۲۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۲۷
کد خبر: ۶۶۱۰۸۹
دین، فرهنگ و اوقات فراغت (۴)؛

مدیریت اوقات فراغت، یک ضرورت تمدنی

مدیریت اوقات فراغت، یک ضرورت تمدنی
اوقات فراغت از آن‌چنان اهمیتی برخوردار است که اگر بخواهیم یک جامعه و تمدنی را بشناسیم ناگزیر هستیم تا نسبت او با فراغت و تفریح را به دست آوریم.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اگر بخواهیم در رابطه با وضعیت فرهنگی یک جامعه تحلیل و ارزیابی درستی داشته باشیم، مدل مواجهه آن جامعه با مسأله اوقات فراغت یکی از عناصر اصلی شناختی ما خواهد بود.

این مورد به قدری پر رنگ و با اهمیت است که در عصر حاضر تمدن غرب با همه توان تکنیکال و توسعه دیجیتالی‌اش، به تمدن فراغت در میان برخی جامعه شناسان شهرت یافته است.

اساسا هر اندازه که جوامع به سمت توسعه یافتگی حرکت می‌کنند و هر میزان که مقوله کار و اقتصاد ضریب توجه بیشتری پیدا می‌کند، به‌طور چشم‌گیری مفهوم و معنای فراغت و زمان آسایش از اعتبار ویژه‌ای نزد دولت‌ها و ملت‌ها برخوردار می‌شود.
 
کار برای مصرف نه برای تعالی!

دلیل پر رنگی و اهمیت مقوله اوقات فراغت و درگیر شدن سازمان‌های رسمی و دولتی کشور‌ها در ساحت برنامه ریزی و طرح ریزی کلان با این مفهوم را می‌توان در مسأله صنعتی شدن و توسعه یافتگی تکنیکی و هوشمند جوامع بررسی کرد.

امروزه در یک معادله ساده، کار حداکثری را در کنار ثروت هنگفت و مدیریت بهینه به‌عنوان یکی از پایه‌های مهم صنعتی شدن تلقی می‌کنند. در همین راستاست که نیروی کار فعال و حتی سلامت روانی‌اش ارج و اهمیت پیدا می‌کند تا با مرخصی‌های هدفمند، خستگی و فرسودگی از کار تمام وقت را از تن به در کند.
 
در دنیایی که سند چشم انداز کارخانه‌ها میانه‌ای با سعادت و تعالی کارکنان و مردم ندارند، جایگزین سازی انسان‌هایی که به مانند ربات هستند اصلا غیرقابل تصور نیست.
 
تفاوت نگاهی که کار را یک امر عبادی معنوی می‌داند با نگاهی که از کار به‌عنوان شرِ ناگزیر یاد می‌کند همین‌جاست که در نگاه معنوی کار باعث رشد فکری و تولید معنا در زندگی افراد می‌شود، ولی در نگاه دوم، جبر سازمان یافته باعث روزمرگی و بی‌آرمانی و افتادن در چرخه "کار برای مصرف نه برای تعالی" خواهد شد.
 
با این تفاسیر و فارغ از رویکرد دینی یا سکولار که بسیار مهم و تأثیرگذار در روند سبک زندگی و مدل توسعه جوامع می‌باشد، اگر بخواهیم انواع اوقات فراغت را به لحاظ مدیریتی دسته بندی نماییم به مدل‌های سازمانی، خانوادگی، فردی تقسیم می‌شود و در یک مدل‌سازی هویتی و انضمامی‌تر به مدل‌های ساختاری ـ آموزشی، طبیعت‌گرا و زیبایی شناسانه، انفرادی و سوبژکتویستی قابل تفکیک می‌باشد.
 
فراغت مهندسی شده

از آنجایی که هدف از پرکردن اوقات فراغت در منطق دینی، سلامت روانی و مدیریت ذهنی و تربیت رفتاری افراد و در یک کلام مهندسی فرهنگی جامعه می‌باشد و صرفا نگاه ابزاری به انسان‌ها برای کار بیشتر را بر نمی‌تابد، در سطح عملیاتی می‌توان مدل‌ها و موارد مهم و تأثیرگذار مدیریت اوقات فراغت را با توجه به شیوع کرونا و مدنظر داشتن پروتکل‌های بهداشتی برشمرد.

مجموعه‌های فرهنگی می‌توانند با استفاده از ظرفیت آموزش‌های رسانه‌ای و اپلیکیشن محور و با توجه به حضور گسترده مخاطبین نوجوان و جوان و حتی بزرگسالان در فضای مجازی از این فرصت رسانه‌ای برای مدیریت یک ضرورت سه فوریتی در ایام تعطیلات تابستانی استفاده نمایند.
 
اگر در محیط آموزشی به جای آموزش مهارت‌های زندگی اسلامی و عقلانی به آموزش ارزش‌های بیگانگان بپردازیم، فرزندانی خالی از هویت را به جامعه تقدیم خواهیم کرد.

از آن‌جایی که در عصر جدید، مهارت (دانش عملیاتی و قریب به اقدام) بیشتر از دانشِ صرف اهمیت یافته و متخصص شدن را در صاحب فن و نظر و ایده بودن در سطوح مختلف اجتماعی می‌دانند و اساسا همه سیستم‌های حرفه‌ای به دنبال انسان‌های کار بلد هستند، پس باید تمرکز اصلی مجموعه‌های فرهنگی بر مسأله مهارت افزایی باشد.

۱. مدیریت بدن و مهارت‌های ورزشی

محور اصلی مدیریت بدن، مهارت‌های ورزشی است که هم دارای جذابیت ویژه و هیجان خاصی بوده و هم مدیریت ذهنی ـ بدنی و آمادگی جسمانی و تعادل هورمونی افراد را تأمین می‌نماید.

آموزش‌های حرکتی این چنین، تا حد ممکن و در برخی ورزش‌ها که نیاز به نظارت حضوری مربی نمی‌باشد، از طریق رسانه‌ای و در مناطق سفید کشور به لحاظ پروتکل‌های بهداشتی، در باشگاه ورزشی به انجام برسد.

۲. مهارت‌های ذهنی ـ شناختی

در دنیای ما که به شدت رسانه زده شده و اطلاعات به طور فزاینده‌ای در حال انتشار می‌باشد و به تعبیری جامعه دچار سَرریز اطلاعاتی شده است، آموزش مهارت‌هایی همچون؛ تفکر انتقادی، مهارت آینده‌نگری، مهارت برنامه ریزی، مهارت حل مسأله، مدیریت ذهن، مهارت خوب توجه کردن و سواد مالی و معاملاتی و سواد رسانه و... به شدت ضروری بوده و می‌تواند با فرمت جذاب و با انگیزه بخشی ارائه و آموزش داده شود.
 
اگر در کنار برنامه تحصیلی برای دانشجویان و طلاب برنامه‌های مناسب مهارت افزایی ایجاد شود، بدون شک از آمار بیکاران کاسته خواهد شد.

۳. مهارت‌های رفتاری ـ روحی

در ساحت عمل خیلی از ریزه کاری‌های اخلاقی و کنشی است که مبنای بسیاری از موفقیت‌ها نیز می‌باشد و لازم است که مورد توجه و آموزش جدی قرار بگیرد.

مهارت تلاش کردن، مهارت ناامید نشدن و مهارت وفادار بودن، مهارت صبور بودن و مهارت گذشت، مهارت دوست خوب پیدا کردن و نگهداری دوست خوب، مهارت بازی کردن، مهارت مدیریت زمان، مهارت کنترل خشم و مهارت مستقل بودن و همچنین مهارت‌هایی مثل راز دار بودن و نگهداری لوازم و گل و گیاه و دقت به پیرامون و کم مصرف بودن و مشورت گرفتن و انتقاد پذیری و احترام گذاشتن و...

۴. مهارت‌های فنی ـ تخصصی

به جهت اینکه اعتماد به نفس هر فرد در سنین سیزده چهارده سالگی تصویر شفافی می‌یابد، ضروری است که در یک فن و مهارتی به مراحلی از آموزش جدی و رشد و موفقیت دست یابد که برای داشتن آینده‌ای توأم با تخصص و کارآمدی بسیار لازم است.

از جمله مهارت‌های هنری، چون شعر سرایی و نقاشی خطاطی و نویسندگی و تدوین و تصویر برداری، زبان آموزی و مهارت مکالمه یا ترجمه، حفظ قرآن یا قرائت و ترتیل حرفه‌ای، مهارت چوب‌بری و نجاری، مهارت مکانیکی یا تعمیر لوازم خانگی و مهارت‌های کامپیوتری هفت‌گانه و همچنین فتوشاپ و تایپ و گرافیک و...

این ساختار مهارت آموزی اوقات فراغت علاوه بر اینکه ساختار مغز و بهره‌وری آن را افزایش می‌دهد و میزان موفقیت اجتماعی را ارتقا می‌بخشد، باعث سلامت روحی روانی افراد جامعه شده و به تعبیری تقویت سوبژکوتیسم را منجر می‌شود و از طرفی پیشرفت فرهنگی و تمدنی را در بلند مدت به دنبال خواهد داشت.
 
گذشته از این اتفاق مبارک در ساحت تمدنی، در ایام فراغت و در ساحت فرهنگ نیز می‌تواند خلا جدی روال آموزشی و تربیتی جامعه را به مرور ترمیم کرده و به صورت آموزش‌های غیررسمی و مهارت محور، سبک زندگی درست و مهارت‌های فردی و کار بلدی و تخصص را به بدنه اجتماعی تزریق کند و معضلاتی، چون بد اخلاقی، بزهکاری، جرم، بیکاری و طلاق و... را به مرور به سمت شیب منفی و حل ریشه‌ای برساند./701/ف
 
علیرضا محمدلو، سردبیر خبرگزاری رسا
علیرضا محمدلو
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۹
خسته نباشید
0
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۳۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۵
ضعف ساختاری و ادبیاتی در این یادداشت موج می زند.
0
0