۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۵
کد خبر: ۶۲۷۰۱۷

مروری بر نقش زنان در انتخابات پهلوی+اسناد

مروری بر نقش زنان در انتخابات پهلوی+اسناد
روش خفت باری که در انتخابات پهلوی بین برخی از رجال شیوع یافته بود استفاده ابزاری و مفسدانه از زنان در برد و باخت انتخاباتی بود.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مرکز اسناد تاریخی، رژیم پهلوی در ایران حاکمیت خود را از راه کودتا و سرنیزه به دست آورد و در واقع خود را بر ایران تحمیل کرد. بر همین اساس خاندان پهلوی در طول حکومت در ایران انتخابات واقعی برگزار نکرد و اگر تحت فشار افکار عمومی داخلی و خارجی‌ انتخاباتی برگزار شد بیشتر فرمایشی بود و افراد وابسته و در حلقه حاکمیت و خاندان هزار فامیل به مجالس راه می‌یافتند. یکی از ویژگی‌ه‌های رضاخان این بود که نظام مشروطه را برچید و نظام انتخاباتی خاص خود را فعال کرد و با ارائه لیست دلخواه خود به نهادهای مجری از جمله وزارت کشور همان اسامی بایستی از صندوق بیرون می‌آمدند.

روش‌های مختلفی جهت راه‌یابی به مجالس عصر پهلوی وجود داشت، محتمل‌ترین راه وابستگی به دربار پهلوی و داشتن رابطه با آنها بود. راه دوم که مؤثرتر از روش اول بود وابستگی به سفارت‌خانه‌ی قدرت‌های غربی در تهران بود. این رجال که وابسته به روسیه، انگلیس و یا آمریکا بودند هیچ هراسی از ارتباط و وابستگی به بیگانگان نداشتند و حتی به این وابستگی تظاهر و افتخار نیز می‌کردند. بعضی مواقع برای یک صندلی نمایندگی دو نفر کاندید وجود داشت و در رقابت بین سفارت‌خانه خارجی و دربار، کارد سفراء برنده‌تر از دربار بود و کاندیدای مورد نظر آنان به مجلس راه می‌یافت!؟

راه سوم برای ورود به مجالس عصر پهلوی عضویت در تشکیلات فراماسونری و شعب متعدد آن و فعالیت در کلوپ‌های روتاری و لاینز بود. برهمین اساس بسیاری از رجال عصر پهلوی در این تشکیلات عضویت داشتند و به مقامات حساسی چون نخست‌وزیری و ریاست مجلس شورای ملی و سنا و وزارت رسیدند.

عضویت در تشکیلات بهائیت و صهیونیسم نیز به اندازه تشکیلات فراماسونری قابل اعتنا بود و بسیاری از رجال در این جرگه تعریف می‌شدند. امیرعباس هویدا نخست‌وزیری که سیزده سال بر تمام امور کشور تسلط داشت، بهایی بود و بسیاری از عناصر بهایی را در مناصب حساس به کار گماشت. در یک دوره در کابینه‌ی وی هشت وزیر بهایی وجود داشت.

فعالیت و عضویت در احزاب فرمایشی مانند: ملیون، مردم، ایران‌ نوین و رستاخیز نیز راهی برای ورود به مجلس بود. در چنین فضایی حزب به محلی برای تقسیم مقام، پست و تجارت و پول تبدیل شده بود.

روش خفت بار دیگری که در بین برخی از رجال شیوع یافته بود استفاده ابزاری و مفسدانه از زنان در برد و باخت انتخاباتی بود. روزنامه مرد مبارز به نقل از مقاله مجله خواندنیها در تاریخ 25 / 11 / 1339 با بیان گوشه‌ای از اقدامات افراد در رژیم پهلوی برای راهیابی به مجلس، انتخابات را متأثر از سه عامل نیرومند به نام «ز گانه» یعنی زر و زور و زن معرفی کرده و می‌نویسد:

«در هر دوره از انتخابات به تفاوت و به نسبت وضع کشور و روحیه و سلیقه مجریان انتخابات یکی یا دو تا و یا هر سه عامل این عوامل کم و بیش در سرنوشت انتخابات مؤثر بوده‌اند. فرقی که این دوره با سایر دوره‌ها دارد این است که این دوره عامل سوم نقش بیشتری در اعزام بعضی افراد به بهارستان داشته است! از شهرستان‌های غربی تا شرق و از جنوب تا شمال فراوانند کسانی که به وسیله‌ی دوستان زن یا زنان دوست به جایگاه مؤتمن‌الملک و مدرس راه یافته‌اند. بنازم دست ظریف جنس لطیف را که راحت‌تر و سریع‌تر از پنجه نیرومند زور و حتی نقش دلفریب زر، موانع و مشکلات را یکی پس از دیگری از میان برمی‌دارد. چه بسا درهای بسته پولادین که در برابر زور بازوی پهلوانان و حتی حرارت آتش به شدت مقاومت می‌کند ولی در برابر نگاه نافذ و سوزان پری‌‌رویان نه تنها خود به‌ خود باز بلکه آب می‌شود.»[1]

‌یکی از اسناد ساواک در همین زمینه می‌نویسد:

«دکتر زعفرانلو برای این که خود را بیشتر به دکتر ولیان نزدیک نماید و از این نزدیکی بهره‌بردای کند مرتباً در حزب در مقام این است که کدام یک از نمایندگان و یا طالبین مقام دارای زن خوشگل و جوان است تا وسایل نزدیکی آنان را با ولیان فراهم سازد و بیشتر هم مجالس بزم را در منزل خودش ترتیب می‌دهد.»[2]

 در ادامه سند و در سلسله ارزیابی خبر در ساواک، صحت خبر تأیید شده است.

در سند دیگری در همین مورد آمده است:

«غلامرضا بهادری وکیل قبلی قوچان قبلاً حذف شده بود ـ از نمایندگی مجلس ـ و به همین علت هم در حضور جمعی در اطاق رئیس کمیته استان تهران گریه کرد اما در آخرین لحظات مجدداً وارد لیست شد (اسفندیاری یکی از مستخدمین حزب می‌گفت... با آن شلوار سفید تنگ خود به طبقه ششم رفت و کار بهادری را درست کرد.) »[3]

فردوست در مورد استفاده از جذابیت‌های زنانه برای ورود به مجلس می‌نویسد:

«...اگر طرف زن بود می‌توانست مانند مهین صنیع، خواهر آذر ابتهاج، و نمونه‌های دیگر از طریق روابط جنسی به وکالت برسد و اگر مرد بود باز از همین طریق، مانند پرویز راجی، به سفارت! و یا مانند بعضی، همسر و یا دختر خود را واسطه ترقی قرار دهد. »[4]  

 

 پی‌نوشت‌ها:


[1] . مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، کتاب دهم، روزنامه مرد مبارز، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سال انتشار 1385 ـ ص 54 و 55. متن کامل آن چنین است:

«شنبه گذشته امیرانى مدیر خواندنیها قوى‌ترین مقالات خود را نوشت که مورد توجه کم ‌نظیرى واقع و اگر گزاف نگفته باشیم تهران را تکان داد و ذیلاً مختصرى از آن را درج مى‌کنیم. «.. از ابتداى وضع این قانون تاکنون حتى در دوره‌هایى که مردم به اختیار رأى خود را در صندوق مى‌ریختند و صنعت صندوق ‌سازى مانند امروز به این درجه از تکامل نرسیده بود که برادر، برادر را و پدر پسر را و زن شوهر را و ارباب نوکر را به این آسانى و آشکارا از صندوق بیرون بیاورد انتخابات تحت تأثیر یکى از سه عامل نیرومند «ز گانه» یعنى زر و زور و زن بوده است منتها هر دوره به تفاوت و به نسبت وضع کشور و روحیه و سلیقه مجریان انتخابات یکى یا دو تا و یا هر سه عامل این عوامل کم ‌و بیش در سرنوشت انتخابات مؤثر بوده‌اند. فرقى که این دوره با سایر دوره‌ها دارد، این است که این دوره (به گردن آنهایى که مى‌گویند) عامل سوم نقش بیشترى در اعزام بعضى افراد به بهارستان داشته است! از شهرستان‌هاى غربى تا شرق و از جنوب تا شمال فراوانند کسانى که به وسیله دوستان زن یا زنان دوست به جایگاه مؤتمن‌الملک و مدرس راه یافته‌اند. بنازم دست ظریف جنس لطیف را که راحت‌تر و سریعتر از پنجه نیرومند زور و حتى نقش دلفریب زر، موانع و مشکلات را یکى پس از دیگرى از میان برمى‌دارد چه بسا درهاى بسته پولادین که در برابر زور بازوى پهلوانان و حتى حرارت آتش به شدت مقاومت مى‌کند ولى در برابر نگاه نافذ و سوزان پری‌رویان نه تنها خود به خود باز بلکه آب مى‌شود.

مرد مبارز در خبر دیگرى با عنوان: و اما قضیه فلان زن وکیل مى‌نویسد: خانم آقاى فلان که موفقیت شوهرشان را در انتخابات حتمى است!؟ عکسى مبتذل از زن مورد نظر در روزنامه چاپ کرده است.

[2] . رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، عبدالعظیم ولیان، صفحه 82، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سال 1379.

[3] . حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، ج 4، صفحه 218، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سال انتشار 1384.

[4] . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،فردوست، جلد 1، صفحه 260، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.

 








علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات