۲۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۹
کد خبر: ۶۳۵۵۳۲
نگاهی به فیلم مسیح؛

درگیری شناختی دشمن در ساعت آخرالزمان

درگیری شناختی دشمن در ساعت آخرالزمان
داستان سریال «مسیح» درباره ظهور ناگهانی مرد جوانی در سوریه است که همراه با تندبادی می ‎آید و شهر دمشق را از محاصره داعش نجات می‎ دهد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، سریال مسیح در روزهای ابتدایی سال نوی میلادی بر روی سایت و شبکه نتفلیکس قرار گرفت. این سریال به رغم آن که گروه بازیگری شناخته شده‎ای ندارد، توجهات زیادی را به خود جلب کرد. داستان سریال «مسیح» درباره ظهور ناگهانی مرد جوانی در سوریه است که همراه با تندبادی می‎آید و شهر دمشق را از محاصره داعش نجات می‎دهد.

شخصیت داستان سفر خود را از سوریه آغاز می‎کند، به اسرائیل رفته، سپس سر از آمریکا در می‎آورد و به کمک رسانه‎ها (اعم از شبکه‎های اجتماعی و تلویزیون) سر و صدای زیادی به پا می‎کند و حتی به دیدار رئیس‎جمهور آمریکا نیز می‎رود. در همین حین CIA از وجود او مطلع شده و زنی مامور پیگیری این پرونده می‎شود. او به دنبال کشف رازهای زندگی این مرد است و همراهان او مشکوک هستند که او یک ایرانی متوهم است یا مسیح واقعی.

مهم‌ترین مسئله‌ای فیلم

هدف فیلم از ورود به منطقه غرب آسیا، درگیر کردن فلسطین و دولت رژیم صهیونیستی به موضوع این بود که خشونت در منطقه را به تصویر بکشد تا به نحوی خطر آن را متوجه آمریکا کند و به صورت یک درام تلفیقی امنیت اسرائیل و آمریکا را به هم گره بزند اما نکته اصلی اینجاست که در کنار مسائل نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و فعالیت‌هایی از این دست؛ جنگ عقایدی، جدی‌تر است.

بسیاری معتقدند که مهمترین جنگ قدرت در این دوران، جنگ عقاید است که به عنوان جنگ جهانی چهارم طرح ریزی شده و خط اصلی این موضوع خطر ترویج تفکر شیعه در قلب اروپا سبب شده است تا دشمن بی مهابا دست به هر کاری بزند.

کارگردان در فیلمش با این مدل نظرش را بیان می‌‎کند که تصمیم‌گیران سنتی دولت ایالات متحده به جنگ عقاید توجهی ندارند ولی ماموران کارکشته سازمان سیا تلاش برای فهماندن موضوع دارند که به تعبیر آنها همان مسئله جنگ شناختی یا War of Ideas است.

 

نگاهی به سریال Messiah

 

تلاش برای جدی‌تر شدن جنگ شناختی در منطقه

بدنه حاکمیتی در آمریکا تا زمان فروپاشی شوروی قدرت ایران را جدی نمی‌گرفتند اما زمانی نگذشت که مسئله ایران به عنوان جدی‌ترین موضوع روی میز ایالات متحده رفت. اما امروز این تفاوت شناختی ایجاد شده که بخشی از قدرت در آمریکا تنها به تهدیدات سخت توجه دارد و انفجار و شلیک گلوله را مصداق جنگ می‌بیند و در این جریان مسیحیان صهیونیست بسیار جدی و جنگ‌طلبانه ظاهر شدند.

در مقابل، ماموران وظیفه‌شناسی حضور دارند که با وجود مشکلات بسیار و به رغم اینکه تحت تاثیر برخی نشانه‌ها قرار گرفتند، شکاکیت را در عقیده خود حفظ کردند و به دنبال اسناد و مدارک برای آشکار شدن این واقعیت در حوزه شناخت جامعه هستند.

ماموران اطلاعاتی پیشگام سینمای آمریکا

همیشه در کتاب‌های همچون جنگ جهانی چهارم یا خبره جاسوس‌های جدید، چیزی که بسیار مورد توجه افسر ارشد اطلاعاتی است، درک مسئله خطر جنگ شناختی است تا بتواند آن را برای سیاستمداران که همیشه به قهقرای حماقت می‌روند، گوش‌زد کنند.

اما فیلم در کنار گروه دوم است تا اهمیت جنگ شناختی را به مخاطب القا کند، دقیقا همان خطی که در هملند یا سریال‌هایی همچون 24، خانم منشی و ... در نظر دارند. از قضا دقیقا ساختار سریال چرنوبیل هم اخطاری به سیاستمداران ایرانی بود تا در بازی جنگ خط و نشانی با ادبیات رسانه بکشند، واقعیت را تحریف کنند و در نهایت فاجعه چرنوبیل را از گردن آمریکا باز نمایند.

 

نگاهی به سریال Messiah

 

در واقع فیلم مسیح نبرد شناختی را در تقابل فرهنگ غربی و تمدن اسلامی می‎بیند. همان طور که مامور زن سیا برای شیر فهم کردن مخاطب، نظریه هانتینگتون را به زبان ساده توضیح می‎دهد. اما در صحنه‎ای می‎بینیم که کتاب هانتینگتون در حال سوختن است، زیرا تلقی کهنه از خطر اسلام برای آمریکایی‎ها باید کنار گذاشته شود و نگاه مخاطب باید به سوی نبرد شناختی و خطر فریب افکار عمومی برود.

افرادی که تحت تاثیر او قرار می‎گیرند، زمینه مذهبی دارند یا رنج‎هایی دیده‎اند که آن‎ها را به سوی هر دست آویز امیدبخشی سوق می‎دهد، تمام کارهایی که مسیح انجام می‎دهد و پیروانی که جمع می‎کند، با هدف تاثیر روی تصمیم‎گیران ایالات متحده، به خصوص شخص رئیس جمهور آمریکاست.

مسیح رئیس جمهور آمریکا را در دوراهی تکلیف الهی و منافع ملی آمریکا (حضور نظامی در سراسر جهان) قرار می‎دهد و از او می‎خواهد تمام نیروهای نظامی ایالات متحده را از همه جای جهان به خانه برگرداند؛ یعنی شکست هیمنه آمریکا بدون شلیک کردن حتی یک گلوله! /882/ 703/

مهدی شهیدی

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
طلبه نسل نو
Iran, Islamic Republic of
۲۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۰
غرب از طریق تنوع بخشی و کارآمد نشان دادن محصولاتی که به دنیا ارائه می‌کند، جوامع دیگر را مفتون خود می‌سازد و موجب ایجاد تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی هرچند ناپیدا و با فاصله زمانی در آنها می‌گردد.
5
1
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۷
پس از انقلاب اسلامی، به دلیل فقدان بنیان‌های فرهنگی، اداره کشور بر مبنای احکام اسلام دچار یک خلأ تئوریک، منطقی و نرم‌افزاری بود. کارکردهای این منطق و نرم‌افزار را می‌توان در سه مورد خلاصه کرد: ارتقای مفاهمه میان انقلابیون و طرفداران جمهوری اسلامی؛ ایجاد انسجام در موضع‌گیری‌ها؛ و جامعیت و جامع‌نگری در تصمیم‌گیری‌ها مبتنی بر فرهنگ اسلام و انقلاب و با هدف نیل به تمدن نوین اسلامی.
5
1
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۷
درگیری شناختی و مسئله جنگ شناختی در حوزه فرهنگ و اجتماع بایستی تبیین درستی بشود
ولی دست مریزاد که خوب بود این نوشته
0
2
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۶
تحلیل خوبی بود.
1
0