۲۵ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۸
کد خبر: ۶۲۳۹۴۶
از ولنگاری فرهنگی تا تقاضای بی‌احترامی؛

توپ حضور بانوان در استادیوم در دروازۀ ولنگاری فرهنگی

توپ حضور بانوان در استادیوم در دروازۀ ولنگاری فرهنگی
موضوع حضور بانوان در استادیوم «فی نفسه» نیست. تقریبا بیشتر بانوانی که عطش رفتن به استادیوم را دارند، پوشش محترمانه‌ای ندارند.

به گزارش باشگاه نویسندگان خبرگزاری رسا، مجید پاک نیت

«وندی شلیت» نویسندۀ زن آمریکایی دربارۀ پوشش بانوان می‌گوید: «چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم مردان [با زنان] محترمانه رفتار کنند، در حالی که تعداد زیادی از زنان دائماً پیام می‌فرستند که لازم نیست اینگونه باشند!».

بدحجابی و بی‌حجابی را -چه از سوی مردان و چه از سوی بانوان- می‌توان اینچنین تعبیر کرد: «تقاضای بی‌احترامی» از دیگران. مرد و زن، هر اندازه از پوشش انسانی مناسب خود بکاهند، بر شدت این تقاضا می‌افزایند. نشستن خانم‌ها به تماشای مسابقۀ آقایان نیز از آن دست کارهایی است که به افزایش این تقاضا دامن می‌زند، زیرا:

حضور تماشاگر زن در مسابقه‌های ورزشی بانوان همواره آزاد بوده و هست، از همین رو دغدغۀ دیدن مردان ورزشکار منطقی نیست. راز پیدایش این عطش کاذب را باید در عملکرد برخی خراب‌کاران خیال‌پرداز دولتی و مجلس جست.

موضوع حضور بانوان در استادیوم «فی نفسه» نیست. تقریبا بیشتر بانوانی که عطش رفتن به استادیوم را دارند، پوشش محترمانه‌ای ندارند. حال همان نیمچه حجاب را ضرب در شکلک‌ها، بالا و پایین پریدن‌ها، ملیژک‌بازی‌ها و احیاناً حرکات موزون استادیومی کنید. حضور بانوان در استادیوم آن هم با شکل و شمایل امروزی، چیزی نیست جز «تقاضی بی‌احترامیِ» هرچه بیشتر از مردان. این موضوع از جنبۀ شخصی به زیان بانوان است و توجیه تربیتی و اخلاقی ندارد.

تساوی جنسیتی با پوشش حضور بانوان در رویدادهای مردانه، حضور مردان در رویدادهای زنانه را رقم خواهد زد. نفوذیان فرهنگی توپ تقاضای بی‌احترامی از جنس مخالف را پشت دروازۀ حضور بانوان در استادیوم نگاه نخواهند داشت و این را توپ را با ضربه‌ای دیگر به دروازۀ حضور مردان در مسابقه‌های زنانه شوت خواهند کرد.

اما دل‌های دلسوزان زمانی بیشتر اندوهگین می‌شود که به جنبۀ اجتماعی این موضوع می‌نگرند. جنگ مسئولان دولتی و مجلسی با فرهنگ نیز، این اندوه بغض‌آلود را اشک‌آلود می‌کند. چرا عده‌ای از مسئولان فرهنگی بانوان را به پرتگاه ولنگاری فرهنگی می‌برند؟ چرا می‌کوشند گره پدیده‌های فرهنگی را با دندان سیاست‌زدگیِ انتخاباتی بگشایند؟ چرا روحانی‌نماها و چادربه‌سرهای مسجدندیده -که با کمال تأسف زمامدار فرهنگ مردم و امور بانوانند- مواضع یک دهۀ پیش خود در مخالفت با این موضوع را به یاد نمی‌آورند؟ آیا دادن جایگاه پوچ و آزادی تشریفاتی بچه‌گانه به بانوان و دختران صداقت است؟

یادداشت|توپ حضور بانوان در استادیوم در دروازۀ ولنگاری فرهنگی

عرصۀ فرهنگ جای تساهل و آزمون و خطا نیست. مراجع دینی شیعه و سنی[1] از گذشته تاکنون مخالف حضور زنان و دختران برای تماشای مسابقه‌های مردانه بوده‌اند. اینکه خانمی با دیدن قسمتی از بدن یک مرد ورزشکار به گناه بیفتند یا نیفتد سر جای خود، برای مردان دین حفظ امنیت اخلاقی و عفت عمومی مهمتر از یک انحراف شخصی است. «تقاضای بی‌احترامی»، از رهگذر حضور برای تماشای مردان، در بلند مدت بر پیکر عفت عمومی خدشه وارد می‌کند، به ویژه اگر این حضور، خانوادگی و بدتر از آن مختلط باشد که خدا را شکر هنوز نیست!

منظره‌ای قلیانی

به یاد دارم محمدعلی نجفی، ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی در برنامۀ پایش شبکۀ اول سیما، دربارۀ قلیان کشیدن بانوان در اماکن تفریحی گفته بود: «حالا [فرض کنید] بنده با همسرم یا دخترم رفتیم قلیان بکشیم دو پُک هم آنها بزنند چه مشکلی دارد؟». تصور کنید او با همسر یا دخترش در پارک قیطریه روی صندلی نشسته‌اند. جوانی که در حال رد شدن است ابتدا او را نمی‌شناسد. در کسری از ثانیه، مثل برق‌گرفته‌ها خشکش می‌زد، سرش را برمی‌گرداند و با چشمان حیرت‌زده به آنها نگاه می‌کند و می‌گوید: «سلام!» جناب نجفی هم با خنده‌ای ملیح می‌فرماید: «سلام پسرم». سپس در شلنگ قلیان می‌دمد و قلللل ... سپس یک پُک به همسر یا دخترش تعارف می‌کند و او هم قللللل ...».

نمایندۀ «ووزلا»نواز!

حالا فلان نمایندۀ زن یا مرد مجلس را در استادیوم آزادی تصور کنید که به جای نشستن روی صندلی اختصاصی در راستای وظیفۀ نمایندگی لیدری کند؛ از آن کلاه‌گیس‌های کذایی روی سرش بگذارد، صورتش را هم سه رنگ کند؛ از بالا سبز، سفید و قرمز!، «ووزلا» بنوازد و بگوید: «دود دورود دورود دود، ایران!». به‌به! چه شود! روی سکو می‌چرخد و مردم را به تشویق بیرانوند دعوت می‌کند و می‌گوید: «شیره!». سپس به تماشاگران گرای موج مکزیکی می‌دهد.

اهالی سیاست هیچگاه در هیچ کشوری خود را در چنین موقعیت‌هایی قرار نمی‌دهند؛ حتی ترامپ و دیگر احمق‌های درجه یک. راز این خودداری در «خوداحترامی» است. حال جای بسی تأسف است که برخی بانوان ما ریش احترام خود را به دست کسانی داده‌اند که به جای تشویق آنان به «خوداحترامی»، «تقاضای بی‌احترامی» را برایشان تبلیغ می‌کنند.

بازگشت به واقعیت

گرچه اکنون چند سالی است از آن اظهار نظر آقای نجفی گذشته، اما بلندگوی تشویق بانوان به «تقاضای بی‌احترامی» هنوز در دست آن دسته از مسئولانی است که چندی پیش، لَه‌لَه‌زنان موی آبروی خود را با تیغ سلفی با موگرینی تراشیدند. اینک این جریان با تصمیمی ولنگارانه و با پافشاری و تهدید جیانی اینفانتینو[2]، به بانوان مجوز تماشای ورزشکاران مرد ایرانی و کامبوجی را داده است.

جالب این است که 100 درصد ظرفیت جایگاه بانوان در حالی پر شد که صندلی‌های بخش مردان هنوز خالی بود. عده‌ای از هول حلیم افتاده‌اند در دیگ آشپزانی است که معلوم نیست خودشان با خودشان چندچندند!؛ یکی با پای درازتر از گلیم، کلاه شرعی می‌بافد، اجتهاد می‌کند و می‌گوید: «مراجع عظام تقلید به هیچ وجه مخالف اجرای این طرح با رعایت حدود شرعی نیستند»، دیگری می‌گوید: «با فضای فعلی که طرفداران تیم‌ها علیه یکدیگر فحش می‌دهند و درگیری وجود دارد، حضور زنان در ورزشگاه به مصلحت نیست» و آن یکی می‌گوید: «ورود زنان به ورزشگاه‌ها تصمیم جدی دولت است».

یادداشت|توپ حضور بانوان در استادیوم در دروازۀ ولنگاری فرهنگی

باید از عاقبت خوردن آش شوری که این آشپزان متناقض‌گو پخته‌اند، ترسید. خاصه این که حافظان امنیت نیز با این تصمیم‌های غیرعقلانی و غیرشرعی مخالفت کرده‌اند، چیزی فرماندۀ یگان ویژه در اظهار نظر تخصصی به آن اشاره کرد و گفت: «زیرساخت‌ها و ابزار کنترل و سازوکار، ایجاد نشده است، ... پلیس در جلسات، اظهارنظری مخالف مبنی بر حضور خانم‌ها در ورزشگاه دارد؛ چرا که امنیت زنان برایش مهم است و چون می‌داند که فضا آمادۀ حضور این افراد نبوده و ممکن است آسیب‌هایی را به شخصیت آنها وارد کند این مخالفت را ابراز می‌دارد.

حکایت این تصمیم دولت حکایت «روزۀ بی‌نماز، عروس بی‌جهاز و قورمۀ بی‌پیاز» است، گذشته از این که تبعات ضد فرهنگی بسیاری به بار می‌آورد./998/ی702/س

[1]. مراجع تقلید شیعه و سنی در مخالفت با این تصمیم اجماع دارند.

[2]. ننگ بر مسئولی که از تسخیر لانۀ جاسوسی به تسلیم شدن در برابر فیفا برسد!

 

میثم صدیقیان
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
خرم ابادی
Iran, Islamic Republic of
۲۵ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۰
===از بس غصه خوردی صدسال از عمرت کم شد فردا میمیری!!!! دغ نکن حالا نمایندگی نجلس نشد نمایندگی دلواپسا بسه برات!
در اتش شیفتگی قدرت رسایی شکی نیست چشاش خونه
1
0
میثم
Iran, Islamic Republic of
۲۳ آبان ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۰
نرود میخ آهنین در سنگ
از قدیم گفتن هر خره اگرچه خوش رنگ بود
این همه از احترام و حریم زن گفتی آخرش میگن درد نمایندگی داری
نمی‌بینه خودش درد در بدری داره
والا
0
0