۱۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۷
کد خبر: ۶۷۷۴۸۹

درجات بهشت به اندازه معرفت انسان به خداوند است

درجات بهشت به اندازه معرفت انسان به خداوند است
حجت الاسلام نصیری گفت: علامه فرمود که صراط مستقیم صراطی است که انسان را بدون کج‌روی و اعوجاج به خدا می‌رساند، اصحاب صراط مستقیم پیامبر و ائمه معصومین(ع) هستند.

به گزارش خبرگزاری رسا،حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه در ادامه سلسله مباحث تفسیر خود با بیان اینکه کارهای حدیثی عمدتاً متمرکز به جمع حدیث بوده و هست، گفت: باید در کنار این موضوع، سراغ فهم حدیث برویم و احادیث وسائل‌الشیعه و دیگر کتب روایی را بررسی و پالایش کنیم که نیازمند صرف زمان زیادی است.

وی با اشاره به تفسیر صراط مستقیم در سوره حمد از منظر تفسیر المیزان، افزود: علامه فرموده که صراط مستقیم صراطی است که انسان را بدون کج‌روی و اعوجاج به خدا می‌رساند و همانطور که راه راست، مهیمن و پیشگام بر همه راه‌ها است، اصحاب صراط مستقیم یعنی پیامبر و ائمه معصومین(ع) مهیمن بر دیگران هستند.

وی افزود: ایشان هدایت را به معنای راهنمایی و دلالت می‌داند و می‌گوید برخی گفته‌اند اگر هدایت تعدی به «الی» باشد ایصال الی المطلوب و اگر تعدی به الی نداشته باشد به معنای نشان دادن طریق است. علامه ضمن پذیرش این دو نوع هدایت، بحث ادبی تعدی به الی را نمی‌پذیرد؛ بنابراین گفته حق آن است که معنی هدایت به خاطر متعدی شدن به الی تفاوت نمی‌کند.

استاد سطح خارج حوزه بیان کرد: علامه معتقد است صراط مستقیم چون امر محفوظ در میان سبل الهی است، صحیح است بگوییم که خداوند مهدی انسان است و او را از این صراط به صراط بالاتر می‌برد؛ یعنی صراط مستقیم مراتب هدایت دارد. صراط هم جنبه معرفتی و هم جنبه عملی دارد و هر دو هم قابل اشتداد است، وقتی ابراهیم می‌فرماید می‌خواهم به یقین برسم یا پیامبر فرمود «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک» یعنی ذومراتبی است. وقتی امام علی(ع) بفرماید من در آخر عمر می‌خواهم بیش از این به نفس خودم ریاضت بدهم، در همین راستا هست.

نصیری بیان کرد: بخشی از بندگان بر سبیل الهی هستند، اما در صراط مستقیم نیستند و هنوز مانده تا به آن مرتبه برسند؛ ممکن است گفته شود که شریعت اسلام و مذهب شیعه کاملترین دین و مذهب است، پس چرا می‌گوییم خدایا ما را به صراط مستقیم هدایت فرما؟ علامه می‌گوید اینکه شریعت اکمل است، غیر از آن است که انسان متمسک به شریعت هم اکمل باشد.

وی افزود: مؤمنی که جزء مؤمنان شریعت پیامبر است، فردی معمولی است، بنابراین پذیرش شریعت، تحصیل حاصل نیست؛ بنابراین ممکن است کسی مقام توحید خالص داشته باشد و جزء شرایع پیشین باشد و از کسی که در شریعت کامل است، اما نقص دارد، رتبه بیشتری داشته باشد. در اینجا باید میان خود شرایع و پیروان آن مقایسه شود. ممکن است کسی پیرو موسی و عیسی باشد و در مرتبه ۱۰۰ قرار بگیرد، اما کسی در شریعت دارای رتبه صد یعنی شیعه باشد، اما چون عملش کم است، در رتبه ۶۰ و ۷۰ باشد.

استاد سطح خارج حوزه علمیه اظهار کرد: صراط مستقیم یکی، ولی سبل متفاوت است؛ علامه نکته بسیار زیبایی در اینجا فرموده و گفته اصحاب صراط مستقیم علم به مقام رب دارند که دیگران ندارند؛ یعنی مزیت اینها علمی است و علم همان است که به اندازه ظرفیت می‌دهند، قرآن فرموده است «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» کلمه طیب یعنی باورها و عقاید یعنی اول عقاید بالا می‌رود؛ اینکه به عیسی کلمه گفته شده، یعنی خداوند فقط با کلمه او را آفرید بی‌آنکه نقشی برای نطفه و ... قائل شود.

مقامات بهشت براساس معرفت است

نصیری بیان کرد: از لطایف برداشت ایشان است که مقامات در بهشت بر مبنای علم است و نه عمل؛ افراد مختلفی سراغ امام رضا(ع) می‌روند، آن هم با معرفت‌های مختلف. برخی درخواست‌های سطحی و بچه‌گانه دارند، اما کسانی مانند مرحوم نخودکی هم به زیارت می‌روند، ولی آیا زیارت او با دیگران یکسان است؟ لذا این نکته علامه فوق‌العاده است که در تفاسیر دیگر ندیده‌ام.

وی اضافه کرد: بسیاری از افراد هستند که میزان عبادت، نسک و تعبد آنها در حد یک عارف سالک الی الله و اوج بندگی است، ولی سقف معرفت آنها متفاوت است؛ سعد معاذ وقتی از پیامبر نصحیت خواست، فرمودند: «اخلص العمل فان الناقد بصیر». یا در روایت بیان شده نوم عالم از یقظه جاهل بهتر است؛ ممکن است یک عالم حجم عبادت چندانی نداشته باشد، ولی معرفتش از دیگران بیشتر باشد؛ زیرا تعریف و نگاه او از خدا و امام و پیامبر متفاوت است.

نصیری اظهار کرد: قبل از علامه طباطبایی، عالمان مراتب بهشت را به عمل توصیف می‌کردند، ولی علامه فرموده آنچه که به افراد رونده در صراط رتبه می‌دهد، علم و معرفت آنها به خدا و جانشینان او هست و نه صرفاً عمل کثیر. در آیه قرآن هم بیان شده «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» و نه «اکثر عملاً». مثلاً فرض کنید چند نفر آدم دست به سیم برق نمی‌زنند. یکی فرد معمولی است که می‌داند برق او را می‌کشد، دیگری برق‌کار است، او هم می‌داند، ولی اطلاعات بیشتری در مورد کارکرد برق و سیم دارد. نفر دیگری که دکترای برق دارد، مسلماً با بینش بیشتری دست به سیم نمی‌زند و این ذومراتبی برای کسب رتبه و مقام معنوی هم جاری است و کسی درجه بیشتری دارد که معرفت بیشتری دارد.

ارسال نظرات