۱۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۴
کد خبر: ۶۷۲۲۴۹

گزارشی از نشست علمی بین‌المللی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید»

گزارشی از نشست علمی بین‌المللی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید»
نشست علمی بین المللی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید، علوم طبیعی و آیندهی الحادنو» به صورت مجازی و به زبان انگلیسی برگزار شد.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، نشست علمی بین المللی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید، علوم طبیعی و آینده الحادنو» به صورت مجازی و به زبان انگلیسی برگزار شد.

این نشست که به همت «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه» برگزار شد، با ادای احترام به شخصیت آیت الله مصباح، مروری بر جایگاه علمی ایشان در مقابله علمی با جریانات الحادی و انحرافی و نثار فاتحه و صلوات به روح پاک ایشان شروع شد.

مطلع این وبینار قرائت پیام حضرت آیت الله مکارم شیرازی به این وبینار بود. وی در این پیام به تبیین نگاه و آموزه های انبیای الهی در باب توحید و فطرت توحیدی انسان پرداخت و با اشاره به قرنها هجمه نظامهای الحادی جهان علیه دین و خدا باوری، جریان الحاد نو را نیز محکوم به شکست دانستند و البته شرط این پیروزی جبهه توحید را تکیه همه پیروان ادیان الهی جهان بر مبانی اصیل علمی و مواریث انبیاء به ویژه قرآن کریم معرفی کرد.

وی در پایان این همایش را تلاشی سازنده در پاسخ به شبهات موج مدرن دانست و ضمن سپاس گذاری و عرض خداقوت به همه دست اندر کاران وبینار، برای با برکت شدن و پر بار تر شدن آن ابراز امیدواری کرد.

شرح این پیام و تصویر ارسالی پیام از دفتر جضرت آیت الله مکارم شیرازی از این قرار است:  

 سخنرانان این وبینار علمی آقایان دکتر مهدی گلشنی، دکتر مایکل بیهی،  حجت الاسلام ابوالفضل ساجدی، دکتر رابین کالینز و دکتر یوسف دانشور بودند که با دبیری علمی نشست حجت الاسلام قاسم محمدی سخنرانی خود را ارائه کردند.

اولین سخنران سمینار مجازی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید، علوم طبیعی و آیندهی الحادنو» دکتر مهدی گلشنی، استاد تمام دانشگاه صنعتی شریف بود که از تهران وارد این همایش شده و با موضوع «علم و دین در پرتوی جهان بینی توحیدی» به تبیین مشکلات علم امروز در انجام رسالت خویش و نیاز علم آینده به چهارچوبی جامع‌تر پرداخت.

وی پنج مشکل علم امروز را بدین ترتیب بیان کرد:  اول: محدود شدن علم به حوزه حواس. دوم: خنثی بودن علم نسبت به ارزش‌ها. سوم: کسب قدرت. چهارم: تکه پاره شدن دانش انسانی. و پنجم: نادیده گرفتن سؤالات نهایی انسان.

 وی اظهار داشت که علم آینده نیاز دارد که مجهز به قطب نمای اخلاق باشد چرا که بدون یک قطب‌نمای اخلاقی، هرچیزی ممکن است رخ دهد، همانند دستورالعمل اخلاقی بقراط برای پزشکی و پزشکان که تقریباً ۲۵۰۰ سال از آن می‌گذرد … حالا هم که در عصر ما سرنوشت انسانیت در دستان دانشمندان است، به دستور‌العمل اخلاقی برای علمای تمامی حرفه‌ها نیاز است و برای آزمودن آثار درازمدت پروژه‌های علمی باید کمیته‌های اخلاقی وجود داشته باشد.

علم فعلی فقط با جهات فیزیکی جهان ما سروکار دارد و واقعیات فوق فیزیکی را نادیده می‌گیرد. پارادایم اساسی علم این است که تمامی پدیده‌های طبیعی را بر حسب فیزیک و شیمی توضیح دهد.‌ پس در نظم طبیعی، جایی برای خدا در نظر نمی‌گیرد. راه‌حل قضیه در تغییر جهت‌گیری و هدف علم و فناوری است و این‌که از چهارچوبی وحدت‌بخش استفاده ‌شود که همه سطوح واقعیت و تمامی ابعاد حیات انسانی را در بر بگیرد.

دومین سخنران همایش دکتر مایکل بیهی استاد تمام دانشگاه لیهای از ایالات متحده آمریکا بود که جریان طراحی هوشمند و چالشهای این جریان برای الحاد نو به ایراد سخن پرداخت.

دکتر بیهی بحث را از گرایش جدید الحاد نو در مواجهه با مفهوم نظم شروع کردند و اظهار داشتند که الحاد نو متوجه این امر شده است که انکار دریافت نظم غیرقابل پذیرش است و از این رو آنها مفهومی جدید بهنام نظم بدون ناظم را مطرح می‌کنند. ایشان در ادامه به نقد نظریه فرگشت و سازوکارهای مورد استناد فرگشتگرایان اشاره کردند همچنین ایشان در رابطه با ارکان نظریهی فرگشت سه محور را مطرح کردند که عبارتند از 1. نیای مشترک 2. انتخاب طبیعی و 3. جهش تصادفی.

وی دو رکن فرگشتی اول را قابل جمع با باور به خدا دانستند اما از ایشان آن چیزی که قطعا غیر قابل جمع با خداباوری است موضوع سوم یعنی جهش تصادفی دانستند. این مبنای فرگشتی به کل نقش عامل هوشمند را از ساز و کارهای زیست‌شناختی حذف می‌کند. ایشان در ادامه به شکلگیری موج سوم فرگشتی اشاره کردند که فرگشتگرایان ملحد اخیرا مطرح میکنند که دیگر حتی وجود شواهد تایید کننده برای فرگشت ضرورتی ندارد و نظریههای فرگشتی در رابطه با ساز و کارهای فرگشتی میتوانند بدون ارائه هرگونه شاهد قابل قبولی مطرح شوند و مورد تایید قرار گیرند که ایشان این موضوع را برای علم بسیارخطرناک دانستند. ایشان در ادامه به تبیین برخی چالشهای اساسی در مقابل فرگشتگرایی پرداختند که از جملهی آن ها وجود پیچیدگی‌های تقلیل ناپذیر است. ایشان به برخی از مثالهای پیچیدگی‌های تقلیل ناپذیر از قبیل تاژک  باکتری پرداختند که ساز و کار های فرگشتی قادر به تبیین این حقایق زیستشناختی نیستند. دکتر بیهی در انتها اظهار داشتند که هر چه که علم پیشتر می رود چالشهای جدیتری در مقابل مسئله فرگشت مطرح میگردد و آینده زیست شناسی آیندهای سخت و پر چالش برای نظریه فرگشت خواهد بود.

در ادامه این وبینار، آقای دکتر رابین کالینز  استاد تمام دانشگاه مسایاکالج از آمریکا با موضوع «فیزیک مدرن و آیندهی الحاد و خداباوری» سخنرانی کردند.

آقای رابین کالینز در ابتدای بحث خود تبیین کلی از برهان تنظیم ظریف کیهانی داشتند و در رابطه با مقدمات این برهان صحبت کردند. ایشان برهان تنظیم ظریف را دارای دو نسخه معرفی کردند. نخست برهان آنتروپیک و انسان‌محور و دوم نسخه غیر آنتروپیک .

بعد از توضیحاتی که ایشان در رابطه با برهان آنتروپیک از تنظیم ظریف و مقدمات این برهان دادند به تشریح نسخه غیر انسان محور این برهان پرداختند که مبتنی بر تنظیم ظریف ثوابت و قوانین فیزیکی در جهت کشف پذیری علم است.  ایشان به تشریح جزئیات ثوابت فیزیکی و مناسب بودن مقادیری که این ثوابت دارا هستند برای کشف شدن آنها توسط دانشمندان علومی از قبیل فیزیک و شیمی پرداختند و برای این مدعا شواهدی را از جمله آنها دامنه نور مرئی و قابل کشف بود آن مطرح ساختند. بر اساس این نسخه از برهان تنظیم ظریف  که به واسطه قرار گرفتن ثوابت فیزیکی در یک دامنه خاص اتفاق می‌افتد، اگر مقادیر فعلی تنها مقدار ناچیزی از وضعیت موجود بیشتر یا کمتر باشد ما دانشهایی از قبیل فیزیک وشیمی و اساس امر قابل کشفی نمیداشتیم. ویزگی این نسخه از برهان تنظیم ظریف این است که اشکالاتی از قبیل چندجهانی و اشکال آنتروپیک نیز بر آن وارد نمیآید.

 وی در انتهای بحث در رابطه با آینده الحاد با توجه به کشف‌های متعدد در علم فیزیک اشاره کردند که بسیاری از ادعاهایی که در علم فیزیک مطرح می شود و سعی میکند باورهای فلسفی و آموزه‌های دینی را زیر سوال ببرد گمانه‌زنی‌های خامی بیش نیستند.

وی همچنین اظهار داشت: علیرغم اینکه فیزیکدانان خود را بی رغبت و دور از پذیرش متافیزیک معرفی می‌کنند، اما در مطرح کردن گمانه‌زنی‌های فیزیکیشان، تعداد بیشماری از مبانی متافیزیکی و فلسفی را پیش فرض می‌گیرند. ایشان همچنین ابراز داشتند که فیزیک آینده است که به نحو دقیقتر و عمیق‌تری آموزه‌های خداباورانه را تایید خواهد کرد.

سپس دکتر یوسف دانشور، استادیار موسسه امام خمینی (ره)، در قم با موضوع «طبیعیت گراییِ غیر موجهِ علمی» سخنان خود را ارائه دادند.

دکتر دانشور ابتدا اظهار داشت که الحاد در جهان مدرن همواره تمایل شدید به استفاده از علم برای اثبات مدعیات خود داشته است به گونهای که گاه طبیعتگرایی وجودشناختی یا الحاد را همان علم‌گرایی دانسته اند. ایشان در ادامه بیان کردند که الحاد مدرن علم را علم‌گروانه می‌فهمد و از تمام ظرفیت‌های چنین نگاهی به نفع خود بهره می‌گیرد. طبق این نگاه، که قطعاً الحاد نو نیز از آن تبعیت می‌کند، علم با طبیعت‌گرایی وجودشناختی که همان الحاد است رابطه‌ای ناگسستنی دارد. نگاه فوق، اما، مورد قبول اکثریت دانشمندان، فیلسوفان و الهی‌دانان نیست. اینان طبیعت‌گرایی وجودشناختی را نگاهی متافیزیکی میبینند که هیچ ارتباطی با علم ندارد، چنان که علم‌گرایی را با علم بیارتباط می بینند. اما همین متفکران علم را پیرو نوعی دیگر از طبیعت‌گرایی میدانند که آن را طبیعت‌گرایی روش‌شناختی مینامند.

همچنین وی بیان داشت که این که علم به لحاظ روشی طبیعت‌گرا است به این معنی است که علم در تبیین امور طبیعی خود را ملزم به تمسک به امور طبیعی و عدم تمسک به امور فراطبیعی و نیز گزاره‌های وحیانی می‌داند. اینان از تفکیک بین طبیعت‌گرایی وجودشناختی و طبیعت‌گرایی روش شناختی برای نفی هرگونه تعارض بین علم و دین بهره می‌گیرند؛ ادعای اینان این است که چون طبیعتگرایی علم صرفاً روششناختی است و از این رو هیچ ادعای متافیزیکی ندارد، هیچ تهافتی بین علم و دین رخ نمی‌دهد. اما مراجعه به کلام طرفداران طبیعت‌گرایی روش‌شناختی نشان می‌دهد که این طبیعت گرایی به شدت متافیزیکی است.

در انتها ایشان با استنا به دیدگاه مایکل روس، فیلسوف علم کانادایی-انگلیسی، که از مدافعان سرسخت طبیعت‌گرایی روش‌شناختی است استناد کرده بیان داشت که روس، با استفاده از این طبیعت‌گرایی تلاش زیادی در از بین بردن تعارض بین علم و دین دارد و بعد از تبیین طبیعت‌گرایی در سیاق بحث از رابطه علم و دین به صراحت اعلام می‌کند که طبیعت‌گرایی روش شناختی قبول مسحیت، یهودیت، اسلام یا هر دین خاص دیگری را روا نمی‌دارد و امکان وقوع معجزه در عالم را نفی می‌کند. این سخن او به وضوح حاکی از ماهیت وجودشناختی طبیعت گرایی به اصطلاح روش شناختی است و اتفاقاً همین محتوای وجودشناختی این طبیعت گرایی است که سبب تعارض بین علم و ادیان می گردد.

بخش پایانی این جلسه نیز با سخنرانی حجت الاسلام  ابوالفضل ساجدی، استاد تمام موسسه امام خمینی (ره) با موضوع: دین و اخلاق با نگاهی به الحاد مدرن ارائه شد.

حجت الاسلام ساجدی در خصوص رابطه دین و اخلاق صحبت کردند و بیان داشتند که در مورد رابطه دين و اخلاق رويكردهاي متعددي مطرح شده است كه از جمله مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: سازگاري و تعامل، جدايي و بي ارتباطي، تضاد يا تقابل.

وی اظهار داشت که حاميان الحاد مدرن مانند ريچارد داوكينز و سم هريس نه تنها اخلاق را نيازمند دين نمي دانند بلكه حامي تضاد اين دو هستند. داوكينز تلاش كرد تا ريشه هاي اخلاق را به زيست شناسي برگرداند و رويكرد فرگشتي خود در مورد خلقت را به اخلاق هم سرايت دهد تا رابطه ميان اخلاق و دين را قطع و ثابت كند كه براي فهم و عمل به اخلاق نيازي به دين نيست. وي در كتاب (پندار خدا) بخش عمده اي را به اين بحث اختصاص داده است. از جمله ادله وي بر تضاد دين و اخلاق اين است كه اخلاق ديني را نوعي تملق گويي و پاچه خواري خدا ذكر مي كند و ان را باعث زبوني انسان مي داند

حجت الاسلام ساجدی در ادامه به اشکالات وارد بر این دیدگاه پرداخت و بیان داشت که اشكالات متعددي بر اين ديدگاه وارد است، از جمله اينكه او درك صحيحي از خداي اديان توحيدي خاصه اسلام، ندارد. خدا را موجودي همانند ساير انسانها مي داند كه نيازمند التماس است و مي توان او را با تملق گويي و ... فريب داد و به اهداف شخصي خود رسيد.

داوكينز توجه ندارد كه اين التماسها چيزي از ما نمي كاهد بلكه به كمال ما مي افزايد. اينها در مباحث فلسفي انسان شناسي، و خداشناسي و فلسفه اخلاق مورد بحث قرار گرفته است. به علاوه نياز انسان به تجارب معنوي و اشراقي و ظرفيت متعالي ادمي در اين عرصه، موضوعي است كه مورد غفلت ملحدين مدرن است.

از ديگر دلايل وي بر تضاد دين و اخلاق، اين است كه دين منشا جنگ‌ها در طول تاريخ بوده است. سم هريس نيز ايمان مذهبي را منشا ديوانگي و بي عقلي و خشونت ورزي مي داند.

وی در پاسخ به این شبهه بیان کرد که كافي است كه جنگ هاي گسترده ابرقدرت‌ها براي استعمار ملت‌ها و از جمله مسلمانان را در طول دو قرن گذشته و به ويژه 4 دهه اخير مطالعه كنيم. روساي جمهور امريكا هم مستقيما به كشورهاي متعددي حمله كرده اند و هم يكي پس از ديگري گروه‌هاي تروريست مانند طالبان، القاعده و داعش را تقويت كرده و منشا جنگهاي فراواني شدند. اگر اقليتي از مسلمانان مانند داعش كه به اعتراف ترامپ ساخته خود امريكا است دست به خشونت زده اند، نمي توان ان را به تمام مسلمانان تعميم داد و اين نسبت ناروا، مغالطه در استدلال است.

در انتها سخنرانان محترم علاوه بر تشکر از برگزاری چنین نشستی ابراز امیدواری کردند که چنین گفتگوهای میان ادیانی پیرامون موضوع مهمی مانند الحاد نو ادامه یابد. جلسه باقرائت بخشی از دعاهای کتاب زبور حضرت داود پایان یافت./998/ت304/ف

ارسال نظرات