۲۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۴
کد خبر: ۶۲۴۳۲۷
به همت دانشگاه الزهرا(س)؛

شماره 42 فصلنامه «تحقیقات علوم قران و حدیث» منتشر شد

شماره 42 فصلنامه «تحقیقات علوم قران و حدیث» منتشر شد
چهل و دومین فصلنامه علمی ـ پژوهشی « تحقیقات علوم قران و حدیث » به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا(س) با مدیرمسؤولی پروین بهارزاده و سردبیری فتحیه فتاحی زاده منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، چهل و دومین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تحقیقات علوم قران و حدیث» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا (س) با مدیر مسؤولی پروین بهارزاده و سردبیری فتحیه فتاحی زاده منتشر شد.

این فصلنامه در ۷ مقاله و در ۲۱۵ صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات مذکور به شرح زیر است:



تبیین نظام روایات توحیدی اهل بیت (ع)

مصطفی آذرخشی

چکیده: تعالیم اهل بیت (ع) در بحث توحید، مجموعه‌ای منسجم، با اوصافی خاصّ است. در این نظام، هر یک از اجزاء، ارتباط وثیقی با یکدیگر دارند و ویژگی‌هایی مانند هماهنگی معنایی و عدم تعارض، وحدت موضوعی، تشابه ساختار بیانی، تکرار مفاهیم هم مضمون و تلازم موضوعات مطروحه، به مثابه ارکان تشکیل دهندۀ نظام تعالیم اهل بیت علیهم السلام در مبحث توحید به شمار می‌روند. همچنین در بحث تلازم موضوعات مطروحه، میان موضوعاتی مانند قابل توهّم نبودن خداوند، نفی مشابهت خداوند با مخلوقات، نفی جسم انگاری خداوند، تباین ذاتی خداوند و مخلوقات، ازلی بودن خداوند، مرکّب نبودن ذات باری تعالی و محدود نبودن خداوند، تلازم و ارتباط تامّ وجود دارد. در پرتو این طرز تلقّی از ارکان تشکیل دهنده نظام تعالیم اهل بیت (ع) در مبحث توحید و ارتباطات شبکه‌ای موجود میان موضوعات طرح شده در حوزه مباحث توحیدی، می‌توان به انسجام و هماهنگی کامل عناصر نظام تعالیم اهل بیت (ع) در بحث توحید و فهم دسته‌ای از متشابهات اعتقادی وقوف یافت؛ ضمن آنکه آگاهی از اصل وجود چنین نظام یکپارچه‌ای در روایات پرشمار اهل بیت (ع) و اعتقاد به همبستگی درون شبکه‌ای آن‌ها با یکدیگر، خود معیار و ملاکی روشنگر برای ارزیابی آراء و نظرات گوناگون در این زمینه به شمار می‌رود.



آیه سجده بر یوسف (ع) در تفاسیر امامیه؛ رهیافت‌ها و نظریه معیار

علی راد

چکیده: نظریه ثابت و معیاری میان مفسران امامیه در رفع تعارض ظاهر آیه «وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى ٱلْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّدًا» با آیات حرمت سجده بر غیر خدا و آیات لزوم تعظیم والدین، وجود ندارد لذا رهیافت ­های متنوع ادبی، روایی، تاریخی، فقهی، کلامی و عرفانی در تفاسیر آن‌ها دیده می‌شود. شماری مسجود را الله و سجده را سجده شکر و طاعت دانسته اند. دسته دیگر مسجود را یوسف (ع) و سجده بر او را غیر اختیاری یا تحیّت دانسته‌اند. برخی نیز یوسف (ع) را سجده‌گزار به پاس اجتماع دوباره خانواده خویش گفته‌اند. مسأله اصلی این پژوهه ارزیابی ادلّه این رهیافت‌ها و ارائه دیدگاه معیار در تفسیر آیه می‌باشد. نظریه معیار مبتنی بر مؤلفه‌های خاص خود مسجود را یوسف (ع) و سجده را احترام سیاسی در برابر مقام وزارت یوسف (ع) تفسیر کرده و تعارضات مفروض را رفع نموده است.



بازشناسی مفهوم غفلت در قران با تأکید بر تأثیر حرف جر در معنای فعل

سید حسین کریم پور و محسن نورائی

چکیده: بازشناسی معنای مفردات و ترکیبات قرآنی، لازمه قهری توجه به خصوصیات و ظرافت‌های لفظی آنهاست. کلمات برگرفته از ریشه «غفل» در قرآن، گاه بصورت مطلق، و گاه در ترکیب با حرف «عن» و یا «من» استعمال شده است. اثرگذاری حرف جرّ در معنای فعل، امری پذیرفته شده نزد لغت‌شناسان عرب می‌باشد؛ با این‌حال ملاحظه بیشتر تفاسیر و ترجمه‌ها حاکی از عدم توجه به ویژگی یادشده در خصوص واژه غفلت است. پژوهش پیش‌رو تلاش دارد ضمن دسته‌بندی، توصیف و تحلیل مجموعه آیاتی که ماده «غفل» در آن‌ها بکار رفته، به این نتیجه توجه دهد که با در نظر گرفتن منابع لغت، قواعد تفسیر، و نیز شواهدی از آرای مفسران، برای هر یک از صورت‌های واژه غفلت در قرآن، معنای متمایزی مقصود است. بر این اساس می‌توان گفت، ترکیب ماده «غفل» با حرف «عن» در تمامی آیات، قابل انطباق با معنای «بی اعتنایی» است؛ چنانکه ترکیب این واژه با «من» در معنای «بی‌خبری» کاربرد دارد.



کارکرد تصویرپردازی در تبیین داستان ناقه حضرت صالح (ع) و رهیافت‌های تربیتی این کارکرد در بافت موقعیتی آیات قرآن

فاطمه کیایی، محمدرضا حاجی اسماعیلی و اعظم پرچم

چکیده: ثمود به عنوان قومی متمدن که توانایی مهندسی منابع طبیعی داشتند با جوامع پیشرفته امروز که دچار علم‌زدگی شده‌اند سنخیت دارند امری که نشان‌دهنده اهمیت شناخت زوایای مختلف این داستان قرآنیست. اما ابهاماتی در جزییات این داستان به ویژه در مورد ناقه صالح (ع) مشاهده می‌شود که سبب ایجاد اختلاف میان مفسران شده‌است. بدین‌سبب تصویرپژوهی به عنوان یکی از شاخه‌های علم زیبایی‌شناسی، به سبب وجود مولفه‌های اندیشه، زبان، عاطفه، حقیقت، خیال (تخییل، تشبیه و...) جهت توسعه معنایی و تبیین ابهامات متن ضرورت می‌یابد. ازطرفی شناخت بافت موقعیت که شامل بافت فیزیکی، اجتماعی و ذهنی، هدایت‌کننده مخاطب تصویر، به مراد متکلّم است. با شناخت مولفه‌های تصویرگری در بافت عصر نزول قرآن، مسیر تطبیق تصاویر جهت تربیت مخاطبان عصر‌های مختلف هموار می‌شود. در این مقاله سعی می‌شود به چگونگی ارتباط مولفه‌های تصویری ناقه در بافت فیزیکی، اجتماعی و ذهنی ثمود جهت تبیین مبهمات آیات ناقه و چیستی رهیافت‌های تربیتی این داستان در بافت موقعیتی عصر نزول و دیگر عصر‌ها پاسخ داده شود. در این تحقیق کوشش می‌شود، ابهامات مذکور با روش تلفیق مؤلفه‌های تصویرگری در موقعیت همزمان نزول و عصر‌های مختلف تبیین گردد. بافت فیزیکی - اجتماعی قوم ثمود که زمینه‌ساز بافت ذهنی"تکبّر"در میان آنان است، با مؤلفه‌های تصویرگری نمایش داده شده است. خداوند، به اقتضای این صفت، پیدایش شتر از دل کوه را، جهت اتمام حجت و برنامه تقسیم آب را، جهت آزمایش ثمود، برگزید. خداوند با برشی از زندگی افرادی که با برتری‌جویی به مقابله با آیات خدا برخاسته‌اند، کفار‌مکّه را در بافت‌همزمانی نزول (که همچون ثمود علم و تمدن ساخت بنا در کوه نداشتند) و تمامی طغیانگران را در بافت درزمانی هشدار می‌دهد که سرانجامی سخت درپیش دارند.



جایگاه و کارکرد حدیث در تفسیر بیان السعاده

زهرا محب پورحقیقی، سید مهدی لطفی و امیر احمدنژاد

چکیده: در تفاسیر قرآن رویکرد‌های مختلفی درباره‌ی میزان و نحوه‌ی بهره گیری از حدیث مشاهده می‌شود. در تفسیر‌های عرفانی این امر از جنبه‌های مختلفی مانند میزان تأثیر گرایش مفسر در گزینش و فهم روایات تفسیری، اهمیت بیش تری دارد. به همین جهت، تعیین جایگاه و کارکرد حدیث در این تفاسیر می‌تواند به عنوان سنجه‌ای برای تعیین میزان اعتبار آن‌ها درنظر گرفته شود. در این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده، جایگاه و کارکرد حدیث در تفسیر بیان السعاده که اولین تفسیر عرفانی کامل و موجود شیعی به‌شمار می‌رود، بررسی شده است. با توجه به این‌که گنابادی حدیث را به عنوان منبعی مهم برای آشنایی با تنزیل و تأویل آیات و وجوه مختلف معنایی و مصداقی معرفی کرده و نیز بیش از ۲۲۰۰ روایت در تفسیر خود استفاده نموده، جایگاه ویژه‌ی آن مشخص می‌گردد. مهم‌ترین کاکرد‌های حدیث در این تفسیر نیز براساس میزان فراوانی، شامل تبیین مفهوم، بیان مصداق و مؤید دیدگاه مفسر می‌شوند.



تحلیل انتقادی دیدگاه مفسران پیرامون تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی مورد پژوهی: آیات ۵۸ سوره بقره و ۱۶۱ سوره اعراف

عطااله محجوب و حسینعلی ترکمانی

چکیده: «مشابه» یا «متشابه لفظی» بر آن دسته از آیه‌ها و جمله‌های قرآنی اطلاق می‌شود که به‌طور کامل یا با اندکی تغییر بیش از یک‌بار تکرار شده‌اند. علّت تکرار شمار زیادی از این آیه‌ها و جمله‌ها بر پایه تغییر در تقدیم و تأخیر آن‌ها استوار است. نمونه‌ای از این آیه‌ها دو آیه ذیل است که تشابه موجود در قالب تقدیم و تأخیر «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّة» (البقره:۵۸) و «وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً» (الاعراف:۱۶۱) نمایان شده. علی‌رغم تلاش مفسران در توجیه چرایی تقدیم و تأخیر موجود در دو آیه مذکور، آرای آن‌ها مورد خدشه است و باید توجیه درست را در توجّه به سیاق، مکان نزول، مقام آیه و توجه به مفهوم سجده که در آن دو به‌کاررفته دانست.   مجموعه‌ی مطالب مذکور این نتیجه را به دست داده است که سوره‌ی بقره، برخلاف سوره اعراف که به توبیخ و سرزنش عصیانگران و متکبران، به‌ویژه بنی‌اسرائیل پرداخته، در مقام ذکر نعمت‌ها بر بنی‌اسرائیل و امت پیامبر است و تقدیم سجده که عملی در راستای شکرگزاری است و نیز تمامی قرائن دیگر در این جهت به کار گرفته شده‌اند.



بررسی مصادر روایی تفسیر المیزان و انعکاس با واسطه روایات از مصادر اولیه

رسول محمدجعفری و حسین محققی

چکیده: بی‌گمان از جمله ارزشمندترین تفاسیری که تاکنون نگاشته شده، تفسیر المیزان اثر علامه طباطبایی می‌باشد. در این اثر به روایات توجه ویژه‌ای شده است و مفسر پس از تفسیر دسته‌ای از آیات، تحت عنوان «بحث روائی»، با ارجاع به منابع فریقین روایات را گزارش و تبیین کرده است. به‌رغم پژوهش‌های متعددی که درباره روایات المیزان صورت پذیرفته، در هیچ اثری مصادر روایات آن تحقیق نشده است، لذا در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی مصادر روایات این تفسیر مورد واکاوی قرار گرفته و بر اساس دلایل و شواهد متعددی بر این حقیقت رهنمون گردیده که علامه طباطبایی در نقل روایات شیعه غالباً به الصافی، البرهان، نورالثقلین و بحارالانوار رجوع داشته و بدون اینکه این منابع واسطه را ذکر کند، از طریق آن‌ها مستقیماً به مآخذ اصلی روایات ارجاع داده است. در نقل روایات اهل سنت نیز چنین روشی داشته و از منابع واسطه‌ای چون: البرهان، بحارالأنوار، الاتقان و الدرّ المنثور استفاده کرده است. گفتنی است هدف این پژوهش درصدد خرده گرفتن بر شیوه علامه طباطبایی نیست، زیرا روش عالمان سلف بر این منوال بوده است، بلکه در پی نشان دادن این نکته است که پژوهشگران به هنگام بهره‌گیری از روایات تفسیری المیزان خود را از توجه و مراجعه به منابع اصلی روایات بی‌نیاز ندانند. /۸۲۲/ن ۶۰۲/ش
مهدی فلاحی
ارسال نظرات