۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۹
کد خبر: ۶۵۴۴۱۱
مکتب امام (۳)

عدالت؛ دغدغه اصلی امام / برای دفاع از نظام باید علیه مدیران فاسد خروج کرد

عدالت؛ دغدغه اصلی امام / برای دفاع از نظام باید علیه مدیران فاسد خروج کرد
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: رهبری در پیامی که به مجلس دادند فرمودند که نمایندگان عدالت را تحقق بخشند؛ بنابراین برای دفاع از نظام باید علیه مدیران فاسد خروج کرد.

امام خمینی(ره) به عنوان رهبر ملت ایران در شرایط جولان ایدئولوژی‌های مختلف، نهضتی حساب شده و با برنامه را به تأسی از ائمه اطهار(ع) برای مبارزه با ظلم، فساد، بی‌عدالتی و اشرافی‎گری آغاز کرد و با پیش‌بینی همه احتمالات و صورت‌های واقعه در این قیام با آگاهی دادن به توده‎های مسلمان، نژادپرستی و ادبیات استکباری و سلطه آمیز غرب را در دوران اقتدار و به اصطلاح جهان تک قطبی به چالش کشید و با یادآوری سنت‎های الهی در نابودی مستکبران و افول تمدن غرب به ویژه امریکا و امیدواری به مستضعفان جهان، زمین بازی را تغییر داد.

در همین زمینه خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، گفت‌وگوی تفصیلی با حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی داشته است که متن تفصیلی آن در چند بخش تقدیم مخاطبان گرامی می‎شود.

رسا ـ با توجه به شاخصه‌های اصلی مکتب و اندیشه امام خمینی(ره) چرا نگاههای فردی، پازلی و گزینشی به اندیشه و عملکرد ایشان نمیتواند بیانگر مکتب جامع و منظومهای ایشان باشد؟

ابتدا ارتحال حضرت امام را تسلیت عرض می نمایم و قیام پانزده خرداد را گرامی می داریم؛ همچنین سالگرد انتصاب رهبری را تبریک عرض می‌نمایم؛ اولین نکته‎ای که به نظرم در معرفی اندیشه‎های حضرت امام باید توجه کرد، این که امام از یک منظومه فکری و از یک مکتبی برخوردار است، کما اینکه در سخنرانی سال ۱۳۹۵ بحث اصلی حضرت آقا در مورد منظومه فکری حضرت امام(ره) بود.

کتاب بنده نیز با موضوع منظومه امام و رهبری، سال ۱۳۹۰ به اتمام رسید، اما چاپ آن کمی طول کشید؛ در مکتب حضرت امام گوهری به نام توحید وجود دارد؛ در واقع ایشان مرکز و خورشید این منظومه است و توحید امام، توحید عرفانی است اما نباید توحید عرفانی را فردی و معنوی معنا کنیم که گویا به دنیا و مسائل اجتماعی و مسائل مادی توجه ندارد؛ بلکه آن عرفانی که اسفار چهارگانه را دارد سیر من الخلق الی الحق، سیر من الحق الی الحق (که سیر در صفات الهی است)، سیر من الحق الی الخلق من الحق و سیر من الخلق الی الخلق بالحق یعنی هم دنیوی، اخروی، مادی، الهی و… دارد.

بر اساس این اصل توحید، اصل دیگری در نظام فکری امام مطرح می شود با نام اصل ولایت که انشعابی از توحید است و بعد نوبت به اصل عبودیت و بندگی می رسد که انسان در هر عرصه ای که می خواهد فعالیت کند باید خدا را بندگی کند؛ بعد از اصل بندگی، نظامات اجتماعی امام مطرح می شود نظام سیاسی، نظام اقتصادی، فرهنگی، علمی، امنیتی و دفاعی که همگی انشعاب یافته پارادایمی هستند که از توحید شروع شد و به عبادت انجامید.

این نظامات اجتماعی که مبتنی بر توحید ولایت و عبادت است چه اهدافی را دنبال می کند؟ اهدافی که در مکتب فکری امام(ره) است استقلال، آزادی، عدالت پیشرفت و تمدن است که شاخص های اصلی اهداف هستند که البته همه با هم جمع شوند حیات طیبه می شوند؛ همان گونه که امام می‎فرمودند: تمام فقه جواهری فقه الحکومه است، فقه تدبیر شؤون زندگی از گهواره تا گور است؛ اما این فقه سنتی جواهری باید مسأله های امروز را پاسخ دهد.

رسا ـ همان بحث امتداد اجتماعی که حضرت آقا تأکید فرمودند؟

بله، همین مسأله را حضرت امام نیز دارند؛ اگر کسی خواست از امام سخن بگوید باید از مکتب امام و منظومه فکری امام بگوید؛ لذا اینهایی که مثلا در نظام سیاسی امام بحث ولایت فقیه را نمی بینند و بحث مردم سالاری را می بینند، این نگاه، نگاه گزینشی است یا برعکس عده ای فقط بعد ولایت فقیه امام را می بینند، اما بعد مردم سالاری را نمی بینند.

امام فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، به تعبیر رهبر معظم انقلاب این دو ساحت یک حقیقت هستند دو چیز جدای کنار هم نیستند؛ جمهوریت در دل اسلامیت و اسلامیت در دل جمهوریت یک حقیقت را بیان می کند، لذا کسانی که از فقه پویا سخن می گویند و فقه سنتی را کنار می‎زنند، این‎ها کلام امام را تحریف کرده اند.

امام معتقد به فقه پویای مبتنی بر فقه جواهری و سنتی است، همین اجتهاد متعارف که بارها فرمودند یا کسانی که از مردم سالاری امام سخن می گویند اما بعد ولایت مداری را نادیده می گیرند اینان کلام امام را تحریف می کنند.

رسا ـ برخی تلاش می کنند امام راحل را در چارچوب نظریههای غربی و پست مدرن تفسیر کنند؛ آیا مکتب امام و اندیشه سیاسی ایشان در این قالبها‌ میگنجد؟

حالا با توجه به توضیحاتی که عرض کردم شخصیت امام از نظر فکری و اندیشه ای نسبت به غرب مدرن یک شخصیت انتقادی است و نقد به غرب مدرن دارد به استکبار، هنر و سینمای مدرن و ... نقد دارد؛ قرن بیستم به اعتقاد غربی ها به قرن خشونت معروف است؛ چراکه جنگ جهانی اول و دوم واقع شد و جنگ آمریکا علیه ژاپن سپس جنگ علیه ویتنام و درگیری هایی که امریکا در خاورمیانه و افغانستان شروع کرد که تا اکنون هنوز ادامه دارد؛ امام می فرمودند: این رفتارها دستاورد همین دنیای مدرن است، اما آیا می توان نتیجه گرفت که نگاه امام(ره) نگاه پست مدرن بود؟

قطعا غلط است، چراکه دیدگاه امام به غرب مبتنی بر حکمت متعالیه است که رئالیسم معرفتی را قبول دارد و پست مدرن ها معتقد به رئالیسم معرفتی نیستند، معیاری برای شناخت قائل نیستند معتقدند معیار فرازمینه ای وجود ندارد و معیارها معیار متکثر زمینی است لذا پلورالیزم معرفتی را قائل هستند.

امام اصلا قائل به پلورالیزم معرفتی نیست، بلکه رئالیسم معرفتی را قائل است؛ رئالیزم معرفتی حضرت امام یعنی مخالفت با پست مدرن؛ بنابراین مغالطه است که یک وجه اشتراک بین مکتب امام و پست مدرن ببینیم و بعد بگوییم، امام پست مدرن است، بلکه قیاس مع‎الفارق است و در واقع مغالطه است، وقتی کسی پست مدرن می شود که نگاه اومانیستی و سوبژکتیویستی او پست مدرن باشد نگاه باشد و ایده الیسم معرفتی و پلورالیزم معرفتی را بپذیرد.

امام اینها را قبول نداشت، امام به جای اومانیزم اصل توحید معرفتی را قائل بود؛ سوبژکتیویته و ابژکتیویته غرب را قبول نداشت، نه اصالت فاعل شناسه انسانی غرب را قبول داشت و نه اصالت انسانی شرق را قبول داشت.

امام رئالیسم معرفتی مبتنی بر معقولات اولی و معقولات ثانیه و بدیهیات را قبول داشت که دستگاه معرفت شناسی دیگری است که نه با مدرنیزم و نه با پست مدرن هماهنگ است و جالب است که پست مدرنیزم ها عمدتا رئالیست معرفتی هستند، پس اینجا امام رئالیسم معرفتی را قبول دارد؛ بنابراین نباید بگوییم امام طرفدار مدرنیزم است چراکه مغالطه است و یک وجه شبه کافی نیست، بلکه مجموعه مکتب امام با ایسمی به نام مدرنیست یا پست مدرنیسم باید بسنجیم، لذا قطعا امام پست مدرن نبود، نگاه انتقادی به غرب مدرن داشت و آسیب ها و آفت های غرب مدرن را قبول داشت.

بنابراین امام را نباید پست مدرن معرفی کرد همانطور که امام را نباید طرفدار فقه پویای نافی فقه سنتی دانست همانطور که امام را نباید طرفدار مردم سالاری دانست که از ولایت مداری خارج شده است. مردم سالاری و ولایت مداری در هم تنیده هستند جمهوریت و اسلامیت در هم تنیده هستند؛ بله، قطعا مردم در نظام فکری و منظومه فکری امام جایگاه ویژه ای دارند در مکتب حضرت آقا نیز همین گونه است؛ زیرا ادامه مکتب امام است.

حضرت آقا مردم سالاری دینی را در عرصه سیاست قبول دارد، در عرصه اقتصاد هم قبول دارد و در اقتصاد مقاومتی می گوید اقتصاد را در دست توده مردم دهید، نه مافیا و رانت خواران و مفسدین اقتصادی؛ امام نیز همین افکار را دارد و در کتاب منظومه فکری امام و رهبری به تمامی این نکات اشاره شده است.

در زمینه کشاورزی تاکید امام به خودکفایی است و می فرمود کشاورزی را به مردم بسپارید و شما مدیریت کنید که از زمین‌ها درست استفاده شود، بذر و کود در داخل کشور تولید شود، ولی یک عده مافیای اقتصادی نمی گذارند؛ اکنون ما در مورد کود صد در صد وابسته ایم در بذر دانش بنیان ها توانستند مقداری از این وابستگی را کمتر کنند که تمام اینها را در منظومه فکری امام مشاهده می کنیم، امام معتقد است که تمام اینها را مردم باید انجام دهند، جایگاه مردم در منظومه فکری امام جایگاه مهمی است، قطعا امام جنبش‎های مردمی را می پذیرد و جنبش های مردمی نقد عملکردهای غلط را انجام دهد.

شما بارها دیده اید که امام در نقد دولتمردانی که در فساد و انحراف هستند طوری حرف می زند که ممکن است گفته شود که حرف های رسانه‎های معاند است؛ اما امام وقتی از کارگزاران سالم سخن می گوید، برای این است که اگر نظام گرفتار کارگزار ناسالم شد مردم را حذف می نمایند و قدرت در دست چند درصد انسان های فاسد می افتد.

فیلم خروج را زمانی که دیدم برخی می گفتند این فیلم نظام را زیر سؤال می برد؛ اما واقعا لذت بردم؛ زیرا این فیلم نشان می دهد که می توان علیه مدیران نالایق خروج کرد و در عین حال حامی نظام بود و برای دفاع از نظام باید علیه مدیران فاسد خروج کرد.

فیلم خروج پیامدهای زیادی داشت تا چه زمانی می خواهیم از عملکرد ناصواب مدیران سکوت کنیم؛ وقتی مدیران سایپا در جایی فساد مرتکب می شوند و باعث ایجاد نا امنی در کشور می شوند نباید سکوت کرد. پیامی در این خصوص نوشتم که در فضای مجازی هم منتشر شد، تاکید داشتم که شما عاملان و سلاطین مافیای اقتصادی را باید دستگیر نمایید و اعدام نمایید چرا باید ساختار خودرو فساد ساز باشد؟ بلافاصله برخی می گویند حضرت آقا فرمود که فساد سیستمی نداریم!

آقا فرمودند که نظام به ما هو نظام فاسد نیست؛ اما نفرمودند ساختار سیستمی فاسد نداریم، انسان های فاسد در ساختارها نداریم؛ در پیامی که به مجلس دادند فرمودند که نمایندگان عدالت را تحقق بخشند و حتی اگر امام اکنون زنده بودند مهمترین دغدغه ایشان عدالت بود؛ الان در حوزه آموزش و پرورش بی عدالتی حاکم است و بخشی از این بی عدالتی ها در دست مافیای آموزش و پرورشی است که حتی بخشی از آنها خود را رهبران اصولگرایی می دانند هم در رهبران اصولگرایی و هم در رهبران اصلاح طلب؛ بی عدالتی آموزشی در کشور در حال شکل گیری است و مرتب به سمت آموزشکده های خصوصی و مدارس دولتی روز به روز ضعیف تر و نحیف تر می شود تا دانش آموزان بی سواد تربیت کنند که این بی عدالتی است.

آقای حداد عادل در زمانی که ریاست مجلس را برعهده داشتند در آخرین مصوبه خواست که از اینها مالیات هم نگیرند یعنی از مافیای آموزشی مالیات نگیرند اینها همگی بی عدالتی است؛ علت این همه کثرت بانک‎ها برای چیست هر چه شعب بانک ها بیشتر شود، آمار فساد بالاتر می رود و کنترل ناپذیر است.

امروز مهم ترین دغدغه بحث عدالت است و این عدالت باید مطالبه عمومی مردم باشد؛ تا کی برخی از روحانیت ما باید اهل محافظه کاری باشند، من نمی خواهم خدمات مسؤولان خادم را نادیده بگیرم، به هر حال انسان باید شکر انسان های خادم را باید بر عهده داشته باشد، اما در کنار تشکر نقد و بیان اشکالات و رفع آن النصیحه لائمه المسلمین کار علما و بزرگان حوزه است؛ البته بزرگان و علمای حوزه و مراجع تقلید کارهای بزرگی انجام داده اند؛ خیلی از این بیمارستان ها و درمانگاه ها با رهبری مراجع و علما برای خدمت به محرومیت ساخته شده اما ساختارهایی که فساد ساز است نیز باید گفته شود.

حضرت آقا در بیانیه گام دوم فرمودند بحث عدالت و مبارزه با فساد در واقع لازم و ملزوم هم هستند و بسیاری از این فسادها در برخی ساختارها آمده است در ساختار دارو، سلامت و ...باید بررسی شود چرا یک عده باید مافیای دارو باشند و بیش از همه خود پزشکان باید آسیب ببینند قشر پزشکان خدوم زجر بکشند از اینکه داروی بیماران در اختیار مافیای دارو است.

به نظرم مهم ترین نکته ای که اگر امام زنده بودند عدالت بود آن هم عدالت ساختاری بود، اگر می خواهیم در مورد امام سخن بگوییم باید مراقب باشیم و مکتب امام را به خوبی بشناسیم نمی شود از امام دم زد، ولی استکبار ستیز نبود، ولو یک نسبت سببی و نسبی با امام هم داشته باشیم؛ هر کسی که در مکتب امام تنفس می کند و خود را در مکتب امام می‌داند باید استکبارستیز باشد باید عقلانیت اسلامی را بپذیرد.

امام می فرمودند من با سینما مخالف نیستم، بلکه با فحشا مخالفم، سینما را باید اسلامی کرد، صدا و سیما را باید اسلامی کرد، تا انسان ساز باشد؛ پس امام را باید در مکتب امام شناخت و اولویت تفکر امام هم بر اساس نظام فکری امام تشخیص داد؛ لذا اینهایی که بخشی از کلام امام را می گیرند و بخشی را رها می کنند گرفتار تحریف هستند./908/گ403/ف


ادامه دارد ...

 

ارسال نظرات