۲۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۴
کد خبر: ۶۷۶۴۶۶
علیرضا سلطانشاهی در گفت‌وگو با رسا:

خوی وحشی‌گری اشغالگران قدس از کجا آغاز شد؟

خوی وحشی‌گری اشغالگران قدس از کجا آغاز شد؟
کارشناس مسائل فلسطین گفت: وقتی مناخیم بگین در سال ۱۹۷۷ نخست وزیر شد، به تمام رفتار‌های ناپسند این رژیم رسمیت داد و صهیونیست‌ها خودشان را مسبب جنایت‌هایشان معرفی می‌کردند.

اشاره: امروز که اسرائیل هیچ ابایی از افزایش تسلیحات جنگی و بمباران‌های شدید مناطق مسکونی غزه ندارد، باید ریشه‌یابی کرد که چطور آن اسرائیلی که روزی به حضرت موسی(ع) می‌گفت که تو و خدایت بروید و با دشمن بجنگید و ما می‌نشینیم، چطور به این سطح از خشونت رسیده‌اند که حاضر هستند بمب‌های چند کیلویی را بر سر مردم غزه و زنان و کودکان بی‌گناه فرود آورند؟

مناخیم بگین یکی از چهره‌هایی است که خشونت‌های زیادی را علیه فلسطینیان و ساکنین برحق سرزمین فلسطین اعمال می‌کرد. رفتارهای تند او، به رفتارهای تند آیندگان و افرادی که پس او به حاکمیت فلسطین می‌رسیدند، مشروعیتی خاص بخشید. تا پیش از ظهور فردی مانند مناخیم بگین، اسرائیلی‌ها جرئت نداشتند که چندان رفتارهای خشونت آمیز را دنبال کنند؛ اما پس از ظهور مناخیم بگین و رقم زدن جنایت‌های فراوانی که انجام داد، صهیونیست‌ها به خود این اجازه را می‌دادند که آزادانه اعلام کنند که یک جنایت‌کار و یک تروریست هستند!

خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، برای شناخت بیشتر شخصیت مناخیم بگین، به سراغ علیرضا سلطانشاهی، کارشناس مسائل فلسطین و نویسنده کتاب یهود ستیزی؛ واقعیت یا دستاویز سیاسی رفت و با او به گفت‌وگو پرداخت.

رسا ـ مناخیم بگین چه کسی بود و چه باوری را نسبت به صهیونیسم دنبال می‌کرد؟

مناخیم ولفوویچ بگین، از نخست وزیران رژیم صهیونیستی بود که پیش از تأسیس رژیم صهیونیستی فعالیت‌ها و مبارزاتی را در کنار سایر فعالین صهیونیست برعهده داشت. منتهی با این تفاوت که از جریان دیگری بود.

اگر فعالین صهیونیست تا قبل از تأسیس دولت صهیونیستی را به دسته‌های مختلف تقسیم کنیم، می‌توانیم بگوییم او پیرو فردی به نام ولادیمیر ژابوتینسکی رهبر جریان تجدیدنظر طلب در میان فعالین صهیونیست تا قبل از تشکیل دولت صهیونیستی بود. تفاوت این جریان با دیگران این بود که نسبت به تحقق آرمان صهیونیسم، زیاده خواهی‌های بیشتری نسبت به سایرین داشتند.
 
مناخیم بگین به خوی وحشی‌گری اسرائیل رسمیت داد

برای مثال وقتی نقشه اسرائیل را ترسیم می‌کردند، کلیه زمین‌های میان نیل تا فرات را در آن نقشه بعنوان هدف آورده بودند و می‌گفتند دولت صهیونیستی باید در همین محدوده جغرافیایی تأسیس شود. آن‌ها برای رسیدن به اهداف خود به روش‌های خیلی تند، سخت و وحشیانه معروف بودند که حتی بعضی از صهیونیست ها، رفتار این عده را بر نمی‌تابیدند.
 
مناخیم بگین تا پیش از تأسیس دولت صهیونیستی، بمدت کوتاهی عضو جنبش ایرگون که یک جنبش صهیونیستی بود، شد. در کنار گروه تروریستی هاگانا که در دوران قیمومیت تأسیس شده بود، به نحوی در جریان کشتار «دیریاسین» نقش داشت.

حتی همراه برخی از هم‌قطاران و هم‌فکران خود از جمله اسحاق شامیر، که به مدت زیادی تحت تعقیب بود، هتل «کینگ دیوید» در شهر قدس را منفجر کردند. در واقع او هیچ ابایی از این نداشت که او را تروریست بخوانند و حتی بعد از تأسیس رژیم صهیونیستی، گفته بود: «من تروریست سابق هستم!»

بعد از تأسیس دولت صهیونیستی، در قالب سیاسی، شروع به فعالیت کرد و حزبی تحت عنوان «هروت» تأسیس کرد که البته اقبالی نداشت و با همکاری سایر همفکران خود، به ویژه آریل شارون، برای اولین بار در انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۷۷ به پیروزی رسید.

بعد از تأسیس دولت صهیونیستی و نخست وزیر شدن، چند اقدام مؤثر در کارنامه خود دارد. اولین اقدام مؤثر او انعقاد قرداد کمپ دیوید با سادات، بعد از مذاکرات جنگ ۱۹۷۳ بود و عده‌ای این تصور را داشتند که با روی کار آمدن تندرو‌ها و افراط‌گرا‌های مذهبی، با داعیه جنگ طلبی و زیاده خواهی که داشتند، به ادامه جنگ خواهند پرداخت؛ اما او با سادات قرارداد صلح امضاء کرد.

تا قبل از آن و زمانی که حزب کار تا سال ۱۹۷۷ قدرت را در دست داشت، انتقادات شدیدی به سیاسیون داشت که شما با آلمان قرارداد غرامت بسته‌اید و از قبل خون یهودی‌ها تجارت می‌کنید؛ اما وقتی خودش به قدرت رسید، تمام کار‌های آن‌ها را ادامه داد.

بعد از این هم با وجود جنایت‌هایی که انجام داده است، جایزه صلح نوبل دریافت می‌کند. از جمله جنایت‌های دیگری که در کارنامه اش هست، حمله به لبنان در سال ۱۹۸۲ است که تبعات این جنگ، قتل عام صبرا و شتیلا بود که بین سه تا پنج هزار فلسطینی قتل عام شدند.

البته به خاطر شکست‌هایی که اسرائیل داشت کمیسیونی برای پیدا کردن مقصر این شکست‌ها تشکیل شد. هنوز خاطره جنایات و تبعات فاجعه بار حمله ۱۹۸۲ از ذهن‌ها پاک نشده است. بعد از آن آریل شارون از عنوان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی کنار رفت.
 
مناخیم بگین به خوی وحشی‌گری اسرائیل رسمیت داد

او طی دیداری که با ریگان در نوامبر ۱۹۸۲ داشت، متوجه وخامت حال همسر بیمارش که درگیر بیماری ریوی بود شد، ولی نتوانست بهنگام مرگ در کنارش باشد و از همین رو بسیار غصه خورده و بمرور افسرده شد؛ و بعد از دو سه ماه از مرگ همسرش، از سمت نخست وزیری استعفا داد و در سال ۱۹۹۲ هم، خودش می‌میرد.

کارنامۀ زندگی او سراسر خشونت، جنگ طلبی، کشتار و جنایت بود. از دوران قیمومیت، مشخصاً کشتار دیریاسین با ۱۰۷ قربانی فلسطینی در آوریل ۱۹۴۸ بود که لکه ننگی برتارخ نحس یهودیان در طول تاریخ رژیم صهیونیستی، بر جای نهاد.

بعد از آن هم کشتار صبرا و شتیلا است که ذیل مسؤولیت وی در جنگ اتفاق افتاد. اگر بخواهیم به معنای واقعی نگاه کنیم، صلح کمپ دیوید نیز ضربه‌ای به فلسطین بود. او یکی از صهیونیست‌های بسیار خطرناک، فرصت طلب و دارای رفتار‌های ضدانسانی بود که تا مدت‌ها اثر آن در ذهن‌ها باقی خواهند ماند.

رسا ـ او بعد از مرگ خود چه تأثیری برای صهیونیست‌ها داشت؟

اگر مناخیم بگین را به عنوان اولین فرد پیروز در جریان فعالیت‌های سیاسی از جناح راست و مذهبی بدانیم که در سال ۱۹۷۷ به کرسی نخست وزیری رسید، باید بگوییم که تمام نخست وزیر‌های بعد از اونیز راه و مسیر او را طی کردند؛ و به هیچ عنوان هم از آن رفتار‌های وحشیانه خود کوتاه نیامدند. تقریبا می‌توان گفت که از آن زمان به بعد، از همین جریان اسحاق شامیر، آریل شارون و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر شدند؛ که همه این‌ها از دوستان و شاگردان او بودند که قوت گرفتن جریان‌های مذهبی راست گرا را عینیت بخشیدند؛ و حتی از این جناح بنیامین نتانیاهو شکست رکورد طولانی‌ترین نخست وزیر اسراییل با نزدیک به ۱۵ سال صدارت را بعد از بن گوریون به نام خود زد.
 
مناخیم بگین به خوی وحشی‌گری اسرائیل رسمیت داد

راستگرا‌های مذهبی تا پیش از این به عنوان یک فعال مخالف در صحنه سیاسی فعالیت می‌کردند، از سال ۱۹۷۷ با پیروزی در انتخابات، راه برای این عده باز شد که خیلی از زیاده طلبی‌های رژیم صهیونیستی رسمیت پیدا کند. تا پیش از آن کشتار‌ها و توسعه طلبی‌ها در قالب‌های مختلف، مطرح می‌شد. برای مثال هاگانا کشتار می‌کرد و یا سرزمین‌هایی را اشغال می‌کرد؛ اما هیچ وقت نمی‌گفت ما این جنایات را مرتکب شدیم. جریان چپ همواره سعی می‌کر خیلی خود را صلح طلب نشان دهد.

اما جریان تند مذهبی، به تمام توسعه طلبی‌ها، کشتار، جنایات و زیاده خواهی‌ها اذعان داشت و با وقاحت تمام از این رفتار دفاع هم می‌کرد. چراکه از لحاظ فکری قائل به موجودیتی بنام فلسطینی نبود و آن‌ها را محکوم به قتل و اخراج می‌دانست. بعد از جنگ ۱۹۶۷ که کرانه باختری اشغال شد، ساخت شهرک‌های یهودی نشین را آغاز کردند و علی رغم تمام فشار‌های آمریکا و انگلیس، و سایر مخالفت‌ها و ... شهرک‌های یهودی نشین در آن‌جا ساخته شد.

حتی نتانیاهو با وجود فشار‌ها شهرک‌ها را جمع نکرد، بلکه طرح دادند تا تمام کرانه باختری به سرزمین‌های تحت اشغال الحاق شود. این نمونه‌ای از رفتار‌های خشونت آمیز با فلسطینی‌ها بود که به کرات و انواع اتفاق افتاده است.

به همین دلیل بنیامین نتانیاهو به هیچ عنوان از اقدامات خود در جریان کشتار و آوارگی فلسطینی‌ها اظهار پشیمانی یا اشتباه نمی‌کند. از همین رو دادگاه‌های جهانی مانند لاهه هم نمی‌توانند این‌ها را لاپوشانی و پنهان کنند و مجبور هستند در سطوح کوچک دادگاه‌هایی را تشکیل بدهند و بعضی از نظامیان را به عنوان جنایت جنگی مورد بازخواست قرار دهند.

از ۱۹۷۷ با پیروزی مناخیم بگین، تمام رفتار‌های ناپسند این رژیم، رسمیت پیدا کرد و دولتمردان یهود، به هیچ عنوان نسبت به این رفتار‌ها اظهار پشیمانی نداشتند و رفتارهایشان را مورد تأکید قرار می‌دادند و ابایی از این نداشتند که خودشان را به عنوان مسببین این رفتار معرفی کنند.

رسا ـ امروز دنباله‌رو‌های تفکر مناخیم بگین در اسرائیل چه کسانی هستند؟
 
در واقع با پیروزی مناخیم بگین در آن سال، جریان تند مذهبی و راست‌گرا در سرزمین‌های اشغالی متولد و بطور فزاینده‌ای رشد کرده و از آن زمان به بعد در بدنه سیاسی رژیم صهیونیستی، نقش‌های بسیار بزرگی را بر عهده گرفته و جریان قالب از لحاظ عِده، عُده و هم از لحاظ فکری، شده اند و در ۱۰ و ۱۵ سال اخیر، دولت را در اختیار دارند.

رسا ـ ممنون از این که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

خبرنگار: محمدحسین کتابی

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات