دارای قانون داشته باشند، نظر خود را ابتدا و انتهای همه امور کشور تصور کرده، بر طبل ابطال انتخابات نواختند. آنها نقاب منطقی بودن را دریده، در هیبت یک دیکتاتور، تنها حرف خود را که کلام بیگانگان بود، بدون کوچک‌ترین تغییر بر زبان می‌راندند.
آنها برخی از مردم را سپر بلایی برای خواسته غیرقانونی خود ساختند و تصور می‌کردند همه کسانی که به آنان رأی داده‌اند چشم و گوش بسته و تا مرز خیانت و همراهی با بیگانگان در خدمت آنها خواهند بود و از آنان دفاع خواهند کرد؛ از اینرو یک‌یک قوانین و هنجارهای اجتماعی را پشت سر گذاشتند و علیه آنها تاختند.
آنان که دولت را قانون‌گریز و ناقض قوانین، معرفی می‌کردند و در تبلیغات خود رئیس جمهور را غیر پایبند به قوانین می‌خواندند، خود از همه قوانین گذشتند و تنها نظر شخص خود را بالاتر از همه قوانین قلمداد کردند.
عده بسیاری در ابتدای امر، شایعات و شبهات آنها را پذیرفته، در خیابانها با آنان همراه شدند. سپس گروهی از افراد شرور و مسئله‌دار با آنها آمیختند و خیابانها را به آشوب کشاندند و جنایاتی مرتکب شدند که در برخی موارد در شهر تهران، پایتخت تنها نظام شیعه جهان، بی‌سابقه بود؛ مانند آتش زدن مسجد و ... .
همه رسانه‌های بیگانه و رسانه‌های وابسته داخلی با هماهنگی کامل در اختیار جریان بر انداز قرار گرفتند و با دقت و لحظه به لحظه، وقایع تهران را به‌صورت جهت‌دار پوشش دادند. آنان با تمام قوا به تحریک مردم پرداختند و گروهی را که قبلا بدین منظور و با برنامه آماده کرده بودند، به‌صورت مجری دستورهای خود در خیابانها به‌کار گرفتند.
واخورده‌های جریان اصلاح‌طلبی به‌طور رسمی در اختیار بیگانگان در آمدند و به‌صورت علنی در بنگاه خبری بی بی سی به تحلیل خبرها پرداخته، مردم را به نافرمانی مدنی-که یکی از مهم‌ترین مراحل انقلاب مخملین است- ترغیب کردند و حتی از به‌کارگیری این واژه در شبکه‌های فریب، خودداری نمی‌کردند.
آن‌چنان سخنان کاندیداهای معترض و همه معاندان از کفار و منافقان هماهنگ بود که برای هیچ انسان منصفی شکی باقی نگذاشت که این پدیده از بیرون مرزها هدایت و حمایت می‌شود و منبع آن همه مخارج تبلیغات انتخابات نیز آنجاست. عجیب آنکه رؤسای جمهور کشورهای غربی از آنجا که خود را به آرزوی سی ساله نزدیک می‌دیدند، بی‌پروا و خارج از عرف دیپلماتیک به حمایت علنی از مزدورانشان روی آوردند . رئیس جمهور فرانسه که گویا هیچ مأموریت دیگری، جز موضعگیری در باره انقلاب ایران نداشت، هر روز از اغتشاشگران حمایت کرد.
برخی که شاید در عمر خود سر به سجده حق نساییده و همواره به قدرتهای پوشالی غرب، چشم دوخته بودند، اهل تکبیر شدند و با دستور آمریکا و در زمانی که رادیو آمریکا برایشان مشخص کرده بود به ذکر تکبیر در پشت بامها پرداختند.
صدا وسیما نیز در این فضا به روشنگری روی آورد و با پخش مصاحبه برخی چهره‌های متین و فرهیخته به میدان آمد و در توضیح مسائل مختلف کوشید که انصافا قابل تحسین بود.
در روز جمعه، سخنرانی تاریخی رهبر عزیز انقلاب برای مردم، به‌ویژه افراد متدین و منصف، بسیار راه‌گشا و نشان‌دهنده حق و فصل‌الخطاب بود.
سخنان حکیمانه رهبری و برخی برنامه‌های تلویزیونی، بخش عظیمی از عقبه مردمی این جریان را ازحرکتهای مرموز جدا ساخت. و هر روز که می‌گذشت و آگاه‌سازی مردم گسترده‌تر می‌شد، از سویی توده‌های مردم از هسته مرکزی فتنه، فاصله می‌گرفتند و از سوی دیگر، دست دشمنان انقلاب و اسلام در پشت وقایع، بیش‌تر احساس می‌شد. همچنین گذر زمان، سبب شد ناخالصیها بیش‌تر افشا شود.
در این مرحله، انصافا سعه صدر نظام به رهبری زعیم بزرگوار انقلاب، بسیار ستودنی بود؛ زیرا به‌جای رویکردی خشن با این حرکتها در توضیح قضایا برای مردم تلاش کرد تا در حد امکان، افراد کم‌تری آسیب ببیند.
آرام آرام، مردم ازاطراف این جریانها جدا شدند تا اینکه دو دسته ناخالصی باقی ماندند: یکی شیاطین پشت پرده و دوم، مزدوران آنان در خیابانها که برخورد با آنها برای نظام با آن پشتوانه الهی و مردم با ایمان، کار مشکلی نبود.
مسئله زیبایی که رخ داد و نشان‌دهنده پشتوانه عظیم مردمی نظام است، این بود که صدا و سیما اعلان کرد مردم، صاحبان تصاویر خشونتها و سنگدلیهای خیابانها را معرفی کنند. همگی آنها پس از اعلان در مدت کوتاهی معرفی و دستگیر شدند.

د. عوامل پشت پرده:
عوامل و جریانهایی در انتخابات 22 خرداد به‌صورت نامرئی نقش‌آفریدند که فوق‌العاده تأثیر‌گذار بودند و این عوامل و حرکتهای آنان باید بررسی شود. این عوامل پشت پرده در قالب ستادهای انتخاباتی، رسانه‌های خارجی و رسانه‌های وابسته داخلی و دولتهای بیگانه فعال بودند.
ستادهای انتخاباتی در این دوره، از تعیین‌کننده‌ترین عوامل بودند؛ به گونه‌ای که برای برخی کاندیداها جنبه حیاتی یافته، احساس می‌شد بدون اجازه ستاد، هیچ اظهار نظری نمی‌کنند.
برخی جریانهای فاسد در این ستادها رخنه کرده و کلیه حرکتهای بیرونی مانند تبلیغات انتخابات و یا اغتشاشات را رهبری می‌کردند؛ و از جمله خود کاندیداها را مدیریت می‌کردند. این موضوع، حتی در فیلمهای تبلیغاتی آنان مشهود بود. یکی از مسئولین بعد از اغتشاشات با کاندیدایی برای مذاکره تشکیل جلسه داده بود. ایشان می‌گفت کاندیدای مورد نظر، آرام نداشت. هر چه با او سخن می‌گفتم می‌شنید، سپس به اتاق مجاور می‌رفت، فرمان می‌گرفت، باز می‌گشت و جواب می‌داد.
عملکرد این ستادها نشان می‌داد که غالب فعالیتهای آنان را بیگانگان مدیریت می‌کنند؛ زیرا دقیقا بر اساس آموزه‌های بیگانگان، شبکه‌های خبری، از جمله ماهواره‌ها و بر اساس مدل کودتای مخملین عمل می‌کردند. به اعتراف بعضی طراحان این حوادث، کودتای مخملین برای ایران بومی‌سازی شد و سعی در اجرای آن بود.
کودتای مخملین در کشورهایی مانند: گرجستان و اوکراین انجام شد و در کشور ما بنا بود اجرا شود که به فضل الهی نافرجام ماند. برخی برنامه‌های مشترک در کودتاهای مخملین که در ناآرامیهای ایران نیز وجود داشت، عبارت‌اند از:
1. سعی در نابودی اعتماد مردم به مسئولان؛
2. دروغگو خواندن رئیس جمهور؛
3. طرح انگاره تقلب در انتخابات از چند ماه پیش از انتخابات؛
4. تقلب بزرگ خواندن رأی مردم؛
5. اصرار بر ابطال انتخابات؛
6. دستور به نافرمانی مدنی.
یکی از سران این حرکت، از پیش گفته بود یا باید میرحسین از صندوقها بیرون بیاید و یا نافرمانی مدنی، نافرمانی مدنی، نافرمانی مدنی!

هـ . منافع و مضار:
این حرکت در مجموع برای نظام اسلامی خسارتهایی را به بار آورد؛ ولی نگاهی عمیق می‌تواند در شناخت فواید و ضررهای این پدیده، کار‌ساز باشد.
حضور چهل میلیونی مردم در انتخابات، امتیازی بسیار بزرگ برای نظام اسلامی بود که می‌توانست:
الف. در سطح بین‌الملل، قدرت نظام اسلامی را افزایش دهد؛
ب. کشورهای مختلف از جمله کشورهای غربی را دچار انفعال سازد؛
ج. بسیاری از تبلیغات دشمنان اسلام را برای پرهیز مردم از مشارکت در نظام اسلامی خنثی کند؛
د. تهدیدهای نظامی علیه ایران را غیرمؤثر یا بی‌تأثیر نشان داده، دشمنان را از حمله نظامی مأیوس کند؛
هـ . فرهنگ پیوند عمیق بین مردم و مسئولان را تقویت کند و همدلی در سطح جامعه را افزایش دهد؛
و. مردم را قدردان زحمات مسئولان دلسوز و خدوم، نشان دهد؛
ز. مدیران را در خدمت بیش‌تر به مردم دلگرم سازد و... .
رویدادی که می‌توانست تا این حد برای نظام اسلامی مفید و کار‌ساز باشد و امتیاز بزرگی به حساب ‌آید، با عملکرد خائنانه عوامل مزدور و آبرو ریزیهای بین‌المللی به دست برخی افراد، در حد زیادی ضایع شد و بخشهای زیادی از این ذخیره ملی به تاراج رفت.
منافع
اتفاقاتی در کنار تلخیها روی داد که اگر مسائل بعدی آن به‌خوبی مدیریت شود، می‌تواند برای نظام اسلامی بسیار مفید باشد و برکات زیادی را به بار آورد که عبارت‌اند از:
1. نیات پلید برخی کشورهای معاند که با سخنان فریبنده و پیامهای مزوّرانه خود، می‌خواستند میان مردم و مسئولین جایی برای خود باز کنند، کاملا بر ملا شد و هم‌اکنون در باز‌سازی چهره نامیمون خود می‌کوشند؛
2. عده‌ای از واخورده‌های سیاسی که به دنبال فرصتی برای عقده‌گشایی بودند، از سوراخهایشان بیرون خزیدند و نشان دادند برای بازگشت به قدرت حاضرند همه کشور و خون هزاران شهید را به ثمن بخس بفروشند. آنان با دشمنانی که دستانشان تا مرفق در خون شهیدان فرو رفته است، به همنوایی و همدلی رسیدند و قاتلان نیروهای پاک بسیج را شهید نامیدند؛
3. منافقانی که در حوزه علمیه، لانه گزیده بودند و می‌توانستند در آینده خطر‌ساز باشند، به میدان آمدند و بغض درونی خویش را بیرون ریختند. اینان در درون حوزه، دقیقا سخنانی را بر زبان راندند که بدون هیچ تغییری همان سخنان بیگانگان بود. آنها با افشای چهرۀ خویش، خطرهای آینده را کاهش داده، باعث آگاهی حوزویان شدند؛
4. بعضی کسانی که همواره در کنار تلخ و شیرین انقلاب بودند، اینجا نیز به میدان آمدند و در مقابل هجمه ناجوانمردانه دشمنان، سینه سپر ساختند و با صلابت، از خون شهیدان و ارزشهای اسلام پاسداری کردند؛
5. بسیج، شجره طیبه‌ای که امام غرس کرده و در طول تاریخ انقلاب در سخت‌ترین شرایط از اسلام و حکومت اسلامی دفاع کرده است، باز هم اخلاص وایمان خویش را توشه پایداری ساخت و در دل حوادث به وظیفه دینی و الهی خویش عمل کرد. دشمنان هم که سابقه مردانگی همراه ایمان این افراد را می‌دانستند، سعی کردند در کوران حوادث و به نمایندگی آمریکا از ایشان انتقام بگیرند.

و. رسالت روحانیان
پس از فرو کش کردن التهابها نقش روحانیان، بسیار تعیین‌کننده است و می‌تواند بسیاری از مشکلات را مرتفع و آسیبها را کاهش دهد؛ از اینرو مواردی محضر مبارک این بزرگواران توصیه می‌شود:
1. حفظ آرامش جامعه را در شرایط فعلی در دستور کار قرار داده، از هر حرکت یا سخنی که آن را مخدوش سازد، به‌طور جدی پرهیز کنند؛
2. در سخنرانیها و ارتباطات با مردم، حساب رأی‌دهندگان به کاندیداها را از آشوبگران، اغتشاش‌کنندگان، توطئه‌گران و صحنه‌گردانان کاملا جدا کنند؛ زیرا افراد زیادی بودند که به کاندیداهایی به دلیل سوابق آنان رأی دادند و اکنون با توجه به رفتارهای غیرمنطقی آنان، از رأی خود پشیمان هستند و یا اگر هم پشیمان نیستند، به نظام و رهبری، علاقه دارند. روحانیان لازم است با سعه صدر در جذب این افراد بکوشند؛
3. روشنگری مردم را با ملاطفت در دستور کار خود قرار داده، از ملامت طرفداران کاندیداها به‌شدت بپرهیزند؛
4. برای نخبگانِ دانشجو، فرهنگی وتحصیل‌کرده، به‌صورت ویژه، زمانی را اختصاص داده، بدون حساسیت و بسیار منطقی، زوایای امر را برای آنان تبیین کنند؛
5. زوایای عملکرد هسته مرکزی فتنه را برای مردم تبیین کنند. این هسته مرکزی عبارت‌اند از:
الف. شیفتگان قدرت که به دلایلی در طول این سه دهه از کاروان انقلاب تصفیه شدند. آنان در این شرایط، زمینه تصفیه‌حساب و بازگشت احتمالی به قدرت را فراهم دیده، تلاشهای مذبوحانه‌ای را انجام دادند؛
ب. صاحبان ثروت که با کنترلهای دولت از رانت‌خواری و استفاده از وامهای آنچنانی، زمین‌خواری و سوء استفاده از موقعیتهای دولتی باز ماندند؛
ج. دولتهای بیگانه که با استفاده از دو گروه مزبور و صرف بودجه‌های فراوان برای رسیدن به اهداف استعماری خود به این قضایا دامن زدند.
امید آنکه در حوادث و بلایا وظیفه دینی خود را به درستی بشناسیم، اهل عمل به وظیفه باشیم، در جلب رضای الهی موفق شویم و در جایگاه سربازی امام زمان (عج)  به‌خوبی از ارزشهای دینی پاسداری کنیم.
ارسال نظرات