۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۱
کد خبر: ۶۸۲۴۰۹

با چه شاخص‌هایی «دولت جوان حزب‌اللهی» انتخاب کنیم؟

با چه شاخص‌هایی «دولت جوان حزب‌اللهی» انتخاب کنیم؟
حالا که فقط چند روز مانده تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مروری بر شاخص‌های دولت جوان حزب‌اللهی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب علاج مشکلات کشور است، می‌تواند معیار و سنجه قابل توجهی برای انتخاب اصلح باشد.

به گزارش خبرگزاری رسا، «دولت جوان حزب اللهی علاج مشکلات کشور است» جمله‌ای طلایی و به‌یادماندنی‌ترین جمله‌ رهبر معظم انقلاب است که تاکنون درباره شاخص مطلوب سنجش دولت آینده بیان شده است؛ ترکیبی کلیدی که در چند سخنرانی از سوی ایشان تبیین و تشریح شده است.

حالا که فقط چند روز مانده تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مروری بر شاخص‌های دولت جوان حزب‌اللهی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب علاج مشکلات کشور است، می‌تواند معیار و سنجه قابل توجهی برای انتخاب اصلاح باشد.

* توصیه به جوانان برای آماده کردن زمینه حضور دولت جوان حزب‌اللهی

دو سال قبل، اول خرداد ماه 1398 بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از دانشجویان ضمن توصیه‌هایی به جوانان برای خنثی کردن توطئه‌های دشمنان تصریح کردند: اگر چنانچه ان‌شاءالله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب‌اللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانی‌های شما و دغدغه‌های شما و غصّه‌های شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصّه‌ها هم البتّه فقط مخصوص شماها نیست.

دولت جوان صرفاً به معنای این نیست که باید یک رئیس دولت جوان، آن هم مثلاً جوان به معنای ۳۲ ساله داشته باشد؛ نه، دولت جوان، یک دولت سرِ  پا و بانشاط و آماده‌ای که در سنینی باشد که بتواند تلاش کند و کار بکند و خسته و از کارافتاده نباشد

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بار دیگر 28 اردیبهشت 1399  به تبیین دقیق تر « دولت جوان حزب‌اللهی» پرداختند. ایشان در بیانات خود در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی دولت جوان حزب اللهی را علاج مشکلات کشور برشمرده و فرموند: «من البتّه -همچنان که قبلاً هم در سال گذشته تأکید کردم و مکرّر هم گفته‌ام- به دولت جوان و حزب‌اللهی معتقدم و به آن امیدوارم و البتّه دولت جوان صرفاً به معنای این نیست که باید یک رئیس دولت جوان، آن هم مثلاً جوان به معنای ۳۲ ساله داشته باشد؛ نه، دولت جوان، [یعنی] یک دولت سرِ  پا و بانشاط و آماده‌ای که در سنینی باشد که بتواند تلاش کند و کار بکند و خسته و از کارافتاده نباشد؛ منظور این است. بعضی‌ها تا سنین بالا هم به یک معنا جوانند؛ حالا همین شهید عزیزی که شما از او اسم بردید -شهید سلیمانی، و بنده شب و روز به یاد او هستم- شصت و چند سال سنّش بود، ایشان که خیلی جوان نبود؛ اگر دَه سال دیگر هم زنده میماند و بنده زنده میماندم و بنا بود که من مشخّص بکنم، او را در همین جا نگه میداشتم، یعنی کنار نمیگذاشتم او را که جوان هم نبود. بنابراین بعضی اوقات افرادی که در سنین جوانی هم نیستند، کارهای جوانانه‌ی خوبی را میتوانند انجام بدهند. به ‌هر حال به نظر من علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزب‌اللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راه‌های دشوار عبور بدهد.» 

* فرد متعهدی که از جوان‌ها انتخاب کند

بار دیگر در مستند «غیررسمی» که 4 دی‌ماه 1399 پخش شد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «اینکه من گفتم جوان حزب‌اللهی، این به خاطر این است. یعنی بالاخره وقتی‌که مثلاً فرض کنید یک جوانی در همان سنین متناسب، نمی‌گویم حالا جوان 25 ساله رئیس‌جمهور بشود من‌باب مثال و واقعاً آدم متعهدی باشد این طبعاً افرادی را که انتخاب می‌کند از بین جوان‌ها خواهد بود. کلید کار این است و الا با توصیه و با این‌ها خیلی صورت نمی‌گیرد، مشکل است».

* بر حسب اقتضا، یک جا مدیریّت یک جوان، یک جا مدیریّت یک فرد مجرّب 

مقام معظم رهبری در سخنرانی تلویزیونی خود در سالروز قیام ۱۹ دی ماه این موضوع را بار دیگر مورد اشاره قرار داده و تاکید کردند: « شنیدم سؤال میشود که بنده در یک برنامه‌ی تلویزیونی که ظاهراً اخیراً پخش شده، یک بار گفته‌ام که دولت جوان حزب‌اللهی باید سرِ کار بیاید، یک بار هم گفته‌ام که صلاح نیست از مجرّبین استفاده نشود. بعضی‌ها گفتند چطور؟ اینها با هم نمیسازد. من عرض میکنم نه، اینها با هم میسازد، اینها با همدیگر هیچ منافاتی ندارد. ببینید، من معتقد به تکیه‌ی به نیروهای جوانم [و به این] اعتقاد راسخ دارم؛ مال امروز هم نیست، از قدیم بنده چنین اعتقادی داشتم. معنای اعتماد به نیروهای جوان این است که اوّلاً در برخی از مدیریّتهای مهم کشور از جوانها استفاده بشود و به جوانها اعتماد بشود؛ ثانیاً از ابتکارهایی که انجام میدهند و حرکت اینها و حوصله و نشاط کار اینها استقبال بشود. گاهی اوقات جوانی به همه جا مراجعه کرده، یک کار مهمّی را پیشنهاد کرده که میتواند انجام بدهد، جواب نداده‌اند، مراجعه میکند به ما؛ بعد که میدهیم دست کارشناس، تصدیق میکند، میگوید درست است، این کار، کار مهمّی است و این شخص میتواند این کار را انجام بدهد. خب من معتقدم که کشور بایستی از ابتکارات جوانها، از نشاط جوانها، از روحیه‌ی کار و پُرانگیزه‌ی جوانها حدّاکثر استفاده را بکند؛ اینها بچّه‌های ما هستند، بچّه‌های کشورند و کشور حق دارد که از اینها استفاده کند. بنابراین، هم مسئله‌ی مدیریّتها است، هم این [نکته]. منتها اینکه ما میگوییم در مدیریّتها از اینها استفاده بشود، معنایش این نیست که نسل قبلی را بکلّی بشوریم بگذاریم کنار! نه، بر حسب اقتضا، یک جا مدیریّت یک جوان، یک جا مدیریّت یک فرد مجرّب و کارکشته. »

 یک بار گفته‌ام که دولت جوان حزب‌اللهی باید سرِ کار بیاید، یک بار هم گفته‌ام که صلاح نیست از مجرّبین استفاده نشود؛ بعضی‌ها گفتند چطور؟ اینها با هم نمیسازد. من عرض میکنم نه، اینها با هم میسازد، اینها با همدیگر هیچ منافاتی ندارد

نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در روز 21 اردیبهشت ماه سال جاری حکایت از تاکید مجدد ایشان بر تشکیل دولت جوان حزب اللهی و شاخص‌های دقیق تری از آن دارد. ایشان فرمودند: «ما که گفتیم «دولت جوان انقلابی»، بعضی تصوّر کردند یک دولتی که مثلاً فرض کنید عمرشان یکدست باید بین ۳۰ و ۳۵ و مانند اینها باشد! قضیّه این نیست؛ حضور جوانها چیز لازمی است و حتماً بدون حضور جوانها کاری صورت نمیگیرد امّا معنایش این نیست که مجرّبین و کارآزمودگان و دنیادیدگان در کنار جوانها نباشند. شرط اساسی و اصلی در همه‌ی اینها -چه آن جوان، چه آن که از جوانی عبور کرده و به میانسالی یا کهنسالی رسیده- این است که ایمان و انگیزه‌ی صادقانه و انقلابی در آنها وجود داشته باشد که به نظر من یک دولت جوان انقلابی -همان طور که گفتیم- میتواند جامع همه‌ی اینها باشد.

 البتّه دولت فقط مثلاً بیست وزارتخانه و بیست وزیر نیست -[البتّه] مجموعه‌ی هیئت دولت حدود بیست ‌و ‌چند نفرند- دولت فقط اینها نیست؛ دولت یک مجموعه‌ی وسیعی است که صدها مدیریّت مؤثّر و تعیین‌کننده در آن وجود دارد و همه‌ی اینها میتواند به‌اصطلاح میزبان جوانهای مؤمن و نخبه و انقلابی ما باشد که باید بتوانند در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها و اجرا حضور داشته باشند؛ یعنی بایستی بعضی‌ جوانها در بخشهای تصمیم‌گیری، بعضی در بخشهای تصمیم‌سازی، بعضی هم در بخش اجرا حضور داشته باشند و بتوانند عمل بکنند و به نظر من این کاری است کاملاً شدنی؛ یعنی اگر واقعاً یک دولتی سر کار بیاید که مسئولین بالای دولت اعتقاد به جوانها داشته باشند، اطمینان به جوانها داشته باشند، همچنان که امام بزرگوار داشت و کار را با جوانها پیش برد، اگر یک چنین دولتی سر کار بیاید، به نظر من مشکلات خیلی زود حل خواهد شد؛ همه‌ی این مشکلاتی که امروز جلوی چشم ما است و با همه‌ی دشواری‌ها و پیچیدگی‌ها و مانعها و مانع‌تراشی‌ها و دشمنی‌هایی که از خارج و بعضاً از داخل صورت میگیرد، به نظر من همه‌ی این کارها، همه‌ی این آرمانها و خواسته‌ها و مطالبات قابل تحقّق است. در گذشته هم جوانها کارهای کارستان کردند؛ هم در انقلاب، هم در دفاع مقدّس و در جهاد سازندگی مثلاً جوانها بودند دیگر؛ آنها هم جوانهای دانشجو بودند که بعضی رفتند در سپاه، بعضی در جهاد، بعضی در کمیته‌های انقلاب، و مشغول کار شدند و کارهای بزرگی را انجام دادند.»

* هم جوان، هم مومن و هم انقلابی

ایشان در همین سخنرانی تصریح کردند: « خب، پس بنابراین خلاصه‌ی بحث ما در باب تحوّل این شد: اوّلاً تحوّل لازم است و نیاز امروز ما است؛ ثانیاً تحوّل ممکن است؛ ثالثاً راه ایجاد تحوّل عبارت است از تشکیل یک دولت معتقد به تحوّل و معتقد به عنصر تحوّل‌آفرین، یعنی عنصر جوان نخبه‌ی مؤمن انقلابی؛ یعنی شرطش این است که مؤمن باشد و انقلابی باشد؛ وَالّا اگر جوان بود با همان خصوصیّات جرئت و توانایی و ابتکار، لکن ایمان در او وجود نداشت، خب فایده‌ای ندارد؛ آن جوان با همان نیرو، راه غلط را خیلی سریع‌تر و تندتر از پیرها و سالخورده‌ها خواهد رفت؛ اگر با ایمان نباشد فایده‌ای ندارد؛ اگر انقلابی نباشد، کشور را به سمت یک حرکت تحوّلیِ درست هدایت نخواهد کرد؛ پس بایستی، هم جوان باشد، هم مؤمن باشد، هم انقلابی باشد؛ یعنی این عناصر بایستی در مجموعه‌ی دولت جمع باشد. پس بنابراین، هم تحوّل لازم است، هم تحوّل ممکن است، هم شرطش حضور یک دولتی است که معتقد به جوانها باشد و جوانها را به کار بگیرد و این کار انجام خواهد گرفت. این عرض ما در مورد مسئله‌ی تحوّل‌خواهی.»

رهبر معظم انقلاب از سوی دیگر در سخنرانی تلویزیونی اخیرشان به مناسبت سی‌ودومین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) مسیر این تحول را هم روشن و تاکید کردند: گفته میشود که برخی به خاطر فشارهای معیشتی‌ای که وجود دارد و همه میدانیم و همه آن را لمس میکنیم، مردّدند که آیا در انتخابات شرکت بکنند یا نکنند؛ یا بعضی‌ها مثلاً میگویند «ما در دوره‌های مختلف به یک کسی با شوق رأی دادیم، بعد منجر شد به دلخوری، و در آخر دوره دلخور شدیم؛ پس بنابراین خوب است شرکت نکنیم در انتخابات»؛ بعضی از این حرفها زده میشود. به نظر میرسد که اینها استدلالهای درستی نیست. نبایستی این چیزها ما را دلسرد کند از مشارکت در انتخابات. اگر نابسامانی‌ای وجود دارد، اگر ناکارآمدی‌ای وجود دارد، ما باید آن را با انتخاب درست و انتخاب خوب جبران کنیم، نه با عدم انتخاب. خب اگر چنانچه واقعاً یک ضعفی وجود دارد در مدیریّتها، راه چاره‌اش چیست؟ راه چاره‌اش این است که ما اصلاً در مدیریّتها دخالت نکنیم، یا راه چاره‌اش این است که دخالت کنیم و یک مدیریّت درست و حسابی، مدیریّت به معنای واقعیِ کلمه اسلامی و مردمی به وجود بیاوریم؟ راهش این است دیگر؛ یعنی اگر چنانچه دلخوری‌ای وجود دارد، این دلخوری را این جوری بایستی جبران بکنیم، نه با وارد نشدن در منطقه‌ی انتخابات.»

ایشان در بخش هایی دیگر از این بیانات در عین حال تصریح کردند:  «البتّه در انتخاب بایستی دقّت کرد. من تأکید میکنم که به وعده و حرف نمیشود اطمینان کرد. ما نسبت به دیگران هم همین حرف را میزنیم؛ نسبت به خارجی‌ها که مدام حرف و وعده تحویل ما میدهند، من به مسئولین محترم در همین قضایای هسته‌ای‌ که در جریان است، همیشه همین را میگویم که به حرف و وعده اعتماد نکنید: به عمل کار برآید؛(۱۴) به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. خب حرف، آسان است؛ هر کسی می‌آید یک ادّعایی میکند، یک وعده‌ای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید نگاه کرد و دید که آیا یک عملی در گذشته‌ی این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالّا نه. بنابراین کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد.»

علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات