۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۲
کد خبر: ۶۶۸۱۲۱
مسیر گمراهی؛

تغییر فاز از تحلیل های اصلاح گرایانه به تضعیف ارکان کیان اجتماعی شیعه

تغییر فاز از تحلیل های اصلاح گرایانه به تضعیف ارکان کیان اجتماعی شیعه
خطر سخنان حیدری در موضوع تکفیر نسبت به عراق بیشتر از دیگر کشورهایی است که دارای اقلیت شیعی است؛ این خطر در مرحله‌ بعد دامن‌گیر جوامع شیعیان لبنان و پاکستان می‌شود.

به گزارش خبرنگار سرویس بین الملل خبرگزاری رسا، واکنش ها به اظهارات و مواضع جنجالی و تنش آفرین سید کمال حیدری به شخصیت ها و مراکز و نهادهای داخلی محدود نشده و در عرصه بین المللی و جهان اسلام نیز اظهارات وی نکوهش شده است.

دکتر علی المؤمن، پژوهشگر عراقی، کارشناس اندیشه سیاسی معاصر، مسائل عراق و جماعت‌های اسلامی، و دارای دکترای قانون اساسی است که از اندیشمندان برجسته و شناخته شده‌ عراق و از مبارزان سیاسی با سابقه این کشور از سال 1979م، و در عرصه علمی از طیف جریان نواندیشی اسلامی به شمار می‌آید.

وی در یادداشتی به پیامدهای سخنان سید کمال حیدری در شبکه العراقیه پرداخته و به هزینه‌هایی که اقدامات مشکل‌آفرین پی در پی او برای جامعه‌ی عراق، و به طور کلی برای شیعیان جهان به همراه داشته، اشاره می‌کند.

در ادامه، ترجمه‌ این یادداشت با عنوان «پیامدهای آتش‌افروزی‌های حیدری» به عنوان یک حلقه از سلسله بازتاب‌های سخنان حیدری و دیدگاه‌های اندیشمندان غیر ایرانی، ارائه می‌شود:

علی‌رغم انباشت ملاحظات و انتقادات فراوانی که نسبت به گفته‌های سید کمال حیدری وجود دارد، اما همواره از مخالفین می‌خواستم به شخصیت وی حمله نکرده و به اصلاح و نقد علمی و روش‌شناختی و فنی اکتفا نموده، او را از آزادی بیان در عرضه‌ی دیدگاه‌ها و اجتهادات کلامی و فقهی‌اش، محروم ننمایند، و چه بسیار در برابر دیگران، از حق او در این عرصه دفاع کرده بودم.

اما مایه تأسف است که سید کمال حیدری از آن‌چه که خود آن را تحلیل‌های علمی دینی اصلاح‌گرایانه می‌نامد، به فاز ضربه‌زدن به ارکان کیان اجتماعی دینی شیعی و از هم گسیختن پایه‌های ایمن آن، تغییر فاز داده است. به ویژه هنگامی که ادعا کرد: «همگی علمای شیعه، دیگر مسلمانان را تکفیر می‌کنند» که ادعایی باطل بوده و با نصوص روایات نقل شده از اهل بیت (ع) و مبانی دینی مذهب تشیّع، منافات داشته و با سیره‌ علمای شیعه از صدوق، مفید، مرتضی و طوسی گرفته تا خوئی، خمینی، خامنئی و سیستانی در تضاد است.

البته از روز گذشته، موضع‌گیری‌ها، بیانیه‌ها، و مقالاتی در جهت رد اتهامات خطرناک وی علیه علمای شیعه صادر گردید که این امر، هواداران او را به واکنش برانگیخت. صرف نظر از شیوه‌های دفاع هواداران او از شخصیت الگو و مرجع فکری خود که آن را حق ایشان می‌دانم، و علی‌رغم چالش‌های شدیدی که سخنان او برای هوادارنش به دنبال دارد، اما تعجب من از این است که چگونه بیانیه‌هایی که علیه حیدری صادر شده این افراد را برانگیخته اما، بمب‌های اتمی که حیدری به نفع لائیک‌ها و جریان‌های تکفیری وهابی، بر سر شیعه و جریان اسلامیِ تشیع و هویت و امنیت شیعیان فرو می‌افکند، آن‌ها را به واکنش وا نمی‎دارد؟!

صرف نظر از اشکالات علمی و روش‌شناختی که در مقاله‌ آینده به آن‌ها اشاره خواهم کرد، باید از این عزیزان پرسید: آیا مصلحت اسلامی و مصالح مذهب اجازه می‌دهد که در میراث و تاریخ خود، به دنبال برخی از فسیل‌های شاذ و نادر گشته، و به بهانه‌ وجود فتواهای تکفیری در گذشته فریقین، این فتاوی را برای از بین بردن امنیت مسلمانان دستمایه قرار دهیم، و اهل سنت را ضد شیعیان، و شیعیان را علیه اهل سنت تحریک نموده، و گفتمان دشمنان جریان دینی را تقویت کنیم؟ آیا شایسته بود که در این مرحله‌ی دشوار تاریخی، اجتماعی و سیاسی، دستمایه‌های آماده‌ای به دست تندروها و جاهلان سنی یا شیعی بدهیم تا به وسیله‌ آن‌ها صلح و آرامش کشور و امنیت اجتماعی را ضربه زده، و هویت اجتماعی شیعه را مورد تهدید قرار دهند؟ آن هم در موضوع خطرناکی همچون تکفیر!

به نظر من، سید کمال حیدری در سخنان اخیر خود، مشغول یک فعالیت علمی یا فکری یا فرهنگی نیست؛ بلکه گفته‌های او، برخاسته از پس‌زمینه‌های شخصی است که در مرحله‌ اول، حوزه نجف را هدف گرفته است؛ همان حوزه‌ای که او آن را حوزه‌ ارتجاعی، بت‌پرستانه و واپسگرا می‌نامد. اما باید توجه داشت که اگر مسأله‌ی یک فقیه آن باشد که برای خود جایگاهی در معادلات مرجعیت شیعه دست و پا کرده و برای خود در عراق و به ویژه نجف پایگاه اجتماعی و سیاسی برپا کند تا زمینه‌ساز اقامت آینده‌ خود در آن باشد، و در عین حال هویت مذهب و امنیت اجتماعی آن برایش اهمیتی نداشته باشد، این خودگرایی، فقیه را از یکی از مهم‌ترین شرایط مرجعیت، محروم می‌نماید؛ اگرچه اعلم فقهای زمانه‌ی خود باشد.

به فرض که رفتار سید کمال حیدری را برخاسته از پس‌زمینه‌های فردگرایانه ندانیم، و با چشم‌پوشی از اشتباهات علمی و روش‌شناختی او، فرض کنیم که او به تنهایی مسؤول اصلاح‌گری و تجدد دینی است؛ با این وجود، پیامدهای سخنان او تأکیدی است بر نبود حکمت و آگاهی در او نسبت به شرایط روز، و ناتوانی وی در تشخیص مصالح و مفاسد؛ چرا که حکمت و آگاهی و توان رهبری، ملکات و ویژگی‌هایی هستند که ارتباطی با علم و فقاهت ندارند.

خطر سخنان حیدری در موضوع تکفیر نسبت به عراق و شیعیان این کشور، بیشتر از دیگر کشورهایی است که دارای اقلیت شیعی است؛ چرا که این کشور جولان‌گاه جریان‌های تکفیری و فرقه‌گرایی و جریان‌های بی‌دین، لائیک و یا جریان‌های انحرافی عقیدتی و رفتاری و خارج از کنترل دولت است. این خطر در مرحله‌ بعد دامن‌گیر جوامع شیعیان لبنان و پاکستان می‌شود؛ چرا که این دو جامعه، شرایط مشابهی نسبت به عراق دارند.

اگر فرضا برخی از معمّمین تکفیری شیعه علی‌رغم تعداد اندک، در گذشته در دشمن‌تراشی از اهل سنت علیه شیعه نقش داشته، و هزینه‌های بسیار جانی و معنوی و مادی برای شیعه به دنبال داشته‌اند؛ اما سید کمال حیدری چندین برابر ایشان برای شیعه هزینه خواهد تراشید؛ زیرا او یک معمّم ساده یا یک سخنران یا روزنامه نگار یا پژوهشگر صرف نیست؛ او خود را به عنوان مرجع و اندیشمند اصلاح‌گر شیعه معرفی می‌کند، و به همین خاطر یکی از شیوخ وهابیت می‌گوید: «حیدری، برایم موشکی باقی نگذاشت که با آن شیعه را بکوبم!»./928/ج

دکتر علی المؤمن

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
United States
۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۸
احمدی نژاد: مردم به زودی به صحنه خواهند آمد

0
0