۱۸ مهر ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۰
کد خبر: ۶۲۳۴۹۸

مطالبات واقعی زنان در حصار نمایش اصلاح طلبان

مطالبات واقعی زنان در حصار نمایش اصلاح طلبان
هدف اصلاح طلبان از شیفت دادن فعالیت‌های حزبی و رسانه‌ای به مسائل مربوط به حوزه زنان و برجسته‌سازی مواردی مانند صدور مجوز به زنان برای ورود به ورزشگاه آزادی چیست؟

به گزارش  گروه سیاسی خبرگزاری رسا، حدود یک‌هفته‌ای می‌شود که هشتگ «با من به ورزشگاه بیا» از سوی برخی مدعیان اصلاحات داغ شده و در صفحات اول روزنامه‌هایشان تیترهای مربوط به حضور زنان در ورزشگاه آزادی برای دیدار تیم های فوتبال ایران و کامبوج، برجسته و پررنگ شده است. فعالان و رسانه‌های اصلاح‌طلب در حال القای این نکته هستند که 1) مطالبه اصلی زنان جامعه ایرانی بلیت‌های ورود به ورزشگاه است و 2) تنها کسانی که حامی حقوق زنان هستند اصلاح‌طلبان هستند و لاغیر.

این در حالی است که به گفته زهرا شجاعی، رئیس امور مشارکت زنان ریاست‌جمهوری در دولت اصلاحات، «اصولگرایان حمایت بیشتری از زنان انجام می‌دهند و در عوض اصلاح‌طلبان موقع انتخابات از زنان استفاده می‌کنند و بعد کاری برایشان نمی‌کنند.»

به گفته کارشناسان و تحلیلگران سیاسی، اصلاح‌طلبان در مقاطعی مانند ماجرای قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی نشان داده‌اند که برای زنان اهمیتی قائل نبوده و شعارهایی مانند «نه به خشونت علیه زنان» تنها برای نشان دادن ژست سیاسی اصلاح‌طلبانه است؛ بی‌اخلاقی و واردکردن اتهاماتی مانند «پرستو» بودن و بالتبع «مهدورالدم» بودن مقتوله برای امنیتی جلوه دادن ماجرا و انتشار عکس‌های خصوصی او به حدی قبیح و منزجرکننده بود که افکار عمومی و به‌ویژه کاربران فضای مجازی در شبکه‌های اجتماعی به آن واکنش نشان دادند و حتی عباس عبدی، فعال سیاسی اردوگاه اصلاحات در مصاحبه‌ای گفت که «اصلاح‌طلبان در ماجرای نجفی نمره مردودی گرفتند».

بنابراین این سؤال مطرح می‌شود که اصلاح‌طلبان با اینکه همواره نشان داده‌اند موضوع حمایت از زنان صرفاً برایشان در سطح یک «شعار» و نه «اعتقاد» باقی مانده است چرا بازهم در را بر همان پاشنه می‌چرخانند؟ هدفشان از شیفت دادن فعالیت‌های حزبی و رسانه‌ای به مسائل مربوط به حوزه زنان و برجسته‌سازی و بزرگنمایی مواردی مانند صدور مجوز به زنان برای ورود به ورزشگاه آزادی چیست؟

1.کارنامه سازی

اصلاح‌طلبان در 6 سال گذشته، از دولتی حمایت کردند که هیچ دستاورد ملموس و ماندگاری نداشته است. بی‌عملی و بی‌سامانی یکی از چالش‌هایی است که اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. حجاریان در تاریخ 13/5/98 در مصاحبه با روزنامه سازندگی گفت که «امروز برخی از مردم می‌گویند شما گفتید به روحانی رأی بدهید تا شرایط بسامان شود اما این‌طور نشد فلذا دیگر با طناب شما به چاه نمی‌رویم.» خاتمی و دیگر چهره‌های اصلاح‌طلب صریحاً اعلام کردند که «مردم به تکرار می‌کنم روی خوشی نشان نمی‌دهند» بسیاری از فعالان اصلاح‌طلب با ژست انتقاد از دولت، تیغ نقد خود را به سمت دولت، جریانات اعتدال‌گرا، فراکسیون امید مجلس و شورای شهر پنجم بردند. روز گذشته (16/7/98) عبدالله مؤمنی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی در روزنامه سازندگی با بیان اینکه «موقعیت کنونی اصلاح‌طلبان شایسته جریان اصلاحات نیست» اظهار داشت: «متأسفانه دوره اخیر که موسوم به سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه- اعتدالی بود عملاً منجر به شرایطی شد که جریان سیاسی اصلاح‌طلب نه‌تنها نتوانست وضعیت و جایگاه اجتماعی خود را درنتیجه به قدرت رساندن جریان اعتدال تثبیت کند بلکه تضعیف تابلوی فکری اصلاحات درنتیجه سیاست‌ورزی در دوره حاکمیت اعتدال به دست آمد. همچنین بحران مشارکت و در پی آن بی‌ثباتی، بی‌سامانی و نااستواری سیاسی نیز از دستاوردهای این دوره از حکمرانی جریان اعتدالی بود.»

ازاین‌رو دست اصلاح‌طلبان برای توجیه افکار عمومی خالی است و تلاش آن‌ها بر این استوار است که به هر طریقی هم که شده، هر دستاوردی که با آن‌ها قرابت دارد را به نام خود مصادره کنند و حتی اگر شده در حوزه اجتماعی و فرهنگی از خود کارنامه‌ای به‌جای بگذارند.

2.فرار از پاسخگویی و انحراف افکار عمومی از مطالبات اصلی

یکی دیگر از چالش‌هایی که آن‌ها با آن روبرو هستند تغییر مطالبات اقتصادی به مطالبات اجتماعی و فرهنگی است. دولتی که اصلاح‌طلبان از آن حمایت کردند قرار بود گزارش صدروزه بدهد و در صد روز تمام مشکلات کشور را حل کند. دولت تدبیر و امید قرار بود آسایش و امنیت و صلح و رفاه را به ارمغان آورد درحالی‌که رهاوردش جز گرانی و افزایش مشکلات کشور و تورم‌های چند صددرصدی در مسکن و خودرو و کالاهای ضروری چیزی دیگری نبود. اصلاح‌طلبان برای توجیه افکار عمومی هیچ چاره‌ای ندیدند. دیگر اظهاراتی مانند اینکه «اگر تدابیر دولت نبود، با تحریم قیمت‌ها ۸ برابر می‌شد» (وزیر اصلاحات- گفتگوی ویژه خبری- 2 شهریور 98) یا عباراتی مانند اینکه «دولت روحانی موفق بوده است چون دلار 50 هزار تومان نشد!» (محمد قوچانی سردبیر سازندگی- 2 مهر 98) و توجیه کردن‌های عجیب‌وغریب کارساز نبود.

اصلاح‌طلبان برای انحراف افکار عمومی هم که شده بایستی موضوعات و انتظارات دیگری را فراروی افکار عمومی قرار دهد. در این نکته باید دقیق شد؛ وقتی‌که اخبار و گزارش‌های مهمی مانند به بن‌بست رسیدن مذاکرات برجام، تهدیدهای نظامی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، تورم 42 درصدی، برگزاری دادگاه‌های متهمان و اخلالگران نظام اقتصادی (دادگاه بانک سرمایه و...) و یا آنکه اخیراً پرونده برادر رئیس‌جمهور در رسانه‌ها مطرح بود؛ اصلاح‌طلبان در صفحات اول روزنامه‌هایشان از موتورسواری زنان، لایحه منع خشونت علیه زنان می‌نوشتند و در شبکه‌های اجتماعی هشتگ «با من به ورزشگاه بیا» را در داغ می‌کردند!

نمونه‌هایی از جا زدن «بلیت ورزشگاه آزادی» به‌جای مطالبات اصلی زنان را ببینید؛

* علی ربیعی، سخنگوی دولت در توئیتی در 15 مهر 98، با اشاره به حضور بانوان در استادیوم در جریان بازی تیم ملی ایران و کامبوج، نوشت: «دولت و جامعه ایران زیر فشار حداکثری تیم B و جنگ و تحریم زیر بار فشار خارجی نرفت. اگر زنان امروز در ورزشگاه هستند و به حقشان رسیدند حاصل مجموع مطالبات درون‌زای جامعه ایران و پیگیری دولت است. ورود زنان به ورزشگاه ثمره تلاش‌های داخلی است و نه فشار خارجی.»

* معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور در تاریخ 12 مهر 98 در توییتر خود با اشاره به تأیید لایحه اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی، نوشت: «زنان مطالبات متعدد و متفاوتی دارند و حضور در ورزشگاه‌ها هم یکی از آن‌هاست.»

وی ضمن ابراز خرسندی از برآورده شدن بخشی از مطالبات زنان به روزنامه ایران گفت: «موضوع استادیوم، مطالبه بخشی از زنان ایرانی است که با تدابیری که پیش‌بینی شد و اقدامات انجام‌گرفته مشکلات تا اندازه زیادی برطرف شد. تنها در دولت دوازدهم دو سال پیگیر فراهم کردن زیرساخت‌ها بودیم، آقای سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان هم در خصوص ایجاد زیرساخت‌های لازم تلاش‌های زیادی داشتند. در ابتدای دولت شیوه‌نامه‌ای داشتیم که ابعاد مسئله ازجمله زیرساخت‌ها، مسائل انتظامی، بحث هواداران و فضای فرهنگی مناسب در آن لحاظ شد. لازم است هواداران حضور زنان در ورزشگاه را در نظر داشته باشند؛ البته در بازی‌های بین‌المللی نگرانی‌ها کمتر است. چند ماه پیش هم مواردی داشتیم که زنان در استادیوم حضور داشتند اما به این صورت که بلیت‌ها آزادانه فروخته شود، اولین بار است که اتفاق افتاده و همین گواهی این است که یک‌قدم به پیش رفته‌ایم.»

* سیدرضا صالحی امیری، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد و رئیس کمیته ملی المپیک در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «حضور زنان در ورزشگاه یک نیاز اجتماعی است»

  1. بهره‌برداری انتخاباتی و دوقطبی ­سازی در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی

از همین رو وقتی‌که آنان دیدند که برای انتخابات آینده (انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 98 یا انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1400) برگ برنده‌ای ندارند چاره را در دوقطبی سازی دیدند. اول‌ازهمه دوگانه جنگ و صلح ساختند؛ حجاریان در خردادماه 98 گفت «اصلاحات باید به صلح ترجمه شود» و حتی اخیراً خاتمی، رئیس دولت اصلاحات در راستای همان خط حجاریان مبنی بر دوگانه سازی جنگ و صلح به دبیر کل سازمان ملل نامه‌ای نوشت ولی از زمانی که احتمال دادند این دوگانه­سازی‌ها به شکست منتهی می‌شود – به‌ویژه هنگامی‌که ترامپ، حقیقت آمریکا را برملا ساخت و افکار عمومی ایرانیان صلح با آمریکا را پس زد- به دوگانه‌های دیگری روی آوردند. مثلاً اصلاح‌طلبان یا همان طرفداران آزادی‌های اجتماعی (موتورسواری زنان؛ ورود زنان به ورزشگاه آزادی و ...) و اصولگرایان یا همان مخالفان آزادی اجتماعی! البته گفتنی است که اصولگرایان از چندی قبل نسبت به آن هشدار داده و سعی کرده‌اند در دام این دوگانه ­سازی ­ها قرار نگیرند. آن‌ها نیز در برهه‌هایی همان شعارها و آزادی‌ها را مطرح کرده و تأکید کردند که با آزادی‌های اجتماعی در چهارچوب شرع و قانون مخالفتی ندارند.

4.رادیکالیزه کردن مطالبات؛ شکستن تابوها و فتح سنگر به سنگر

البته باید توجه داشت که یکی دیگر از خواسته‌های اصلاح‌طلبان این است که با استراتژی نخ نمای سعید حجاریان مبنی بر فتح سنگر به سنگر، مانند اوایل دوم خرداد یکی‌یکی تابوهای نظام اسلامی را شکسته و خطوط قرمز آن را زیر پا بگذارند. در همین ماجرای صدور مجوز برای حضور زنان در ورزشگاه آزادی ببینید که چه می‌گویند؛ کارشناس برنامه زنده تلویزیونی شهریورماه سال جاری هم گفت: «چه اشکالی دارد ما بتوانیم خانوادگی در ورزشگاه حاضر شویم؟». همچنین مهدی هژبری 13 مهرماه 98 در روزنامه خبر ورزشی نوشت: «طولانی‌ترین مسیرها با برداشتن اولین قدم آغاز می‌شود. همین‌که از ۷۸ هزار صندلی ورزشگاه آزادی ۴۶۰۰ صندلی به بانوان رسیده می‌تواند شروع یک حرکت جدید باشد... تا در آینده‌ای نزدیک و پس از صدور مجوزهای لازم، (البته به‌شرط بهبود شرایط فرهنگی ورزشگاه‌ها و بالا رفتن ضریب امنیت سکوها) بانوان هم بتوانند مثل مردان به ورزشگاه آزادی بروند.. باور کنید برای شروع، همین هم یک‌قدم بلند است. اجازه بدهید پله‌ها را یکی، یکی طی کنیم. صبور باشیم، این تازه اول راه است.»

طیبه سیاوشی نماینده مجلس در روزنامه اعتماد نوشت: «شور و اشتیاق زیاد زنانی که برای بازی ایران و کامبوج بلیت تهیه کرده‌اند؛ در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که چطور تحقق همین حق به‌ظاهر ساده و کوچک می‌تواند موجب نشاط اجتماعی شود... بازی ایران و کامبوج، گام اول است و می‌تواند ما را برای طبیعی شدن این روند آماده کند.

5.ژست روشنفکری و حفظ و فعال کردن هواداران رادیکال

یکی دیگر از نکات مهمی که اصلاح‌طلبان در نظر دارند؛ تقسیم‌کار و حفظ پایگاه اجتماعی رادیکال خود هستند؛ همان عده معدودی که در فتنه 88 به کف خیابان آمدند و در شطرنج سیاست، نقش پیاده‌نظام اردوگاه اصلاحات را بازی کردند. اصلاح‌طلبان می‌خواهند تا از رهگذر ماجراهایی مانند برگزاری تجمع حجاب در دانشگاه تهران و سردادن شعارهای رادیکالی و مارکسیستی، غائله دختر آبی و حمله به قوانین جزایی و کیفری جمهوری اسلامی یا مطرح کردن مسائلی مانند لایحه منع خشونت علیه زنان یا ابراز مخالفت با پیامک حجاب و مخدوش سازی انگاره‌ها و مفروضات دینی و اسلامی و ... آن بخش از هواداران خود را فعال و به‌اصطلاح شارژ نگه دارند تا در مواقعی هرچند کوتاه‌مدت اهرم‌هایی برای فشار باشند.

در همین خصوص، روزنامه شرق چندی پیش از «تأثیر فوت سحر خدایاری بر تسریع فرایند ورود زنان به ورزشگاه»! نوشت و عنوان کرد: «ماه پیش خبری منتشر شد که دختری به دلیل ممانعت مأموران انتظامی برای ورود به ورزشگاه، اقدام به خودسوزی کرده است. ماجرا ازاین‌قرار بود که دختری با اسم «سحر» با چهره‌ای گریم‌شده قصد داشت برای دیدار استقلال و العین از رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا وارد ورزشگاه شود که با ممانعت مأموران، بازداشت می‌شود. بعد از مدتی او مقابل یکی از دادسراهای تهران اقدام به خودسوزی کرد و چند روز بعد به دلیل درصد سوختگی بالا درگذشت. فوت «سحر خدایاری» موجی از توییت‌ها و مطالب حمایتی را در جهت ورود زنان به ورزشگاه از سوی باشگاه‌های بزرگی مانند چلسی و بارسلونا و ... در پی داشت و شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که این اقدام تا این حد جهانی شود و بازخورد بین‌المللی پیدا کند.»

تئوریسین های جریان اصلاحات این روزها در اندیشه شیفت فضای جامعه از مسائل اقتصادی به مسائل اجتماعی و فرهنگی هستند که از این طریق بتوانند زمینه را برای افزایش مقبولیت خود در رقابت های انتخاباتی پیش رو فراهم کنند. این در حالیست که مطالبات واقعی زنان و حمایت از حقوق آنان، حلقه مفقوده اصلی تئوری پردازی های این افراد است./998/د103/ق

میثم صدیقیان
ارسال نظرات